«لغو کنسرت»؛ به نفع یا به ضرر نظام؟
«عصر ایران» نوشت:
کنسرت سالار عقیلی هم در خراسان لغو شد؛ دادستان سبزوار دو روز مانده به برگزاری کنسرت این هنرمند، به پلیس دستور اکید داد که هرچه سریعتر جلوی کنسرت را بگیرد.
1 – برگزاری هر کنسرتی مستلزم گذر از مراحل متعدد قانونی است. اینگونه نیست که یک گروه به دلخواه خود بخواهد کنسرت برگزار کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره اماکن نیروی انتظامی و سایر مسئولان مرتبط، انطباقهای قانونی را انجام میدهند و بر اساس قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران، تصمیم به صدور یا عدم صدور مجوز میگیرند.
برگزارکنندگان نیز بر اساس اطمینانی که به ساز و کارهای جمهوری اسلامی ایران دارند، برنامهریزی و هزینه میکنند و مردم نیز بر اساس همین اطمینان، بلیت میخرند و وقتشان را تنظیم میکنند.
منطقی، اصولی و به نفع حیثیت نظام نیست که مردم به سیستم اعتماد کنند ولی از با بیاعتمادی مواجه شوند. همه بخشهای نظام باید اعتمادزا باشند نه اعتمادزدا؛ این یک الزام راهبردی است.
2 – ایران کشوری است یکپارچه و نه ملوکالطوایفی. قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز عام هستند و بر جایجای این کشور حاکمند؛ اینگونه نیست که قوانین در استانی نافذ باشند و در استانی دیگر، بیاعتبار. استان خراسان رضوی نیز از این قاعدۀ حکمرانی مستثنی نیست. هیچ مقامی نباید بخشی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران را از شمول قوانین نظام خارج کند.
3 – قصاص قبل از جنایت، فاقد هرگونه جایگاه حقوقی است و نمیتوان قبل از برگزاری یک کنسرت گفت که حین برگزاری آن، جرمی صورت خواهد گرفت و بر اساس این پیشگویی، تمام ساز و کارهای قانونی را نادیده گرفت و از برگزاریاش جلوگیری کرد. این رویکردها، بین مردم ایجاد نارضایتی میکند.
4 – مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران نباید احساس تبعیض کنند. یک شهروند خراسانی، همانقدر حق دارد، که یک ایرانی مقیم تهران. وقتی شهروند اولی میبیند که در تهران، مردم با حمایت مسئولان و از جمله با تدبیر دستگاه قضایی، بهراحتی در برنامههای فرهنگی و هنری مانند کنسرتها شرکت میکنند ولی در شهر خودش، مردم حق ندارند ساعتی را از برنامههای مشابه بهرهمند شوند، قطعاً احساس تبعیض میکند.
مسئولان بدانند چنین احساسهایی وقتی روی هم تلنبار میشوند، میتوانند به عقدهها و نارضایتیهایی تبدیل شوند و مشکلات بعدی را بهوجود آورند که قطعاً به نفع نظام اسلامی نیست.
5 – وقتی خوانندهای مانند سالار عقیلی، در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران برنامه اجرا میکند و مورد تقدیر هم قرار میگیرد ولی در گوشهای دیگر از این کشور، از اجرای برنامه منع میشود، آیا احساس دوگانگی در حاکمیت به شهروندان دست نمیدهد و آیا این احساس، به زیان جمهوری اسلامی نیست؟!
6 – اینکه یک مسئول در استان خراسان رضوی با برداشت کاملاً شخصی خود از دین، کل شهر مشهد را حرم امام رضا(ع) بداند و شخصاً جلوی هرگونه کنسرتی را در کل شهر بگیرد و سپس این نگاه به کل استان تعمیم یابد، آیا با سیاست نزدیک کردن جوانان به دین همسو است یا باعث بدبینی برخی جوانان و نوجوانان به دین میشود، چراکه میپندارند دین محدودیتهای غیرضروری برایشان ایجاد میکند!
لذا فارغ از مسائل مرتبط با فرهنگ و هنر، اگر بخواهیم صرفاً از منظر حفظ منافع نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به این موضوع بنگریم، مجموع آنچه گفته شد میطلبد که مسئولان دولت و قوه قضائیه، فارغ از هرگونه سوگیری سیاسی، در اینباره به توافق مشترک و مبتنی بر خردمندی و منافع ملی برسند و به این وضعیت که اصلاً در شأن نظام جمهوری اسلامی ایران نیست، خاتمه دهند.
انتهای پیام