خرید تور تابستان

«شما باید عقل مي‌داشتيد و شعار رفع حصر را باور نمي‌كرديد!»

متن گفتگوی عباس عبدي با روزنامه ی «اعتماد» در پی می آید:

_ ⭕️مهمترين مشكلات و مصايب دولت روحاني در يك سال آينده در چه محورهايي خلاصه مي شود؟
* مشكلات اين دولت گوناگون است. از يك سو خنثي كردن اقدامات تندروها كه در ماه‌های گذشته با شيب قابل توجهي در حال افزايش بوده است. البته به نظر مي‌رسد كه سخنراني مثبت مقام رهبري در ديدار اخير با هيأت دولت تاحدي مانع آنان در ادامه اين برنامه‌هاي ضد دولتي شود. از سوي ديگر چگونگی پيش بردن برجام است. هرچند تا اينجا نيز دستاوردهاي خوبي داشته است، ولي نيازمند قدري گشايش و پیشرفت بيشتر است. هم‌چنين تداوم دادن به ثبات اقتصادي و رسيدن به رشد 5 تا 6 درصد در سال جاري خيلي مهم است. يك مشكل داخلي دیگر نيز دارد كه چگونه بتواند انسجام فكري و مديريتي را در درون بخشي از بدنه دولت تأمين كند. چگونگي تعامل با موافقان دولت نيز بخش ديگري از ماجراست، به نحوي كه اجازه ندهد شكافي در ميان موافقان دولت رخ دهد. موافقان اصلاح‌طلب يا اصول‌گرا. در حوزه خارجي ممكن است با مسايل پيش‌بيني نشده‌اي مواجه شويم كه مواجهه با آنها نيز مشكلات خاص خود را خواهد داشت. اوضاع منطقه و مسايل امنيتي، انتخابات آمريكا، هركدام مي‌تواند مسأله‌ساز باشند.
– ⭕️روحاني چگونه مي تواند از پس اين مشكلات برآيد؟
* پيش از هر چيز بايد گفت كه رييس جمهور يا دولت تنها بازيگر اين بازي نيست. بازيگران زيادي در اين ميان نقش دارند. نيروهاي سياسي بويژه اصلاح‌طلبان و نيز جناحي از اصول‌گرایان و كل مجلس نيز در اين فضاي سياسي نقش بازي مي‌كنند. حل اين مشكلات راه‌حل‌هاي كارشناسي دارد كه طبعاً بايد برحسب مورد از كارشناسان ذي‌ربط پرسيد. ولی مقدم بر اين راه‌حل‌هاي كارشناسي يك فضاي عمومي لازمه حل اين مشكلات است كه بنده سعي مي‌كنم به آنها اشاره كنم. البته شكل دادن اين فضا فقط ناشي از عملكرد دولت و رييس جمهور نيست، ولي آنها نقش مهمي دارند.
اولين عنصر، پرهيز از تنش ميان مجموعه نيروهايي كه بالفعل و بالقوه طرفدار يا حامي اين دولت هستند، اين مجموعه همه اصلاح‌طلبان تا بخش مهمي از اصول‌گرايان را در برمي‌گيرد. اساس اين فضا بايد بر تعميق شكاف موجود ميان اصول‌گرايان تندرو با اصول‌گرايان ديگر و معتدل است. عنصر دوم كاهش تنش در سطح بالاي سياست است. وارد شدن در مجادلات گفتاري و تنش‌آميز در اين سطح به سرعت به سطوح پايين سرريز مي‌شود و عنصر اول را نيز از ميان مي‌برد. عنصر سوم حداكثر كوشش براي پيش بردن برجام است. به هر دلیلی برجام تعيين‌كننده‌ترين عنصر در حيات سياسي ايران شده است. اگرچه بازگشت‌ناپذير است، ولي به ميزان پيشرفتي كه در آن رخ مي‌دهد، در فضاي عمومي و سياسي نيز تأثيرگذار مي‌شود و برعكس. به نظرم همه نيروها به ميزاني كه به اين سه مسأله عام توجه داشته باشند، فضا را براي اتخاذ اقدامات كارشناسي جهت حل آن مشكلات آماده مي‌كنند.
-⭕️ نسبت وزن مشكلاتي كه به طور طبيعي بر سرراه موفقيت او وجود دارد( اعم از تورم، بيكاري، رشد پايين اقتصادي و …)‌با مشكلاتي كه مخالفان او با ابزارهاي سياسي ايجاد مي كنند چگونه است؟
* اين دو نوع مشكلات از يك جنس نيستند كه قابل قياس باشند. ولي به شدت يكديگر را تشديد مي‌كنند. ضمن اينكه حل مشكلات اقتصادي تا حدي وابسته به راه‌حل‌هاي كارشناسي است، در حالي كه مشكلات سياسي، راه‌حل‌هاي راهبردي‌تري را مي‌طلبد.
