خرید تور تابستان

اشک‌ها و «لغوَ»‌ندها! | یادداشت اطلاعات درباره ی لغو کنسرت ها در مشهد

دکتر محمدعلی فیاض‌بخش در یادداشتی در روزنامه ی اطلاعات با عنوان «اشک‌ها و «لغوَ»‌ندها!» به موضوع لغو کنسرت ها در مشهد پرداخت و نوشت:

پیش از انقلاب در شهر قم سینما نبود. خواهید گفت: اکنون نیز نیست. آری، امروز نیست به هزار و یک دلیل، یکی از آن دلایل این‌که شئونات این شهر اصولاً با مقوله‌ای به نام سینما در شکل و شمایل ذاتی سازگار نیست و اما در زمان رژیم سابق نیز با وجود عدم‌ التزام و پای‌بندی دولت و دولتیان به قواعد شریعت و الزامات دینی در گستره‌ی حکومتی، این حریم همچنان مراعات می‌شد و جز این بودی عجب بودی. جدال و کشمکش بر سر این نکته که برخی شهرها در کشور ما دارای حیثیت و شأنیّت خاصّی هستند و براساس پاره‌ای واقع‌‌نگری‌ها باید مراعات‌های ویژه‌ای به عمل آید، از دیدگاه حقیر جدال بی‌ثمری است. تردیدی نیست که یک شهر ذاتاً زیارتی و دارای حیثیّت خاص مذهبی نمی‌تواند در برگیرنده‌ی هر آئین و مراسمی ـ هرچند مشروع ـ باشد. تبدیل کردن یک مسأله‌ی واضح و روشن به یک معضل پیچیده از هر دو سوی، غیرمنطقی است. توریسم در شهر قم و مشهد و یا دیگر شهرهایی که حیثیّت و هویت مذهبی‌شان بر دیگر شاخصه‌هاشان می‌چربد، قاعدتاً دارای وجهه و نمایه‌ی مذهبی است و لاجرم ملزم به رعایت شئونات خاصّی است. اصرار بر اجرای پاره‌ای مراسم، به صرف آن که مشروع است و یا دارای مجوّز قانونی است، حداقل باید بگوییم از سلیقه‌ی خوب و یا سنجیدگی و مکان‌سنجی مناسب به دور است و شایسته است کسانی که در مسند امورِ مجوّزسازی و رخصت‌پردازی نشسته‌اند بر این نکته‌ی ظریف صرافت ورزند که اگر در یک یا دو شهرِ خاص مراسمی خاص اجرا نشود، از هیچ جای این کشور چیزی کم نمی‌شود؛ علی‌الخصوص که این دیار گسترده است و مردمان با ذائقه‌ها و سلیقه‌های بسیار متنوّع٫ اینجا نشد، جای دیگر؛ و البته در هر جایی، مناسب و ملایم طبیعت و حیثیّتِ آن‌جا.

از دیگر سوی بر این‌ نکته نیز باید با تأمّل و تدبیر نگریست که صیانت و حفاظت از قداست یک شهر و یا یک جغرافیای خاص در این کشور، هم ادبیّات مناسب و لطیف می‌طلبد و هم مجاری درست و متقن قانونی و نیز اخلاقی را لازم می‌آورد. از نردبان درشتی و اشتلم بالا رفتن، و از فراز آن، مردمان را به آرامش و صلح و صفا و اخلاق فراخواندن، همان بر سر شاخ بُن بریدن و نقض غرض کردن است.

گاهی این سؤال ذهن‌سوز برای این حقیر پیش می‌آید که در زمان‌هایی که میان مسئولان و بزرگان نظام اختلافی در رأی و عقیده و یا سلیقه پیش می‌آید، پیش از آن‌که میان خود و در حلقه‌های نخبگی و خبرویّت و کارشناسی به بحث و فحص و نقض و ابرام بگذارند، چرا با فریاد و فغان در جمع مردمان بی‌تقصیر مطرح می‌کنند؟ آیا تصمیم به اجرای یک کنسرت و یا اعطاء و اخذ مجوز برای برگزاری یک مراسم که مخاطبان خاص خود را دارد، از سوی مردمان عادی و مثلاً نمازگزاران و زائران یک حرم اتخاذ شده است که باید پی‌درپی در نزد آنان مطرح گردد و در ذهن ایشان به شور و تشویق وانهاده شود؟ و یا می‌توان از مجاری دیگری، نظرات و اعتراضات، مستقیماً به خود بانیان و متولیّان امور منعکس گردد؟ کدام رهگشاتر، مثمرثمرتر و البته قرین آرامش و سکون بیشتر است؟

از دو نکته فوق که بگذریم بد نیست برخی بزرگان و بزرگواران را، که خود را در این روزها درگیر پاره‌ای مجادلات کرده‌اند، بدین مهم آگاهی و تفطّن دهیم که مهمّات امور فرهنگی و محکمات مسائل جوانان و نسل بالنده در این کشور، فراخنایی به مراتب وسیع‌تر و حیاتی‌تر از برگزاری کنسرت‌ها و نیز لغو کنسرت‌ها دارد. نه مجوّز دهنده‌ها و نه لغوکننده‌ها، گویی هیچکدام به وخامت اصل موضوع فرهنگ توجه ندارند.

واقع‌بینانه بنگریم: جوانان ما نه به کنسرت و امثالها(!) مثل نان شب و کار و درآمد و همسر و همدم محتاج‌اند، و نه لغوها و جلوگیری‌ها می‌تواند بیضة اسلام را و کیان و هیبت آنرا، چندان محافظت ‌کند. بهتر است در این برهه‌ی حسّاس کنونی(!) اگر هم مشکلی بر سر اعطاء مجوّز و یا لغو مراسم‌ها هست، بزرگواران در خلوت‌های دوستانه و کارشناسانه‌ی خود بدان بپردازند و اینهمه مسائل بر زمین مانده و گره‌خورده با زندگی و معیشت مردم را بر سر مباحثِ جدالی از این دست معلّق و معوّق نگاه ندارند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا