حضور تاجزاده در انتخابات چگونه تبدیل به بازی برد-برد میشود؟
حسین نورانینژاد در یادداشتی با عنوان «حضور سیدمصطفی تاجزاده در انتخابات چگونه تبدیل به بازی برد-برد میشود؟» در امتداد نوشت:
شکستن فضای سرد و رخوتانگیز انتخابات ۱۴۰۰ نیاز به یک پدیده دارد که شاید با حضور سید مصطفا تاجزاده شکل بگیرد. میگویم شاید، چون این فضا بسیار سرد است و جامعهای که گوشش از حرف پر است، چشمانتظار یک اتفاق، یک دستاورد، یک تغییر ملموس در زندگی خود به مدد سیاست یا حکومت است تا سگرمههایش باز شود. اتفاقی از جنس برجام، واکسن، کنترل تورم و از این قبیل. با همه این احوال، اگر هنوز برای حرف یا همان گفتمان شانسی باقی مانده باشد، آن شانس با چهرهای چون تاجزاده متصور است و نه هیچ کاندیدای بالقوه دیگری.
۱- تاجزاده چگونه سیاستورزی است؟
تاجزاده یک سیاستورز اصلاحطلب پارلمانتاریست دموکراسیخواه و عدالتجوست. در بین این واژگان توصیفی، یک تعبیر احتیاج به تبیین بیشتر دارد؛ پارلمانتاریست.
او دموکراسیخواهی اصلاحطلبانهاش را از بالا و در ساخت قدرت دنبال میکند. به عقیده کسانی چون تاجزاده، شانههای نحیف جامعه مدنی ایران، توان به دوش کشیدن بار سنگین دموکراسیخواهی را ندارد و آلترناتیو این ضعف با کنشهای خیابانی نیز حاصلی جز خشونت به همراه نخواهد داشت. به همین دلیل، او موافق جنبشهای اعتراضی خیابانی نیست و اساساً دموکراسی را از پایین و به طریق جنبشی، دنبال نمیکند. لذا برای چنین کنشگری، انتخابات اهمیت مضاعفی پیدا میکند و این راز کلیدواژه آشنای «انتخابات آزاد» و «نفی نظارت استصوابی» در گفتمان و تولید محتواهای رسانهای اوست.
او در عین حال صراحتی بیش از سایر اصلاحطلبان دارد، رهبری را مستقیم و درعینحال محترمانه نقد میکند، نهادهای موازی را بیلکنت به زیر پرسش و محکمه افکار عمومی میآورد و برای آنکه تنها ابزار سیاستورزیاش «کلمه» را از دست ندهد یا از اثر نیندازد، با شجاعت اخلاقی ویژهای که دارد، گذشته خود و تبار و دوستان نزدیکش را هم در نوشتههایی چون «پدر، مادر، ما هنوز متهمیم» به زیر تیغ تیز نقد میکشد.
او شکاف اصلی را در دو نیروی دموکراسی و عدالتخواه در سوئی و ضد آنها در سوی دیگر تعریف کرده و بسیار مراقبت میکند که اختلافات دیگری که با سایر اصلاحطلبان و حتا تحولخواهان و براندازها دارد، او را از تمرکز بر این شکاف اصلی باز ندارد.
۲-کاندیدایی برای احیاء اصلاحطلبی پیشرو
آنچه از کلام تاجزاده برمیآید اینکه، او بهرغم توجه فوقالعاده زیادی که به حفظ انسجام اصلاحطلبی و حتا فراتر از آن، حفظ جبهه ضد افراط در مقابل تندروها دارد – همان ائتلاف پسا۹۲ – و نگرانی همیشگی که از وقوع خشونت فراگیر و سوریهای شدن ایران دارد، در عین حال نسبت به تقلیل یافتن اصلاحطلبی به بهبودخواهی و غلبه بروکراتها بر دموکراتها در جریان متبوع خود و در نتیجه، کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحات حساس شده و میخواهد از فرصت انتخابات برای برجسته کردن و بازآرایی مفاهیم رادیکالتر اصلاحات استفاده کند. اگرچه او مانند بقیه اهالی دور و نزدیک سیاست تصور بهدست آوردن تریبونهایی در حد مناظرههای انتخاباتی صداوسیما ندارد و باید به همین رسانههای آنلاین و مجازی و نهایتاً پوشش کمی بیشازپیش کنشها و مواضعش در سایر رسانهها بسنده کند، اما به عرصه رسمی انتخابات کشیدن این دغدغه را هدف گرفته است تا تمایزات درونی اصلاحطلبان را بهخصوص برای کسانی مشخص کند که در آستانه بریدن از اصلاحات به دلیل تصورشان از محافظهکاری چهرههای مطرح در ویترین این جریان هستند؛ و این همان فرصتی است که دیگر نیروهای اصلاحات، حتا آنها که در پی شرکت به هر ترتیب ممکن در انتخابات هستند اما از موج تحریم نگراناند، احتمالاً به آن دل بستهاند. اینکه یکی تنور خاموش ناشی از کمدستاوردی اصلاحات و کمجاذبه بودن گفتمان و مواضع بسیاری از فعالان آن را روشن کند. دستاوردی خاص که در این زمان اندک باقیمانده در دسترس به نظر نمیرسد. میماند گفتار خاص که به نظر میرسد تاجزاده مرد این راه است.
۳- ورودی نیازمند سناریو
اما کنش تاجزاده برای مجموعه اصلاحطلبان، در صورتی تبدیل به یک بازی برد-برد میشود که تصور نشود سناریویی همچون فیلمهای با پایان باز برای آن میتوان متصور بود.
آمدن تاجزاده به عرصه انتخابات با همه فضایی که برای او و گفتمانش میسازد و فضای عمومی که سیاسیتر از پیش خواهد ساخت، اگر مجهز به تدابیر از پیش طراحی شده و دقیق برای سناریوهای احتمالی مختلف در پایان ماراتن انتخابات نباشد، ممکن است جو آن، نه لزوماً خود او که دیگر کنشگران اصلاحطلب را به عرصهای بکشاند که خلاف هدف و مشی بالادستی تاجزاده مبتنی بر حفظ ائتلاف با دیگر نیروهای ضداقتدارگرایی باشد. موضوعی که چهبسا با مداخلات پیدا و پنهان نهادهای قدرتمند ضد اصلاحات، هدایت هم بشود.
شفافسازی تمایزات درونی و بر کشیدن گفتمان اصلاحطلبی از تقلیلگرایی و سادهسازی و گاه سفیدنمایی و تنه به تنه محافظهکاری زدن به سطح یک گفتمان صریح و جذاب آزادیخواه و برابریطلب یک هدف است؛ مدیریت و کنترل درون جبههای نیز به نحوی که به سود جریان اقتدارگرا تمام نشود، هدفی دیگر است که با توجه به پختگی و هوش ویژه و سلامت نفس سید مصطفا تاجزاده، میتوان به آن امیدوار بود.
انتهای پیام
همه میدانند که تاج زاده گزینه ای برای عدم تایید هست. بازیهای دو جناح شاید برای خودشان مهم و استراتژیک باشد ولی یقینا برای مردم نه دیگر اهمیتی دارد و نه جذابیتی.
واقعا نویسنده فکر کرده با جمله “آمدن تاجزاده روح تازه ای به فضای سرد انتخابات میگذارد ” اشتیاقی در مردم ایجاد میشود!؟
دولت روحانی فقط یک فایده داشت و آن اینکه چشم مردم رو بازتر کرد
دقیقا اشکال مدل جناب تاجزاده با وجود شخصیت اخلاقمدارشون اینه که ایشون به هیچ وجه از سد نهادهای نظارتی عبور نمیکنند. وقتی این حداقلهای سیاستورزی نیست، اصلاح از بالا محلی از اعراب نداره. در نحیف بودن نهادهای مدنی هم شکی نیست اما فشار از پایین به شکل اعتراضات سراسری انبار باروته.
گزینه عدم تایید حاکمیت یا ملت . کی گفته ملت باید به ساز حاکمیت برقصد بعد از ۲۰۰۰ سال از پیدایش علم سیاست توسط ارسطو و افلاطون و روسو و بقیه این حاکمیت است که باید به اراده ملت باشد . حاکمیت نظر خود را دارد عدم تایید تاج زاده ها .ملت نظر خود را دارد تاج زاده ها بل هم افضل . بالاخره به یه نتیجه ای می رسن لطفا وسط دعوای بزرگان نرخ تعیین نکنید.