عضو شورا مطرح کرد: تخلف مالی بزرگ شهرداری در گزارش تلفیق سال 90
فاطمه بیکپور در مقدمه ی گفتگوی روزنامه ی جهان صنعت با رحمت الله حافظی، عضو اصولگرای شورای شهر نوشت: «رحمتالله حافظی» اصولگرا، عضو شورای شهر تهران و متخصص طب فیزیکی. پیش از اینکه عضو شورای شهر شود، با اظهارات شفاف و صریح ظرف سه سال گذشته در خصوص انواع فساد در شهرداری، مشکلات زیستمحیطی تهران، مشکلات آب و وضعیت قطع درختان، داشته باشد، پزشک بود. در روزهایی که کار خود را در مطب شخصیاش پیگیری میکرد، در دولت نهم دعوت به کار میشود و با لنکرانی وزیر وقت بهداشت کار میکند. در آن دوران که هنوز حاشیههای زیادی ایجاد نشده بود و وضعیت کشور هم به لحاظ اقتصادی بدین صورت نبود، ظرف 48 ماه توانستند 73 بیمارستان در نقاط مختلف کشور احداث کنند پس از آن هم در دولت دهم توسط مرضیه وحیددستجردی دیگر وزیر بهداشت احمدینژاد، اخراج شد. اما اظهارات حافظی شورای شهر در ماههای گذشته از جنس دیگری بود. وقتی در برابر لابیها و سکوت بسیاری از نمایندگان شورا به خصوص نمایندگان اصلاحطلب در پیگیری و برخورد با تخلفات، تکصدا میشود، حرف میزند و هر چه میداند را به رسانهها منتقل میکند. این مشی اوست که خودش هم به آن اذعان میکند. وقتی میبینم نمیتوانم در مورد تخلفی یا اعتراضی به نتیجهای برسم و بقیه آقایان ترجیح میدهند سکوت کنند، همه چیز را به رسانهها اعلام میکنم. این روزها و هفتههای اخیر اما حافظی مرد شماره یک شورای شهر بوده در نوع اظهارات و حمایتهایش از منتقدان. در بیان بیپروای تخلفات و فساد در دستگاههای اجرایی شهرداری. در گفتوگوی پیشرو با «جهان صنعت» از دلایل اظهارات و لابیهای نمایندگان شورای شهر و عدم اتحاد آنها در به سرانجام رسیدن پرسشها و اعتراضها تا اتفاقات اخیر واگذاری املاک و سایر تخلفات این دستگاه عریض و طویل گفت و تاکید کرد مشخص نیست برای دور بعد تصمیمش چه باشد جهت نمایندگی در تهران. آن هم در کمبود واضح نمایندگان صریح که پیگیر حقوق شهروندان باشند.
به عنوان سوال اول چرا رحمتالله حافظی به لحاظ دیدگاهی و تفکری در شورای شهر تنهاست؟
هر فردی برای خود یکسری اصول و مبانی برای تصمیمگیری دارد، براساس آن مبانی هم اتفاقات را تحلیل میکند و از کارشناسان مشورت و در نهایت تصمیم میگیرد. تنها تفاوت بنده با دیگران این است که خط قرمزهایم فرق میکند. اولین خط قرمز بنده اصل نظام است، دوم رهبری است و سوم حقوق مردم. به غیر از اینها دیگر هیچ چیز و حتی هیچ جناح سیاسی را برای خودم به عنوان خط قرمز تلقی نمیکنم، برای همین است که سعی میکنم صحبتهایم مبتنی بر کارشناسی و صریح باشد و شاید گاهی اوقات، برخی جناحهای سیاسی از حرفهایم ناراحت شوند. خیلیها هم به دلیل وابستگی شان به جناحهای سیاسی از یک حدی پا را فراتر نمیگذارند.
چند ماه پیش با آقای حقانی مصاحبه کردم که به خوبی پیگیر مسایل محیطزیست هستند. یک بار از وی پرسیدم که چرا به پروندههای مالی شهرداری مناطق ورود نمیکنند، وی گفت که در شورای شهر برای تحقیق روی چنین پروندههایی نمیتوانیم بیش از 10 امضا جمع کنیم. از شما میپرسم که در شورای شهر چه خبر است که اینچنین سیاسی کاری میشود و تجمیع نظرات و اتحاد وجود ندارد؟ همین طرح تحقیق و تفحص از شهرداری سرانجام به کجا رسید؟ چرا بعضیها امضاهایشان را حتی پس میگیرند؟
بعضی از اعضای شورای شهر خودشان را به دلایل خاص متعهد به همراهی با شهرداری میدانند، پس تعداد کسانی که بخواهند موضوع مهمی را تا پایان پیگیری و قرص و محکم ایستادگی کنند بسیار کم است، در حرف و سخن خیلیها پای کار هستند ولی به مرحله تذکر که برسیم ریزشها شروع میشود، به سوال کردن که برسیم ریزشها دوچندان میشود و در مرحله استیضاح هم که دیگر کسی باقی نمیماند، چون در هر صورت، هرکسی به نوعی با شهرداری همراه بوده است. بعضی از اصولگراها هستند که دفاع از شهرداری را جزو وظیفه ذاتی خود میدانند و انتقاد از شهرداری را باعث تضعیف اصولگرایی و حتی تضعیف نظام! میدانند که البته این هم از هنر آقای قالیباف بوده است که خود را اصولگرا معرفی کرده در حالی که اعتقاد دارم ایشان اصولگرا هم نیست، آقای قالیباف فقط شهردار منتخب شورا در یکی از شهرهای ایران است، وظیفه شهردار هم ارائه خدمات عمومی به مردم است و اگر زمانی تخلفی هم روی دهد باید با متخلف برخورد شود، این هم از هنرهای ایشان است که خود را پشت چنین عناوینی مخفی کرده تا کسی به هسته مرکزی مدیریتش نزدیک نشود و نتواند به او بابت خطاهای عملکردش اعتراض کند، از این نظر باید به او جایزه داد.
آیا مساله اصلی فقط اصولگرایی است یا باندبازی و لابی هم تاثیرگذار است در این حمایتها؟ آیا فقط به خاطر اصولگرایی آقای قالیباف از این همه حمایت برخوردار میشود؟
عرض کرده بودم که عدهای معدود نیز به خاطر برخی مسایل پشت پرده حمایت میکنند، چون تعداد اصولگراها و اصلاحطلبان شورا تقریبا برابر است، به جز عده معدودی.
این وسط اکنون هم متاسفانه اصلاحطلبان بیشتر در زمین آقای قالیباف بازی میکنند تا اصولگراها.
باید ببینیم در این سه سال چه اتفاقاتی افتاده که وی اکثریت اصلاحطلبان را هم با خودش همراه کرده است. برخی همکاران طی شش ماهه اول شورای چهارم، اصلاحطلب بودند و بسیار تندرو، اما پس از شش ماه محافظهکار شدند و بعدها حتی به بنده که به عملکرد شهرداری انتقاد میکردم، خرده میگرفتند. این واقعا جای تعجب دارد که یک عضو اصلاحطلب، در صحن علنی شورا به بنده اعتراض میکند و میگوید تو که به قالیباف رای دادهای چرا انتقاد میکنی؟ درست است که به او رای دادهام ولی وظیفه نمایندگیام هم ایجاب میکند که اشکالات و ایرادات را رصد کرده و به آنها عکسالعمل نشان دهم به آنها میگویم اگر شما به قالیباف رای ندادهاید، آیا در قبال رای مردم هم مسوول نیستید؟ نباید از حقوقشان دفاع کنید؟ این اتفاقات افتاده. سه نفر از اعضای فعلی شورا، از مدیران سابق شهرداری هستند و از اینها انتظار نمیرود دست به انتقاد از رفتارهای غلط شهردار بزنند، دو سه نفر هم از قبل کارهای پیمانکاری و اقتصادی مشترکی را با شهرداری انجام دادهاند این کارها ادامه داشته و ما از آنها هم انتظاری نداریم، تعدادی از دوستان نیز اصولگرای تندرو بوده و کورکورانه دفاع میکنند و یکی دو نفر هم تحت نفوذ خارج شورا هستند، همینطور که به جلو برویم متوجه میشویم فقط چند نفر عضو مستقل پیدا میشود که از این چند نفر هم نمیشود انتظار معجزه داشت، بنده هم وقتی به بن بست برخوردم و دیدم در شورا نمیشود با عدهای معدود، اقدامات موثر در جهت اصلاح زیرساختها انجام داد، تصمیم گرفتم که خطاها و انحرافات را از طریق رسانهها به افکار عمومی منتقل کنم که اتفاقا فکر میکنم بسیار هم تاثیرگذار و محدود کننده بوده است.