_⭕️ مهمترين پروژه‌هاي جريان رقيب براي مخدوش كردن اعتماد مردم به روحاني چيست؟
* رقيب دو دسته مخاطب دارد. يك دسته مخاطبان خودی است كه گروهي خاص هستند و دسته ديگر عموم مردم هستند. عموم مردم هم اولويت‌هاي گوناگوني دارند. ولي نكته اينجاست كه پروژه‌هاي رقيب براي اين دو دسته لزوماً همسو نيست و حتي يكديگر را خنثي مي‌كند. براي مخاطبان خاص خودشان به تضعيف ارزش‌هاي فرهنگي و ديني، انقلاب، مبارزه با آمريكا و… استناد خواهند كرد. ولي چون اين موارد كارآيي لازم در ميان مردم را ندارد برجسته کردن موضوعاتي چون فيش‌هاي حقوقي و ضعف‌هاي اقتصادي براي عموم مردم در نظر گرفته مي‌شود. ولي همان طور كه گفتم اين موارد بعضاً در تعارض است زيرا افكار عمومي بخشي از حل مشكلات اخير را در گزاره‌هايي مي‌بيند كه براي مخاطبان خاص ضعف محسوب مي‌گردد.
-⭕️ ارزيابي شما از سناريوهاي انتخاباتي جريان ضدروحاني چيست؟

* واقعيت اين است كه سناريوهاي انتخاباتي منتزع از رفتار دولت و اصلاح‌طلبان شكل نمي‌گيرد. و طرف مقابل نيز در وضعيتي نيست كه بي‌توجه به شرايط عمومي و عملكرد اين طرف بتواند سناريويي مستقل طراحي و اجرا كند. ضمن اينكه وحدت لازم را نيز براي طراحي يك سناريو ندارند. جناح رقیب به لحاظ راهبردي در وضعيت تعليق قرار دارند. بنابراين آنها سعي مي‌كنند تضعيف نمايند و مشكل‌آفريني كنند ولي سناريوي نهايي به صورت اقتضايي در دو ماه آخر شكل خواهد گرفت.
– ⭕️آيا مي‌توان ماجرايي مانند فيش‌هاي حقوقي را در رديف مشكلات پديد آمده توسط مخالفان گنجاند؟ اين ماجرا چه هزينه هايي را به دولت تحميل كرد؟
* هم بلي و هم نه. نه به اين دليل كه اين موضوعي واقعي بوده و آنها به دروغ در كاسه دولت نگذاشته‌اند. اين وظيفه دولت بوده كه مستقل از مخالفان به اين مسأله رسيدگي مي‌كرد و اجازه نمي‌داد كه چنين اتفاقي رخ دهد. به علاوه برجسته‌سازي آن فقط ناشي از مخالفان نبود. بلكه طرفداران دولت حتي بيشتر از مخالفان به اين موضوع پرداختند چون انتظار این را نداشتند. ولي طبيعي است كه منتقدین دولت هم مثل هر مخالف ديگري وارد ماجرا شوند و به آتش اين تنور بدمند، و چنين هم كردند. ولي يك نكته را فراموش نكنيم، اينگونه امور اثرات قطعي و ذاتي ندارند، اثرات آن بستگي به واكنش ما دارند. فيش‌هاي حقوقي يك تهديد براي دولت بود، ولي يك فرصت هم هست. نفس اينكه اين حد از بي‌عدالتي به اين دولت بخشيده نمي‌شود ولي ميليارد ميليارد اتلاف و سوءاستفاده دولت پيش ناديده گرفته مي‌شود، نقطه قوت اين دولت است. سخنان رهبري هم اين را تأكيد مي‌كرد كه فيش‌هاي حقوقي موجب لطمه به اعتماد به دولت شده ولي مي‌دانيم كه دولت پيش علی‌رغم تمامي فسادهايش دچار اين لطمه نشد، براي اينكه برای آن دولت اعتمادي باقي نمانده بود كه حتی فساد معاون اولش هم به آن لطمه بزند.
– ⭕️طي يكي دو ماه گذشته برخي بر طبل احتمال رد صلاحيت روحاني مي كوبند و برخي ديگر از عدم تمايل وي به حضور مجدد در انتخابات( به دليل فشارهاي مخالفان). احتمال وقوع يكي از اين دو رخداد را چطور ارزيابي مي كنيد؟
* سخن گفتن از احتمال در اين مورد نادرست است، چون احتمال براي امور تكرارشونده است و نه موارد منفرد. ولي فراموش نكنيم كه مشابه اين حالت در رد صلاحیت در انتخابات سال 1380 نيز بوجود آمده بود. حكومتي كه برجام را تصويب و تأييد مي‌كند، به عقلانيتي سياسي فراتر از اين حرف‌ها رسيده است كه ملاحظات عملي را در نظر نگيرد. فراموش نكنيد، چه رد صلاحيت و چه تأييد صلاحيت متأثر از ملاحظات سياسي است و ريشه در معيارهايي جدا از واقعيت ندارد. همان طور كه آقاي هاشمي براي رياست جمهوري رد صلاحيت شد ولي براي خبرگان تأييد!! ولي انتشار اين خبرها نيز جهت عادي‌سازي و جوسازي است. نيامدن روحاني هم به گمانم بي‌معناست. وقت خود را صرف پاسخ‌هاي ذهني به اين دو پرسش جذاب ولي دور از ذهن نكنيم. حداقل در شرايط كنوني دور از ذهن است.
-⭕️ از ميان چهره هايي نظير احمدي‌نژاد، قاليباف، جليلي، لاريجاني، ضرغامي، صفارهرندي فكر مي كنيد كدام يك توان راي‌آوري مقابل روحاني دارند؟
* علي‌رغم آنكه ساختاري سياسي ايران حزبي نيست و نامزدهاي حزبي وارد ميدان نمي‌شوند، ولي رأي‌آوري آنان بيش از اينكه فردي باشد، جرياني است. انتخابات مثل مسابقه دو ميان چند نفر نيست كه هركدام سريع‌تر بدوند برنده شوند. انتخابات مثل مبارزه دو گروه بزرگ است كه فرماندهي و رهبري واقعي يا نمادين آنها نقش به نسبت حاشيه‌اي دارد. حداكثر 20 درصد (يك رقم ذهني) در نتيجه نهایی نقش دارد. بنابراين اسامي را كنار بگذاريد، ابتدا ببينيم فضاي عمومي مساعد چه جرياني است؟ اگر 50-50 بود، آنگاه مي‌توان براي افرادي كه دو طرف را نمايندگي مي‌كنند جايگاهي قايل شد. واقعيت اين است كه افراد مورد نظر شما از اين سنخ نيستند، هركدام مي‌توانند بخشي از شكاف‌ها را نمايندگي كنند، ضمن اينكه تأييد صلاحيت برخي از آنها تقريباً غيرممكن است. فارغ از همه اين نكات به گمانم در شرايط امروز (9 ماه ديگر بحث ديگري است) فضاي عمومي عليه آنان است و قادر به هيچ نوع رقابت موثري نيستند.
-⭕️ دولت روحاني براي عبور از چالش‌هاي سياسي در ماه‌هاي باقيمانده و خارج نشدن كنترل اوضاع از دستش بايد چه كاري انجام دهد؟

* سه عنصري كه در پاسخ به اولین پرسش‌ها گفتم، بايد خط‌مشي عمومي اصلاح‌طلبان هم باشد، حداقل دو مورد اول آن جزو وظايف آنان است. اصلاح‌طلبان در جايگاه سهم‌خواهي نيستند، و به نفع آنان هم نيست. اصلاح فضاي عمومي از هر چيز ديگري براي آنان مهم‌تر است. اصلاح‌طلبان بايد به منطق 1392 و 1394 ملتزم باشند، و خطاي بعد از اسفند 1394 را در مجلس مرتكب نشوند. مشكلات اين كشور قرار نيست با يك انتخابات حل شود و حل هم نخواهد شد. اگر بتوان چند گام هرچند كوچك نيز برداشت، گام‌هايي كه حداقل بازگشت‌ناپذير به نظر برسند، بهتر است از برداشتن گام‌هاي بزرگي كه به راحتي برگشت مي‌شوند.
-⭕️ اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو چگونه بايد وارد عمل شوند؟
* حمايت موثر و حتي غيرمشروط! برخي‌ها گمان مي‌كنند كه چنين حمايتي دست طرف را باز مي‌گذارد تا كارهايي را انجام دهد كه به نفع اصلاح‌طلبان نيست. بله اين برداشت به ظاهر منطقي از ماجراست. ولي بنده در اين مورد عكس اين را فكر مي‌كنم. حمايت موثر و مشاركت‌جويانه، فضايي را ايجاد مي‌كند كه بازيگر موردنظر مجبور است در اين فضا بازي كند. اين اشتباه است كه ذهن بازگير را به مسايل بده و بستان معطوف كنيم. البته نقد كردن دولت فارغ از اين مسأله است ولي سهم‌خواهي به كلي غلط است و برخی سهم‌خواهان هستند كه فضاهای مشروط را ايجاد مي‌كنند و سهم‌خواهي خود را پشت اصلاح‌طلبي پنهان مي‌كنند. مسأله امروز كشور قدرت‌گيري اصلاح‌طلبان نيست، بلكه مسأله اصلي قدرتمند شدن اصلاح‌طلبي است و چه بسا اين كار از طريق برخي از نيروهاي اصول‌گرا بهتر و پايدارتر محقق شود. مواظب باشيم فريب شعارهاي سهم‌خواهانه را نخوريم.
– ⭕️انتظار اصلاح طلبان از روحاني و دولت احتمالي وي در سال 96 چيست؟ آيا او مي‌تواند و بايد مطالبات اختصاصي اصلاح طلبان را نيز برآورده كند؟
* تثبيت دستاوردهاي خارجي؛ عادي‌سازي وضع كشور، ادامه ثبات اقتصادي و كنترل نسبي تورم و حركت دادن به اقتصاد، ايجاد فضاي عمومي براي ظهور و بروز كنش‌هاي مدني، و… اينها همه در سه سال اخير كمابيش رخ داده و بايد تداوم پيدا كند. يك دولت اصلاح‌طلب چه كارهايي بيش از اين دستاوردها مي‌توانست يا مي‌خواست انجام دهد؟ البته بنده واقف هستم كه در برخي از موارد نيروهايي در مصدر امور هستند كه قادر به تحقق اين اهداف نيستند و حتي باور به آنها ندارند و بدتر اينكه مخالف هم هستند. بله اينها از جمله ضعف‌هاست، بايد كمك كرد كه حل شود ولي اينها مصادیق حاشيه‌اي است. بنابراين نمي‌دانم مطالبات اختصاصي يعني چه؟ اگر منظورتان حصر است كه اين موضوعي است ميان اصلاح‌طلبان و حكومت، خودشان بايد آن را حل كنند، نه اينكه انتظار حل آن را از دولت داشته باشند. اصولاً سطح اين مسأله فرق دارد. چند روز پيش در جمعي از دوستان همين مسأله طرح شد، وقتي نظرم را دادم گفتند كه روحاني شعار رفع حصر را داد. من هم گفتم چون شما خوشتان مي‌آمد این شعار هم داده شد، بايد شما عقل مي‌داشتيد و باور نمي‌كرديد! من از روز اول هم آن را باور نكردم. اگر کسی بگويد به من رأي بدهيد و قول می‌دهم وزنه يك تني را يك ضرب بزنم. شايد براي او ايراد باشد كه چنين ادعايي را كرده‌، ولي ما كه اين ادعا را مي‌پذيريم، از خودمان رفع مسئوليت نكنيم. بايد مي‌دانستيم كه اين مساله در حوزه اختيارات و حتي قدرت او نيست.
– ⭕️ماموريت روحاني براي 4 سال دوم چيست و در راه انجام اين ماموريت اصلاح‌طلبان كجاي آن قرار مي گيرند؟
* ادامه راه چهار سال اول با قدري تعميق بيشتر و تثبيت آن دستاوردها. اصلاح‌طلبان هم مي‌توانند به عنوان مهم‌ترين نيروي سياسي اين راه را برای پیمودن هموار كنند و بار اضافي را از دوش دولت بردارند و كارهاي خودشان را به عهده دولت نياندازند. نقش اصلاح‌طلبان در تعميق اين اهداف بسيار بيشتر از دولت است.
– ⭕️نقد عملكرد روحاني با توجه به حمايت از وي بايد چه الزامات و ملاحظاتي داشته باشد؟
* هيچ الزاماتي ندارد. نقد هديه است. هرچه مي‌توانيد نقد كنيد. براي نقد كه نبايد محدودیت قايل شد. طبيعي است انسان مسئول، لحن و ادبياتي را در نقد انتخاب مي‌كند كه حتي‌المقدور موثر هم باشد، ولي محدوديت براي نقد نبايد گذاشت.
