تفکیک یا تقابل منافع
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
حتی برای بدبینترین منتقدان دولت رئیسی پیشبینی چنین وضعیتی دشوار و غیر قابل تصور بود. دلیل این ادعا سوای وعدههای نشدنی رئیسی معطوف به این فرض بود که حاکمیت تقریبن تمامی مشروعیت و اعتبار داشته و نداشته خود را به یکپارچه کردن خود گره زده است. به همین دلیل بسیاری بر این تصور بودند که لابد اصرار بر یکپارچه کردن حاکمیت به معنای گره گشایی و برون رفت از وضعیتی خواهد بود که پاشنه آشیل آن لجاجت در سیاست خارجی و بهطور مشخص بحران هسته ای است. این تصور مسبوق به این ذهنیت بود که اساس یکپارچه کردن حاکمیت به تعبیری ناشی از یک رویکرد رقابتی و به معنی سرراستتر روکمکنی جناحی است. به این معنی که حاکمیت یکپارچه چاره ای جز گره گشایی از بحران های موجود و به هر طریق و قیمت ممکن ندارد. آنچه این فرض را تقویت می کرد وعده های غیرممکن و نشدنی رئیسی در دوران پیشاانتخابات و ایضن نخستین روزها و ماه های پساانتخابات بود. وعده هایی که برخی مخالفین سرسخت رئیسی را مجاب و متقاعد به این ضرب المثل معروف کرد که «گر تو بهتر می زنی، بستان بزن».
نیت این طیف مخالفان در حقیقت جز خیرخواهی و گره گشایی از مشکلات و حل و فصل مهمترین چالش های دامنگیر حاکمیت و مردم نبود. در واقعيت امر این دلسوزان از تعلقات جناحی و حتی تحلیل دو، دو تا کردن مسائل با این تصور که قرار است «دستی از غیب برون آید و کاری بکند»، گذشته بودند. در تصور آنها اراده معطوف به یکپارچگی حاکمیت از آن اندازه عقلانیت نصیب برده بود، که هر چند با نیات سیاسی و جناحی اما بهواسطه گره خوردن بود و نبود خود با بحران های فزاینده ولو با مصادره کردن تام و تمام تلاش های دولت قبل، برجام را به فرجامی گره گشا برساند. اما آنچه در واقعيت امر شاهد هستیم، نه تنها در نقطه مقابل آن خوش بینی های اغلب ناگزیر که حتی در تقابل با تحلیل بدبین ترین مخالفان روی کار آمدن رئبسی و یکپارچه شدن حاکمیت است. آنچه شاید مانع تحقق پروژه انحصار و اراده حاکمیت یکپارچه برای حل و فصل بحران های خارجی گردید. تحلیل های متوهمانه ناشی از حمله روسیه به اکراین بود. این توهمات همان اندازه که با انگیزه دست بالاداشتن در قبال پنج قدرت اروپابی، که در ادبیات غرب ستیزان به دلسوزی سخره آمیز و یعنی خرسندی از بحران انرژی تنزل یافت.
ابراز نگرانی های مستمر مسئولان از تبعات وضع موجود صریحتر از آن است که بشود با صداوسیما و روزینامهنویسیهای کیهان و… جمع و جور و مضحکتر اینکه به گل و بلبل نشان دادن شرایط تبدیل کرد. حالا بعد از گذشت قریب دو سال از ادامه لجاجت ها و در شرایطی که بحران های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به اوج و در صورت ظاهر به لاعلاجی و تهديد جدی علیه حاکمیت تبدیل شده، خبرهای رسمی و غیر رسمی از احیای برجامی حکایت دارد که به تصریح رئیس جمهور نه تنها غرب تمایلی به بازگشت آن ندارد که فرجام آن را به کف خیابان های ایران منوط و معطوف کرده است.
در چنین شرایطی خبرهای رسمی و غیر رسمی از انعطاف پذیری توام با نگرانی مقامات ایرانی و تلاش های آشکار و پنهان برای دور جدید مذاکرات و صدالبته تعجیل در به نتیجه رسیدن آن حکایت دارد. تلاش هایی که با ادعاهای عجیب و غریبی از سوی مقامات ایرانی همراه است که مضمون آن از سوءتفاهم در برداشت های طرف مقابل و ایضن متهم کردن کسان نامعلوم به شیطنت در انعکاس و انتقال دیدگاه های ایران به آژانس تاکید دارد. این ادعا می تواند اشاره ای تلویحی به گزارش های گروسی در خصوص عدم همکاری ایران برای شفاف سازی ابهامات و اتهامات وارده به فعالیت های غیر قانونی هسته ای ایران باشد. اینکه تغییر موضع ایران در قبال برجام چه اندازه تحت تاثیر بلاتکلیفی تجاوز روسیه به اکراین و بهطور مضاعف متاثر از اعتراضات شش ماه گذشته و مهمتر از اینها تحت تاثیر شرایط بدمعیشتی و بحران رو به تزاید دلار و… است، چندان تفاوتی نمی کند. مهم این است که تجارب چند دهه اخیر به کرات نشان داده تصمیمات حیاتی کشور که اغلب در دقایق اضافی بحران ها اتخاذ می شود، دخلی به وضعیت مردم ندارد. بلکه تنها و تنها به انگیزه حفظ موجودیت است. این که منافع مردم و حفظ نظام در چه نقطه ای به همسویی استراژیک خواهند رسید، به میزان زیادی به تغییر نگاه حاکمیت به ملت در معنای عام آن بستگی دارد.
انتهای پیام
وليد اينبار مردم خواهان حفظ موجوديت خودشونن
فکر کنم حاکمیت الان باین نتیجه رسیده که لجاجت ودشمنی باجهان چه کمونیسم شرق ویالیبرال غرب هیچ دستاوردی ندارد وافراطیونی مثل کیهان که همه چیزرا بدشمن ربط میداد وامضای برجام را خیانت مطلق میدانست امروز میبیند نتیجه انهمه توهم ودشمنی انزوای بین المللی ‘ دلار۶۰ت ‘ ناامیدی وسرخوردگی مردم هرچند مسولان بخصوص صداوسیما که خوشبختانه یابدبختانه تماشاچی نداره کشور راگل وبلبل وامارقطار پیشرفت ورشداقتصادی بدن دیگر کارگشا نخواهدبود ‘ اکنون فقط بدنبال امصای برجام ورهایی ازمخمصه خودخواسته اند ‘ جنگ اوکراین هم اندک امیدی داشتن برباد داد اگربشه ملت را باامارساختگی فریب داد حتما سرخود کلاه نمیگذارند ‘ تنها راه نجات صلح باجهانه وبس!