اگر میرحسین ماسونر است پس همه هستند

معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: محمدصادق مشایخ، عضو سابق حزب جمهوری اسلامی با تمجید از سیدحسن آیت و عبدالحمید دیالمه که جناح راست با استناد به روایت‌هایی از آنها علیه میرحسین موسوی تبلیغات می‌کنند، می‌گوید که با شناختی که از آن دو داشته است باور ندارد که با میرحسین موسوی زاویه‌ای داشته باشند.

او که از دیپلمات‌های اسبق وزارت خارجه و از مشاوران آیت الله هاشمی بوده است، با رد اتهامات درمورد میرحسین می‌گوید «سوال من این است که گفتند «آقای موسوی فراماسون است!» فراماسون که مال 600 سال پیش است، اگر راست می‌گویید چرا راجع به موساد و نفوذش نمی‌گویید که فخری زاده را در آبسرد ترور کرد. چرا کسی نمی‌گوید که چه کسانی در داخل با موساد مستقیما ارتباط دارند. چرا کسی از اسرائیل حرف نمی‌‌زند؟! فراماسونری که پوسیده و رفته است.»

روزنامه‌ی تندروی کیهان که به پرونده سازی و اتهام زنی شهره است، دیروز، شنبه ۱۹ شهریورماه ۱۴۰۱ نیز در بخش گفت‌وشنود که توسط حسین شریعتمداری، مدیرمسئول این روزنامه نوشته می‌شود، ادعای فراماسون بودن میرحسین موسوی را تکرار کرد.

بعد از انتشار متن اخیر از مهندس موسوی، دوباره بحث زاویه‌هایی که آقایان آیت و دیالمه با مهندس موسوی داشتند مطرح شد. اصلا اختلاف بین آیت و موسوی یه همین شکلی بود که الان درموردش صحبت می‌شود؟ این شکاف و اختلاف چه مختصاتی داشت؟

مقدمه‌ای پیش از پاسخ باید اضافه کنم؛ این انقلاب مزین به نام امام خمینی است؛ آنموقع که انقلاب شد فضایی روحانی و مقدس ایجاد شد و همه باهم یکی بودند. پیروان امام خمینی دیگرتفاوت‌ها را کنار گذاشتند –اینکه درس خوانده بودند یا نه، پول داشتند یا نه و…- و همه باهم یکی شدند و این فضای بسیار زیبایی بود؛ از قبل انقلاب که شش ماهی بود که مردم فهمیده بودند دارند به یک مرحله‌ی قدسی و می‌رسند فضا بسیار قشنگ شد. باهم مهربان شدند، گذشت می‌کردند؛ حتی تصادفی شده بود و فرد گفته بود من بخاطر امام خمینی خسارتم را نمی‌گیرم!

اصلا طبقه وجود نداشت و تنها وحدت بود. نماد این وحدت در تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران نمایان شد. چه نخبه‌های با شخصیتی در این حزب گرد هم آمدند؛ برای خود من یک افتخاری بود که در خدمت آیت الله شهید بهشتی باشم. شهید بهشتی واقعا سمبل وحدت ما شده بود. ایشان سال 38 دکترای فلسفه از دانشگاه تهران گرفته بودند، انسانی زبده بودند.

هیچکس طمع قدرت نداشت و در گذشت از هم سبقت می‌گرفتند. آقای شهید سیدحسن آیت و دکتر دیالمه هم یکی از این نورهای الهی بودند. بنابراین بیایند کسانی که زنده هستند را مثال بزنند.

نه! هیچکس با میرحسین موسوی زاویه نداشت.

پس نطق‌هایی که مثلا از آقای دیالمه در مجلس بجا مانده که علیه آقای موسوی و خانم رهنورد صحبت کردند و از آنطرف هم مخالفت آقای آیت را داریم با انتصاب میرحسین در سمت وزارت خارجه و… اینها را چگونه تحلیل می‌کنید؟

آقای دیالمه جوان بودند که عضو حزب شدند. من در حزب بودم و آقای آیت را هم بعنوان یک برادر عزیز و مقدس می‌شناختم، همانطور که میرحسین را. من بعید می‌دانم که اینها با میرحسین زاویه‌ای داشتند، ممکن است تفاوت در دیدگاه‌های سیاسی بوده باشد اما اینکه مخالف میرحسین باشند را قبول ندارم؛ یا اینکه خواسته باشند شخصیت میرحسین را تحقیر کنند یا منکوب کنند، اینگونه نبود.

به هرحال هم آقای میرحسین هم آیت و هم دیالمه هرسه کسانی بودند که می‌خواستند انقلاب را بسازند و هیچ نفسانیتی بنظر من در کار نبود.

پس این انتقاداتی که از سمت آقای دیالمه یا آیت درمورد آقای موسوی طرح می‌شد مبنا و هدفش چه بود؟

اجازه دهید که چون خود من به این مطلب اعتقاد ندارم وارد آن نشوم و بگویم که آقای دیالمه و آقای سیدحسن آیت، خود شخصیت‌هایی کاریزماتیک داشتند و من نمی‌پذیرم که این صحبت‌ها از قلبشان بیرون آمده باشد. چون به خود آقای دیالمه و به خود آقای آیت ظلم می‌شود.

• 

• 

• 

در نطقی که از شهید دیالمه منتشر شده است، ایشان می‌گوید که مهندس موسوی دارای تفکراتی التقاطی است، جنبش مسلمانی و نزدیک به دکتر پیمان و دکتر سامی بوده است و هنوز هم تفکرات اینچنینی دارد و صلاح نیست که برای پست‌های کلیدی از ایشان استفاده شود. همچنین انتقادات تندی به زهرا رهنورد هم مطرح می‌کند.

از 290 نفر مجلس اینکه دونفر اینگونه نطق کرده باشند چیز بعیدی نیست.

ببینید! مهندس موسوی خودشان ایدئولوگ هستند، کسی‌که خودش هنر خوانده است دکترای علوم سیاسی تدریس می‌کند شخصیت بسیار سطح بالایی است.

من از روزی که با این بزرگوار آشنا شدم بغیر از نور خدا، قداست، صداقت و درستی هیچ جیز از ایشان ندیدم. یعنی دوران آقای میرحسین موسوی دوران قدسیت این نظام بوده است؛ ببینید که چه کسانی از ایشان دفاع کرده‌اند: خود آقای خامنه‌ای رئیس جمهور وقت. چند نفر را معرفی کردند، آقای غرضی، آقای میرسلیم، آقای پرورش؛ هیچکدام قبول نشدند. کسی که می‌خواهد مهندس موسوی را ترور شخصیت کند ببینید که کجا را نشانه گرفته است؛ نخست وزیر مقام معظم رهبری بوده است، آقای خامنه‌ای چهار نفر را معرفی کردند که هیچکدام قبول نشدند؛ رفتند نزد امام و ایشان گفتند «شما آقای میرحسین موسوی را پیشنهاد کن» و قبول شد. آقای خامنه‌ای از امام پرسیدند «شما که نظرتان این بود چرا به من نگفتید؟» امام گفتند که «فکر کردم خودتان می‌دانید» این امپراطوری میرحسین است.

میرحسین یعنی آقای خامنه‌ای، یعنی امام خمینی، یعنی شهید بهشتی. اینگونه بود میرحسین موسوی. انقلاب شد که ما وحدت پیدا کنیم و آدم شویم. الان باید بپرسید که زدن آدمی که سنش از 60 سال بالاتر رفته و 43 سال انقلاب را درک کرده است یعنی چه؟! کجای دنیا شخصیت‌های‌شان را ترور می‌کنند؟ در اسرائیل و آمریکا شخصیت‌های‌شان را ترور می‌کنند؟

من با تمام اینها دوستم. مثلا با آقای دکتر علی اکبر صالحی خیلی رفیقیم؛ به اینها توهین می‌شود، این عظمت ما را می‌رساند؟! تمام نخبگانمان رفتند. ما اگر بهم احترام بگذاریم دنیا به ما احترام می‌گذارد. ترور شخصیتی که دوازده سال است در حصر است چه خاصیتی برای‌شان دارد؟ خروجی‌اش برای‌شان چیست؟ مهندس میرحسینی که 8 سال در سخت‌ترین شرایط این مملکت را با نفت 7 دلاری چرخاند.

سوال من این است که گفتند «آقای موسوی فراماسون است!» فراماسون که مال 600 سال پیش است، اگر راست می‌گویید چرا راجع به موساد و نفوذش نمی‌گویید که فخری زاده را در آبسرد ترور کرد. چرا کسی نمی‌گوید که چه کسانی در داخل با موساد مستقیما ارتباط دارند. چرا کسی از اسرائیل حرف نمی‌‌زند؟! فراماسونری که پوسیده و رفته است.

ماجرای ماسونری میرحسین هم موضوعی بود که آقای آیت مطرح می‌کند. گفته می‌شود که حتی قرار بوده مدارکی را به مجلس ببرد که ترور می‌شود. و ادعا می‌شود که آن مدارک هم ربوده شده است.

من همان نقطه‌ی حساس ارتباط مستقیم با امام خمینی و مقام معظم رهبری و دفتر مرکزی حزب را شاهد می‌آورم. بنابراین منظورشان این است که امام خمینی یک فراماسونر را تایید کرده است؟! نمی‌شود که امام خمینی شاگر مورد تاییدش را نداند کیست.

یعنی شهید آیت خلاف واقع گفته است؟

من نمی‌دانم شهید آیت چنین چیزی را گفته است یا نه. شما مستقیما می‌دانید که صدای آیت بوده است؟ چون الان 40 سال است که ترور شده است. آنچه الان به آن استناد می‌شود هیچ جیز نیست.

مهندس موسوی 12 سال است که حصر است؛ کدام فراماسون؟! اینها می‌خواهند تفرقه بیاندازند و شخصیت‌ها را به همین خاطر ترور می‌کنند و سلاحشان دقیقا روبه نهضت و نظام و امام خمینی است. روبه آقای خامنه‌ای است، رو به آقای هاشمی رفسنجانی است. میرحسین نماد این نهضت است؛ اگر میرحسین ماسونر است پس همه ماسونر هستند، من هم که عشقم آقای میرحسین است و آقای خامنه‌ای است و امام خمینی و آقای هاشمی رفسنجانی و شهید بهشتی است هم ماسونر هستم.

باید دید آبشخور کسی که این حرف را می‌زند کجاست. چرا الان کسی جرئت نمی‌کند بگوید فلان شخصیت جاسوس موساد است.

من خودم با همین جثه‌ی مریضم مدام بدنبال ایجاد وحدت میان مسئولینم. با علی جنتی خیلی دوستم. پارسال عید به علی جنتی گفتم می‌خواهم به دیدار پدرت بیایم. گفت «حاج آقا در را بسته است و هفته‌ای یکساعت بیشتر اجازه نمی‌دهد که من نزدشان بروم». گفتم «پس من نامه‌ای می‌دهم و آن را به ایشان برسان».

در نامه اول خودم را معرفی کردم؛ گفتم پدر بزرگ من رئیس حوزه علمیه اصفهان بوده است. جد بزرگ ما هم سید شهاب الدین سهروردی بوده است و خودم هم اینگونه و…. یعنی خانواده‌ای مذهبی و روحانی دارم. بعد گفتم «حاج اقا! من در این 40 سال همیشه در این نهضت بوده‌ام، همیشه هم کار خودم را کرده‌ام و هیچ پولی هم از کسی نگرفته‌ام. همیشه هم مشاور آیت الله هاشمی رفسنجانی بوده‌ام و افتخار هم می‌کنم. شما آمدی در نمازجمعه و گفتی میرحسین را حبس خانگی کنید و…؛ اینها یعنی چه؟! الان که زمانی گذشته و فکر می‌کنم وقت خوبی هم باشد؛ شما نزد آقا بروید و بخواهید که میرحسین آزاد شود»! فکر می‌کنید علی جنتی چه پاسخی به من داد؟! گفت «مشکل پدر من با اقای میرحسین بیش از آقای خامنه‌ای است؛ خود پدر من بیش از آقای خامنه‌ای با میرحسین مشکل دارد.»

میرحسین عروه الوثقی ست، پاک و مقدس است، یکی از کاریزماتیک‌ترین شخصیت‌های نظام است. آقای میرحسین موسوی وقتی ماموریت می‌رفت هیچ چیزی نمی‌خرید. خبر رساندند به امام که میرحسین برای خودش و خانواده‌اش هیچ چیزی نمی‌خرد. امام میرحسین را خواست و گفت «چرا؟!». پاسخ داده بود که «من از پول چه کسی سوغاتی و هدیه بخرم؟!» امام گفته بود «مگر من مرجع تقلید تو نیستم؟ به اندازه‌ی کفایت سوغاتی برای زن و بچه‌ات بخر» نخست وزیر ایران!

ما با یک هیئت آفریقایی نزد آقای میرحسین رفتیم، همراه احمد عزیزی قائم مقام آقای ولایتی؛ خدا می‌داند که چه عرفانی آنجا حاکم بود. بعد آقای میرحسین موسوی ، نخست وزیر، به آقای احمد عزیزی گفتند «من می‌آیم خدمت شما». چقدر این رفتار تواضع می‌خواهد! اینها پیرو امام علی بودند، تشیع یعنی همین که ما نفسانیت نداشته باشیم.

دلم می‌خواهد این سوال را از آنها که این مباحث را طرح می‌کنند بپرسم که «اینها برای تو چه استفاده‌ای دارد؟! برای مردم و مملکت چه فایده‌ای دارد؟ شماها که در جاهای حساسی هستید و باید کارشناسی کنید و برای مملکت خط درست کنید و کارشناسان را برای مردم و اقتصاد مملکت بیاورید، این مسائل چه فایده‌ای برای مملکت داشته است؟ غیر از اینکه نظام را بهم ریختید و شخصیت‌ها را سرکوب کردید؛» همه که نمی‌آیند مسائل را تفسیر کنند و بدانند که میرحسین نورچشم آقای بهشتی بوده است.

یک بار آقای هاشمی به من گفتند که «من دارم نزد آقا می‌روم؛ که اگر برای میرحسین در این خانه مشکلی برایش پیش بیاید برای نظام بازتاب خوبی ندارد» گفته بودند «همین کاری هم که با او کردم التفاوت کردم».

ما الان شرایط خوبی نداریم و از الیت‌های مملکت و نخبگان توقع می‌رود کاری کنند که گره کار مردم باز شود. غیر از اینکه این وسط شیطنت می‌کنند؟! مردم در اوج فشارها هستند، شما باید مرهم روی زخم مردم بگذارید، نمک می‌پاشید؟

اسرائیلی‌ها دنبال همین هستند که ببینند کدام شخصیت را می‌توان در این مملکت ترور کرد. بعد هم پوشش می‌دهد که کسی نپرسد چه کسانی موسادی هستند، چه کسانی جاسوس اسرائیل‌اند، چه کسانی محسن فخری‌زاده را ترور می‌کنند در جاده‌ی آبسرد! خود نتانیاهو که نیامده، عده‌ای هم هستند که در داخل مزدورند. چه کسی در نیروگاه نظنز بمب‌گذاری کرد؟ بنابراین این کارها پوشش است که کسی نپرسد چه کسانی کددار اسرائیل هستند و برای موساد جاسوسی می‌کنند. چرا کسی اینجا جاسوس اسرائیل را نمی‌گیرد؟! ولی میرحسینی را که 12 سال است که در حصر است را می‌گویند طرفدار فراماسون است. این خنده‌دار است، جوک است. اینها معلوم است اصلا خدا را قبول ندارند؛ کسی که خدا را قبول دارد تهمت نمی‌زند، ترور شخصیت نمی‌کند.

• 

• 

• 

آقای آیت جزو شخصیت‌های مبهم تاریخ انقلاب هستند و اطرافشان حرف و حدیث زیاد است. از رای منفی که جامعه روحانیت بارز  به اعتبارنامه‌شان می‌دهد به این خاطر که گفته می‌شود مدارکی در صحن مجلس ارائه می‌شود که ایشان حمایت‌هایی از پهلوی‌ها داشتند علیه دکتر مصدق و… تمام مسائلی که حول ایشان مطرح است را تاکنون پژوهشی درموردش داشتید؟ یا رد مراودات اطلاعی از این ماجراها پیدا کردید؟

سوالی از شما دارم؛ الان خوب بودن یا بد بودن آقای آیت چه خاصیتی دارد و چه بهره‌ای می‌توان از آن برد؟

شما فقط این را بدانید که کسانی  که گروه‌های انحرافی بودند –که اسم‌شان را نمی‌آورم- اینها که همه‌شان بی‌سواد نبودند، یک خط مشی سیاسی پشت سرشان بود پول داشتند و آنها بودند که این کارها را می‌کردند. اگرنه از نظر من این دو شخصیت هردو پاک و قدسی هستند. بنابراین آیت اگر هم آن روز مثلا به آقای بقایی گفته است فلان و با او عضو زحمتکشان بوده است بعدا به اختلاف خورده. نزدیک به آقای منتظری بود و مهم حال موجود افراد است.

روزنامه‌ی جمهوری اسلامی همان موقع گزارشی منتشر می‌کند از روی نوارهای صدای آیت…

مطمئنید صدای آیت بوده است؟ خودتان شنیده‌اید؟

خیر.

آقای بنی‌صدر از رجوی بدتر بود. روزیکه رفت دیدن رجوی از او چندشم می‌شد. قبلا چنین حسی نداشتم. اما دیدم او از رجوی پایین‌تر است چون او به دیدن رجوی رفته بود. وقتی رئیس جهوری می‌رود به دفتر رئیس یک گروه تروریستی معنایی دارد.

بنابراین از کسانی که خودشان مطهر نیستند نمی‌توان نقل قول کرد. آقای بنی صدر که اصلا جایگاهی در انقلاب ایران ندارد و خیلی بد رفتار کرد.

تبلیغاتی که علیه میرحسین به نام یا به زبان آیت یا دیالمه در این سال‌ها کردند بنظر شما چه تاثیری روی جامعه گذاشته است؟

وقتی که خدا بخواهد کسی را بالا ببرد به دست دشمنانش می‌برد. الان میزان محبوبیت آقای میرحسین موسوی قابل قیاس با آن زمانی که بیرون بود نیست. الان شخصیت میرحسین تلالو مثبت دارد و قداستش بالا رفته است.

جرم خود من سال 88 این بود که کسی که اصلا نمی‌دانست ستاد انتخاباتی چیست، رفته و گفته بود که دفتر مشایخ ستاد تبلیغاتی شده است. آخر در ستاد باید عکس و بروشوری باشد! هیچ چیز نبود. چنین آدم‌های نادانی دشمن میرحسین بودند. محبت من روزبروز به میرحسین بیشتر می‌شود. نه بخاطر اینکه نخست وزیر بوده است، بلکه به این خاطر که از نظر من نور خداست. من خانواده‌اش را می‌شناسم؛ با میرمحمود در وزارت خارجه آشنا شدم؛ بسیار خانواده‌ی رده بالایی هستند و بسیار مسلمان.

نخست وزیر بود و آمد مشهد، با یک همراه؛ بدون هیچ تبلیغاتی آمد زیارتش را کرد و رفت. ایشان اصلا اهل تبلیغات و دنیا نیست! تمام خانه‌اش یک نیسان است به علاوه‌ی چند صد جلد کتاب. تمام سرمایه‌اش کتاب است.

در مورد خانم رهنورد هم مگر همه اینها که شده‌اند چادری و نماز خوان، همگی پیش از انقلاب چادری بودند؟! خیلی از این چادری‌ها بی‌حجاب بودند. حال فقط مانده خانم رهنورد؟!

جاذبه‌شان کجاست؟ برای منی که انقلابی و امام حسینی هستم کارها کردند؛ چرا؟! چون با آقای هاشمی عکس داشتم. آقای هاشمی خودش به من گفتند عکس من را در دفترت نگذار، دردسر می‌شود. گفتم «حاج آقا من دنبال دردسرم!» من افتخار می‌کنم که شاگرد آیت الله هاشمی بودم.

رو دربایستی با کسی ندارم! وضعیت الان را ببینید؛ یک شاه را بیرون کردیم و هزاران شاه ساخته شد. بروید ببینید چه کسی روبروی کاخ سعد آباد کاخ ساخته است که شاه هم از آن خجالت می‌کشد. کاخ نیاوران کنار اینها قهوه خانه‌ی قنبر است. آخر 500 میلیارد تومان پول کدام خانه‌ای است؟ چه کسی است که اینقدر قدرت دارد که می‌تواند اینگونه هزینه کند؟ چه کسی است که می‌تواند ایران مال را در اتوبان همت بسازد دو میلیارد دلار.

بله! میرحسین موسوی با این کارها مخالف است؛ میرحسین با ریخت و پاش و بیت المال را ضایع کردن مخالف است. من لذت می‌برم که در ایران کسی به نام میرحسین موسوی داریم؛ چون همه‌ی میرحسین‌ها رفتند.

• 

• 

• 

عجیب تبلیغاتی است که همزمان با داخل علیه میرحسین در خارج از کشور می‌شود. مثلا بعد از همین یادداشت اخیر حمله‌های بیرونی کمتر از داخل نبود.

درصدی از آنهایی که خارجند بی‌دین هستند و یا بیکار و گرسنه هستند. اینجا زبان آدم باز می‌شود: چرا پسر کسی که می‌شود مجاهدین خلق و همین الان هم در یک حزب معروف و مذهبی است را کسی حرفی نمی‌زند؟! آن حزب چگونه است که تمامی سرمایه‌داران رانتخوار در آن هستند و هیچکس جرئت ندارد حرفی بزند؟ چرا وقتی پسر یکی از آنها مجاهدین خلقی از آب درمی‌آید همه دهان‌شان را می‌بندند؟! ولی از آن طرف شخصیتی که قداستش مشخص است را اینگونه به او حمله می‌کنند. چون هدفی پشت آن است.

یا مثلا اطراف خانه‌ی آقای مهاجرانی شلوغ می‌کنند؛ همسرش می‌گفت «همسایه‌های ما که نمی‌دانند اینها برای چه دارند شلوغ می‌کنند، ما اصلا دیگر رویمان نمی‌شود بیرون برویم».

آیت الله هاشمی برای یکی از این دانشمندان مملکت که معافی نداشت به رئیس ستاد مشترک نوشتند که «کاری کن ایشان به ایران بیاید و از ایشان استفاده کنیم»؛ اما نکردند. من این را 20 سال پش گفتم که یک فوتبالیست را از دوبی 1 میلیارد تومان خریدند و اینجا 5 میلیارد تومان با او قرارداد بسته‌اند! اما آیا کسی پیدا شده اینگونه به دانشمندی بدهد و او را جذب کند؟ نشده است! این انقلاب اسمش است که فرهنگی است اگرنه همه متریالیست و رانتخوار هستند؛ بانک خصوصی باز می‌کنند، بانک باز می‌کنند، قاچاقچی شدند. الان قاچاقچی‌ها حاکم فرهنگ و اقتصاد مملکت هستند.

این حدیثی از امام علی است:
یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ»

چهار چیز باعث نابودی حکومت می‌شود:

1ـ ضایع کردن اصول (مسائل مهم)
2ـ سرگرم شدن به فروع (امور کم اهمیت)
3ـ به کار گماردن آدم‌های پست
 4ـ کنار گذاردن انسان‌های فاضل

ما به اینجا رسیده‌ایم که می‌بینید الان چه کسانی بالا آمده‌اند، رئیس‌شان هم شاخ شده است؛ همانکه گفت مردم خس و خاشاک هستند شاخ شده و کسی هم با او کاری ندارد ظاهرا. اینکه نخبگان و الیت‌های مملکت دارند می‌روند، بدانید آینده بسیار تاریک است؛ وضعیت دانشگاه‌ها را هم که دیدیم.

نوع تخریب میرحسین و منتقدین دیگر خیلی شدید است. اما قبول دارید که این صفر و یک دیدن‌ است که مثلا میرحسین یک است وقتیکه همسو است و وقتی منتقد می‌شود صفر می‌شود و هر انگی به او می‌چسباند. فکر نمی‌کند که اصلا جامعه اینگونه برخورد می‌کند، یعنی کسانیکه طرفدار میرحسین هستند، طرف مقابل را هم کاملا صفر می‌بینند. یعنی اگر آنها هم خدماتی کرده باشند آنها را هم یا صفر می‌بینند یا صد.

این تئوری درستی است و ما هم این اشتباه را می‌کنیم. حرف درستی زدید. خود من هم همینگونه رفتار می‌کنم. من هم متاسفانه این تعصب را دارم و این فقری فرهنگی است.

انتهای پیام