«مریم» افضل است یا «زهرا»؟
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان ««مریم» افضل است یا «زهرا»؟» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
قرآن در باره برگزيدگي حضرت مريم دارد: «وَ اِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ اِنَّ اللّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمينَ (آلعمران/42) و آنگاه كه ملائكه گفتند: اي مريم همانا خدا تو را برگزيده و پاكيزه ساخته و بر زنان جهان برگزيده است.». در آيه سخن از دو بار برگزيده شدن است:
بار اول او را به عنوان انسان كامل و ذريه صالح و شايسته انتساب به پيامبران، الگو و نمونه انسان، برگزيد و در زمره انبياء و اولياي بزرگ و برگزيده قرار داد. او تنها زني است كه در قرآن در زمره «مُصْطَفَوْن» و برگزيدگان نام برده شده است. در اين بار او مانند آدم، ابراهيم، موسي و عيسي از برگزيدگان و نه فقط بر زنان، بلكه بر همه انسانها برگزیده شمرده شد همچنان كه در آيه ديگر او و ديگر «قرين» او یعنی آسيه همسر فرعون، به عنوان الگوي انسان مؤمن براي همه زنان و مردان معرفي شدند(تحریم/12-119).
البته با عنايت به تعريفها و تمجيدهاي فراوان و بينظير قرآن از مريم، ميتوان به قطع برداشت كرد كه او از آسيه و از همه زناني كه تا زمان نزول قرآن برگزيده شده بودند(كه خدا به همه آنها و تعدادشان آگاه است)، برتر بوده است زيرا اگر زني از او برتر يا در رتبه او بود(مانند آسيه كه قريب به او بود)، در قرآن ذكر ميشد و به عنوان الگو معرفي ميگشت.
اما برگزيده شدن دوم كه عام و بر همه زنان گذشته و آينده (از جمله حضرت زهرا) است، مربوط به فضايل ايماني و انساني نيست گر چه فضايل ايماني و انساني در آن دخالت تام دارد. برگزيدگي دوم بر خلاف برگزيدگي اول كه او و بقيه برگزيدگان از بين همه زنان و مردان و بر همه زنان ومردان برگزيده شده بودند، فقط از بين زنان و بر زنان است پس معلوم ميشود در امري بوده كه به زنان اختصاص داشته است. بار دوم او را از بين همه زنان عالم برگزيد تا آيت خودش قرار دهد و حامل نور عيسي گرداند و بدون وجود همسر، فرزندي به او بخشد كه از پيامبران بزرگ و صاحب معجزات و كرامات بينظير باشد و چون مادري، شأن اختصاصي زنان است پس او در اين مورد برگزيده از بين همه زنان جهان تا ابد تاريخ است و اين فضيلت اختصاص به او دارد.
با توجه به آنچه گذشت معلوم شد كه بيان قرآن اثبات برگزيده بودن مريم و افضل بودن او از حيث ايمان و فضايل، بر همه زنان تا زمان نزول قرآن است و بيش از آن دلالت ندارد اما مخاطبان قرآن اين برگزيدگي را تا هميشه عمر بشر گمان ميكردند و وقتي رسول خدا دخترش را “سيده نساء العالمين” معرفي كرد، با تعجب پرسيدند: مگرمريم برگزيده زنان جهان (و افضل مطلق) نيست؟ ايشان جواب داد كه او برتر از زنان عالم خود يعني همه امتها تا امت اسلام بود زيرا ايشان مادر عيسي عليه السلام و از امت مسيح بود كه آخرين امت قبل از اسلام ميباشد. پس در همه امتها تا زمان اسلام، زني به فضيلت حضرت مريم نبوده است؛ اما اين كه آيا در امت آخرين هم زني هم پايه مريم و بلكه افضل از او خواهد بود يا نه؟ بايد به آيات قرآن و به بيان پيامبر رجوع كرد و آيات و روايات دلالت دارد كه حضرت زهرا افضل از مريم است زیرا:
حضرت زهرا كسي است كه خداوند در شأن او، پدر، شوهر و فرزندانش آيه تطهير را نازل كرده و او را در آيه مباهله شريك در رسالت شمرده و تنها مصداق “نسائنا” معرفي كرده و پيامبر هم در تفسير اين آيات، او را از خود و پاره تن خود خوانده است. پس همان طور كه خود رسول خدا افضل برگزيدگان به طور مطلق است، پاره تنش نيز كه با او در تطهير و مباهله و … شريك است، افضل برگزيدگان ميباشد.
پس افضل بودن حضرت زهرا با استناد به خود آيات قرآن است و روایات در جهت تبیین آن است نه اين كه قرآن بر برتر بودن مطلق حضرت مريم دلالت داشته و ما با استناد به روايات، اين اطلاق را قيد میزنيم. روايات در مقام بيان و تفسير آيات است. استفاده افضليت حضرت مريم از آیات قرآن، برداشت درستي است اما نه از آيه “و اصطفاك علي نساء العالمين” بلكه آيات ديگر اين دلالت را دارد و آن هم بر زنان همه امتها تا اسلام و نزول قرآن، اما از آن به بعد را نگفته است. پيامبر دخترش را كه در ايمان و تقوا هم پايه خودش و پاره تنش ميباشد، برتر از همه، حتي مريم عليهاالسلام معرفي ميكند، هچنان كه خودش برتر از همه حتي عيسي عليه السلام بود. روايات پيامبر بر افضليت حضرت زهرا هم فراوان است و در كتب معتبر شيعه و سني وارد شده و عالمان معتبر بدانها استناد كرده اند. از جمله اين روايات: «فاطمه بضعه مني؛ (كفايه الاثر /37-38 ؛ مسند احمد/4: 5 و …) فاطمه پاره تن من است». رسول خدا خطاب به ايشان فرمود: «يا فاطمة إما ترضين ان تكوني سيدة نساء العالمين؛(مسند ابي داود/197 و مستدرك الصحيحين 7: 141 و …)
انتهای پیام
از این مقاله متوجه میشویم نام مریم در قران به صراحت آمده و او را برگزیده و طاهر گردانیده. و ضمنا دوباره از بین زنان برگزیده تا به مسیح بارور شود.
اما هیچ اسمی از حضرت زهرا در قران نیامده و تنها به صورت اهل البیت، یا نسائنا آمده که مسلمین با توجه به روایات، به ایشان تفسیر کرده اند.
وَ اِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ اِنَّ اللّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمينَ برتری حضرت زهرا در این ایه مشخص هست چرا چون که واژه اصطفاک برای برتر فرد بود نیست ما در ایه 33ال عمران داریم إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ همین واژه داریم خب این دلیل برتری نیست چرا که ادم یا نوح نبی یا آل ابراهیم وآل عمران افرادی زیادی هستند برتراند بلکه منظور از واژه اصطفاک یعنی اختصاص امر مهمی به این فرد که برتر هست و ایه مادر شدن ورود به بیت المقدس حضرت مریم بیان میکند نشانه برتری هست ولی روایات و ایه تطهیر بر برتر بودن حضرت زهرا سلام الله برجهانیان می داند
نام برده نشدن درقرآن بهیچوجه دال برتنزل رتبه نیست.مؤمن آل یاسین ومؤمن آل فرعون که ایمان خود راپنهان کرده بوددرقرآن کریم نام برده نشده اند اماازقارون وهامان نام برده شده است.دلایل متعددی قابل فرض است.قرآن درزمان حیات حضرت زهراسلام الله علیهاوامیرالمؤمنین سلام الله علیه نازل شده ومی تواندباتوجه به کینه و عنادمنافقان صدراسلام برای آنان خطرآفرین باشد والله یعصمک من الناس.احتمال خطرمنتفی نبوده اماشایدمرادازاصطفاء حضرت مریم علیه السلام بردیگرزنان هم عصرایشان درخصوص القاء دررحم وبارداری باشد.ضمنانام حضرت موسی سلام الله علیه ازهمه انبیابیشتردرقرآن ذکرشده درحالیکه مقامشان ازپایین ترازسیدالمرسلین بوده…
“نساء العالمین” یعنی تمام زنان تا ابد مانند اینکه “رب العالمین” یعنی خداوند رب تمام انسانهاست تا ابد….
وقتی یک روایت با آیه ای از قرآن و در نتیجه با کل قرآن سازگار نباشد باید آن روایت را کنار گذاشت حتی اگر منسوب به پیامبر مصطفی باشد ، این دستور خود پیامبر است…جای شک و تردید نیست…زمانی خواهد رسید که مجبور خواهید شد ….
چرا که با این منطق ، احادیثی که منجر به سیستم اقتصادی و سیاسی مخالف با قرآن و منطبق با منافع عده ای قدرتمند و مفسد و مسرف باشند ، پیدا یا ساخته خواهند گردید و زمانی میرسد که آن روایات تقدس می یابند و باور شده و حاکم خواهند شد و محک عمل بالاجبار بکار خواهد افتاد…
اگراین استدلال شما درست باشد بایدقوم بنی اسراییل ازمامسلمانان برتر باشد زیرا درمورد بنی اسراییل قرآن می فرماید…فضلتکم علی العالمین…
فضیلت دادن یعنی هوش و استعداد طبیعی اولیه بیشتر دادن ، بمعنی تقوای بیشتر دادن یا داشتن نیست…..
در برابر هوش و استعداد خدادادی و طبیعی باید شاکر بود…غرور و تبعیت از هوای نفس استعداد ها را از بین میبرد یا منحرف میکند…چنانکه قبلا هم مرتکب گناهان و خطاهایی شده بوده اند ولی بخشیده شدند:
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۲﴾ بقره
قوم یهود هنوز هم هوش و استعداد طبیعی بیشتری دارند اما در تبعیت از نفس خودشان بکار می برند…به آخرین رسول ایمان نیاوردند و اطاعت نکردند… از طرف دیگر مسلمانان هم با تبعیت از قرآن میتوانند به فرقان و درک بیشتر از آنها و در نهایت به تقوای بیشتری هم برسند….
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۹﴾انفال
موتور اولیه طبیعی برای حرکت در انسانها و جغرافیاهای مختلف ، متفاوت است ….در ادامه و ایمان بخداست که فضیلت و برتری بیشتری حاصل میشود و یا غرور و انحراف و فساد ایجاد میگردد…
ورودبه مسائلی ازاین نوع هیچ تاثیری برپیروان مسیح (ع)یامحمد(ص)نداردعیسی بدین خود موسی به دین خودضرب المثلی قدیمی است.
مساله درارتباط با اصطفاء وتفضیل علی العالمین است که آیا «العالمین»به دلالت مطابقه طرح شده یابه دلالت تضمّن…آقایی که معتقداست العالمین یعنی تاابد بایدپاسخ بدهندکه درموردبنی اسراییل هم قرآن فرموده انی فضلتکم علی العالمین پس دین یهودبردین اسلام تاابدبرتری دارد درحالیکه هرگز چنین نیست…پس بدلالت تضمن مطرح شده است.
جناب حیدری، این موضوع از آن بحث های بی فایده است و هیچ ثمره ای برای ما ندارد. حالا مثلا اثبات کنیم که حضرت مریم برترین است یا حضرت زهرا، خب ما چکار کنیم و چه ربطی به ما دارد؟!! هر کدام نزد خداوند برتر بود، خوش به حالش؛ ما را سَنَنَ؟! پرسش درست ان است که ما چقدر در زندگی مان از این دو بزرگوار الگو گرفته ایم و چقدر در انسان بودن رشد کرده ایم؟
به نظر می آید موضوع خیلی مهمی باشد که از نان شب مردم هم بالاتر است . یک کنگره جهانی یک ماهه در هتل استقلال بگذارید و از علمای گینه و سودان و مراکش و سوریه و … دعوت کنید (افغانستان یادم رفت) بیایند تکلیف این قضیه البته فوق مهم حل شود که مردم در بلاتکلیفی نمانند.
هوش واستعدادیهودی هاتا ابداز همه انسانهایی که غیر یهودیاند برتراست! مطابق کدام سند.. اگر قومی غیر یهودی ، یهودی شوند بحکم یهودی بودن دفعتاهوششان چند برابر میشود؟ مطابق کدام قرینه.. ؟این همه دانشمندان درجهان مسیحیت واسلام درریاضیات و طبیعیات علوم انسانی .جامعه شناسی و…
یادداشت “مرادی در ۲۵ دی ۱۴۰۱ در ۱۲:۳۹ ق.ظ” را یکبار دیگر بخوانید….البته بجای یهود باید گفته میشد بنی اسرائیل…آیا شما منکر هوش و استعداد طبیعی اولیه مثلا اروپایی ها با آفریقایی ها هستید؟
تلاش های بعدی بعضی از مثلا آفریقایی ها و رسیدن به مقام بالا در علم ، ناقض تقسیمات اولیه استعداد ها نیست….
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾ زخرف
ایمان بعد از این تقسیمات اولیه تغییر دهنده است….ادامه این ایمان و عمل مداوم البته نسل های بعدی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد….اما بیان این تقسیم بندی اولیه همیشه گزاره درستی است…امتحان الهی بر مبنای همین تقسیم بندی هاست و ادعای خدایی نکردن و تواضع و دادن زکات از نعمات بهره مند شده مورد نیاز عموم…
دین یهود مخصوص قوم یهود است، یهودیان کسی را به دین خود دعوت نمیکنند و فعالیت تبشیری در بین پیروان سایر ادیان ندارند برخلاف مسلمین و مسیحیان
مقایسه این دو شخصیت زیاد جایز نیست چون ایشون در دین مسلک خودشان دارای ارزش خودشان هستند و حضرت زهرا هم در شیعه و مذهب اسلام و برای مسلمانان
اما علت دوبار آمدن کلمه “اصطفا” با اتصال (ترتیب و رابطه) با آیات قبل و بعد آشکار میشود…در آیات قبلی هم زکریا برای اینکه خداوند علیرغم پیری او و همسرش به وی پسری عطا خواهد کرد ، نشانه ای از خدا میخواهد…اینکه سه روز با مردم حرف نزند و فقط با اشاره رابطه برقرار کند و بسیار یاد خدا نموده صبح و شام تسبیح خدا کند….
قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۴۱﴾ آل عمران
در مورد انتخاب مریم نیز اشاره ای به وی داده میشود علاوه بر رخداد های قبلی تغذیه غیبی الهی مریم ، اعلام پاک شدن اوست (از عادت زنانگی)…پس از صورت گرفتن این گزینش ، انتخاب او بر زنان عالم اعلام میگردد و در آیه بعد باز هم مانند مورد زکریا ، توصیه به اطاعت الهی و تقوی میشود:
وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ﴿۴۲﴾ آل عمران
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿۴۳﴾ آل عمران
شاهد دیگر اینکه در ادامه در آیات بعد ، ایشان ضمن ابراز شگفتی از تولد فرزند ، نشانه ای نمی خواهند و در یک مکالمه الهی ، صرفا جویای چگونگی رخ دادن چنین اتفاق غیر عادی شده و پیام الهی عمومی (برای پاسخ به هر جوینده ای) میشنوند:
قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۴۷﴾ آل عمران
همانطور که زکریا و …دیگر انبیاء فضیلت برعالمین دارند حضرت مریم نیز بر تمام بانوان عالم فضیلت دارند :
وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۵﴾ انعام
وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۸۶﴾ انعام
تماممفسرین اهل سنت ازطبری تاسمرقندی وثعلبی وثعالبی وفخررازی وآلوسی وطبرانی ابن کثیرو… همگی نظرشان درباب علی العالمین ،عاَلم زمان خودشان است.وتفاسیرشیعه نیز… تفسیرتبیان المیزان،مجمع البیان، تفسیرامثل و…نظرشان همین است که مقصود از العالمین دراصطفاء وتفضیل بالتضمن است ونه بالمطابقه
فرضا پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟
خودت را به بزرگان آویزان مکن، رو خودت کار کن، مراقب خودت باش
مسابقه رتبه که نیست بزرگوار
اون موقع رتبه بندی که نبوده هنوز
چه ربطی داره؟ یه نفر بودایی باشه یا مسلمان یا مسیحی یا یهودی یا … در نهایت انسان بودن مهمه! این مقایسه نادرست است!
باسلام ودعای خیر،اصل قضیه یعنی مقایسه اصلن درست نیست،اولین مقایسه ازبرای شیطان بود که گفت: من از آتش وانسان ازخاک،،،،آیا برای انسان سجده کنم؟ چراباید مقایسه کرد،هرکدام فضایل خود را دارند.بااحترام
از آنجا که پیامبر(ص) وسایر امامان انسان کامل هستند وبعبارتی قران ناطق لذا فرموده پیامبر اکرم(ص) درباره افضل بودن حضرت فاطمه( س) برهمه زنان عالم حجت است.