ناگفتههای پروانه سلحشوری از شکایت سپاه و دادستانی
«پروانه سلحشوری»، نمایندهی مردم در مجلس دهم گفت: معمولاً خودم هنگامی که من را احضار میکردند، سعی میکردم که این مسئله رسانهای نشود و یا تبرئه میشدم. سپاه و معاونت سیاسی و امنیتی دادستانی به خاطر نطق آذر ماه، از من شکایت کرده است. یک بار هم به خاطر توییتهایی که کرده بودم، به بازپرسی رفتم. البته آنجا گفتند که ما به نطقهای تو اصلاً کاری نداریم و این حق شما است که به عنوان نماینده نطق کنید. اما توییت و مصاحبه این طور نیست. برای توییتها و مصاحبه من اشکال تراشیده بودند. من واقعا برای خودم هم ناراحت نیستم که سپاه یا دادستانی به خاطر نطقم از من شکایت کرده است. من برای قوه مقننه نگران هستم. یعنی اینکه نماینده یک حوزه قانونگذاری نتواند نطق کند و توسط یک نهاد نظامی از آدم شکایت کنند، خیلی بد است. کار آنها دفاع از این مملکت است. اتفاقاً به نظر من چه سپاه و چه قوه قضاییه باید از هویت این مملکت دفاع کنند. ولی روی گردن و هویت نمایندگان پا گذاشتهاند.
گفتوگوی دیدارنیوز با خانم سلحشوری را میخوانید:
*خوش آمدید! شما نماینده مردم تهران در مجلس دهم بودید، چرا در این دوره کاندیدا نشدید؟
به نام خدا. خدمت شما و مردم سلام میکنم. همسر من همیشه میگفتند؛ اگر هدف خدمت است، یک دوره چهار ساله برای هر کسی در هر جایی که باشد، کافی است. اتفاقا هنگامی که من وارد مجلس شدم، با فضایی که بر مجلس حاکم بود، به این نتیجه رسیدم که اینجا، آن جایی نیست فکر میکردم. من به عنوان یک معلم و دانشگاهی همیشه از یک طبقه فرهنگی بودم و به این امر اعتقاد داشتم که میتوان در آنجا نیز کارهای خوبی انجام داد. اما متاسفانه جو مجلس اجازه این کار را نمیداد. اگر چه معتقدم در مجلس دهم فعالیتهای بسیار خوبی داشتیم و اکثر تلاشهایمان به ثمر رسید.
*شنودگان، بینندگان و یا برخی از کارشناسان مسائل اجتماعی و سیاسی معتقدند که، چون از رد صلاحیت شدن خود اطمینان داشتید، نیامدید؟
اصلاً! این مد نظرم نبود. زیرا بعضاً آنقدر ردصلاحیتها جنبه سیاسی پیدا کرده است، که ردصلاحیتشدگان آن را یک افتخار برای خود میدانند و نه این که در مذمت آن چیزی بگویند و افراد سیاسی این اعتقاد را دارند. خیلیها میگفتند بیا که رد صلاحیت بشوی. اما من دلم میخواست نه را از قبل بگویم، چون با ساختار بررسی صلاحیتها مشکل داشتم و واقعا هم این ساختار مشکل دارد و مانع میشود که افراد توانمند بتوانند یک مجلس قدرتمند را تشکیل دهند.
*این مشکل را بفرمایید.
به عنوان نمونه، مجلس یازدهم جدیداً افتتاح شد، نماینده مردم، شروع به حمد و ثنای رئیس مجلس میکند که تا کنون باب نبوده است. اینها ثمره نظارت استصوابی است. وقتی زاگرس در آتش میسوزد، ایران است که در آتش میسوزد، لذا اگر مجلس مجلس بود، برای پرداختن به این موضوع آرام و قرار نداشت. چه چیزی بدتر از این؟ محیط زیست، هویت، زاگرس، ایران و جنگلهای ما در آتش بسوزند و نمایندگان ما مدح و ثنای چیز دیگری را بکنند؟
*برخی از نمایندگان مجلس دهم، ادعا میکردند مجلس کارهای نیست و نقش آنچنانی در تصمیمگیریهای کشور ندارد و تصمیمها از جای دیگری گرفته میشود؟
اساس کار مجلس این گونه است که نمایندگان طرح و دولت لایحه میآورد و نمایندگان تصویب میکنند. بعد از تصویب نمایندگان، شورای نگهبان آن را باید با شرع مطابقت دهد و اگر مجلس و شورای نگهابان بعد از مدتی با هم به توافق نرسیدند، به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده میشود. تجربه شخصی من در مجلس نشان داد که اگر یک طرح ابعاد سیاسی در بر نداشته باشد و یا یک طرح سیاسی نشده باشد مشکلی در مجلس نداریم. اما اگر رنگ و بوی سیاسی بگیرد و جناحها و گروههایی که در بیرون قدرتمند هستند، آنها را باب میل خودشان نبینند، یا مانع تصویب آن در مجلس میشوند یا مصوبه مجلس توسط شورای نگهبان رد میشود.
*ما میتوانیم بحث بنزین که در سال گذشته مطرح شد را مثال بزنیم؟
در مسئله بنزین که اصلاً ما در جریان نبودیم. در بعضی از موارد که بعضاً هم مهم هستند، تصمیم مجلس را لحاظ نمیکنند. مانند همین بحث بنزین که یکباره رخ داد. همین که میگویند قدرت پنهان وجود دارد، درا ین جا مشخص میشود.
*این قدرتهای پنهان چه کسانی هستند؟
مشخص نیست.
*شاید نمیتوانید از آنها نام ببرید. اگر برای شما سخت است من در مورد آن سوال نپرسم؟
اگر بپرسید قطعاً بهتر است.
* شما به عنوان یک نماینده حق دارید که نظر و دیدگاه خود را بدهید و با خیلی از موارد مخالفت کنید. چرا میگویند که شما حاشیهساز هستید؟
من به حاشیه علاقهای ندارم و نمیدانم که چرا شما این را میگویید، مردم مرا حاشیه ساز میدانند؟
*شما نماینده فعالی بودید و در زمینههای مختلف میخواستید گامهایی بردارید.
شاید به خاطر این مسئله بوده و مجلس هم با شما مخالفتهایی داشته و شما هم پافشاری میکردید. شاید به همین دلیل است و شاید هم به خاطر رسانهها است.
بله. این یک حرف درست است. رسانهها که همان قدرت پنهان را دارند من را جنجالی، حاشیه ساز میدانند و هر حرف من را اگر بر خلاف میل آنها باشد، برجسته میکنند و هر حرفی را بی نهایت بزرگ میکنند و آن را هر روز تکرار کنند و حتی گاهی واژگان من را تغییر میدهند و از این کارها بسیار صورت گرفته است. اما من چیزی را صادقانه بگویم که هر چه گفته ام، حرف مردم بوده است.
*قبل از اینکه وارد مجلس شوید، یک سری قولهایی را به مردم داده بودید؟
من به یاد ندارم که زیاد قول داده باشم.
*بر اساس اهدافی وارد مجلس شدید، چقدر توانستید در مجلس به اهدافتان دست یابید؟
من فکر میکنم کارهایی مهمی کردیم، برای من بحث زنان سرپرست خانوار مهم بود و، چون دکترایم را در حوزه زنان گرفته ام و بحث توانمند سازی زنان را پیگیری میکردم، خیلی دوست داشتم که در این حوزه فعالیت کنم. در بدو ورود در همان سه الی چهار ماه اول، عضو کمیسیون تلفیق شدم و، چون من عضو کمیسیون فرهنگی بودم، مصوبات خوبی در حوزه زنان مطرح کردم و خدا را شکر که توانستم رای آنها را بگیرم. یکی از مسائل بحث عدالت جنسیتی بود که ما پیگیری کردیم و به نتیجه رسید. ماده ۱۰۱ در برنامه ششم توسعه، بحث عدالت جنسیتی است و ارتقاء و بحث پایش زنان مطرح است و شاید آنطور که دلخواه ما باشد، نشده است. اما این مصوبه خیلی ارزشمند بود و از طرف دیگر سبب شد ما بعد نظارتی قویتری در حوزه دولت داشته باشیم. ازطرف دیگر بعد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را داشتیم که در اولویتهای کلان فرابخشی آن را قرار دادیم. در جایی که اولویت توجه به افراد نیازمند بود، در آنجا زنان سرپرست خانوار را مطرح کردیم و این خود گام بزرگی بود. بیمه زنان خانه دار برای اولین بار بود که در برنامه گنجانده میشد. یعنی فقط یک بار قبلاً در بودجه این را داشتیم؛ که در سال اول مجلس دهم آن را مصوب کردیم. اما روی هم رفته مصوب کردن وظیفه ما بود و اجرا کردن وظیفه دولت است. در همین مسئله بیمه زنان خانهدار، حتی در هر سال که در بودجه میآمد، آنطور که باید لحاظ نمیشد. ما کارشناسان را دعوت و در آنجا اصرار کردیم که آن را در بودجه بگنجانیم. یعنی با پافشاری فراکسیون زنان بود که این بیمه در بودجه هر سال گنجانده میشد و این بعد نظارتی ادامه داشت.
*بحث بازنشستگی زنان را هم پیگیری کردید؟
در همان سال اول پیگیری کردم که متاسفانه دولت به شدت مخالفت کرد. زیرا میگفتند که این کار هزینه بودجهای بسیار زیادی دارد و اتفاقاً خیلی از زنان امیدوار شده بودند.
*چه آروزها و اهداف دیگری داشتید که میخواستید که اجرایی بشود، اما این طور نشد یا بنابر دلایلی با آنها مخالفتهای سیاسی شد؟
الان هم که خارج از خوزه قانونگذاری هستیم، در بحث هنجاری واقعاً ارزشها و هنجارهای کشور را که میبینیم، متوجه میشوم که بین آن چه که به عنوان هنجارهای رسمی وجود دارد و تبلیغ میشود و آنچه به عنوان هنجارهایی که در جامعه شکل گرفته است، تفاوت وجود دارد و این امر خود به یک بی هنجاری دامن زده است. امروز داشتم فکر میکردم که دلم میخواهد یک توییت داشته باشم که یک خبر خوش به مردم بدهم که خدا را شکر شنیدم آتش سوزی زاگرس مهار شده است و واقعاً خوشحال کننده بود. ولی شما قضیه رومینا را ببینید که چگونه تکرار شد. خانم پناهی (آلونک نشین کرمانشاهی که فوت کرد) به دلیل یک خانه بسیار کوچک چه اتفاقی برایش افتاد. مسئله فسادهای اقتصادی بیداد میکند و کسی نیست که با آنها برخورد کند.
*در مجلس نمیتوانستید به این مسائل بپردازید؟
بله. من واقعا در این چهار ۴ سال تلاش خودم را کردم. برخی اوقات اصلاً نیازی به قانون گذاری نداریم، ولی باید اصلاحاتی توسط نهادهایی که وجود دارند، صورت گیرد. نمونه ساده صدا و سیما است. صدا و سیما رسانه ملی کشور ما است و همان طور که امام خمینی فرمودند، نقش دانشگاه را بر عهده دارد. چقدر مسائلی که وجود دارند، صدا و سیمای ما به آن پرداخته است و چقدر آگاهی بخشی صورت میگیرد. من که نمیبینم. من خیلی کم تلویزیون میبینم و گاهی اوقات که تلویزیون میبینم، با خود میگویم یا من در ایران زندگی نمیکنم، یا آنها در ایران زندگی نمیکنند. اصلاً کشور به گونهای دیگر نشان داده میشود و آن چیزی که ما در واقعیت میبینیم نیست. بعد میگوییم که رسانههای بیگانه عامل تهاجم فرهنگی است. چرا رسانههای خودی نتوانند آنچه را در کشور رخ میدهد را درست پوشش دهند؟ برای مثال اگر آموزش صحیح در باره قتل فرزندان داده میشود، اگر آموزش صحیح به دختران جوان داده میشد که در دام افراد نااهل نیافتند این اتفاقات رخ نمیداد. من مانند آنهایی نیستم که فقط پدر را مقصر بدانم و بگویم که یک دختر عاشق کشته شده است. من صدای پسری که رومینا با او فرار کرد را شنیدم و در آن صدا من هیچ غمی ندیدم.
*در خبرها هم آمده بود که پدر رومینا با مشاوران قضایی هم صحبت کرده بودند و میدانستند که جرم فرزند کشی تا چه مقدار است. میدانست اعدام نخواهد شد، به نظر شما در اینجا نقص قانون وجود دارد یا نه؟
قطعاً نقص قانونی وجود دارد. در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان، این لایحه تصویب شد و نزدیک به ابلاغ است. اما همین قسمتها حذف میشدند. زیرا پدر، ولی دم بود و به همین دلیل و این که صاحب فرزند حساب میشود که فرق نمیکند دختر باشد یا پسر، در هر سنی برای فرزند، اگر اتفاقی توسط پدر برای فرزند بیفتد، مجازات آن همان ۳ تا ۱۰ سال زندان است. بر طبق قانون شرع، پدر، ولی دم است، البته آنها میگویند. شما میدانید که فقه ما پویا است و در این چند مدت در جاهایی میخواندم که این مسئله را نهی میکرد.
*برای مثال در خیلی از احکام اسلامی دستور داده میشود که هیچ پدر و مادری حق ندارد فرزند خود را تنبیه کند وقتی دین تا این حد وارد میشود، چرا ما در قانون این کاستی را داریم؟ واقعاً در مجلس شورای اسلامی به این نکات توجه میشود یا نه؟
بله. در بحث کودکان و نوجوانان، لایحه حمایت بعد از ۱۰ سال یعنی از سال ۸۹-۹۰ به مجلس آمد. ما در سال ۹۴ که نماینده شدیم آن را پیگیری و در سال ۹۵ ورود پیدا کردیم و بعد از ۴ سال توانستیم آن را مصوب کنیم. همین بحثهای حمایت از کودکان و کودک آزاری برای ما مطرح بود. ولی در سوال شما قاعدتاً مطالبه نباید از من باشد.
*چون شما در حوزه قانون گذاری بودید، من این سوال را پرسیدم.
من به عنوان روشنگری این را میگویم. این مطالبه را مردم باید از روحانیون کنند که قوانین مدنی ما در حوزه خانواده نیاز به اصلاح دارد.
*برخی از نمایندگان مجلس ما روحانی هستند.
تعداد آنها کم است.
*۵۰ درصد اعضای شورای نگهبان از فقها هستند.
ما خواستیم که ازدواج دختران زیر ۱۳ سال را ممنوع کنیم. خیلیها میگفتند که اگر صحن هم تصویب کرد، شوری نگهبان به هیچ عنوان زیر بار آن نمیرود. ما به قم رفتیم و رایزنی و صحبت کردیم و با خیلی از علمایی که صحبت کردیم، همه مخالف طرح ما بودند.
*یعنی معتقد بودند که در هر سنی دختر میتواند ازدواج کند؟
معتقدند حتی زیر ۹ سال طبق شرع و قانون است و هر وقت اذن پدر باشد، طبق قانون میتواند ازدواج کند. در خیلی از روستاهای ما دختران در ۸ سالگی ازدواج میکنند.
*اگر در دوره یازدهم وارد مجلس میشدید، چه اولویتهایی داشتید؟
من یکی از نمایندگانی بودم که هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه زنان فعالیت میکردم. البته در میراث فرهنگی و ورزش هم فعالیت داشتم. در حوزه غیر تخصصی هم کار نمیکردم. به شدت معتقدم در جایی که سوادم میرسد کار کنم و در حوزهای که سواد نداشته باشم وارد آن حوزه نمیشوم. در حوزه سیاسی تلاش کردیم طرح استانی شدن انتخابات را که خیلی هم پیش بردیم، به تصویب برسانیم که اجازه ادامه آن را ندادند. یکی از ضرورتهای مباحث انتخاباتی، طرح یا لایحهای است که مربوط به نحوه برگزاری انتخابات در کشور است که یکی از مهمترین آنها استانی شدن انتخابات بود. استانی شدن هم در طرح ما بود و هم لایجه دولت. ما این دو را با هم یکی کرده و به صحن آوردیم و قانون خوبی میشد. اما همان موقع هم مخالفتها بسیار جدی بود و این را حذف کردند. به نظر من جایی که ما میگوییم ما دست و بال ما بسته است، همین است. بحث FATF را اینقدر در مجمع تشخیص کش دادند تا ما در لیست سیاه آنها قرار گرفتیم.
*اگر شما قرار باشد مجلسی را تعریف کنید، مایل هستید که چه مجلسی را داشته باشید؟
دوست دارم مجلسی که از نظر قانون گذاری بتواند قوانینی را تصویب کند که مشکلات مردم را رفع کند و این در اولویت اول قرار دارد. نمایندگانی داشته باشد که صدای مردم باشند و انعکاس صدای همگان هم باشند و یا صدای اکثریتی باشند که صدایشان به جایی نمیرسد. این برای من همیشه مهم بود که صدای آنهایی باشیم که صدا ندارند. در حکومت واقعاً آن بی صداها کم نیستند و آن موقع من خیلی این سنگینی بار روی دوشم احساس میشد و سعی کردم به امید و لطف خداوند این حق را ادا کنم و نمیدانم چقدر موفق بوده و توانستم این کار را کنم.
*عملکرد مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من مجلس دهم خوب بود و تبلیغات بر علیه آن بسیار زیاد بود. یعنی همان نهادهایی که ما میگوییم قدرتمندتر هستند، خیلی تبلیغات سوء علیه این مجلس میکردند، این مجلس واقعاً مصوبات خوبی داشت و یکی از بهترین مجلسها هم بوده است. ما تقلیل قوانین زیادی داشتیم. بحث لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که یک کار شهروندی در حوزه اجتماعی و فرهنگی بود در این مجلس انجام شد. لایحههای حمایت از معلولین، هوای پاک، مدیریت شهری و تابعیت فرزندان مادران ایرانی و پدران خارجی که قانون شدهاند متوسط نمره عملکرد مجلس دهم را بالا میبرد. ما برای اولین بار در برنامه ها، توانستیم بودجه مصوب وزارت ورزش را افزایش دهیم و برای زنان بودجه خاص بگیریم و خیلی از موارد دیگر که اگر من بخواهم بگویم خیلی طول میکشد، لذا معتقدم مجلس دهم به مراتب بهتر از مجلس هشتم و نهم بوده است.
*به مجلس یازدهم چه نگاهی دارید؟
از لحاظ ظواهر و دادههایی که ما داریم و از نشانههای آشکاری که فعلاً وجود دارد نشان میدهد که مجلس یازدهم یک مجلس کاملاً یکدست است و از نظر سیاسی اختلافی با هم ندارند و تقریباً در آنجا هر چیزی بخواهند، با هم مصوب میکنند. کل کلهایی که از بیرون با ما داشتند، با آنها ندارند و هر چه بگویند اینها تعریف میکنند و قبول میکنند. من فکر میکنم همه چیز فراهم است. حال مصوباتی که میآورند، این که چقدر با مردم باشند یا نه، خدا میداند.
*با ژن خوب موافق هستید یا نه و از این رانت و ژن خوب استفاده میکنید یا نه؟ بینندگان و شنوندگان ما میخواهند نظر شما را در این زمینه بدانند.
واژه ژن خوب اگر غیر از پسر آقای عارف، توسط فرد دیگری و از دوستانی که در سمت دیگری هستند مطرح میشد، قاعدتاً هرگز اینطور نمیشد. چند وقت پیش یکی از بچههای آقایانی که از جناح سیاسی دیگری هستند، این چنین حرفی زده بودند. ولی این که کجا منتشر و پخش میشود، کسی چیزی نمیگوید. این اشتباه توسط پسر آقای عارف انجام شد و به یک اصطلاح در واژگان ما تبدیل شد. الان واژه ژن خوب یک مفهومی است که در کشور ما در زبان فارسی جا افتاده است. شاید منظورشان این بوده که پدر و مادرش از نظر آیکییو آدمهای با هوشی هستند و این هوش به او منتقل شده است. چون پدرش یعنی آقای عارف در سال ۱۳۵۵ مدرک کارشناسی ارشد و در سال ۱۳۵۹ مدرک دکترای خود را در رشته برق مخابرات با معدل چهار از چهار به سرپرستی تامس ام. کاور از دانشگاه «استنفورد»، مادرش هم پزشک متخصص هستند، شکی نیست آدمهای باهوشی هستند. اما اگر قرار بر این باشد که من موقعیت پدر و مادرم را برای خود استفاده کنم و بگویم پدر و مادر من قدرتمند هستند و من از قدرت آنها استفاده میکنم، این کاملاً غلط است و البته الان مفهوم ژن خوب هم همان است. یعنی مفهوم دوم را میرساند که من به واسطه خانوادهام، میتوانم از رانت و موقعیتهایی برخوردار باشم که باقی مردم از آن برخوردار نیستند.
روی گردن نمایندگان پا گذاشتهاند
* آیا شما از این ژن خوب بهره برده اید؟ البته اگر دوست ندارید، پاسخ ندهید.
نه اتفاقاً سوال خیلی خوبی پرسیدید و به نظر من خیلی لازم است و شما میدانید که خیلی رسانههای جناح مقابل ما، روی من حساس بودند و هیچ چیزی که از من پیدا نکردند، یک آقازاده ماساژور را به عنوان برادر زاده معرفی کردند، که سریع مشخص شد چه دروغ زشتی را پخش میکنند. آنها منتظر بودند که من کوچکترین کاری کنم که فردا بگویند ببینید این پروانه سلحشوری بچهاش را فلان جا آورد و برای او کاری کرد. حتی بحث شرکتهای پروانه سلحشوری که نمیدانم شما در مورد آن شنیده اید یا نه مطرح شد
* شایعه سازیها در اطراف شما زیاد بود و حاشیهها را به خاطر همین عرض کردم.
شرکت داشتن به خودی خود اشکالی ندارد. مردم عادی همه از این شرکتها دارند. این که چقدر این شرکتها فعال هستند و شما چقدر شرکت دارید و آیا واقعا دارید، مهم است. اول گفتند ۱۵ تا و بعد ۵ و بعد آنها را ۴ تا کردند. همین طور خودشان تعداد آنها را تقلیل دادند. چرا آدم این همه بودجه را صرف کند و بخواهد یک نماینده را تخریب کند. من با افتخار میگویم که اگر شرکتی داشتم و کار میکرد و میتوانستم درآمدزایی خوبی داشتم، افتخار میکردم و پُز آن را میدادم و واقعاً چه عیبی داشت. اگر نماینده بودم و شرکت هم داشتم چه عیبی داشت و مگر میشود شخصی را از آن منع کرد. ولی وقتی شرکت ندارید و علیه شما صحبت میکنند، بی اخلاقی است. البته داشتن منظور فعال نبودن است. اینها همین حالا هم میتوانند لیست شرکتهای فعال من را استخراج کنند. من خیلی نامه دادم که متاسفانه پاسخ من را ندادند در آن نامهها مطرح کرده بودم که شما تعداد شرکتهای من را دربیاورید و بگویید که آیا از ارز و وامی استفاده کردهام؟ یادم هست که در گذشته با ۳۰ هزار تومان میتوانستیم شرکت تاسیس کنیم. اینها نمیتواند مدرک جرم باشد. پسر بزرگ من ۴ سال بیکار بود. دو فرزند دیگرم پزشک هستند. یعنی خدا را شکر نه نیاز به رانت دارند و نه نیاز به اینکه کسی بخواهد آنها را حمایت کند و آنها را جایی ببرد.
*شما یکبار احضار شدید، آیا قوه قضاییه بازخواستهای خاصی از شما داشته است؟
بله. فکر میکنم خود آنها هم مطرح کردند. معمولاً خودم هنگامی که من را میخواستند، سعی میکردم که این مسئله رسانهای نشود و یا تبرئه میشدم. سپاه و معاونت سیاسی و امنیتی دادستانی به خاطر نطق آذر ماه، از من شکایت کرده است. یک بار هم به خاطر توییتهایی که کرده بودم، به بازپرسی رفتم. البته آنجا گفتند که ما به نطقهای تو اصلاً کاری نداریم و این حق شما است که به عنوان نماینده نطق کنید. اما توییت و مصاحبه این طور نیست. برای توییتها و مصاحبه من اشکال تراشیده بودند.
* ممنوع الخروج هستید؟
نمیدانم. ولی پرونده من باز است.
*چه زمانی باید مراجعه کنید؟
هنوز من را نخواسته اند.
*شما چقدر به عنوان نماینده مجلس در قبال نطق و حرفی که میزنید، مصونیت دارید؟
من واقعا برای خودم هم ناراحت نیستم که سپاه یا دادستانی به خاطر نطقم از من شکایت کرده است. من برای قوه مقننه نگران هستم. یعنی اینکه نماینده یک حوزه قانونگذاری نتواند نطق کند و توسط یک نهاد نظامی از آدم شکایت کنند، خیلی بد است. کار آنها دفاع از این مملکت است. اتفاقاً به نظر من چه سپاه و چه قوه قضاییه باید از هویت این مملکت دفاع کنند. ولی روی گردن و هویت نمایندگان پا گذاشتهاند.
*ممکن است یکی از علتهایی که اگر شما برای ورود به مجلس کاندیدا میشدید، مانع شما میشدند به خاطر همین پروندهها بوده باشد؟
همکاران من مانند آقای میرزایی نیکو در نطقشان گفتند که بعضاً به خاطر اظهار نظر و حضور در جایی رد صلاحیت میشویم.
* اگر رد صلاحیت میشدید، از محبوبیتی که به دست میآوردید افتخار میکردید؟
اگر رد صلاحیت میشدم، مردم میدانستند. ولی فکر میکنم ثبت نام نکردن من خیلی بهتر بود تا اینکه رد صلاحیت شوم. من این قول را به مردم و جوانان مملکتم داده بودم که دیگر نمیآیم و گفته بودم که به اوضاع معترض هستم. من به عنوان کسی که معترض هستم، اگر در جایی که نمیتوانم درست قانون گذاری کنم، حضور داشته باشم و خودم را زیر سوال برده ام.
انتهای پیام