سکوت ادامهدار مقامات یکسال پس از ترور محسن فخریزاده
وبسایت «صدای مدافعان» در یادداشتی با عنوان «سکوت ادامهدار مقامات یکسال پس از شهادت مهندس فخریزاده» نوشت: «وقتی شکست امنیتی و حفاظتی درخصوص مقامی همچون شهید فخریزاده رخ میدهد، تعجب و ناباآوری بسیار شدیدتر می شود. مردم میپرسند زمانی که نیروهای ما تا این میزان در حوزه صنایع دفاعی موفق عمل کردهاند، چرا وقتی که زمان بحث امنیت داخلی می شود، تا این میزان ضعیف عمل می کنیم؟».
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این یادداشت در پی میآید:
یک سال از آن عصر جمعه که ترور دانشمند برجسته کشورمان در آبسرد تبدیل به تلخ ترین تیتر رسانهها شد، می گذرد. چقدر قصه خوردیم و اشک ریختیم برای شهادت قهرمانی که بسیاری از مردم کشورمان حتی نامش را هم نشنیده بودند. در خشم فرو رفتیم و روزها در شوک بودیم با سوالات بی پاسخی که روحمان را می آزرد. حقیقتا چطور به همین سادگی تعدادی بزدل خودفروخته با نصب سلاحهای خودکار در روز روشن بلندپایهترین مقامات هستهای کشورمان را به شهادت میرسانند؟ درحالی که از همان روز پس از حادثه اخبار ضد و نقیض مختلفی در رسانهها داخلی و خارجی در مورد چگونگی این اتفاق منتشر شدند، بسیاری از مردم همچنان درک درستی از وقایع آنروز نداشته و گزارشهای منتشر شده را، چه در رسانههای خارجی و چه داخلی، باور نمی کنند.
نکتهای که برای مردم ما باورنکردنی میباشد، این موضوع است که چرا امنیت داخلی ما تا این میزان شکننده است؟ این شکنندگی را متاسفانه اخیرا در خصوص خطراتی که برای نیروهای امنیتی ما رخ می دهد شاهد هستیم ولی وقتی شکست امنیتی و حفاظتی درخصوص مقامی همچون شهید فخریزاده رخ میدهد، تعجب و ناباآوری بسیار شدیدتر می شود. مردم میپرسند زمانی که نیروهای ما تا این میزان در حوزه صنایع دفاعی موفق عمل کردهاند، چرا وقتی که زمان بحث امنیت داخلی می شود، تا این میزان ضعیف عمل می کنیم؟
به هرحال ابهامات درخصوص ترور شهید فخریزاده همچنان ادامه دارد. محسن صالحیخواه، مستندساز و نویسنده جوانی که چند کتاب در مورد وقایع مهم جنگی و سیاسی نوشته، با انتشار متنی در مورد اتفاقات تلخ ۷ آذر ۹۹ چند شبهه در مورد ترور مهندس محسن فخریزاده را پاسخ داد و جزییاتی را رسانهای کرد که پیشتر علنی نشده بودند. در این متن که توسط چند وبسایت خبری منجمله سرویس سیاسی انصافنیوز منتشر شد، به نکاتی از عملیات اشاره میشود که بیشتر از هرچیز نمایانگر حفرههای امنیتی است که البته این ضعف امنیتی، فراتر از اشتباه یک تیم حفاظتی است و ریشه در یک مشکل سیستمی در وضعیت امنیت داخلی کشور دارد. ما هم از لحاظ نوع تمرکز و هم از لحاظ میزان تخصیص بودجه باید در اولویتهایمان بازنگری کنیم.
محسن صالحیخواه در متنی که منتشر کرده، پیش از اینکه به حوادث ظهر روز ۷ آذر بپردازد، در ارتباط با دزدیده شدن اسناد سری و محرمانه مربوط به یک انبار در شورآباد به مطالبی اشاره میکند که در واقعیت پایهریز شناسایی کامل و متعاقبا برنامه ترور شهید فخریزاده بود. براساس تحلیل این نویسنده جوان، کمتر از دو سال پیشتر از ترور شهید فخریزاده، ۲۰ مامور عملیاتی سراغ انباری در حومه تهران رفته و اسنادی فوق سری را به سرقت بردند. طبق گزارشهایی که بعدها منتشر شد که با گفتههای صالحیخواه در این زمینه همخوانی دارد، در عرض شش ساعت یک انبار در یک منطقه صنعتی در حومه تهران خالی شد که شامل اسنادی مانند ۵۵ هزار صفحه سند، ۱۸۳ سیدی، صدها پرونده، و طرحها و فیلمهای مربوط به فعالیتهای هستهای کشور میشد. طبق گفتههای صالیخواه، دو وانت یا دو ماشین سنگین از اسناد سرقتی، قبل از روشن شدن هوا از انبار شورآباد خارج شدند و به طرف مرز حرکت کردند و اسناد را در خاک یکی از کشورهای دوست و همسایه، تحویل افسران اطلاعاتی اسرائیل دادند!
در همینجا سوالاتی زیادی در ذهن ایجاد میشود که اولا چرا پس از گذشت سه سال همچنان هیچ مقام و شخصیتی از میان مقامات امنیتی و سیاسی در این ارتباط شفافسازی نکرده و چرا مردم را در جریان شکافهای امنیتی در داخل کشور قرار ندادهاند؟ هرچند شفافیتی در خصوص دستگیریهای مربوطه نیست، ولی بنظر میرسد که هیچگونه منطقی در این تحقیقات وجود ندارد و مثل گذشته، برخی از نیروهای خط مقدم قربانی میشوند تصمیمگیران اصلی همچنان در پستهای خود باقی ماندهاند. همین موضوع را در ارتباط با سقوط هواپیمای اوکرانی هم شاهد هستیم که باز هم تنها آخرین حلقه از زنجیره سوءمدیریت و اشتباهات قربانی میشود.
آیا مشکل سیستمی موجود ناشی از عدم توجه و تمرکز لازم نیروهای اطلاعاتی کشور بر امنیت داخلی می باشد، یا این ضعف امنیتی به علت وجود حفرههای عمیق امنیتی در سطوح بالای تصمیمگیری است؟ جالب است که پس از حادثه ترور دکتر فخریزاده، حجتالاسلام محمود علوی، وزیر سابق اطلاعات، درخصوص اشراف نیروهای امنیتی به احتمال وقوع این حادثه گفت: «وزارت اطلاعات پنج روز قبل از ترور شهید فخریزاده میدانست که در این نقطه میخواهند ایشان را ترور کنند؛ فقط زمان را نمیدانستیم. آن نفری هم که کار تدارکات را انجام داده بود در نیروهای مسلح بود و ما در این حوزه نمیتوانیم کار اطلاعاتی بکنیم». در این صحبتها بجای اینکه نکته تازه و مفیدی طرح شود، باز هم موضوع به چند مامور امنیتی تقلیل داده می شود و هیچ صحبتی از دستهای پنهانی نمیشود که در بالاترین سطوح حاکمیت، در پی ضربه زدن به نظام هستند.
در بخشی دیگری از متن منتشر شده درباره ترور شهید فخریزاده آمده: «چند ساعتی طول میکشد (پس از پایان عملیات ترور) تا مردم از قضیه باخبر شوند. بیبیسی و ایران اینترنشنال از محل حمله تروریستی پخش زنده میگذارند انگار اینجا لندن است و آنها تیم خبری در اطرافش دارند؛ نه اینکه تهران است و ما انتظار داریم از تلویزیون جمهوری اسلامی ببینیم و بشنویم کسی که از سال ۲۰۰۷ در لیست ترور اسرائیل بود و تا زمان ترورش، حداقل ۲ عملیات ناموفق برای حذفش در دل تهران برنامهریزی شده بود، در آبسرد دماوند به شهادت رسیده است» جالب اینجاست که پس از گذشت یک سال، حتی یک گزارش رسمی در مورد این ترور از سوی مسئولین امنیتی کشور ارایه نشده چه برسد که صداوسیما بخواهد جزئیات آن را از محل حادثه زنده پخش کند.
علاوه بر بحث شفافیت و لزوم پیگیری موضوع بدون توجه به ملاحظات سیاسی، ما باید در اولویتهایمان هم تجدیدنظر کنیم. پس از ظهور خطر داعش، لازم شد که ما تمرکز خودمان را بر روی امنیت برون مرزی و درگیریهای نیابتی بگذاریم. هرچند این رویکرد در آن زمان منطقی بود ولی اکنون خطر داعش دفع شده و تمرکز بر امنیت برون مرزی توجیهی ندارد. در ضمن این تمرکز باعث شده که ما توجه لازم را به امنیت درون مرزی نکنیم و شاهد بروز اتفاقات غیرقابل قبولی همچون ترور شهید فخریزاده باشیم.
انتهای پیام
سلام – یک دانش آموز علاقمند به اخبار سیاسی این موضوع را درک میکند که حدود ۱۵ – ۲۰ سالی است امور کلان ، مانند برج پیزا در ایتالیا شده و کج دیده میشود. آشکار است که تعداد اندکی از افراد درون حاکمیت هدف گذاری و کردارشان ایجاد عصبانیت ملی در کشور و رو در رو قرار دادن کشورمداران با مردم هستند.اینها ، اغلب دو سه تا پاسپورت هم دارند و احتمالا مبالغ کثیری هم خارج کردند و مترصد فرصت برای رفتن خودشان هستند ولی الان نمی توانند بروند و لی پس از بلوای عمومی ، فرصت لازم فرا میرسد. بنابراین درصدد ایجاد بلوای بزرگ هستند. مسولیت رسانه ای این تعداد با کیهان و یکی دوتا دیگه مثل آن است و مسولیت ایجادی بلوا با پایداری چیها و چند تایی از همان قماش میباشد. این داستان خیلی آشکار است و حیرت در این است که چرا آنکس که باید این را متوجه شود، در خواب است. وقتی عوام الناس فریاد میزند – دشمن ما همین جاست – چرا خواص متوجه این واقعیت نیستند.