توصیهی فعال سابق: دانشجویان با احزاب همکاری کنند
سیدعلیاکبر موسوی خوئینی، عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت و نمایندهی مردم تهران در مجلس ششم، میگوید که دانشگاه امکان جریانسازی برای جامعه را نداشته و اصلا چنین وظیفهای ندارد، او این موضوع را وظیفهی احزاب میداند و میگوید که بهترین کاری که دانشجویان میتوانند انجام دهند ارتباط با احزاب است؛ او البته تاکید میکند که این موضوع به این معنا نیست که تشکلهای دانشجویی مرکز احزاب شوند، بلکه همکاری و فعالیت دانشجویان با احزاب را در پختگی آنها موثر میداند.
موسوی خوئینی 18 آذرماه در لایو اینستاگرامی انصاف نیوز به سوالاتی در مورد فعالیت دانشجویی پاسخ داد. این لایو اینستاگرامی به مناسبت روز دانشجو برگزار شد.
علی اکبر موسوی خوئینی دربارهی تغییرات فعالیت دانشجویی در فرم و هدف، به انصاف نیوز گفت: در فرم و هدف جنبش دانشجویی تغییر شکل داده. در آن زمان بهخاطر خلأ وجود احزاب بخشی از بار آنها را دانشجویان به عهده میگرفتند. تا جایی که در انتخابات به طور مستقیم وارد میشدند و حتی لیست میدادند؛ بنابراین وارد آن عرصه شدن تبعات و هزینههای زیادی برای دانشگاه داشت.
حالا این خلأ در دانشگاه حس نمیشود. الان احزاب هستند. از نظر عددی که بسیار زیادند. از نظر شکلی هم فضا طوری است که قرار نیست جایگاه واقعی داشته باشند. پس دانشگاه نمیتواند آن خلأ را پر کند. پس این نیاز الان حس نمیشود.
یک تفاوت دیگر هم از نظر تشکیلاتی است که به شرایط موجود در کشور برمیگردد. عدم وجود سازمانهای مستقل دانشجویی باعث شده که دانشجویان بتوانند با همفکران خودشان در دانشگاههای دیگر ارتباط برقرار کنند. برخوردها هم تأثیر داشته است. خواستههای دانشجوی امروز هم با نسل ما بسیار متفاوت است و این مسیر را تغییر میدهد.
با همهی این تفاسیر من فکر نمیکنم دانشجویان انگیزهای برای فعالیت نداشته باشند ولی ناامیدی که در جامعه هست به دانشگاه هم منتقل شده. تصور میشد که در هشت سال گذشته تغییری در فضا ایجاد شود. اما نشد و باعث ناامیدی شد. من میبینم که برخی دانشگاهها و انجمنها بهصورت پراکنده کارهای مطالعاتی میکنند و این خوب است.
ولی حتی در حوزههای صنفی هم که در کل دنیا در مورد آن فعالیت صورت میگیرد ما شاهد فعالیت نیستیم و در آن حوزه نیز فعالیتی نمیشود. بخشی از این نقدها [به فعالین دانشجویی] وارد است ولی بخشی هم به فضای کلی جامعه برمیگردد که ناامیدی وجود دارد.
او در پاسخ به این سوال که «بعضی معتقدند که دانشگاه باید موتور محرک جامعه باشد. به نظر شما حتی اگر جامعه ناامید باشد دانشگاه نباید به جامعه امید تزریق کند؟» گفت: اگر منظورتان این است که دانشگاه حرکتی را شروع کند و از جامعه بخواهد پشت او حرکت کند این امکان وجود ندارد. اصلاً چنین توقعی از دانشگاه وجود ندارد. این وظیفهی احزاب است. بهترین کاری که دانشجویان میتوانند انجام دهند ارتباط با احزاب است.
این فعال دانشجویی سابق دربارهی مرز فعالیت و همکاری دانشجویان با احزاب توضیح داد: بسیاری از احزاب شاخهی دانشجویی دارند و سعی میکنند نیرو جذب کنند. معنی این کار این نیست که تشکل خود را تبدیل به مرکز آن حزب کند. منظور این است که این دانشجویان در احزاب هم فعالیتی کنند تا به پختگی برسند.
اما اینکه چرا در داخل دانشگاه جنبوجوشی دیده نمیشود؛ فکر میکنم ما دچار فقدان یادگیری و دانشآموزی شدهایم. شاید یک دلیل هم گسست نسلهای قبلی با نسل فعلی است.
موسوی خوئینی دربارهی راه حل فعالیت دانشجویی در شرایط موجود که مانند گذشته دفتر تحکیم و مانند آن فعال نیستند، گفت: به نظرم بهترین کار استفاده از ابزارهای تکنولوژیک است. چون نیاز به مجوز و.. هم ندارد. میشود با این ابزارها انتقال تجربه اتفاق رخ دهد. من البته پراکنده این را میبینم. برای نمونه دانشگاه شریف این کار را کرده است.
اگر این اتفاق رخ دهد میتوان با مشورت به یک راهحل جدید رسید که با کمترین هزینه به بهترین نتیجه برسند.
مشخص است که در جامعه مشکلات انباشته شدهای وجود دارد ولی دانشگاه باید بتواند خودش را آماده کند که با فرم جدید به حل این مشکلات کمک کند.
او درمورد اولویتی که دانشگاه میتواند و باید داشته باشد، گفت: بیشترین دغدغهای که من با آن مواجه شدهام مسئلهی عدالت آموزشی و مسائل مالی است. به نظرم کارکرد دانشگاه تضعیف شده است. در این زمینهها دانشجویان زمینه دارند و مانع چندانی هم سر راهشان نیست؛ بنابراین این مسئلهی خوبی است.
از طرفی باید روی احزاب تأثیر بگذارند و آنها را تکان دهند.
خوئینیها در مرود ملاحظاتی که فعالین تشکلهای دانشجویی باید داشته باشند -مثل فاصله از قدرت و…- نیز گفت: همانطور که گفتم در حال حاضر دانشجویان چندان نقش احزاب را ایفا نمیکنند. مهمترین مسئله این است که زمانی که با شاخههای دانشجویی احزاب فعالیت میکنند این تفکیک را کاملاً حفظ کنند. اگر به این موضوع دقت نکنند این میتواند آفت باشد.
بیشترین نگرانی این است که دانشجویان بیتفاوت شوند و بگویند اوضاع همین است و چیزی به ما مربوط نیست. باتوجهبه سیاستهای مالی دانشگاه این زمینه هم وجود دارد.
او در پایان در پاسخ به اینکه «اما بسیاری معتقد بودند و تأکید میکردند که دانشگاه نباید با احزاب همکاری کند. این تأکید باعث فاصلهی زیاد دانشگاه و احزاب شده» گفت: وقتی خود فعالین دانشجویی میبینند که جایگاهشان تغییر پیدا کرده و احزاب وجود دارند پس خودشان این را درک میکنند. همه جای دنیا احزاب با دانشگاه (هم با استاد و هم دانشجو) ارتباط دارد. بهطورکلی تکتک اعضای دانشگاهی باید با احزاب فعالیت کنند. این تجربهای است که در کل دنیا اتفاق میافتد.
منتها بعضی دانشجویان تصور میکنند حزبی وجود ندارد که آرمانهای آنها را پیگیری کند. پس این مسئله است. راهحل این است که این موضوع را نسبی بررسی کنند و ببینند کدام حزب بیشترین نزدیکی را به آنها دارد. نمیشود حزبی را پیدا کرد که مطلق با تفکرات تشکل دانشجویی همسو باشد در ایران که اصلاً نمیشود!
این میتواند نقطهی شک و شبهه باشد. اصل این فعالیت کار بدی نیست و نمیشود گفت دانشجویی که فعالیت حزبی دارد هویت دانشجویی خود را ازدستداده است. اتفاقاً این نشان پختگی و پیشرفته شدن جامعه است.
ببینید | ویژه روز دانشجو: گفتوگو با بهاره هدایت و موسوی خوئینی
ویژهی روز دانشجو | تحلیلی بر وضعیت جنبش دانشجویی در ایران [+فیلم]
ببینید | روز دانشجو با احسان شریعتی، عبدالله مومنی و علی نانوایی
انتهای پیام
موسوی خوئینی ها هنوز در نوستالژی خرداد 76 سیر می کند. آقای موسوی خوئینی ها امروز میانگین سطح علمی بدنه جامعه اگر از دانشگاه بالاتر نباشد از آن کمتر نیست. با آنکه هزینه های زیادی بر دانشجویان تحمیل شده است می توان گفت تنها خروجی پروژه توسعه سیاسی 76 همین باشد. البته با سطحی سازی سیاست خروجی جریان سازی هایی تولید نسلی با تحلیل سطحی سیاست که زم نمونه ای از آن است بود.
در شرایطی که با مصوبه مجلس برای تایید حضور فرماندهان نظامی در انتخابات های مختلف از جمله ریاست جمهوری به زودی شاهد خون و خونریزی سرداران برای رسیدن به ریاست جمهوری خواهیم بود، جامعه مدنی چی شد؟ توسعه سیاسی چی شد؟ راهبرد کنونی اصلاح طلبان برای توسعه سیاسی چیست؟ آیا پروژه توسعه سیاسی توسط اصلاح طلبان کنار گذاشته شده است؟