چرا “خروج محسن رضایی از دولت” مهم است؟
اکبر بیاتی، انصاف نیوز: خبر مهمی است که محسن رضایی از گردونه قدرت و مراکز تصمیم گیری در دولت کنار گذاشته شده است البته سخنگوی دولت گفته است که کنار رفتن رضایی از کمیسیون اقتصادی مجلس به درخواست خودش بوده است. حتی اگر چنین باشد قطعاً این تصمیم ناظر به شرایط و فضایی بوده است که در داخل دولت ایجاد شده و محسن رضایی را به این جمع بندی رسانده است که خود درخواست کناره گیری بدهد.
البته هنوز معلوم نیست که رضایی از سمتهای دیگر خود مثل هماهنگ کننده قوا و معاونت اقتصادی رییس جمهور هم کنار رفته است یا نه.
اما چرا این خبر مهم است که محسن رضایی دیگر عضو کمیسیون اقتصادی دولت نیست؟ به نظر میرسد این خبر پیش درآمد اتفاقات آینده است که میکوشیم در این یادداشت به آنها بپردازیم. پیش از آن لازم است درباره محسن رضایی قدری توضیح بدهیم.
محسن رضایی و تداوم تفکر سپاهی
محسن رضایی بعد از جنگ و در اوایل دهه هشتاد از سپاه بیرون آمد. او با وجود این که دیگر سپاهی نیست اما همچنان روحیه نظامی گری و اقتدارجویی خاص نظامیان را داشته و دارد. حتی آن زمان که در دانشگاه دکتری اقتصاد گرفت و تلاش کرد خود را به عنوان یک متخصص اقتصاد نشان دهد ایدهها و طرحهایش بوی اقتدارجویی نظامی میداد.
محسن رضایی خود را در قامت رهبران انقلاب میداند به این معنا که معتقد است نقشش در پیشبرد اهداف انقلاب اگر از روسای جمهور ادوار مختلف جمهوری اسلامی بیشتر نباشد کمتر نبوده است پس قطعاً وقتی به حکم رییس جمهور معاون اقتصادی و دبیر شورای هماهنگی بین قواست، نظرش این است که در کمیسیون اقتصادی دولت راهبرد اصلی آن کمیسیون را تعیین کند. سؤال این است که با وجود چهرههایی چون مخبر که خود را یک مدیر اقتصادی قدرتمند میبیند، محسن رضایی میتواند مانند یک رهبر اقتصادی در دولت راهبرد ارائه دهد و همه را برای یک هدف تعیین شده از سوی خودش به صف کند؟
انتظارات رضایی از دولت
او چندین بار کاندیدای ریاست جمهوری و هر بار به علتی ناکام شده است اما معتقد است که توانایی اداره کشور را دارد، حال با این مختصات ذهنی و شخصیتی، انتظاراتی دارد که فکر میکرد در این دولت برآوردنی بود، اما ظاهراً خوش خیالی میکرده است. طبیعی است که ابراهیم رییسی و مخبر سکان اقتصاد کشور و دولت را به دست محسن رضایی ندهند و او در نهایت به یک مشاور و نظر دهنده در مراکز تصمیمی گیری دولت تبدیل شود و این به مذاق سردار سابق سپاه خوش نمیآید.
خروج رضایی پیش درآمد چه اتفاقاتی است؟
با به قدرت رسیدن سیدابراهیم رئیسی و هماهنگی سازیهای پیدا و پنهان مراکز قدرت در ایران، تصور اولیه این بود که دولت سیزدهم محل تمرکز قدرت و تصمیم گیری و حاصل اجماع اصولگرایان باشد و اصولگرایان بر اساس هشدارها و توصیههایی که به آنها شده بود، تلاش کنند تمام توان فکری و قدرتی خود را برای موفق کردن دولت و حل بحرانهایی که حاکمیت در شرایط فعلی با آنها روبروست، متمرکز کنند و اختلافات احتمالی خود را هم کنار بگذارند.
میخواستند رییسی نخ تسبیح اصولگرایان باشد
مراکز قدرت دوست دارند، ابراهیم رییسی همچون نخ تسبیح، اصولگرایان انقلابی را در کنار هم قرار دهد و تلاش رئیسی برای جمع کردن نمایندگان اصلی تمامی جریانهای انقلابی و اصولگرا در مراکز تصمیم گیری دولت، نشان میداد که او تصمیم دارد نگذارد در جمع اصولگرایان هیچ جریان فکریی در کنار بماند. او برخی رقبای خود که درون خانواده انقلاب محسوب میشوند را به دولت آورده بود که تا دولت رئیسی به دولت اصولگرایان انقلابی با تمام ظرفیتشان تبدیل شود. اما ظاهراً چنین تصور و تلاشی بی فایده بوده است.
پیام پنهان تناقض در گفتارها و سیاستها از همان ابتدا
برخی اظهار نظرهای متناقض دولتیها که محسن رضایی هم جزوشان بود از ابتدای دولت سیزدهم نشان میداد که اختلافاتی هست اما وقتی این اختلافات در همان اظهار نظرها مانده بود، این تصور را ایجاد کرده بود که رییسی و یا احیاناً افراد دیگری توانستهاند دولت سیزدهم را با وجود اختلاف نظر عناصر اصلی بازیگر، منسجم کنند و نگذارند که اختلافات به جای باریک بکشد.
شکست سیاست نخ تسبیح
حالا با خروج محسن رضایی از دولت، معلوم میشود که این سیاست شکست خورده است و به زودی طیفهای دیگری که متحد دولت شده بودند هم کنار خواهند رفت و دولت رئیسی تبدیل به دولت بخشی از اصولگرایان خواهد شد.
انتقادهای صریح و تند در راه است
اتفاق دیگری که به نظر میرسد آرام آرام خود را نمایان کند، پیدا شدن سر و کله منتقدان تند و تیز دولت در میان اصولگرایان باشد که بر خلاف اصلاح طلبان، دارای قدرت ممانعت و بازدارندگی علیه دولت هستند و میتوانند دولت را به تعدیل در نظراتش وادار کنند.
با باز شدن باب نقدهای درون گروهی در میان اصولگرایان و کشیده شدن قطعی آن به رسانهها، جریان نقد دولت در رسانهها شعلهور خواهد شد و این اصلاً به مذاق دولت و حامیان پرقدرت آن خوش نخواهد بود.
ممکن است در ماههای آینده حمایتهای آشکار و معنی دار از دولت در رأس سیستم بیشتر شود تا مرزهای انتقاد از دولت کنترل شده و به جاهایی کشیده نشود که دولت رئیسی را با چالش مواجه کند.
اخبار وحشتناک در راهند
از سویی دیگر، شرایط اقتصادی کشور که به نظر میرسد مرزهای بحران را جابه جا کرده است هر روز ابعاد وسیعتری مییابد و سیاستهای دولت هم تاکنون توفیق چندانی در حل بحرانها نداشته است. شکست این سیاستها باعث بروز تنشهایی در دولت خواهد شد و به نظر میرسد خروج محسن رضایی هم یکی از تبعات شکست سیاستهای اقتصادی دولت باشد. نکته جالب توجه این است که بحثهای دامنه داری که در دولت و در محافل اقتصادی وابسته به دولت در باره شرایط اقتصادی کشور و بحرانهای فزاینده پیش رو وجود داشته، هنوز به میان مردم و رسانهها درز نکرده است و نقدهای درون اصولگرایی با خروج چهرههایی نظیر رضایی از دولت باعث میشود که اطلاعات وحشتناکی از وضعیت اقتصادی کشور منتشر شده و شرایط را سختتر کند.
بنابراین باید گفت که خروج محسن رضایی از دولت «الف»ی است که تا آخر «ی» خواهد رفت و شرایط دولت را سختتر و دشوارتر خواهد کرد. باید دید که رییسی و پدران معنوی و بزرگترهای دولت سیزدهم چه تدبیری برای این پدیده دارند و چه خواهند کرد.
انتهای پیام