خرید تور تابستان

روایتی از مذاکره جان کری، ظریف و سرگئی لاورف

سایت اصولگرای مشرق در گزارشی با عنوان «عجایب دیپلماسی ظریف به‌روایت جان کری» نوشت:

جان کری قاعدتاً منبع معتبری نیست اما چون آقای ظریف بسیار به او استناد می‌کند می‌توان از زبان خود کری میزان صداقت آقای ظریف در تمجید از دیپلماسی خود و مانع‌تراشی میدان را بیشتر فهمید!

اخیراً یک فایل صوتی ۳ساعته از گفتگوی آقای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه با سعید لیلاز در پروژه تاریخ شفاهی زیر نظر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری منتشر شده است که در آن در موارد مختلفی از تحریف‌های تاریخی و تحلیل‌های غلط درباره رابطه «دیپلماسی» و «میدان» وجود دارد.

آقای ظریف در سراسر این فایل صوتی تلاش می‌کند که اثبات کند مشکل از دیپلماسی او نبوده بلکه دیپلماسی در این سالها هزینه میدان شده و میدان به کمک دیپلماسی نیامده است. اگرچه خود آقای ظریف آن‌گاه که کار به بیان مصداق‌ها می‌رسد چاره‌ای ندارد جز آنکه به نقش‌های بی‌بدیل حاج قاسم سلیمانی در پیشبرد امر دیپلماسی در افغانستان و عراق و… اشاره و در جاهایی اذعان کند که اگر مثلاً گفتگویی با عربستان هم صورت نگرفته مشکل از میدان نبوده است بلکه اساساً ولیعهد سعودی درخواست ظریف را با ادبیات غیرمحترمانه‌ای رد کرده است.

آقای ظریف در بخشهایی از این فایل صوتی موضوع نقد روسیه را هم پی می‌گیرد و ادعاهای مخالف واقعیت‌های تاریخی ـ مبنی بر اینکه پوتین ایران را به سوریه کشاند ـ مطرح می‌کند! در جایی از این گفتگوی سه‌ساعته به ماجرای حضور خود در اتاق جان‌کری اشاره می‌کند که لاوروف هم آنجا حضور داشته و مناقشه‌ای میان ظریف با لاوروف صورت می‌گیرد. آقای ظریف در واقع اینجا می‌خواهد بگوید که روسیه، هم در سوریه به‌نوعی ایران را وارد کار کرد و هم در مذاکرات کارشکنی می‌کرد؛ اما محمدجواد ظریف با تیزهوشی! اینها را فهمیده و در مناقشه‌ای که در اتاق جان‌کری بین او و لاوروف شکل‌گرفته، نهایتاً با همکاری و مساعدت جان‌کری برخی تحریم‌ها را هم لغو کرده است!

البته بدیهی است که روسیه هم مانند هر کشوری منافع خود را دنبال می‌کند و ارتباط ایران و روسیه به این معنا نیست که ضرورتاً این کشور جان‌فدای ایران باشد. بدیهی است که ما سخن جان کری را هم معتبر نمی‌دانیم و باید تحقیق مستقلی روی صحبت‌های او در هر زمینه‌ای بشود؛ اما از آنجا که آقای ظریف در این فایل سه‌ساعته بارها با استناد به حرفهای جان کری و با اطمینان به او برخی فکت‌ها را مطرح کرده است، می‌توان از خاطرات کری، خاطره جناب ظریف را هم محک زد.

مثلاً ظریف با استناد به کری می‌گوید که اسرائیل ۲۰۰ بار به ایران در سوریه حمله کرد! یا دوباره با استناد به او در این فایل صوتی و در برخی جلسات دیگر می‌گوید که پروازهای مرتبط با نیروی قدس به سوریه زیاد شد و همین موجب حساسیت آمریکایی‌ها و اخلال در برجام شد. احتمالاً منبع ادعای کاملاً خلاف آقای ظریف درباره اینکه پوتین تصمیمش را قبل از جلسه با حاج قاسم گرفته بود و این روسیه بود که ایران را به سوریه کشاند و نه بالعکس هم تحت تأثیر القائات و از همین جنس خبرهای جان کری باشد که به آقای ظریف گفته است!

امّا جان کری درباره آن خاطره ظریف با لاوروف در اتاق خودش، در کتاب «هر روز موهبت دیگری است» (Every Day is Extra) این‌چنین آورده است:

آغاز نقل‌قول از کتاب جان کری:

“هر روز به پایان کار نزدیک‌تر می‌شدیم ولی ظریف هنوز نمی‌توانست موافقت کند. عصر ۱۳ جولای که هفدهمین شب ما در وین بود، من ظریف، لاوروف، فدریکا موگرینی، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به اتاق آمریکا در کوبورگ دعوت کرده بودم. فدریکا جانشین کاترین اشتون شده بود و همان موقع، به شناخت خوبی از ظریف و لاوروف رسیده بود. من در حالی که پای شکسته‌ام را روی یک صندلی قرار داده بودم آنها نشسته بودند و ظریف داشت دلایلش را برمی‌شمرد و می‌گفت که چرا توافقی که در حال تلاش برای دستیابی به آن بودیم چندان برای ایران خوب نبود. حوالی نیمه‌شب، لاوروف که مشتاق بود فردا روانه سفری به ازبکستان شود حرف‌های ظریف را قطع کرد و گفت: “جواد، شاید اختیار توافق کردن نداری؟ اگر مسئله این است، لطفاً فقط به ما بگو. داری وقت ما را تلف می‌کنی”.

ظریف از طعنه‌ای که لاوروف زده بود عصبانی شد، برای اعتراض به زخم‌زبان لاوروف با عصبانیت از روی مبل بلند شد و شروع به حرکت به‌سمت در کرد. مثل فنر از جایم بلند شدم و لنگ‌لنگان با عصایم به‌سمتش رفتم تا جلویش را بگیرم. در حالی که تلاش می‌کردم ظریف را آرام کنم به او گفتم: “می‌دانم که سرگئی نمی‌خواست به تو توهین کند”. ساعت‌های سخت و طولانی برای این توافق زحمت کشیده بودیم. قابل درک بود که استرس زیاد باشد. “ما فکر نمی‌کنیم کار دیگری هست که بتوانیم انجام دهیم. لحظه حقیقت فرا رسیده است، آن را می‌پذیری یا رهایش می‌کنی؟».

بعد از لحظاتی، اعتراف کرد که آمده است توافق را بپذیرد، ولی ــ میان چیزهای متعددی که خواسته بود ــ یک امتیاز دیگر می‌خواست که از دیدگاه او توافق را منصفانه کند.

به‌سرعت هرچه تمام‌تر به اتاق مجاور رفتم، جایی که “رابرت مالی” از شورای امنیت ملی، جان فایننر، وندی شرمن و چند نفر دیگر منتظر اخبار جدید بودند.

به آنها گفتم: «قرار نیست در مسائل اساسی کوتاه بیاییم، ولی بیایید چیزی پیدا کنیم که بدون آنکه برای ما هزینه داشته باشد به او کمک کنیم از موانع عبور کند. این تنها چیزی است که مانع ایجاد کرده است، نظری دارید؟»، نگاهی به اطراف انداختم و دیدم همه شانه‌هایشان را بالا می‌اندازند.

کریس بک‌مایر، سرپرست کارشناسان ما در مسائل هسته‌ای با احتیاط شروع به صحبت کرد؛ “یک چیزی هست…”.

وزیر خزانه‌داری آمریکا از قبل آماده بود اسم چندین نفر را از فهرست ایرانی‌های تحت تحریم خارج کند. آن موقع این کار را انجام نداده بودیم تا آن را برای لحظه‌ای مانند حالا نگاه داریم، این در واقع، کارتی بود که ایالات متحده در جیب عقب ما گذاشته بود، الآن وقتش بود که آن را بازی کنیم.

کریس توصیه کرد: “اینها [افراد موجود در لیست تحریم] بازیگران چندان مهمی نیستند. ممکن است [خارج کردن آنها از فهرست تحریم] کافی نباشد”. ولی من متقاعد شده بودم که چیزی که اهمیت داشت ژست کار بود و احترام به تصمیم‌های سختی که ایرانی‌ها گرفته بودند. عصایم را برداشتم و روانه در شدم”.

دوباره وارد اتاقی شدم که سرگئی و جواد نشسته بودند، به جواد گفتم “تمایل داریم یک گام دیگر برداریم تا این مسئله را تمام کنیم”. فهرست نام‌های اضافی را که می‌خواستیم از لیست تحریم‌ها خارج کنیم به او پیشنهاد کردم و گفتم: “به توافق رسیدیم؟”.

برای مدتی که مثل یک عمر به‌نظر رسید مکث کرد و گفت: “به توافق رسیدیم”.

پایان نقل‌قول از کتاب جان کری

آقای ظریف این خاطره را در فایل صوتی خود به‌نوعی روایت کرده بود که ظاهراً از سد لاوروف عبور کرده و با همکاری کری امتیاز مهمی کسب کرده است و این از معدود مصداقهایی است که ظریف سعی کرده است در طول این هشت سال بیابد تا هوشمندی و جسارت خود را در دیپلماسی نشان دهد! اگرچه قاعدتاً دفاعی از لاوروف نیست و او هم منافع کشورش را دنبال می‌کند که ممکن است بعضاً با منافع ما منطبق نباشد، امّا این‌که آقای ظریف با چنین هنری(!) در دیپلماسی، میدان را محاکمه کند، بسیار عجیب و شگفت‌انگیز است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا