خرید تور تابستان

برجام داخلی شدنی است؟ | پاسخ موسوی تبریزی و حمیدرضا ترقی

معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: آیت الله موسوی تبریزی -دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم- در مورد مذاکرات داخلی مورد تاکید آیت الله خامنه‌ای، ضمن اشاره به اینکه در هردو طیف کسانی را داریم که مذاکرات داخلی را آغاز کرده و به سرانجام برسانند می‌گوید که مذاکرات داخلی در سیاست هیچ کشوری در تضاد با مذاکرات خارجی نیستند. او که این دو را مکمل یکدیگر می‌داند می‌گوید هیچیک از آنها بدون دیگری پیش نخواهد رفت. از سوی دیگر حمیدرضا ترقی -عضو شورای مرکزی و معاون بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی- می‌گوید که خطاب رهبری نخست به کسانی بوده که دم از مذاکره می‌زنند و پس از آن به سران قوا بوده که اختلافات را به تریبون‌های رسمی نکشانند.

او اما مذاکرات داخلی گسترده‌تر میان طیف‌ها و جناح‌های سیاسی را ممکن نمی‌داند و می‌گوید: «تابحال مذاکرات و نامه‌نگاری‌ها متعددی بین عناصر دو جریان موجود کشور صورت گرفته است، ولی بکی از این جریانات به هیچ وجه حاضر به تن دادن به سیاست‌های کلان نظام نیست. وقتی‌که مبنا را که سیاست‌های کلان ابلاغی و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری است، یک جریانی قبول ندارد شما نمی‌توانید در مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای برسید.»

آیت الله خامنه‌ای ۲۶ آذرماه در دیداری با برگزار کنندگان سالگرد شهادت سردار سلیمانی به این موضوع اشاره کرده و گفته بودند: «اختلافات خود را با مذاکره با یکدیگر حل کنید. مگر نمی‌گویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمی‌شود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟»

بیشتر بخوانید:

آیت الله موسوی تبریزی: مذاکرات داخلی با مذاکرات خارجی تضادی ندارد

آیت الله موسوی تبریزی درباره‌ی اظهارات اخیر رهبری مبنی بر لزوم مذاکرات داخلی به انصاف نیوز گفت: مذاکره داخلی با مذاکره خارجی هیچ‌وقت در سیاست هیچ کشوری باهم در تضاد نیستند. هرکشوری که می‌خواهد پیشرفت کند همیشه باید مذاکره‌ی داخلی را در نظر بگیرد؛ چراکه نیروهای اصیل در داخل کشور هستند و اگر باهم و همفکر باشند و مذاکره کنند پیشرفت خواهند کرد.

در مورد مذاکره‌ی خارجی یکی جلب منافع در نظر است و دیگری دفع دشمن. اصلا این دو را نباید از هم جداکرد، هردو باید باشند. اگر بخواهیم اهمیت دهیم و البته در داخل اتحاد نداشته باشیم مذاکرات خارجی ممکن است به مانع برخورد کند و پیش نرود. بنابراین هردو باید باشند و هیچیک از آنها هم بدون دیگری پیش نخواهد رفت.

او همچنین با تاکید بر اینکه در داخل و در هردوطیف کسانی هستند که این رابطه را تسهیل کنند، گفت: حتما و حتما در داخل کشور افرادی داریم که هم در رابطه با خارج و هم در رابطه با داخل بنشینند و مذاکره کنند؛ از گروه‌ها و انقلابیون خوب و متدین مختلف افرادی داریم؛ به شرط اینکه واقعا اول تصمیم بگیرند که «ما می‌خواهیم بنفع کشور حرکت کنیم، نه به نفع حزب خاص خودمان و گروه خاص خودمان و شخص خاص خودمان»؛ که اگر چنین باشد -هرکسی باشد- مسلما با این گروه‌بندی‌ها، در این مذاکرات خیلی منافع ملی را درنظر نمی‌گیرد.

واقعا باید منافع ملی در نظر گرفته شود و تمام گروه‌ها هم انگار تاریخ را از نوع شروع می‌کنند. گذشته‌ها را گذشته ببینند و به این توجه کنند که در این موقعیت حساس منافع ملی چیست. براساس همین منافع ملی هم در داخل و در خارج مذاکره کنند.

او در پاسخ به اینکه «کجا و چه کسی می‌تواند یا باید متولی شود؟» گفت: دلسوختگان و سیاسیون گذشته و حاضر با هم می‌توانند از احزاب مختلف نماینده‌ای شناسایی کنند و در جایی جمع شوند و در یک وحدت جلسه باهم صحبت کنند و اولویت‌ها را باهم تایید کنند و بعد هم بدنبال این اولویت‌ها بروند.

ترقی: اختلافات داخلی ریشه‌ای است و با مذاکره حل نمی‌شود

ازسوی دیگر حمیدرضا ترقی -فعال سیاسی اصولگرا- چندان به مذاکرات داخلی خوشبین نبوده و معتقد است که مذاکره با اصلاح طلبان نتیجه نخواهد داشت و قبلا آزموده شده است؛ ترقی درباره‌ی صحبت‌های اخیر رهبری مبنی بر لزوم پیگیری مذاکره‌ی داخلی، به خطاب این صحبت می‌پردازد و می‌گوید که خطاب رهبری به سران سه قوه و کسانی بوده است که حرف از مذاکره با کشورهای دیگر می‌زنند: از آنجا که ایشان فرمودند «شما که شعار مذاکره می‌دهید و می‌گویید خوب مذاکره می‌کنید، چرا در داخل مذاکره را دنبال نمی‌کنید؟»، مفهوم این گفته این است که ضمیر آن عمدتا به مدعیان مذاکره با آمریکا برمی‌گردد. البته در ادامه‌ی صحبت طوری بیان کردند که به همه‌ی سران سه قوه و تشکیل همان جلسات سران سه قوه برای حل مسائل کشور و نکشیدن اختلاف نظرها و دیدگاه‌های‌شان به تریبون‌های رسمی برمی‌گشت.

علیرغم اینکه بعد از آن یکبار جلسه‌ی سران قوا برگزار شده است، ولی همچنان آقای رئیس جمهور به بیان دیدگاه‌هایش از طریق تریبون‌های رسمی در مخالفت با بقیه‌ی سران سه قوه ادامه داده است و متاسفانه دولت به این توصیه‌ی مقام معظم رهبری توجهی نکرد.

رئیس مجلس هم تا قبل از این تذکر مقام معظم رهبری همین موضع را داشتند؛ به خاطر اینکه جلسه‌ی سران سه قوه علیرغم درخواست بقیه‌ی سران قوا به بهانه‌ی کرونا و بهانه‌های مختلف توسط رئیس جمهور تعطیل شده بود. چون این جلسه برگزار نمی‌شد موضوع به رسانه‌ها و تریبون‌ها کشیده می‌شد؛ اما بعد از صحبت‌های مقام معظم رهبری غیر از آقای روحانی که از این مسئله عدول کردند -هم در رابطه با مجلس، هم در رابطه با اختیارات نظارت نمایندگان و… – و دوباره به این مسائل پرداختند، بقیه‌ی آقایان تقریبا می‌توان گفت که مراعات کردند و سعی کردند در همان جلسات سران سه قوه مسائل را مطرح کنند.

مسئول حل اختلاف میان قوا مقام معظم رهبری هستند، ایشان برای هر اختلافی بین قوا مرجعی تعیین کردند که هیئت حل اختلافی بنشیند و اختلافات را برطرف کند و باز دو جلسه‌ی مهم دیگر تصمیم‌ساز را هم ایشان در کشور تشکیل دادند که یکی شورای عالی اقتصاد است که اختیارات تامی را به دولت دادند برای حل مسائل اقتصادی کشور و یکی هم جلسه‌ی سران سه قوه را تاکید کرده و روال کردند که سران قوا بنشینند و در آن جلسات مسائل‌شان ر ا حل و فصل کنند و اختلافات‌شان را به داخل جامعه نکشانند. بنابراین مقام معظم رهبری همه‌ی تلاش‌ها را برای حل اختلافات بین قوا بکار بردند و ما نمی‌توانیم بگوییم راهکاری برای حل این اختلافات وجود ندارد. الا اینکه بعضی از قوا نخواهند این مسائل در جلسات مذاکره‌ای مطرح شود و عمدا  بخواهند این مسائل را به افکار عمومی بکشانند و مسبب انشقاق و افتراق در جامعه شوند.

او درباره‌ی اینکه آیا می‌شود این برجام و مذاکره داخلی را گسترده‌تر از حوزه‌ی سه قوه دید؟، گفت: مشکلات اختلافی که در داخل وجود دارد ریشه‌ای و در روش اجرا و منش ایدئولوژیک است و با مذاکره حل نمی‌شود. تابحال مذاکرات و نامه‌نگاری‌ها و بحث‌های متعددی بین عناصر دو جریان موجود کشور صورت گرفته است، ولی بکی از این جریانات به هیچ وجه حاضر به تن دادن به سیاست‌های کلان نظام نیست. ما در مذاکرات بهرحال اولا باید یک فصل‌الخطابی را قبول داشته باشیم و دوما باید همگی مبنایی را برای توافق بپذیریم. وقتی‌که مبنا را که سیاست‌های کلان ابلاغی و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری است، یک جریانی قبول ندارد شما نمی‌توانید در مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای برسید.

تا الان تمام این تلاش‌ها صورت گرفته، ولی وقتی عناصر یک جریانی به اصل نظام و به عمود خیمه‌ی انقلاب یعنی رهبری حمله می‌کنند، شما نمی‌توانید با این جریان با مذاکره مشکل را حل کنید.

او در پاسخ به اینکه آیا می‌شود به کلیت یک جریانی چنین مسائلی را نسبت داد، گفت: بله، بالاخره تفکر غالب بر این جریان این است. هیچ تفکیکی هم تابحال بین خودشان قائل نشدند؛ یعنی تابحال یک نفر از جریان اصلاحات بلند نشده بگوید «این حمله‌ی آقای تاجزاده به رهبری را قبول نداریم. این اهانتی که اینها به رهبری می‌کنند، یا گرای اشتباهی که می‌دهند یا موضع‌گیری‌هایی که نسبت به سیاست‌های کلان نظام می‌کنند را ما قبول نداریم و اینها هم از ما نیستند». تا بحال کی شنیدید علیه یکی از اینها درون جریان اصلاحات موضعی گرفته شود. اصلاح طلب‌ها هیچ‌وقت صف خود را از تندروها جدا نکردند.

ترقی در پاسخ به اینکه «به هرحال جریان اصلاحات هم یکی از دوجریان اصلی در ساختار سیاسی کشور است که نمی‌شود حذفش کرد یا نادیده‌اش گرفت، راهکار برای دیالوگ و گفت‌وگو چیست؟» گفت: ما نگفتیم که حذف شود. وقتی اینها علیرغم اینهمه صحبت‌های مقام معظم رهبری، اینهمه صحبتی که در مجلس می‌شود و.. به هیچ وجه از مواضع‌شان عدول نکردند چطور می‌خواهد مذاکره به نتیجه رسد؟!

الان کسی هست که نفهمد رهبری مصالح کشور را در چه نوع جریان و رفتاری می‌بیند؟ رهبری چقدر بگوید که شما بجای رفع تحریم به دنبال خنثی کردن تحریم بروید؟ چقدر بگویند که مذاکره با آمریکا نفعی ندارد و بروید به ظرفیت‌های داخلی تکیه کنید و مشکلات را با مسائل خارجی گره نزنید؟ چقدر رهبری بگویند که گرایش به غرب بنفع کشور ما نیست و باید روی پای خود ایستاده و در مسیر اهداف و آرمان‌های انقلاب حرکت کنیم؟چقدر رهبری بگویند مسیر مقاومت و استقامت هزینه‌اش کمتر از مسیر سازش است؟ ولی مگر آنها گوش دادند؟ همچنان بر طبل مذاکره و ارتباط با آمریکا و سازش با آمریکا می‌کوبند؛ بدون اینکه دلیل موجهی داشته باشند جز اینکه تعهداتی به آنها دادند و می‌خواهند آن را اجرا کنند.

او درباره‌ی اینکه «آیا کسانی در دوطیف وجود دارند که گفت‌وگو و مذاکره‌ای کنند و اثرگذاری داشته باشند؟»، گفت: این ریش‌سفیدها قبلا مذاکرات‌شان را انجام دادند. نامه‌نگاری‌های متعدد مرحوم آقای عسگر اولادی با سران اصلاحات اعم از آقای خاتمی و آقای خوئینی‌ها و حتی نهضت آزادی. مباحثات خود آقای مهدوی کنی با امثال آقای کروبی و بقیه از این نمونه‌ها هستند. بعد از اینها نامه‌نگاری‌های آقای حبیبی با همین جریانات، حتی ما جلساتی با مشارکت و عناصر اصلی مشارکت داشتیم؛ در رابطه با مسائل هسته‌ای و… جلسات و نامه‌نگاری‌های متعدد داشتیم که هیچکدام‌شان جوابی نداده. عناصر مهمی از ریش‌سفیدهای جریان اصولگرا با آقای موسوی نشستند و بعد از فتنه‌ی 88 با آقای موسوی صحبت کردند و بازهم جریانات تندرو نگذاشتند به نتیجه برسد.

او در مورد حل اختلافات درونی جریان اصولگرا، مثل اختلاف جریان ناطق نوری با گروه‌های تندروی اصولگرا، گفت: اینها دیگر خیلی مسئله‌ی مهمی نیست؛ یعنی اینها در مسائل اساسی و سیاست‌های کلان نظام باهم اختلافی ندارند. بخشی از آن کدورت شخصی است. آقای ناطق از آقای احمدی نژاد بخاطر بعضی از حرف‌هایی که نسبت به ایشان زده کدورت دارد. اینها بحث‌های شخصی است و نه ایدئولوژیک و مبنایی.

او درباره‌ی ارتباط خوب ناطق نوری با اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالیون هم گفت: مشی ایشان همین است؛ ولی این مشی را که سکوت در برابر فتنه بوده است، اصولگرایان قبول ندارند و آن را رد می‌کنند؛ می‌گویند همانطور که رهبری گفته است نباید در برابر فتنه ساکت بود، ایشان هم نباید ساکت می‌بودند. بنابراین این اختلاف نظر در این روش وجود دارد، نه تنها به ایشان بلکه به دیگر افرادی هم در جریان اصولگرایی که جزو ساکتین فتنه محسوب می‌شوند، همین مرزبندی با آنها وجود دارد.

او می‌گوید بعد از آقای مهدوی کنی و آقای عسگراولادی دیگر رویه تغییر کرده و کسی نتوانسته جایگاه فصل‌الخطابی برای اصولگرایان داشته باشد و ادامه می‌دهد: فقط از حرکات جمعی و تشکیلاتی افراد تبعیت می‌کنند، یعنی به خرد جمعی متکی‌شده‌اند و نه ریش سفیدها و…

ترقی در پایان گفت: بنظرم می‌رسد که اگر سران سه قوه و مسئولان نظام و آنها که تریبون دست‌شان هست و نقش اصلی را در هدایت افکار عمومی جامعه دارند، اگر اینها برای مقابله با مشکلات کشور و عبور از چالش‌هایی که توسط دشمن بوجود آمده  دست از اختلافات بردارند و همه دست به دست یکدیگر دهند، وضعیت بهبود خواهد یافت؛ درواقع اگر همانطور که مقام معظم رهبری تاکید کردند به آن توصیه‌های ایشان پایبند باشند که: اعتماد به دشمن نداشته باشند، به ظرفیت‌های داخلی تکیه کنند، وحدت را حفظ کنند، اگر اینها را مورد توجه قرار دهند این اختلافات به درون جامعه کشیده نخواهد شد.

«الناس علی دین ملوکهم» بالاخره مردم اگر بین‌شان دسته‌بندی و اختلافی بوجود می‌آید به سران کشور برمی‌گردد؛ وقتی سران کشور یکی‌شان می‌گوید «تو اختیار نداری» و خلاف قانون اساسی مطلبی را می‌گوید که هر انسان حقوق‌دان و منطقی می‌فهمد این حرف پایه‌ای حقوقی ندارد؛ یک قوه را نفی می‌کند! قوه‌ی دیگری می‌آید و به رئیس قوه‌ای دیگر اهانت می‌کند، اینها همگی باعث کشیده شدن اختلافات به بدنه‌ی جامعه می‌شود.

بنابراین اگر آنها همانطور که بارها مقام معظم رهبری توصیه کردند و حتی تاکید کرده‌اند که اختلاف افکنی و این نوع موضع‌گیری‌ها حرام است، عمل کنند و همگی تبعیت کنند، فکر نمی‌کنم این نوع مشکلات در جامعه گسترش پیدا کرده و موجب چند دستگی شود.

علی مطهری از برجام داخلی می‌گوید

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. تقلیل مسایل به اختلاف بین لاریجانی و اله کرم خطای استراتژیک است. گفتگوی ملی را قبلا خاتمی پیشنهاد داده بود.

    2
    1
  2. با شعار : یک عده برای دیدن حماسه و تفنن بلیت تئاتر و سینما می خرند بد نیست برای دیدن مشکلات مردم هم بلیت بخرند
    وارد انتخابات شوید

  3. ما امروز چیزی به نام اصلاحات و اصلاح طلبی نداریم
    ما امروز یک ائتلاف مردمی به نام امید داریم
    خواهش میکنم یکی این رو به خاتمی بگه و در یک سخنرانی خطاب به مردم

    حالا امید چیست ؟ امید برای چه شکل گرفت ؟ چه شرایطی قبل از مجلس دهم بود ؟ چه پروژه ای رقیب داشت ؟
    رقیب تیغ حذف خود را از بروجردی اصولگرا تا اکبر گنجی دوم خردادی تیز کرده بود!
    به لاریجانی میگفت انگیسی !
    آقای خاتمی آگاه باش که امروز باید لیست امیدی عمل کنی ! نه مشارکتی !
    امید یعنی امید به اصلاح امور
    امید به فردای ایران و اسلام و انقلاب
    امید به ظهور
    امید به صبح ..

  4. گلایه تاریخی از خاتمی عزیز

    ما امروز چیزی به نام اصلاحات و اصلاح طلبی نداریم
    ما امروز یک ائتلاف مردمی به نام امید داریم
    خواهش میکنم یکی این رو به خاتمی بگه و در یک سخنرانی خطاب به مردم

    حالا امید چیست ؟ امید برای چه شکل گرفت ؟ چه شرایطی قبل از مجلس دهم بود ؟ چه پروژه ای رقیب داشت ؟
    رقیب تیغ حذف خود را از بروجردی اصولگرا تا اکبر گنجی دوم خردادی تیز کرده بود!
    به لاریجانی میگفت انگیسی !
    آقای خاتمی آگاه باش که امروز باید لیست امیدی عمل کنی ! نه مشارکتی !
    امید یعنی امید به اصلاح امور
    امید به فردای ایران و اسلام و انقلاب
    امید به ظهور
    امید به صبح ..

    شعارهای مردم موقع لیست امید چه بود ؟
    امید
    آرامش
    رونق اقتصادی

    موقع انتخابات سال 92 چه بود ؟
    همراه شو برای فصلی نو

    موقع انتخابات سال 96 چه بود ؟
    آزادی، امنیت، آرامش و پیشرفت[۷]
    دوباره ایران، دوباره روحانی

    آقای خاتمی تک تک اینها را باید تا 1400 و پسای آن شما و همه ی اصلاح طلبان پی گیری کنید و به مردم بگویید وضع را

    1. شما دکانتان پهن است چه افول باشد چه اصلاح بیاید.
      امید مُرد. امید را فرصت طلبان با شرکت ها و بانکها و موسسات و شکم های متورمشان کشتند. آنهایی که 8 سال امید مردم را با نابخردی و بی تدبیری سوزانند و یک شبه نرخ ارز تعیین می کردند به سرمایه انسانی که آنها را برآورد بی توجه بودند امید را سوزانند. امیدی نیست.
      بساط دروغ و فساد باید جمع شود. نشستن و از خاتمی تعریف کردن دیگر اثر ندارد.

  5. واما امید…..چقدر زیباست..چقدر دل انگیز است چقدرانگیزاننده است….وقتی با مردم عناد نورزند…وقتی خودرا حق مطلق نپندارند….فرمایشی است از رسول اعظم…اشرارامتنا فی جوارنا….

  6. راه حل مشکلات :
    1. خنثی سازی تحریم ها : تقویت تولید داخلی و دور زدن تحریم
    2. تعامل گسترده با کشورهای مستقل و آزاد جهان
    3. انتشار نقشه ی راه سیاست خارجی کشور

  7. به اقای ترقی و ترقیها با اینکه کباده کش سیاست هستند باید اموزش داد! اولین درس اموزش مفهوم منافع ملیست” دومین مفهوم استفاده از تجربه” سومین مسلمان بودن بعداز انسانیت” چهارمین…………. و زیاد است مباحث اموزشی که اینان باید یاد بگیرند! طالبان اکنون در افغانستان بر روی ایجاد امارت اسلامی بجای جمهوری یا هر نوع دیگر حکومت در افغانستان پا فشاری میکنند و مذاکرات را در همین مرحله بتوقف کشیده و برگ برنده را هم در دست دارند ” امریکا از مواضع طالبان نه دفاع میکند و نه رد میکند و تنها خواهان بیرون کشیدن سربازان خود از مهلکه است” دولت رسمی افغانستان هم در جنگ با طالبان قافیه را باخته و میداند با کنار کشیدن امریکا امکان تسلط طالبان زیاد است ” تنها نیروئی که طالبان تا امروز نتوانسته تحت سلطه در اورد رسانه ها و اینتر نت و خبرنگاران ازاده افغانستان است و همانها هستند که پیشبرد کارش را سخت کرده اند ” او هم شروع به ترور خبرنگاران کرده تا این مشکل را نیز از سر راه بردارد!
    من میخواهم بدانم فرق بین طالبان و ترقیها در چیست؟ کسیکه مخالف مذاکره است و عقیده بر این داره که قبلا اینکار رو انجام دادند و به نتیجه نرسیدند ایا قصدشان از ابتدا مذاکره بوده ؟ حرف شما این است که رهبر را فصل الخطاب قبول کنید و تصور کنید همه مشکلات حل شده تمام شد و رفت! این اسمش مذاکره ست؟ کسیکه میخواهد با شما مذاکره کند حرفش این است که با یک نگاه اجمالی به اوضاع و احوال مملکت کاملا مشخص است که اینهمه نابسامانی نتیجه طرز فکر شما تا به امروز بوده و وقت ان است تا طرحی نو درانداخته شود […]
    یک غول بی شاخ و دم باسم امریکا را با خودمان دشمن خونی کرده ایم و مسلط بخودمان و اینرا روز و شب بعنوان دستاورد بینظیر ” هدیه به ملت ایران ” در بوق و کرنا کنیم و به ان افتخار! افتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی! هی استقلال استقلال برای ما میکنید در حالیکه همزاد استقلال ازادیست که ما نداریم و اگر استقلال متضمن ازادی برای مردم نباشد یعنی استقلالی هم وجود ندارد و استقلال هم یک دروغ و حرف مفت است که لقلقه زبانتان شده!
    ما هم مثل طالبان فقط یک خواسته دارید و اگر مورد قبول واقع نشد خدا زور رو برا ما نگه داره مذاکره کیلوئی چنده ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا