نقدی بر اظهارات میرسلیم دربارهی فرزندش
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، در نقد اظهارات اخیر مصطفی میرسلیم دربارهی فرزندش نوشت:
آقای میرسلیم در مورد بازداشت فرزندش به جرم همکاری با منافقین میگوید: «مهدى را پس از دو سال مراقبت، در تیرماه ٩٨ بازداشت و در بهمن ٩٨ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس محکوم کردند. در بهمن ٩٩ به زندان اوین برده شد. ضعف جسمی و روحی مهدى از بدو تولد با او بود. فرزندم بسیار عاطفى، ساده لوح و سست اراده است؛ منافقین با استفاده از همین ضعف توانستند او را جذب کنند. مأموران امنیتى نیز گمان کرده بودند که او عنصر اثرگذاری است. اکنون اغلب کسانى که با این پرونده سروکار داشتهاند این نقاط ضعف را بخوبى مىدانند. مرخصى از زندان تابع ضوابط است که با توجه به گزارش دادیاران مقیم و وضع جسمى و روحى فرزندم، او را مستحق مرخصى تشخیص دادند. در این فاصله، مهدى درخواست عفو کرد که با ملاحظه رفتار و شرائط او، نیمى از مدت حبس مشمول عفو شد. دستگاه قضا باید این نکته را در نظر بگیرد که زندان، مجازات مناسبی برای فردی با این شرایط نیست؛ آن هم زندانهایى که درشرائط کنونى امکان طبقهبندى زندانیان در آنها به نحو شایسته وجود ندارد».
ما با آقای میرسلیم همنظریم که غالب کسانی که در تظاهراتهای اعتراضی خشن یا مبارزه با حجاب و … و در جرائمی مثل جاسوسی و … شرکت میکنند، از لحاظ شخصیتی ضعیف هستند لذا دشمنان از ضعف شخصیت آنان استفاده کرده و از آنان بهره میگیرند و آنان را به این رفتارهای تند و غیر منطقی سوق میدهند لذا مسئولان امنیتی و قضایی همچنان که با فرزند آقای میرسلیم با عفو و اغماض مواجه شده و هنگام صدور رأی مجازات، به احتمال قوی وجوه مخففه را در نظر گرفته و بعد هم نیمی از حبس او را مشمول عفو ساخته و از تسهیلات مرخصی و دیگر تسهیلاتی که گفته نشده، بهرهمند ساختهاند، مناسب است با دیگر متهمان امنیتی و سیاسی که دارای سابقه نبوده، احتمال فریب و تصمیمگیری آنی و … از جانب آنان را قوی شمرده و با عفو و اغماض با آنان مواجه شده و به کمترین حد ممکن محکوم ساخته و در دوران محکومیت هم آنان را از تسهیلات مرخصی و … بهرهمند سازند.
اما سخن اصلی این یادداشت این است که امیر مؤمنان که این روزها ایام اعلام ولایت و سرپرستی او از جانب پیامبر و پذیرش و بیعت عموم با اوست، در وصیتنامه معروفش به فرزند برومندش امام حسن میفرماید: «در اتفاقاتی که بین تو و دیگران میافتد، خودت را میزان قرار بده. بپسند برای آنان آنچه برای خود میپسندی و ناخوش بدار برای آنان آنچه برای خود ناخوش میداری و همانگونه که دوست داری مورد ستم واقع نشوی، به آنان هم ستم مکن و همچنان که دوست داری به تو احسان کنند [و با عفو و اغماض با تو رفتار کنند] به آنان احسان کن، فقط آنچه از خودت زشت میشماری از آنان زشت بشمار و راضی بشو از آنان بدانچه دوست داری بدان از تو راضی شوند»(نامه 31 نهج البلاغه)
آیا آقای میرسلیم که فرزند خود را فریب خورده ضعف شخصیت میشمرد و این را به مسئولان امنیتی و قضایی باورانده و در چشمپوشی، اغماض و دادن تسهیلات، مرخصی، عفو و … با خود همراه ساخته، و مسئولان امنیتی و قضایی که توجیهات آقای میرسلیم را پذیرفته و با او همراه شده و فرزند او را که به جاسوسی متهم و دو سال زیر نظر و مراقبت بوده و طبیعتا بیش از بسیاری دیگر به اخبار مهم دسترسی داشته و …، به اقل مجازات محکوم کرده و بعد هم نصف کیفرش را بخشیدهاند و با دادن تسهیلات و مرخصی و … با او همراهی کردهاند، حاضرند همین گونه با متهمان امنیتی و سیاسی و دستگیر شدگان تظاهرات اعتراضی سالهای اخیر و … مواجه شوند؟
این ملاکی در محضر خدا و مردم است و با این ملاکها، اسلامیت و «علیواری» حکومت سنجیده میشود. در این ایام که شاهدیم روحانیهای حکومتی شاید به جهت ساکت کردن اعتراضات مردم، با گستردگی کمنظیر به توجیه روایی و دینی ولایت فقیه میپردازند و سخنان آقایان رئیسی ریاست جمهور، اراکی عضو جامعه مدرسین و مجلس خبرگان و آقای مقتدایی رئیس شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران و … در سایتها در اهمیت ولایت فقیه و ولایت پذیری مردم و … منتشر میشود، آیا به این سیره رفتاری «امام ولایت و غدیر» با متهمان امنیتی و سیاسی توجه شده و توصیه میگردد؟ با توجه به آن که چنین توصیهای بیشتر از یادآوری مقبول ابن حنظله و … در ولایتپذیری مردم اثر دارد. کاش گوشی برای شنیدن باشد!
انتهای پیام
گوشی برای شنیدن؟نگرد..نیست ..یافت می نشود.هرگز….
میشد یکبار هم که شده پای امامان را در استدلالات خودتان وسط نکشید! باباجون اونا مال 1400 سال قبل بودند و هیچ قرابتی هم بین زندگی امروز و اون موقع وجود ندارد! حتی اون موقع آخوندها هم وجود نداشته اند! از طرفی چه آخوندهای حکومتی و چه غیر حکومتی چگونه می توانند ثابت کنند که نظرشان به نظر امام اون موقع نزدیکتره؟ بنظرم کاملا بر عکس است چون اکثرا در بازخوانی روایات و احادیث حرف امام را برای اثبات خودشون خرج یا تحریف می کنند!حالا این وسط در ساده لوحی پسر میرسلیم هم پای امام را وسط می کشند!یاللعجب! از طرفی هیچکس نپرسید که این پسر ساده لوح چه اطلاعات مهمی را به مجاهدین داده؟!!!
ببینید فرزندان مسئولین چه از پدرانشان میبینند که حاضر ند حتی با منافقین ارتباط داشته باشند .بین بد و بدتر انتخاب میکنند