نقدی به سخنان احمد خاتمی درباره آرا باطله
رضا سلطانزاده، مدیر مسئول هفتهنامه آیینه یزد در یادداشتی با عنوان «آرای باطله فرصتسوزی نیست، به خود آمدن است» نوشت:
حجتالاسلام سید احمد خاتمی امامجمعه موقت تهران و عضو شورای نگهبان در سخنرانیهای متعدد به برگزاری انتخابات باشکوه اشاره نموده و از جمله گفته است: «انتخابات در نظام اسلامی جشن سیاسی است» و ضمن تشویق مردم به شرکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا این نکته را متذکر شده بود که شرکت هر ایرانی برای برگزیدن رئیسجمهور «آری مجدد به نظام اسلامی است».
سید احمد خاتمی بعد از انتخاب سید ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور منتخب در مراسم گرامیداشت روز ملی بسیج استادان در تالار فردوسی تهران، شرکتکنندگان در انتخابات را به پنج گروه تقسیم کرد و گفت: سی درصدی که به سید ابراهیم رئیسی رأی دادهاند انقلابی و ولایی هستند و حدود چهار میلیون نفری که آرای باطله به صندوق ریختهاند فرصتسوزی نموده و آنان که پای صندوقهای رأی حاضر نشدهاند بدانند که نمیتوانند با این بادها نظام را بلرزانند.
نویسنده این سطور مناسب میداند ضمن درج فرازهایی از اظهارات سید احمد خاتمی نظر خوانندگان را در این زمینه به نکاتی جلب نماید: «تصور خارجیها این بود که حدود 15 تا 25درصد پای صندوق رأی حاضر خواهند شد… اما هیچکدام از این کارها به نتیجه نرسید… امامجمعه موقت تهران با تقسیم مردم به پنج گروه در امر انتخابات، توضیح داد: نخستین گروه افرادی هستند که پای کار آمدند و نامزد آنها رأی آورد یعنی جریان انقلابی و مدافع ولایت. گروه دوم آنهایی هستند که نامزدشان رأی نیاورد اما حضورشان برای ما بسیار محترم است. شاهد بودیم که نامزدهایی آمدند و صحبتهایی کردند که اکنون باید از مردم برای اظهارات خودشان عذرخواهی کنند. گروه دیگر افرادی هستند که آمدند و رأی باطله دادند که حدود چهار میلیون نفر هستند ما به آنها تذکر میدهیم که شما در رقمزدن سرنوشت کشور فرصتسوزی کردید. گروه دیگر مردم افرادی بودند که پای صندوق رأی نیامدند آنها به دلیل کرونا یا معطلی زیاد در هوای گرم عذری داشتند که اجرشان کم نیست. همچنین گروه آخر افرادی هستند که با هدف آسیب زدن به انقلاب از حضور پای صندوق رای طفره رفتند و به این گروه اعلام میکنم که این انقلاب و نظام شجره طیبه است اصل آن ثابت است و با این بادها نمیلرزد…»(1)
مناسب است نظر امامجمعه موقت تهران را به پرسشها و نکات ذیل جلب و اعلام نماید کدام یک از نظرسنجیهای خارجیها حکایت از حضور 15 تا 25درصدی مردم این سرزمین پای صندوقهای رأی داشته است و آیا میتوان اظهارنظر هر گروه مخالف و معاند در این زمینه را معیار و ملاک قرار داد؟ ضمناً چرا بعد از گذشت چهار دهه هفتاد درصد حائزین شرایط شرکت در انتخابات انقلابی و ولایی نیستند؟ و در نهایت چرا در 28 خردادماه 1400 پایینترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری رقم خورد؟
مگر نه اینکه در بحبوحه جنگ تحمیلی و در دوران دفاع مقدس در مهرماه 1360 آنگاه که شرق و غرب با کمکهای تسلیحاتی بیدریغ خود صدام حسین را تا دندان مسلح نموده و در فکر براندازی انقلاب اسلامی بودند، فاجعه خونین هفتم تیرماه 72تن از بهترین و تواناترین نیروهای فداکار و ایثارگر و یاران انقلاب را به درجه رفیع شهادت رسانده بود و دوماه بعد رئیسجمهور و نخستوزیر مملکت شهیدان رجایی و باهنر به خیل شهدا پیوسته و منافقین در داخل، سایه ترور و وحشت آفریده بودند اما مردم پای صندوقهای رأی حاضر شدند و درحالی که هنگام برگزاری انتخابات با به رگبار بستن خودروهای حامل پاسداران انقلاب 5نفر از آنها را به شهادت رسانده و عدهای را مجروح کردند و یک عابر پیاده را شهید نمودند و سرنشینان مسلح یک خودرو 2عضو بسیج اصفهان را که از شعب اخذ رأی محافظت میکرد با رگبار گلوله شهید نمودند و در سنندج 2نفر از رأیدهندگان را شهید و 15نفر دیگر را مجروح کردند و با تبلیغات وسیع مردم را از شرکت در انتخابات برحذر میداشتند اما مردم انقلابی و وطندوست و آگاه این سرزمین در انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری شرکت کردند و با ثبت نمودن 26/74 میزان مشارکت سومین رقم شرکتکنندگان را با انتخاب مقام رهبری در تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ثبت نمودند.
آنچه که در تحلیل و بررسی موضوع انتخابات اخیر قابل تامل است اینکه عدم شرکت بیش از پنجاه درصد مردم و چهارده درصدی که رأی باطله به صندوقهای رأی ریختهاند را نمیتوان نادیده گرفت. وظیفه یکایک مسئولان و کارگزاران و حاکمان و متصدیان امور در قوای سهگانه و علاقهمندان به نظام این است که موضوع را دقیقاً مطالعه و بررسی نموده و چارهاندیشی کنند و این تحلیل سید احمد خاتمی درست به نظر نمیرسد که میگوید: «افرادی با هدف آسیب زدن به انقلاب از حضور پای صندوق رأی طفره رفتند و به این گروه اعلام میکند که این انقلاب و نظام شجره طیبه است اصل آن ثابت و با این بادها نمیلرزد».
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) مکرر از شرکت و حضور آحاد مردم در انتخابات یاد میکردند و معتقد به دموکراسی بودند و به معنای واقعی به آرای مردم احترام میگذاشتند و بر حضور حداکثری مردم در انتخابات تاکید نموده و بر این اعتقاد بودند که «میزان رای مردم بعد از انقلاب نباید در مقایسه با قبل از انقلاب از سطح کمتری برخوردار باشد چرا که تبلیغات دشمنان در خارج از کشور و شکستخوردگان سیاسی در داخل، آن را بهانهای برای ناکارآمدی و مایوس شدن مردم از انقلاب و نظام دانسته و از آن بهرهبرداریهای مغرضانه سیاسی میکنند و در این میان نیز اسلام را متهم خواهند نمود که از عهده اداره کردن جامعه و تامین خواستههای مردم برنمیآید. امام درباره لزوم بالا بودن سطح رای مردم میفرمایند: شما چنانچه سطح رایتان از زمان سابق خدای نخواسته کمتر بشود، بوقهای تبلیغاتی خارج و شکست خوردههای فراری به خارج خواهند گفت که ایران از اسلام رو برگردانده و از جمهوری اسلامی رو برگردانده است…»(2)
در این دوره آرای باطله حدود چهارده درصد میباشد به عبارتی جمعیت حدود چهار میلیونی که رأی باطله به صندوقها ریختهاند بنابه گفته عدهای «…صدای فریادشان کمتر از سکوت و تحریم 32میلیون آرایی نبود که در صندوق ریخته نشد اگرچه از نظر آمار عدم شرکت در رتبه اول، رئیسجمهور منتخب دوم و آرای باطله در رتبه سوم قرار گرفت. اما گروه سوم تصویری مهمتر به افکار عمومی مخابره کردند باید برای آنها چارهای اندیشید وگرنه بعید نیست یک روز به رتبه بالاتر صعود کند…»(3)
اطلاعیه اصلاحطلبان که اخیراً انتشار یافته درباره انتخابات 28خرداد سال جاری از جمله میگوید: «28 خرداد 1400 مهندسی شدهترین انتخابات ریاست جمهوری ایران با کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به سرانجام رسید و اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و حتی اصولگرایان معتدل و دیگر جریانهای منتقد وضع موجود، نامزدی در صحنه نداشتند. تا چند روز قبل از روز رایگیری معلوم نبود چه کسانی قرار است رقابت کنند و جریانهای سیاسی شناختهشده از چه کسانی حمایت میکنند. مهندسان انتخابات، صحنه را به شکلی سامان دادند که مشارکت حداکثری شکل نگیرد و در هر شرایطی نامزد مورد نظر آنان به پیروزی برسد. قدرتطلبان با تفسیرهای اقتدارگرایانه از قانون اساسی و با سلطه بر نهادهای حاکمیتی و با ردصلاحیت گسترده نامزدهای رقبا، صحنهای ساختند که منجر به تحقق خواستشان و قهر اکثر شهروندان با انتخابات شد. بخش بزرگی از شهروندان ایران به صحنهآرایی خطرناکی که در این انتخابات شده بود به حق معترض بودند. گروهی بهدلیل عدم حضور نامزد مطلوب خود، در یک حرکت اعتراضی و برای رسمیت ندادن به این صحنهآرایی، در انتخابات شرکت نکردند و گروهی با حفظ ماهیت اعتراضی رایشان و به امید تغییر صحنه، در چند روز آخر، از تنها نامزد متفاوت موجود حمایت کردند. بهرغم تفاوت تحلیل و تصمیم، هر دو گروه هدفی ایراندوستانه داشتند. «جبهه اصلاحات ایران» که بعد از حذف همه نامزدهای پیشنهادی توسط بخشی از اعضای مجمع عمومیاش توسط شورای نگهبان، در این انتخابات نامزدی نداشت، ضمن احترام به تصمیم هر دو گروه و تقدیر از تلاشهای مسئولانهشان، باتوجه به تصمیم بیش از 50درصد مردمی که رای ندادند و نیز ماهیت رای اعتراضی میلیونها شهروندی که به تنها نامزد متفاوت عرصه رقابت رای دادند یا رای باطله در صندوق انداختند، به حاکمان کشور هشدار میدهد و از آنان مصرانه میخواهد به ریشه نارضایتیها و اعتراض هر سه گروه اخیر توجه کنند و خود را به تغافل نزنند. نتیجه انتخابات نشان داد که بخش بزرگی از جامعه ایران امیدش را به اثربخشی راهبردهای اصلاحطلبانه حداقلی از دست داده است. تحریمهای شدید اقتصادی و پارهای از سوء حکمرانیها که منجر به نارضایتی گسترده شهروندان ایران شده است و موانعی که مخالفان اصلاحات در برابر اصلاحات خشونتپرهیز و قانونی و حاکمیت اراده ملت ایجاد کردهاند، سهم بزرگی در ایجاد این ناامیدی داشته است…»(4)
افرادی که تحلیل امامجمعه موقت تهران در مورد آرای باطله را میپذیرند به یقین باید بدانند عدهای از کسانی که رأی باطله به صندوق ریختهاند یا شرکت در انتخابات را ضروری میدانستند اما نامزد مورد علاقه و نظر خود را نداشتند، یا گروهی بدین سبب در انتخابات شرکت کردند که مهری بر روی شناسنامه آنها بخورد تا احیاناً برای خود یا فرزندانشان در مواقع گوناگون مشکلی ایجاد نگردد، یا آن عده که به هر تقدیر به عنوان اعتراض در رأیگیری شرکت کردند و رأی باطله به صندوق ریختند، گرچه ممکن است بعضی از طرفداران رئیسجمهور سابق نیز در رأی دادن شرکت نموده اما نام هیچیک از کاندیداهای حاضر در انتخابات را ننوشته باشند و… باتوجه به میزان مشارکت مردم ازجمله در تهران که 26درصد اعلام مینمایند و از این درصد نیز حدود 12درصد آرای باطله به صندوقهای رأی ریختهاند لذا بنابه گفته بسیاری از فعالان سیاسی و آگاهان به مسائل اجتماعی و جامعهشناسان نمیتوان حدود 52درصد عدم مشارکت و رأی باطله را نیز نادیده گرفت و قطعاً نیاز به بررسی و مطالعه بیشتر دارد. پس آرای باطله در این دوره را نباید به عنوان فرصتسوزی تحلیل کرد بلکه مسئولان و مقاماتی که اقداماتشان به نحوی میتواند مثمر ثمر باشد لازم است به خود آیند و زمینهای فراهم نمایند تا حائزین شرایط شرکت در انتخابات در دورههای بعد چنین وضعیتی را رقم نزنند و آمار شرکتکنندگان به مراتب بیشتر از این دوره باشد. به امید آن روز.
پینوشتها:
1- عصرایران، 31/3/1400
2- خبرگزاری صدا و سیما، 13/3/1400
3- عصرایران، 31/3/1400
4- آرمان ملی، 6/4/1400