خاطرات هاشمی | گلایه آیتالله جنتی از سختگیری کرباسچی
بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
پنجشنبه 1 شهريور 1369
بحران خليج فارس روز افزون است. آقاي غلامرضا آقازاده، وزير نفت آمد. گفت بازهم قيمت نفت در حال تصاعد است. در مورد آقاى محمدجواد تندگويان كه ممكن است اين روزها آزاد شود، پرسيد؛ گفتم اگر بخواهد سمت معاونت داده شود.
شيخ صباحالاحمدالصباح، وزير خارجه كويت آمد. ماجراى اشغال كويت را گفت و مدعى شد، چند دقيقه قبل از تصرف مقر، شيخ جابرالاحمدالصباح امير كويت با اتومبيل به سوى عربستان فرار كرده است. گفت اكثريت نيروى هوايى و نيمى از نيروى دريايى هم خود را به عربستان سعودى رساندهاند. مدعى است مقاومت شروع شده است و ارتش عراق در كويت روحيه ندارد. معتقد است به زودى درگيرى آمريكا با عراق آغاز مىشود. صدام سقوط مىكند و احتمالاً عراق تجزيه مىشود. به او گفتم موضع ما، همان موضع اعلام شده است. در جلسه خصوصى، خواست كه مشكلمان را با عربستان سعودي حل كنيم.
آقاى محمدرضا مهدوى كنى آمد. از اينكه شهردارى تهران اراضى زراعى روستاي كَن، واقع در شمالغرب تهران را به عنوان معوّض اراضى واقع در طرحهاى عمراني تهران اعلان كرده است، شكايت داشت. همچنين خواست كه به آقاى آيتالله سيدمحمدرضاگلپايگانى، براى پرداخت شهريه به طلاب پاكستان ارز بدهيم و براى حفظ محافظان بعضى از شخصيتها تأكيد كرد.
عصر به مناسبت هفته دولت، همراه اعضاى دولت، به ملاقات آيتالله خامنهاى رفتيم. من و رهبری صحبت كرديم. همانجا نشان درجه يك فتح را به من دادند؛ پذيرفتم. مدتى پيش مىخواستند بدهند، مناسب نمىديدم، ولى با پيروزىهاى جارى، قابل قبول شده بود.
شنبه 3 شهريور 1369
آقاى مهدي كروبى، رييس مجلس شوراي اسلامي آمد. تا ساعت دهونيم، دربارة گلههايى كه از ما داشت و گلههايى كه ما از او داشتيم، مذاكره شد؛ بهخوبى قانع نشد. ماند و من تا ظهر كارهايم را انجام دادم. ناهار را با هم خورديم و مذاكرات ادامه يافت؛ مقدارى از ناراحتىها كاسته شد.
عصر فاطى آمد و براى خريد منزل يكي از دوستان نيازمندش، مبلغی كمك گرفت و نشان فتح من را برد.
شورايعالى امنيت ملي جلسه داشت. تصميم گرفتيم كسانى كه از عراق فرار مىكنند و به ايران مىآيند، بپذيريم و نيروهاى نظامى را براى شرايط حملة آمريكا به عراق آماده كنيم. همچنين در آزادى اُسرا تسريع كنيم و وزير امورخارجه اردن را بپذيريم.
خبر رسيد كه شوراى امنيت سازمان ملل، خواسته آمريكا مبنى بر استفاده از زور براى اجراى تحريم عليه عراق را تصويب كرده است؛ مجموعاً شرايط منطقه بحرانىتر شده است و احتمال جنگ بيشتر حس ميشود.
شب با احمدآقا و آقاى واعظ طبسى، مهمان آيتالله خامنهاى بوديم. مصوبات شوراىعالي امنيت ملي مطرح و تأييد شد. آقاى طبسى را در لندن عمل جراحی نكردهاند.
يكشنبه 4 شهريور 1369
عصر هيأت دولت جلسه داشت. شب به علت تراكم كارها به مهمانى رهبرى نرفتم. شب در دفترم ماندم كارها را انجام دادم. برنامه تبادل اسرا با عراق كُند شده، به خاطر اينكه بقيه اسراى ما در عراق نامنويسى نشدهاند.
دوشنبه 5 شهريور 1369
در گزارشها، تمايل عراق به مذاكره و حل سياسى به چشم مىخورد.
آقای افلاطون ضیافت، نماينده زرتشتيان در مجلس، تلفنى گفت اولين اُسراي زرتشتى كه به يزد برگشتهاند، به خاطر مسلمان شدن، به جاى رفتن به مركز زرتشتيان، به مسجد آقاى صدوقى رفتهاند؛ از من كمك مىخواست؛ گفتم اگر مسلمان شدهاند، چارهاى نيست.
دكتر عباس شيبانى آمد. از تحريم رهبرى در خصوص رفتن دانشجويان پسر در برنامه جراحى زنان و زايمان گله داشت.
سهشنبه 6 شهريور 1369
دكتر علي اكبر ولايتى، وزير امور خارجه و علي فلاحيان، وزير اطلاعات آمدند. اختلافات دو وزارت را كه در اثر تداخل وظايف پيش آمده است، مطرح كردند. سرانجام با داورى من به توافق رسيدند؛ قرار شد عدد مأموران اطلاعات در خارج محدود نشود، ولى به تصويب وزير امورخارجه هم برسند و در محل، تابع سفير باشند و اطلاعات و اسناد را به صورت موردى بگيرند.
قرار بود جلسه شورايعالى تعاون جهانى داشته باشيم كه به خاطر دعوت نشدن اعضا تشكيل نشد؛ دفتر من و وزارت امورخارجه، هر يك فكر كرده ديگرى دعوت مىكنند.
عصر علماى روستاي كن آمدند. از شهردارى تهران كه اعلان كرده اراضى مزروعى كن را به عنوان عوض به مردم مىدهد، شكايت داشتند؛ قرار شد رسيدگى كنيم.
آقاى احمد جنتى رییس سازمان تبلیغات اسلامی، از سختگيرى آقای غلامحسين كرباسچي شهردار تهران در مورد صدور جواز ساختمان مركزي سازمان تبليغات اسلامى گلايه كرد.
چهارشنبه 7 شهريور 1369
آقاى سیدمحمدميرمحمدى، رييس دفتر رييسجمهور خبر داد كه آيتالله سيد شهابالدّين نجفى مرعشى، از مراجع تقليد، شب بعد از نماز فوت كردهاند. به همين جهت تصميم گرفتيم سفر فردا را لغو كنيم. بيانيهاى براى تسليت و اعلان سه روز عزاى عمومى تهيه كردم.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1369
انتهای پیام