-⭕️آيا در انتخابات سال 96 روحاني بيش از سال 92 به حمايت اصلاح طلبان نياز دارد؟

* اين پرسش از اساس نادرست است و متأثر از يك ذهنيت انحرافی سیاسی است. اساساً اصلاح‌طلبان از كسي نبايد حمايت كنند، آنان بايد بازي خودشان را انجام دهند و گمان كنند كه روحاني بهتر از ديگران مي‌تواند نقش مناسبي را در اين بازي ايفا نمايد. ما نه از روحاني، از هيچ كس ديگر نبايد حمايت كنيم، ما بايد خط‌مشي خود را داشته باشيم و بعد ببينيم كه چه كسي بهتر و موثرتر و عملي‌تر از همه مي‌تواند در اين خط‌مشي ايفاي نقش نمايد. مثل تماشاگراني كه تيم ملي فوتبال خود را حمايت مي‌كنند، پيروزي آن تيم را پيروزي خود مي‌دانند، بنابراين حمايت از تيم ملي، يك گزينه در كنار ساير گزینه‌ها نيست، اين كاري است كه بايد انجام دهيم. بنابراين اصلاح‌طلبان هستند كه بايد دنبال كسي بگردند كه نقش مناسبي براي آنها ايفا كند و نه برعكس.
-⭕️ بسيج بدنه اجتماعي براي راي مجدد به وي آسان‌تر از سال 92 است يا سخت‌تر؟
* الآن نمي‌توان به اين پرسش پاسخ داد. ولي به نظرم در سال 1392، این بدنه اجتماعي بود كه رهبران اصلاح‌طلب را بسيج كرد و نه برعكس! اميدوارم اين بار دچار وضعيت گذشته نشويم.
– ⭕️به لحاظ فردي آيا ارزيابي‌اي از ميزان محبوبيت روحاني و رشد يا كاهش آن در اجتماع داريد؟
* خوب برخي از نظرسنجي‌ها هست. ولي نتايج روز انتخابات با اين نتايج لزوماً یکسان نخواهد بود. زيرا الآن به رضايت از عملكرد يك شخص پاسخ مي‌دهند. در حالي كه روز انتخابات بايد گزينش كنند ميان چند نفر. معادله تصميم‌گيري در اين شرايط فرق خواهد كرد. بنابراين از روي نتايج محبوبيت‌سنجي فعلي نمي‌توان براي انتخابات قضاوت قطعی كرد.
– ⭕️تا رسيدن به مقطع انتخابات مفروض بر اينكه شرايط دولت مانند سه سال گذشته باشد و اتفاق خارج از قاعده اي رخ ندهد تصور مي كنيد آراي وي ريزش داشته باشد يا افزايش؟
* در واقع منظور شما اين است كه اگر الآن انتخابات شود، چه نتيجه‌اي حاصل خواهد شد، به نظرم آراي او تا 60 و 65 درصد خواهد رسيد.
-⭕️ اگر به هر دليلي روحاني سال 96 ديگر رئيس جمهور نباشد چه آينده‌اي در انتظار كشور خواهد بود؟
* نبودن يك مسأله است، چگونه نبودن مسأله ديگري است. نبودنش در مقايسه با چگونه نبودن اهميت بسيار كمتري دارد. بنابراين چون من نمي‌دانم يا الآن قادر نيستم حالات مختلف چگونه نبودن را تعيين كنم، طبعاً قادر به پاسخ دادن نيز نيستم.
-⭕️ در 96 بدون روحاني اصلاح طلبان كجاي جغرافياي سياسي ايران قرار مي‌گيرند؟
*سرنوشت اصلاح‌طلبان دست خودشان است. اصلاح‌طلبي كه سرنوشت خودش را به وضعيت ديگران گره زده باشد، همان بهتر كه نباشد. نمي‌دانم اين فقدان اعتماد به نفس از چه زماني مثل خوره به جان آنان افتاده و يك روز سرنوشت خود را به هاشمي گره زدند، يك روز به روحاني و يك روز ديگر… نيرويي كه سرنوشت او را ديگران رقم بزنند ارزش پيشرو ناميدن ندارد. بنابراين آنان بايد سرنوشت خود را مستقل تعريف كنند و سرنوشت ديگران را تابع عمل خود. البته براي اين كار نيازمند راهبردهاي موثر و جديدي هستند، و مشكل از اينجاست كه فاقد چنين راهبردي هستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نه اقای عبدی نه رفع حصر وزنه یک تنی بود ونه ما ساده لوحی کردیم فهمیدیم در این دیار تنها چیزی که ثابت است ثابت است .

  2. سلام ،
    بنظر میرسد آقای عبدی هَنگ ( hang ) کرده! وقتی ایشان اصلاح طلبان را که از بازیگران اصلی عرصه سیاست هستند، با تماشاچیان مسابقه فوتبال یکی میدانند، والاه نمیدونم چه باید گفت !؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا