غرور، پاشنه آشیل «مرسی» شد
احسان حدیدی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی کوتاه درباره ی محکومیت «محمد مرسی» به حبس ابد نوشت:
روزی که برای اجلاس غیرمتعهدها به تهران آمد و با تفاخر و تکبر و بر خلاف آداب دیپلماتیک و حتی آداب سخنوری وعاظ اهل سنت، اسم خلفای ثلاث را بر امیرالمؤمنین علی (سلام الله علیه) ترجیح داد و رفتار مناسبی با مقامات عالیرتبه ی ایرانی نداشت و سریع ایران را ترک کرد، باید انتظار این سقوط و درماندگی و زندان را می کشید!
گویی این عبارت تکرار شد که هر که با آل علی درافتاد، برفتاد!
براستی آنچه پاشنه آشیل مرسی شد، خودخواهی و غرورش بود.
که گویی فقط خود را می دید و بس! و دو دستی انقلاب مصر را به باد داد…
انتهای پیام
جناب حسان؟اصلاکاری به مرسی ومقروریت وخودخواهی وگرفتاری وهمچنین تقدیر وازل الهی ایشان ندارم؟امااینکه جنابعالی دریادداشت تان بعنوان(غرورپاشنه اشیل مرسی)باعث ومبنای گرفتاری واوارگی ایشان را فقط به لحاظ نامبردن ازخلفای راشدین میدانید!؟سخت درتعجبم؟جدای ازنادیده گرفتن تقدیر وقسمت وازل الهی برای تک تک بندگان روی زمین؟باکدام منطق،کدام وحی الهی شامل تان نامبردن خلفای راشدین راباعث ومبنای گرفتارواوارگی مرسی میدانید!!
جناب الف
ممنون از توجه تان به نوشته ی کوتاه حقیر
آنچه که نوشته شده است تنها یکی از نشانه های بروز غرور و تکبر محمد مرسی هست نه اینکه علت غایی سقوط او این بی ادبی و گستاخی هست. او چنان سرمست قدرت تحویل گرفته شده از انقلاب مردمی بود که فکر می کرد می تواند در برابر ایران و ایرانیان و مکتب اهل بیت عرضه اندام کند.
دلیل اصلی برکناری رییس جمهور سابق مصر به خوبی در تیتر این نوشته , بیان شده است.
براستی در برابر متحدینش که تبدیل به منتقدینش شده بود, نه گوش شنوایی برای شنیدن اعترضشان داشت و نه چشم نظاره گری به ازدیاد جمعیت مخالفش!
او فقط خویش و جمعیت مورد علاقه اش اخوان را می دید و بس!
باسلام
جناب احسان حدیدی سپاسگزارم ازتوجه تان بنظرات مخامطبین بخش خبری انصاف نیوزدوست داشتنی
برادراحسان باتوجه به قشرهاوفرق های گوناگون مردم وجامع کشورچنین مواردی رادرسخنرانی هاو یادداشت های بعضی از روزنامه نگاران،وبلاگ نویس هاوگاهامسولین هموطن عزیز مشاهده نموده ام بعضی مسایل منفی گذشته رابه خلفای راشدین نسبت داده میشودیادرنامبردن خلفای عناوین رابکارمیبرندمثالی گاهی موردی بعنوان( پیراهن عثمان)عنوان میشود؟باتوجه به نادیده گرفتن مسایل فقهی دیگرهموطنان چنین مواردی اصلاقابل درک وهضم نیست،،