خرید تور تابستان ایران بوم گردی

همتی روی خط آفساید

هادی یاسمنی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «همتی روی خط آفساید» درباره‌ی «انتخابات» ۱۴۰۰ نوشت: 

ترکیبی غیر قابل پیش‌بینی برای لیست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام شد. رئیسی، جلیلی و رضایی‌اش عجیب نبود اما حضور زاکانی و قاضی‌زاده در این لیست شوخی زشتی بود. زاکانی دارای سابقه‌ی مدیریتی در حد بسیج دانشجویی و قاضی‌زاده دارای درایتی در حد مشاوره با مهناز صادقی برای رفع مشکل بازار سرمایه و وعده‌های سرخرمن و بی کنتور.

بخشی از حاکمیت برای به قدرت رساندن رئیسی چند سالی است عزم خود را جزم کرده. نشان به آن نشان که امروز کمتر کسی از افراد جامعه رئیس آستان قدس را چه به نام، چه به چهره می‌شناسد اما قبل ۹۶ حجم تبلیغات وسیع با هزینه‌ی بیت‌المال، ایشان را معرف حضور همه کرده بود. بعد از ریاست قوه هم همین منوال ادامه داشت و حتی در بازه‌ی قبل انتخابات شدت گرفت که صدای خود رئیسی را هم درآورد. امروز پیش بینی‌ها حکایت از پیروزی او دارد و حتی این لیست شدیدا نچسب امروزی که صدای خیلی از خیلی خودی‌ها را هم درآورده، در راستای پیروزی ابراهیم رئیسی تفسیر می‌شود. هر چند تحلیل پنهانی هم وجود دارد که کل این برنامه جهت ضربه به وی تنظیم شده است که برای رخدادهای بعدی از صحنه حذف شود. در این مسیر چه موفقیت محتمل او در انتخاباتی بی رمق و یک طرفه و هم کارنامه احتمالی و بغرنج عملکردی‌اش در مقام ریاست قوه مجریه، از مقبولیت حقیقی‌اش خواهد کاست و چه عدم موفقیت غیر محتملش، حتی در همین انتخابات یک طرفه.

جلیلی که حتی اگر فرض گرفته شود فرد مطلوبی است، اساس اینکه نمی‌تواند چهره نماینده اکثریت ملت باشد او را به فردی نامحبوب تبدیل می‌کند و فارغ از این مساله، چون او و حلقه‌ی اطرافش به آزادی‌های اجتماعی اعتقاد ندارند، ادعاهای اساسی‌شان از جمله عدالتخواهی و مبارزه با فساد، بیشتر شبیه سرکاری خواهد بود.

محسن رضایی هم که سمبل عدم عزت نفس در بخشی از مسئولان جامعه‌ی ماست. دقیقا معلوم نیست که چند بار عدم اقبال مردم در این عرصه او را بی‌خیال موضوع می‌کند.

از آن طرف دیگر، هر که حدی از جدیت داشت، رد شد و همتی و مهرعلیزاده تایید شدند. مهرعلیزاده حتی در جریان خودش در انتخاباتی آزادتر، سابقه‌ی رای‌شکنی دارد و بعد از مسئولیت دولتی، ابهامات جدی در حوزه‌ی مالی و عدم تمکین به ساز و کار مطرح شده جریان اصلاحات برای این انتخابات، او را به گزینه‌ای نامانوس تبدیل کرده است.

همتی در بین مسئولان جمهوری اسلامی، چهره‌ای کمتر سیاسی و بیشتر تکنوکرات است. یک اقتصاددان حقیقی با سابقه روشن علمی است. در سخت‌ترین دوره‌ی اقتصادی جمهوری اسلامی، ریاست بانک مرکزی را برعهده گرفت و منصفان در حوزه‌ی کنترل قیمت ارز در این شرایط نفس گیر به او نمره قبولی می‌دهند. عمده‌ی انتقادات سخت به او در حوزه سیاست‌های اتخاذی بانک مرکزی در حوزه‌ی بازار سرمایه است که وی به هیچ وجه نتوانسته منتقدانش را اقناع کند و این مساله کار او را برای موفقیت در انتخابات سخت می‌کند چرا که جامعه سهامداران امروز در بزرگترین مقیاس خودش است.

به هر حال امروز مشکل اصلی جامعه، اقتصادی است. بخش مهمی از مردم شرایط سختی را می‌گذارند. نوسانات و فشارهای ابتدای دهه نود در اواخر دولت قبل ضربه‌ی محکمی به پیکر دهک‌های متوسط و پایین جامعه زد و سیاست‌های ترامپ و فسادها و بی مدیریتی سازمانی دولت فعلی که به نوسانات و فشارهای شدیدتر از قبل منجر شد، حکم چند بار رد شدن از پیکر ضربه خورده‌ی جامعه را داشت. روح غمگین جامعه هم با حادثه‌ی هواپیمای اوکراینی دچار زخم غیر قابل التیام شد و امروز حقیقتا جامعه تاب‌آوری بسیار پایینی دارد.
واقعا وقت آن نیست که عرصه‌ی تصمیمات کلان حکمرانی محل منازعات و جدل‌های سیاسی و اتخاذ سیاست‌های پوپولیستی با اثر کوتاه‌ مدت و تخریب میان‌ مدت شود. بلند مدت که اصلا مدت‌هاست در این مملکت پیشکش شده است.

همتی تخصص و دانشی دارد که ضرورت امروز جامعه است و تاب آوری برای شرایط سخت‌تر ندارد. خودش نظرات معقول، منطقی و غیر ایدئولوژیکی در زمینه‌های تخصصی‌اش دارد. ضمن اینکه به نظر تیم خوب، متخصص، مدعی و بعضا جوانی همراهی‌اش می‌کند. اهل روی مخ حاکمیت رفتن نیست و حداقل می‌توان امید داشت در آن بخش از حوزه‌های تصمیم‌گیری که برای بخش ایدئولوژیک نظام علی السویه است و تاثیرات خیلی مهمی بر زندگی مردم و جامعه دارد، تصمیمات افتضاح و پوپولیستی اتخاذ نکند.

مشکل اصلی همتی، عدم محبوبیت بالقوه و بالفعلش در حال حاضر است. بخشی از آن ناشی از عدم شناخت جامعه از اوست، بخشی دیگر ناشی از نارضایتی وحشتناک جامعه از دولت فعلی است که او در همین اواخر در آن مسئولیت مهمی داشته. حالا اینکه چقدر شخص او در فضاحت کارنامه‌ی دولت نقش داشته یا حضورش به مقدار زیادی از فضاحت بیشتر محتمل کاسته، بحثش جداست و خودش و تیم اطرافش باید برای تبیین آن همت کنند.

اما مشکل کلان تر، فضای یخبندان سیاسی امروز جامعه است و خود او در لیستی قرار گرفته که مصداق عینی این یخبندان است. این که چه طور بتواند خودش را از این مخمصه نجات دهد، بزرگترین چالش پیش روی اوست. دو راهکار اصلی برایش می‌توان تصویر کرد. اول، جلب اجماع گروه‌های مختلف معترض و ضربه خورده‌ی فعلی حول خودش و حمایت آنها. مساله‌ای که بسیار سخت است. دوم، حضور طوفانی در مناظرات. عمق نفوذ رسانه‌ای این مناظرات چه به لحاظ بیننده زنده و چه غیر زنده قابل مقایسه با هیچ فعالیت رسانه‌ای دیگری نیست.
مسیر سختی پیش روی همتی است. او روی خط آفساید است و بیشتر ناظران او را در آفساید جدی نبودن خودش در موفقیت و صرفا زینت‌المجلس بودن، می‌بینند. به زور اگر کمی خوش‌بین باشیم، باید صبر کرد و وقایع روزهای پیش رو را دید. شاید و شاید حضور اولین رئیس دولت اقتصاددان بتواند کشور را از سیکل باطل سیاست‌های مالی و اقتصادی که دهه‌ها کشور را گرفتار کرده، رهایی بخشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا