اشتباهی به نام «بزرگنمایی» برگزاری تجمعات «سلام فرمانده»
ع. مسلمان، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی برگزاری مراسمی به نام «سلام فرمانده» در ورزشگاه آزادی در روز گذشته، نوشت:
سیزده سال پیش و تقریباً در چنین روزهایی از سال و دقیقاً روز بعد از اعلام نتایج انتخابات، آقای محمود احمدینژاد به عنوان رییسجمهور منتخب در اجتماع هوادارانش در میدان ولیعصر تهران حضور یافت و سخنرانی کرد. البته ظاهراً حرف چندان خاصی نگفت (متن گزیده سخنان آن روز آقای احمدینژاد در پینوشت همین مطلب درج شده است) ولی به دست آنهایی که منتظر بهانه بودند، بهانهای را داد که تا همین امروز هم آن بهانه را مستمسک کرده و ادّعا میکنند که سخنرانی احمدینژاد و القای لقب خس و خاشاک به هواداران میرحسین موسوی، از جمله دلایل اغتشاشات بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ است.
و امّا این روزها و در سال ۱۴۰۱ شاهد برپایی تجمعاتی به نام اجتماع «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف ایران هستیم. از نظر بنده افراد و رسانههای ضد انقلاب، همانطور که توانستند تجمع هواداران احمدینژاد و بالاخص جملهی خس و خاشاک در سخنرانی احمدینژاد را تبدیل به هیزم آتش فتنهی سال ۱۳۸۸ نمایند، ممکن است بتوانند تجمعات «سلام فرمانده» را نیز تبدیل به چالش حق برگزاری تجمعات اعتراض آمیز و ضد حکومتی نمایند.
پیشنهاد دلسوزانه و مشفقانهی بنده برای دوستداران راستین انقلاب اسلامی ایران، این است که به جای اینکه همت و توانشان را صرف برپایی اجتماعات سلام فرمانده کنند، صرف برپایی جلسات آزادی بیان پیرامون نسبت واقعیت و حقیقت انقلاب اسلامی ایران نموده و در جهت تنویر افکار عمومی بکوشند. و هدف مقدسشان نیز این باشد که حقیقت را دریافته و نور حقیقت را (بدون در نظر گرفتن سلایق جناحی و سیاسی) در جامعه بتابانند.
و امّا در مورد نماهنگ «سلام فرمانده» نیز نظری ندارم مگر اینکه بهتر است به عنوان یک اثر هنری و در کنار سایر آثار هنری بدرخشد. (نه اینکه بهانهای باشد برای برپایی تجمعاتی که انگار صرفاً نوعی کاربری ابزاری برای سیاستمداران دارند)
خلاصه اینکه این روزها یکبار دیگر متوجه شدم که مسئولان فرهنگی و نیز کسانی که مثلاً نقش هدایتگر افکار عمومی را بر عهده دارند، همچنان به اندازهی اندکی هم نمیفهمند! وگرنه میفهمیدند که در شرایطی که رسانههای بیگانه و ضد انقلاب به شدت سعی میکنند فضای افکار عمومی را آمادهی برپایی تجمعات اعتراض آمیزعلیه حکومت ایران نمایند، در بوق و کرنا کردن هرگونه تجمعی که جنبهی هواداری از حکومت دارد، همان چیزی است که رسانههای بیگانه و ضد انقلاب، آرزویش را دارند تا بتوانند هرچه بیشتر احساس سرخوردگی و سرکوب را در ذهن مخاطبینشان تحریک کرده و به آنها بقبولانند که از نظر این حکومت، فقط حامیان و چاپلوسان از حکومت اجازهی تجمع دارند و معترضان چارهای ندارند مگر تجمعات بیاجازه …
(اصلاً چه بسا همین روزها و شبها مسیح علینژاد و اراذل و اوباش نظیر او، فراخوان «خداحافظ فرمانده» راه بیندازند و به راحتی آب خوردن،_مثل سال ۱۳۸۸ جامعه را درگیر یک دوقطبی مسخره و فاجعهآمیز دیگر نمایند)
پینوشت: بخشی از سخنرانی آقای احمدینژاد در جمع هوادارانش در میدان ولیعصر (عج) تهران:
ملّت ایران، یک ملّت متّحد است. امروز خبرنگاری سؤال کرد، گفت بعضیها گوشه و کنار بعضی کارها را انجام میدهند؛ اغتشاش است، شورش است، اعتراض است. واژههای تندی را بهکاربرد. من یه مثال زدم. یه نتیجهگیری کردم. برای شما عرض میکنم. گفتم شما اشتباه میکنید. ملّت ایران یکپارچه است. در یک مسابقهی فوتبال، پنجاههزار، هفتاد هزار تماشاچی میرن؛ اون کسی که تیمش باخته، وقتی میاد بیرون، عصبانیه و به هر دری میزنه. در ایران، در انتخابات، چهل میلیون نفر، خودشون بازیگر اصلی و تعیینکنندهی اصلی بودن؛ حالا چار تا خس و خاشاک، این گوشهها یه کاری میکنن، بدانید این رودخانهی زلال ملّت، جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت.
انتهای پیام
بنظر حکومت آنچه برای خود صحیح می داند عمل کند ولی اقایان اصلاح طلب هم همت و پشتکار را از حکومت یاد بگیرند.
روزگار چهره دروغگویان را آشکار میسازد، ای جماعت ضد مردم
تا کور شود هر آن کس که نتواند دید ….مرگ بر منافق
دمت گرم