اگر عقلی باشد عراقچی یا صالحی وزیر خواهند بود
سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق: امیر عبداللهیان وزیری خواهد بود در جبههی میدان
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان، میگوید که اگر براساس عقلانیت و منافع ملی عمل شود، وزیر خارجهی دولت سیزدهم افرادی چون دکتر صالحی، دکتر عراقچی و یا شخص دکتر ظریف -در صورتیکه بپذیرد- خواهند بود. او میگوید هیچکدام از گزینههایی که تاکنون برای ان وزارتخانه مطرح شدهاند، در حد وزارت نیستند.
حسین امیرعبداللهیان و باقری کنی از اسامی جدی مطرح شده برای وزارت خارجه هستند. امیرعبداللهیان که در مجلس قبل و مجلس فعلی دستیار ویژهی رئیس مجلس در امور بینالملل بوده است و بواسطهی حضورش در برخی ملاقاتهای رئیس دولت سیزدهم این برداشت را بوجود آورده است که از گزینههای جدی است.
تعداد و نحوهی رسانهای شدن دیدارهای او با سفرا و برخی مقامات بیالمللی، بعنوان دستیار ویژهی رئیس مجلس در امور بینالملل، گاه حواشی بوجود آورده است؛ از جمله خبرهایی مبنی بر تعداد دیدارها با سفرای چین یا روسیه که واکنش و تکذیب امیرعبداللهیان را به همراه داشت.
متن گفتوگو با دکتر ساداتیان درمورد وزارت خارجه و وزیر آینده را در ادامه بخوانید:
دکتر سیدجلال ساداتیان درمورد موازیکاریها با وزارت خارجه و در پاسخ به اینکه آیا آقای امیرعبداللهیان –دستیار ویژهی رئیس مجلس در امور بینالملل- چنین کارکردی داشته است، به انصاف نیوز گفت: در مقاطع مختلف ما این موازیکاریها را داشتهایم؛ زمان آقای مهندس موسوی هم بود، میتوان گفت که تا حدودی زمان آقای خاتمی هم سعی شد این اتفاق پررنگ شود، اما در زمان ایشان و آقای هاشمی این موضوع کم شد؛ در زمان آقای احمدی نژاد هم که خود ایشان موازی با ملت ما بود؛ اما در دولت آقای روحانی این موضوع قدرت گرفت و به همان صورتی شد که آقای دکتر ظریف در صوتی که از ایشان منتشر کردند، و صوتی بود که برای تاریخ شفاهی ضبط شده بود که بعدها از آن بهرهبرداری شود، ولی در همان فایل صوتی مشخص شد که به تعبیر ایشان میدان مقدم است بر دیپلماسی و سیطرهی کاملی دارد.
خدا شهید سلیمانی را رحمت کند، ایشان غیر از اینکه کار میدانی خود را انجام میداد، به لحاظ ارتباطی که با بیت داشت بنوعی دیپلماسی را هم دنبال میکرد؛ مثالش سفری بود که ایشان به مسکو داشت یا سفری که اسد را به تهران آورد و حتی همین سفر آخر که منجر به شهادتشان شد هم ظاهرا حامل پیامی بودند که قرار بود به بغداد ببرند تا گفتوگوهایی انجام شود.
پس ما این وضعیت را کمابیش داشتهایم، اما در مجلس و اصلا در مجالس اغلب کشورها گروهها و کمیتههای دوستی برقرار بوده است؛ به این دلیل که اگر زمانی کانال رسمی دیپلماسی دچار مشکلی شد، این گروههای دوستیِ خارج از نهادهای رسمی کشورها، بتوانند ایفای نقش کرده و روابط را تلطیف کنند. در این چارچوب هرگز مشکلی نبوده است؛ یعنی اینکه گروههای دوستی یا مشاورینی که برای مجلس انتخاب میکنند، در این چارچوب سفرا را ببینند و ملاقاتهایی داشته باشند و روابط را تلطیف کنند هیچ مشکلی ندارد.
اما اگر این تلقی باشد که بیش از این حدود بوده است اشکال دارد؛ یعنی اگر دخالت در امور اجرایی و سیاستگذاریهای کشور و دیپلماسی کشور باشد، نسبت به هر دستگاهی اعم از سیاست خارجی، دستگاههای اقتصادی و فرهنگی و… به این مفهوم که تشریح کردم -دخالت در امور اجرایی کشور باشد- محل اشکال است؛ اما موقعی است که مشورت میدهند یا نکاتی به ذهنشان میرسد و توصیههایی میکنند، اینها همه بدون اشکال است و توصیه هم میشود که برقرار باشد. ولی زمانی هست که دخالت میکنند و آن دخالتها در هر سطحی و در هر مقطعی و موردی غلط است و نباید باشد.
او در مورد وزیر خارجهی احتمالی در دولت آقای رئیسی هم گفت: الان در کابینهی احتمالی آقای رئیسی کشمکش زیاد است؛ چون ایشان قرار بود همان پنجشنبه دولتش را معرفی کند، آماده نشد و وعدهی نزدیکترین زمان داده شد که تصور میشد یکشنبه باشد. روز یکشنبه هم ظاهرا انجام نشد. در نهایت دیروز لیستی منتشر شد که من هنوز به این لیست اعتماد ندارم؛ که آیا نامهای که به مجلس نوشته شده و طی آن این لیست معرفی شده، اعلام وصول شده است یا خیر؛ ولی تا آنجا که اخبار را دنبال کردم، اعلام وصول رسمی نشده است. شاید هم نامه رفته اما بخاطر همین کشمکشها اعلام وصول رسمی نشده است. این کشمکشها بنظر روی وزیر اقتصاد و دارایی هست، روی وزارت خارجه هست و روی برخی وزرای دیگر نیز وجود دارد.
برخی دنبال این هستند که آقای باقری کنی وزیر خارجه شود و برخی دیگر دنبال وزارت آقای امیرعبداللهیان هستند. اسامی مختلفی برای وزارتخانههای مختلف مطرح میشود. کمااینکه همین الان برسر مسئلهی شهردار تهران هم باوجود رایگیری حرف و حدیث خیلی زیاد است. از جمله مطلبی منتشر شد که سازمان بازرسی کل کشور انتصاب ایشان را چون مدرکشان مرتبط نیست، خلاف قانون دانسته است. همین الان این کشمکشها هنوز وجود دارد و تمام نشده است.
ولی مثلا ملاقاتهایی که آقای رئیسی برای برنامهی تحلیف داشتند و آقای امیرعبداللهیان هم در ملاقاتها حضور داشت یک نشانههایی بدست میدهد. حال بعنوان اینکه حمایت ایشان از طرف رئیس مجلس باشد یا تلقی این ایجاد شود که ایشان وزیر خارجهی بعدی است، تمام اینها در راستای وجود همین کشمکش هاست؛ یعنی آقای رئیس مجلس بدنبال این است که دستیار ویژهاش وزیر خارجه شود ولی اشخاص دیگری تلاش دارند که شخص دیگری وزیر شود؛ بدون اینکه اسمی برده شود این کشمکشها و تلاشها مشهود است. بطور مشخص جبههی پایداری بشدت فشار میآورد تا افراد نزدیک به خود را در کابینهی آقای رئیسی جای دهد.
سفیر اسبق ایران در انگلستان، در پاسخ به اینکه آیا شناختی از آقای امیرعبداللهیان دارد یا خیر، گفت: ایشان مدتی معاون آفریقا-عربی وزارت خارجه بود؛ بعد هم که تغییراتی در آنجا ایجاد شد و به مجلس رفته و مشاور بینالمللی شدند. ایشان را میتوان جزو اصولگرایان و بیشتر موافق سیاستهای منطقهای و میدان تلقی کرد؛ درواقع بدنبال این است که ما در منطقه حضور فعال داشته باشیم، جبههی مقاومت و جنبههایی که از جبههی میدان سراغ داریم تقویت شود. درواقع ایشان در راستای جبههی میدان کار خواهد کرد.
بنظرم برخی اظهاراتشان قابل تامل است؛ مثلا مطرح میکنند که سردار سلیمانی به خواب فرماندهان میرود و آنها را هدایت میکند که چگونه عمل کنند؛ این حرفها عامیانه است. در جایی که خرد و عقلانیت و استراتژیهای مختلف کار میکند، این حرفها جایی ندارد؛ سردار سلیمانی که بود، خودش با محاسبه و حساب و کتاب و با نگاه کردن به صحنهی عمل و اینکه چگونه باید اقدام کند، عمل میکرد؛ اینکه همهچیز را واگذار کنیم که در خواب دیدند اینگونه و آنگونه شد کاری عوامانه است.
این حرفها درخور آدمی که میخواهد در حوزهی بینالملل -آنهم در سطوح بالا- مشاوره دهد و کار کند و یحتمل وزیر خارجهی این مملکت شود، نیست. اما جریانی خاص تلاش دارد که ایشان به وزارت برسد. و این کشمکشهایی پشت پرده در این راستا وجود دارد و اینکه ایشان در صحنهی ملاقاتهای رئیس دولت حضور داشت هم همین تعبیر را القا میکند.
او در پاسخ به اینکه بین اسامی مطروحه شخص برجستهتری هم وجود دارد، گفت: زمزمهی آقای متکی هم زمانی مطرح شد که بعد خاموش شد. اما اگر میخواستیم براساس عقلانیت و منافع ملی عمل کنیم باید شخص آقای دکتر ظریف را میآوردند، ایشان قبول نمیکرد، اما اگر میخواستند براساس عقلانیت عمل کنند درست این بود که آقای رئیسی ایشان را میآورد -حتی اگر برای یکسال- اما برجام به ثمری میرسید و بعد از آن هرکسی میآمد فرقی نمیکرد. یا اگر ایشان را هم قبول ندارند، آقای دکتر صالحی که قبلا وزیر امور خارجه بود و الان هم رئیس سازمان انرژی اتمی است را میآوردند؛ اگر عقل حاکم باشد ممکن است سراغ دکتر صالحی یا دکتر عراقچی بروند، اما اگر عقل حاکم نباشد، نه.
درنهایت اگر براساس صلاحیتها و توانمندیها و امکانات جدی و واقعی بخواهیم صحبت کنیم، هیچکدام از گزینههایی که مطرح شدهاند در این حد و قد و قواره نیستند. ولی اینکه جریانی که منافع خود را دنبال میکند، بدنبال این باشد که افراد خاص خود را بیاورد، دیگر فرقی نمیکند که آقای کنی باشد یا آقای امیرعبداللهیان.
انتهای پیام
بزدلها ازقبل امتحان خود راپس داده اند وزارت خارجه به یک فرد کاردان وشجاع نیاز دارد
تا عقل از منظر این آقایان چه معنایی داشته باشد؟ اگر عقل همان باشد که در برجام به دشمنان اعتماد کرده، همه را نقد دادیم و فقط وعده آن هم از نوع نسیه گرفتیم، حق با آقایان است.
فرضیه شما کدر عنوان که با اگر … شروع شده بود ، به فوریت رد شد.