منافع ملی یا منفعت میلی؟!
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «منافع ملی یا منفعت میلی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی روابط ایران با روسیه و چین نوشت:
شک و تردیدهای جسته و گریخته اما رسانهای شده برخی فعالان سیاسی و ایضن مقامات از تغییر مواضع روسیه در مذاکرات وین در نزدیکی به مواضع اروپا و امریکا حکایت دارد. همچنان که گفته میشود دلیل مسترد شدن اقلام کشاورزی از چند کشور همسایه، تحویل سمهای تقلبی توسط چین به ایران میباشد. اینها تازهترین نشانهها و تاکید میدانی از سوی چین و روسیه بر اولویت منافع ملی و به هر قیمت است. برای اثبات این رویکرد و رویه شاید لازم باشد نیم نگاهی به گذشتههای دور بیندازیم.
نسل من نوعی فراموش نمیکند اندک زمانی بعد از کشته شدن شماری از چریکهای فدایی خلق در عملیات سیاهکل در بهمن 1349 و همزمان با محاکمه و اعدام دستگیرشدگان ان عملیات در اردیبهشت 1350، رفیق مائو مفتخر به میزبانی فاطمه پهلوی (خواهر شاه) بود. و با آرزوی برقراری روابط دوستانه با شاه و سلامتی برای ایشان مینوشیدند.
ان چریکها به تاسی از آموزههای کتاب سرخ مائو اولین گروه مارکسیست بودند که علیه رژیم شاه دست به مبارزه مسلحانه زدند. به این مورد اضافه کنید سفر هواکوفئنگ نخست وزیر چین به ایران بعد از مرگ مائو در شهریور 1357 در اوج اعتراضات ضدسلطنتی و حمایت همه جانبه چین کمونیست از شاه به عنوان رهبر یک کشور دمکراتیک.
بهخاطر بیاوریم تلاشهای کمونیستهای روسی در همان زمان برای عقب نماندن از قافله نزدیکی به شاه در پیام رفیق برژنف بهمناسبت تولد شاه که خواستار گسترش و همکاری سازنده اتحاد جماهیر شوروی با ایران میشود. این تلاشهای دو جانبه دو قطب کمونیستی که آن زمان یکی به سوسیالامپریالیسم و دیگری به رویزیونیسم متهم بودند، در شرایطی بود که مارکسیستهای وطنی از نوع چینی و روسی یا در بند یا خود را در خانههای تیمی محبوس کرده بودند و یا در درگیریهای خیابانی کشته میشدند. این که جنبش مبارزه مسلحانه علیه شاه چه اندازه مشروعیت داشت، موضوع این مختصر نیست. آنچه مورد تاکید است این که آن زمان قطبهای کمونیستی جهان نه تنها ککشان بابت قربانی شدن فرزندان ایدئولوژیک خود گزیده نمیشد، که ایضن به دنبال منافع اقتصادی و سیاسی و به بهانه دفاع از منافع پرولتاریای جهانی بودند.
این میزان انفعال از سوی رفقای چینی و روسی در مقام مدعی دشمنان دنیای سرمایهداری در قبال نسلی بود که در عین برخورداری از همه گونه امکانات مالی و اجتماعی جان بر سر آرمانهای سوسیالیسم گذاشته بودند.
می توانید با آن معیار و عملکرد میزان التزام اکنون وامداران کمونیسم چینی و همزمان استالینی به عنوان وارثان حزب کمونیست طراز نوین طبقه کارگر جهان در طی تاریخ دور و نزدیک و بهخصوص در شکاف حاصل از تنش چهار دهه ایران و امریکا ارزیابی کنید. رابطهای که به شهادت عملکرد یک قرن گذشته جز فرصتطلبی و اپورتونیسم نمیتوان تعبیر کرد. کشوری که در مقام ضدمذهبیترین دولت کمونیسم جهان به ضرورت تامین آنچه به منافع ملی تعبیر میشود، همزمان با سرکوب و شتشوی مغزی مسلمانان چین، باز به خاطر تامین منافع ملی از تنزل دادن هویت و حیثیت ایدئولوژیکی خود تا حد تولید و صادرات نشانهها و شعائر و نمادهای مذهبی نیز ابایی ندارد.
واقعیت این است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فاتحه آنچه در دوران جنگ سرد ولو در شعار و حرف به متحد و دوست استراتژیکی و ایدئولوژیکی اطلاق و شناخته میشد، خوانده شد. امروز آنچه در روابط و مناسبات خارجی این دولتها حرف اول را میزند تنها به تامین منافع و به هر قیمت ختم میشود. آنچه هم در ذهنیت اجتماعی در بدبینی به این دو همسایه بهجامانده ناظر بر عقبهای است که بهخصوص در طی چهار دهه اخیر به شدت تشدید شده است.
آنچه در این مدت از سوی دو متحد و به اذعان کسانی که دستی از نزدیک بر آتش این دوستی داشته اذعان و تاکید شده، از دغدغه تامین منافع اقتصادی کوتاه مدت و دراز مدت این دو متحد فراتر نبوده. نکته حائز اهمیت اما نگاه یکسره خوشبینانه دولتمردان به این دو متحد استراتژیک، و با هدف تشکیل جبهه متحد بر علیه امریکا است. این در حالی است که آنچه در خصوص پروژه نیروگاه هستهای بوشهر و بلوکه شدن منابع ارزی و موارد مشابه از سوی دولتمردان پیشین و کنشگران سیاسی و ایضن جسته و گریخته از زبان مسئولان فعلی شنیده میشود، ناظر بر ادعا است که منافع حاصل از این وضعیت چه در شکل مشروع و چه نامشروع و چه فرصتطلبانه برای متحد روسی در صدر اولویتها قرار دارد.
آنچه هم باعث واکنشهای وسیع به سند همکاری 25 ساله ایران و چین گردید با چنین زمینههای ذهنی و عملی کاملا قابل درک است. آنچه در همین فقره باعث تشدید این ذهنیت گردید، عدم انتشار مفاد این قرارداد بود. و آنچه تردیدها و شبهات را افزون کرد، سکرت ماندن مفاد این قرارداد بود که به گفته سخنگوی دولت پیشین از عدم تمایل طرف چینی به افشای آن حکایت داشت. در این میان اضافه کنید اظهارات نسنجیده و شتابزده و ندانسته برخی که بطور هیستریکند تائید آنچه واقع میشود نه تنها اصرار میورزند که میکوشند با تمسک به قرآن و مقدسات راه بر هر گونه بحث و فحص سیاسی و کارشناسانه مسدود کنند. اظهارات سال پیش امام جمعه شیراز که ادعا کرد روابط ایران و چین بر اساس دستورات قران است، صریحترین تمسک از این دست بود.
بدیهی است با چنان ذهنیت تاریخی و با چنین رویکرد پنهانکارانه، آنچه حاصل خواهد شد نه تنها نادیده گرفتن حق و حقوق بدیهی مردم و کنشگران سیاسی و حتی نمایندگان مردم، که بهطور مضاعف منفعل کردن آنها نسبت به سرنوشت حال و آینده است. آن هم از سوی مسئولانی که همواره بر مشارکت مردم به منزله حق و حقوق شهروندی تاکید میورزند. آنچه ذهنیت اجتماعی را با خود درگیر و نگران کرده، استمرار نگاهی است که همچنان منافع ایدئولوژیک را به منافع ملی ترجیح میدهد. آنچه از حواشی و متن مذاکرات وین به گوش میرسد، چه در شکل و شمائل جانبداری از حق و حقوق ایران و چه در تقابل با اهداف و هدفگذاریهای فرضی و واقعی جمهوری اسلامی، اما همچنان با تامین منافع دو متحد روس و چین موضوعیت پیدا میکند. مناقعی که همان اندازه که در حمایت از ایران، به همان اندازه میتواند در همسویی با اهداف غرب تامین شود.
انتهای پیام
انصاف نیوز عزیز با سلام و درود
با این تیتر تیک نیوز و پایگاه خبری تدبیر و امید :
” اولیانوف:روسیه و چین، ایران را متقاعد کردند که برخی خواسته هایش را کنار بگذارد/شانس توافق در وین بالاست ” ………………… بنده فاتحه دستگاه دیپلماسی ایران را خواندم .
قطعا و یقینا بدانید تیم مذاکره کننده در وین از انقلابی ترین مواضع خود ، توسط روسها و چشم بادامی ها منصرف شدند ، تا حداقل انگ بی دستاوردی به تیم مذاکره کننده وارد نشود و 1+4 هم تعطیلات خوشی را بگذرانند .
عزیزان ؛ موجودیت ایران و سرنوشت آزادی در خطر است .