پس این ضربالمثل که «یک دست صدا نداره» در اینجا صدق نمیکند و معتقدید تاکنون اقداماتتان تاثیرگذار بوده است؟
بله، یکی از مواردی که میتوانم برایتان مثال بزنم مربوط به بودجه سال 93 است، آن سال بودجه مصوب 15 هزار میلیارد تومان بود که شهرداری به اندازه یک سوم آن، یعنی پنج هزار میلیارد تومان انحراف از بودجه داشت. بهطور معمول، دو یا سه درصد انحراف از بودجه طبیعی است ولی انحراف یک سوم بودجه یعنی پنج هزار میلیارد تومان، به معنای این است که آقای قالیباف کتاب بودجه را در کشوی میزش گذاشته، رفته بودجه را هرطور که دلش خواسته خرج کرده و آخر سال هم که حدود یک سوم بودجه با انحراف و مغایرت مواجه شده، در قالب لایحهای دو فوریتی تقدیم شورا کرده و توانسته آن را با حمایت رییس شورا و عدهای از یارانش در شورا، در قالب اصلاحیه بودجه به تصویب برساند، البته بنده هم آن جلسه را به نشانه اعتراض ترک کردم.
میشود مقداری شفافتر و صریحتر در مورد این انحراف از بودجه توضیح دهید؟
همانند مجلس شورای اسلامی، در شورا هم قبل از شروع هر سال، اعضای شورا تصویب میکنند که شهرداری موظف است چه مقدار بودجه را در کجا خرج کند. در ردیفهای بودجهای که تصویب میشود، جزئیترین هزینههای شهرداری هم مشخص میشود و عملکرد آنها را در انتهای سال باید گزارش دهند که بودجه را آیا در محلهای تعیین شده خرج کردهاند یا خیر. در سال 93، شهرداری از یک سوم ردیف بودجهای که برایش تعیین شد عدول کرد و مصوبات شورا را نادیده گرفته اما به لطف و همراهی آقای چمران و عدهای دیگر، از این تخلف و انحراف شدید چشمپوشی شد، این اتفاق یعنی شورای شهر به جای ایفای نقش سیاستگزاری و برنامهریزی، از رسیدگی به این تخلف وی جلوگیری کرد. البته به دلیل اعتراضها و بازتاب این اتفاقات در رسانهها، انحراف بودجه در سال بعد به حدود هزار میلیارد تومان در مقابل پنج هزار میلیارد تومان در سال 93 رسید که باز هم پیشرفت خوبی است.
حالا با توجه به این فرمایشات جنابعالی، آقای قالیباف اصلا شورای شهر را به عنوان نهاد بالادستیاش قبول دارد؟
در عمل اینطور نیست و شورا به جاده صاف کن یا ماشین امضایی برای شهرداری تبدیل شده است. در این چند سال، آقایان برای قانونی کردن کارهایشان و اینکه مورد مواخذه نهادهای نظارتی قرار نگیرند، از ابزاری به اسم شورا استفاده میکنند. خطای بزرگ شورا در گذشته این بود که اختیارات خود را به شهردار واگذار کرده و شهرداری در حال حاضر در بعضی موارد پشت سرش را هم نگاه نمیکند. بنده در ابتدای تشکیل این دوره شورا به اعضا پیشنهاد دادم که بیاییم تمام اختیاراتی را که در دورههای قبل شورا، به شهرداری تفویض شده را لغو کنیم و 24 ساعت به قالیباف فرصت بدهیم تا موارد و حدود اختیاراتی که لازم دارد را دوباره از شورا درخواست کند تا به رای گذاشته شود و حداقل بدانیم در شوراهای قبلی چه اختیاراتی به وی تفویض شده است اما این طرح متاسفانه با مخالفت اعضا مواجه شد! دو ماه قبل هم مجددا طرحی مبنی بر کم کردن اختیارات شهردار نوشته شد و 22 نفر هم آن را در مرحله اولیه امضا کردند و وقتی بررسی طرح به مراحل پایانی رسید، 11 نفر امضایشان را پس گرفتند.
این سومین دوره مدیریت آقای قالیباف در شهرداری است. آیا راهی هست که شهردار تهران مستقیما توسط مردم و از طریق رایگیری انتخاب شود؟ وی همیشه حامیانی در شورا دارد و توسط آن دوستانش در شورا رای میآورد و حضورش تمدید میشود. آیا کسی تا به حال به این موضوع فکر کرده که شهردار را مردم انتخاب کنند؟ از چه راهی میشود این مطالبه را پیگیری کرد؟
انتخاب شهردار توسط اعضای شورای شهر، در قانون تشکیل شوراها توسط مجلس تصویب شده و براساس آن اقدام میشود که معایب و محاسنی هم دارد. تنها مزیتش این است که از اتلاف وقت و پول و تشکیل دستگاه عریض و طویلی برای جمعآوری رای مردم در شهرهای مختلف جلوگیری میشود، عیب اصلی ماجرا هم این است که همراه کردن 20 یا 30 نفر از اعضای شورا به جای بیش از نیمی از رایدهندگان، برای شهردار بسیار راحتتر است. پس اگر این انتخاب توسط مردم باشد مطمئنا فرد انتخاب شده به خواست و دیدگاه اکثریت جامعه نزدیکتر خواهد بود تا اینکه شهردار پس از لابیهای سیاسی و توسط 21 نفر انتخاب شود، بر این اساس بنده هم با انتخاب مستقیم شهردار توسط مردم موافق هستم چون معتقدم انحراف کمتری در پی دارد ولی اصلاح این رویه باید در مجلس اتفاق بیفتد و آنها میتوانند قانون را تغییر دهند و ما در شورا اختیار تغییر این قانون را نداریم.
از چه زمانی وارد پیگیری فسادها در شهرداری شدید و به چه مسایلی رسیدید؟
ابتدا اشاره کنم که شهرداری نیروهای شریف و زحمتکش و مدیران بسیار توانمند و خبرهای دارد که متاسفانه به حاشیه رانده شدهاند و بسیار ناراضی هستند و در عمل عمدتا با نیروهای وارداتی مدیریت انجام میشود، در مورد فساد در شهرداری هم باید بگویم پس از شش ماه که از دوران نمایندگیام گذشت، متوجه شدم خطاها و انحرافاتی جدی در سیستم شهرداری وجود دارد و شروع به اعتراض و مقابله با این تخلفات کردم. پس از مدتی آقای قالیباف گفتند که شما هرجا تخلفی دیدی به من اطلاع بده تا فرد متخلف را برکنار کنم و از اعتمادشان به بنده گفتند و اینکه آن فرد متخلف را بدون تحقیق و بررسی و با معرفی شما عزل میکنم، این اتفاق حدود یک سال پس از شروع به کار ما در شورا رخ داد. در پاسخ به این موضعگیری، به آقای قالیباف گفتم با این روش مدیریت که نشستهای تا متخلف را به شما معرفی کنند، دیگر نمیتوانی مدعی مدیریت جهادی باشی و مدیریت شما منفعلانه است چون در مدیریت جهادی، باید زیرساختها و شرایطی را فراهم کنی که کسی نتواند تخلفی کند، شما باید ارتباط چهره به چهره مردم و پرسنل را تا جای ممکن قطع کنی و مردم بهطور غیرحضوری از خدمات شهرداری بهرهمند شوند تا بتوانی جلوی فساد سیستم را بگیری که متاسفانه این صحبتها مورد توجه ایشان قرار نگرفت.
نمونهای از این فسادهای سیستمی را میتوانید ذکر کنید؟
مثالی برایتان بزنم، شما برای ساخت بنایی به شهرداری میروید و به شما میگویند حق داری پنج طبقه بسازی و دو میلیارد تومان هم باید عوارض بدهی. شما سوال میکنی که آیا میشود شش طبقه بسازم؟ آیا میشود کمتر از دو میلیارد تومان بدهم؟ با تقاضای شما مخالفت میشود و به خانه میروی. چند ساعت بعد یک نفر با شما تماس میگیرد که شما میتوانید شش طبقه هم بسازی فقط متری 5/1 میلیون تومان از شما میگیریم، این اتفاق عادی و روتین شده است، شما حساب میکنی که اگر متری 5/1 میلیون تومان به این فرد باج بدهی و متری یک میلیون تومان هم هزینه ساخت کنی، هزینه تمام شده میشود هر متر مربع 5/2 میلیون تومان، از سوی دیگر، این ملکتان متری پنج میلیون تومان مشتری دارد، چرا شما این کار را نکنید؟ به این طریق شما وارد دام تخلف و فساد میشوی. از آن طرف هم به شما میگویند که آن 2 میلیارد تومانی که میخواهید بابت عوارض بدهید را برایتان به یک میلیارد تومان کاهش میدهیم فقط شما 500 میلیون تومان به کسی که معرفی میکنیم، بدهید. باز هم اینجا 500 میلیون تومان کمتر از جیبتان میرود و به نفعتان میشود. این اتفاقات هر روز در این شهر در حال تکرار است. آیا نمیشود سیستمی مبتنی بر اتوماسیون طراحی کرد که شما برای ساخت بنا وارد سایتی شوید و شماره ثبتی ملکتان را وارد کنید و این سامانه براساس طرح تفصیلی و طرح جامع شهر تهران به شما بگوید که اجازه ساخت چند طبقه را دارید؟ سیستم بگوید که چند طبقه بسازید و چقدر عوارض دهید و شماره حساب بانکی هم برای واریز عوارض به شما معرفی کند. شما هم بعد از واریز عوارض، از سیستم مجوز شروع ساخت را دریافت کنید، آیا نمیشود این کار را عملیاتی کرد؟ حتما میشود ولی چون با این کار منافع برخی به خطر میافتد، اجازه انجام این کار را نمیدهند. برای مبارزه با فساد، ابتدا باید این گام را برداشت و راههای تخلف و فساد از این طریق را بست. بنده به عنوان عضوی از شورا، در محل کارم هیچگونه دسترسی به اطلاعات لازم جهت آگاهی از روند کارهای شهرداری ندارم، در حالی که همه اعضای شورا باید بتوانند تمام خرج و دخل شهرداری که توسط شورا مصوب شده را به لحظه و روی مانیتور رصد کنند، بدانیم که مثلا اگر در حوزه خدمات شهری هفت هزار میلیاردتومان بودجه مصوب شده و جزییات چگونگی مصرفش هم ابلاغ شده، آیا این بودجه طی سال به درستی هزینه میشود یا خیر؟ با آگاهی از تخلفات و انحرافات احتمالی و طی سال است که میتوانیم رصد کنیم، تذکر دهیم و با متخلفان برخورد کنیم یا اگر مشکلی در اجرا داشتند به آنان کمک کنیم.
آیا شما خودتان تا به حال پیشنهاد رانت یا دریافت رشوه داشتهاید؟
بهطور رسمی نخیر، اما بعضیها بودهاند که آمدند پیش بنده و گفتند که اگر در قسمتهای مختلف شهرداری هر کاری خودتان یا دوستانتان داشتید با ما در میان بگذارید تا برایتان حل کنیم، خوشبختانه خودشان فهمیدهاند که حافظی اهل معامله نیست.
آیا مطلع هستید میزان واقعی حقوق آقای قالیباف چقدر است؟
خودشان فرمودند هفت میلیون تومان.
چندی قبل از افشای فیشهای حقوقی از یک عضو شورا میزان حقوق آقای قالیباف را سوال کردم که گفتند حداقل 10 میلیون تومان، ولی بعد از ماجرای فیش حقوقی خود قالیباف گفت ماهی هفت میلیون تومان حقوق میگیرد و شما به عنوان عضو شورا و شواهد و مدارکی که دارید، میزان حقوقشان را چقدر تخمین میزنید؟
اینکه روی کاغذ حقوقشان چقدر است همان مبلغی است که اعلام کردند و در کتاب بودجه هم مصوب شده اما به جز حقوق، حسب شنیدهها حق فنی جداگانهای هم دریافت میکنند که از رقمش اطلاعی ندارم و باید رییس شورا از آن با خبر باشد.
به بحث واگذاری املاک توسط شهردای برسیم. میدانیم که یاشار سلطانی به دلیل افشای این اتفاقات در زندان است. 200 میلیون تومان وثیقه که خودش نداشته را معماران و دوستانش تهیه کردهاند ولی با تفهمیم اتهام جدیدی هنوز در باز داشت است. با آقای سرخو که گفتوگو کردم، گفتند از این اسناد بازرسی 130 نفر مطلع بودند پس این اسناد اصلا محرمانه هم نبوده و سازمان بازرسی هم گفته که ما این اسناد را به شهرداری تحویل دادیم و مسوولیت انتشارش بر عهده شهرداری است. براساس این اظهارات یاشار سلطانی نباید جرمی مرتکب شده باشد. چه اتقاقاتی در شهرداری افتاد؟ لیستی بیرون آمد شامل بیش از 100 نفر از سازمانها و تعاونیهای مختلف که از این واگذاریها بهره برده بودند. جریان این واگذاریها چه بود؟ چرا اکنون بعد از چند سال ماجرا مطرح شده و آیا رسیدگی به این تخلفات آغاز شده است؟
این ماجرا و ارقامی که اعلام شده نسبت به اتفاقات دیگری که در شهرداری رخ داده بسیار ناچیز است! معتقدم که آقایان این موج را راه انداختهاند تا مسایل دیگر مخفی شود. این رویه را در دولت گذشته نیز شاهد بودیم که هر چند ماه یک بار رییس دولت مسالهای را مطرح میکرد تا اذهان را به سمت موضوعی نهچندان مهم متمرکز کند و تمرکز از روی مسایل مهم برداشته شود. در این مورد هم عدد و رقمهای افشاشده بسیار ناچیز است. شما بروید ببینید که در تغییر کاربریها و مشارکتها چه اتفاقاتی میافتد که این ارقام در مقابلش بسیار ناچیز است. برداشتم این است که افشا شدن این لیست برای دور کردن اذهان عمومی از موضوعات بزرگتر و مهمتر است. معتقدم که پاشنه آشیل شهرداری، گزارش تلفیق صورتهای مالی سال 90 است، روی این موضوع باید تمرکز شود. البته در مورد موضوع واگذاری املاک هم معتقدم بیعدالتی رخ داده و حیف و میل اموال عمومی به نفع برخی افراد خاص در خارج شهرداری و مدیران ارشد شهرداری صورت گرفته و باید بخشی از مقررات داخلی شورا هم اصلاح شود تا در آینده چنین اتفاقاتی تکرار نشود. توجه رسانهها را به گزارش تلفیق صورتهای مالی سال 90 جلب میکنم. بند به بند آن گزارش پر از انحراف و تخلف است. در بعضی از بندهای این گزارش اصلا نیازی به کارشناسی و دادگاه ندارد و بهطور واضح جرم و تخلف اتفاق افتاده، اینها را باید پیگیری کرد. در دومین دوره شورای شهر تهران، مصوبهای بوده برای واگذاری امکانات رفاهی به کارکنان که ریشه انحراف از آنجاست، در آن مصوبه آمده که آییننامه اجرایی چگونگی واگذاری املاک، توسط شهرداری تنظیم و ارائه خواهد شد. به استناد این مصوبه، شهردار برای خودش حق اعطای تخفیف تا 50 درصد را قائل شده است، اینجا شروع انحراف است. یک مشکل دیگر هم این بوده که کارشناس رسمی دادگستری برای قیمتگذاری املاک از بین پرسنل خودشان یا افراد خاص انتخاب شده و قیمت کارشناسی نیز تا 50 درصد کمتر از قیمت واقعی املاک تعیین شده، مثلا یک واحد 1 میلیارد تومانی را 500 میلیون تومان قیمتگذاری کردهاند، بعد همان 500 میلیون تومان هم شامل 50 درصد تخفیف آقای قالیباف شده و واحد 1 میلیارد تومانی به مبلغ 250 میلیون تومان واگذار شده آن هم به شکلی که 50 میلیون تومان آن را نقد گرفتهاند و مابقی به صورت اقساط، این نمونهای از مواردی است که اتفاق افتاده. آقای قالیباف مدعی است که برای وی کارگر و کارمند و مدیر و عضو شورا فرقی ندارد ولی در عمل این طور نیست، وقتی چهار نفر از معاونان شما با هم شرکت تعاونی تشکیل میدهند و به راحتی ملکی را در اختیارشان قرار میدهید ولی وقتی 2050 کارگر زحمتکش واحد پسماند و موتوری شهرداری تعاونی تشکیل میدهند و مدیران شما با عنوان هیات مدیره، به آنها اجحاف کرده و به نفع خودشان عمل میکنند چه توجیه و دفاعی دارید؟ طبق مصوبه شورا برای شرکتهای تعاونی در هر سال در بخشی از عوارض تخفیف منظور میشود که این تخفیف در سال جاری، به ازای هر عضو تعاونی 30 میلیون تومان بوده، از سوی دیگر، در این تعاونی، پیمانکار از طرف شهرداری معرفی میشود، هیات مدیره تعاونی بابت ساخت هر متر مربع پروژه مبلغ 750 هزارتومان با پیمانکار قرارداد میبندد ولی قراردادی که با کارگران، یعنی اعضای تعاونی بسته میشود، برای هر متر مربع یک میلیون و پانصدهزار تومان است یعنی دوبرابر قیمت واقعی! با اعضای تعاونی هم به صورت مشارکتی! قرارداد بستهاند تا اگر یک روز هم پرداخت اقساط آنان به تعویق افتاد، بتوانند قرارداد را به صورت یکجانبه لغو کنند و نیاز به طرح در مجمع تعاونی و تصویب آن نباشد.
برای کارگری که ماهانه حداکثر یک و نیم میلیون تومان حقوق میگیرد، قسط میگذارند که هر سه ماه 25 میلیون تومان پرداخت کند! قسط اول را با پول طلای همسر و این طرف و آن طرف جور میکند ولی اقساط بعدی را نمیتواند پرداخت کند. در قرارداد هم از کارگران اقرار میگیرند که اعضای تعاونی حق هیچ اعتراضی به عملکرد گذشته، حال و آینده هیاتمدیره را ندارند. کارگر را فرا میخوانند و میگویند تاکنون 25 میلیون تومان پرداخت کردهای و اقساط بعدی را پرداخت نکردهای، این 25 میلیونت را بگیر و سهامت را 80 میلیون تومان از تو میخریم، کارگر هم خوشحال و راضی از این مبلغ، به تسویه حساب تن در میدهد. همه تخفیفهایی که به نام کارگران گرفته شده و واحدهای تجاری و 900 واحد مازاد مسکونی که در پروژه پیشبینی شده به چه کسی میرسد؟ این است تساوی کارگر و مدیر نزد آقای قالیباف؟ اگر پیمانکار و کارگر و مدیر نزد شهردار یکسان بودند، کارگران شرکت اتوبوسرانی طی سال گذشته سه بار جلوی شورا تجمع نمیکردند و به شما ناسزا نمیگفتند. در تهران 22 منطقه داریم ولی به گفته خودتان 114 تعاونی دارید! این تعاونیها متعلق به چه کسانی است؟ برای کارکنان شورای شهر تعاونی تشکیل دادهاند، مگر تعاونیهای مسکن، مختص پرسنل اعم از کارگران و کارمندان نیست؟ چرا کسانی از خارج مجموعه کارکنان شورا آمدند و عضو شدند و ملک گرفتند؟ طبق ضوابط، هر عضو باید حداقل پنج سال سابقه کار داشته باشد، چگونه عدهای در بدو ورود به شهرداری با کمتر از پنج سال سابقه فعالیت ملک گرفتهاند؟ تعاونی مسکن دوره سوم شورا 200 نفر عضو داشته که 50 نفرشان از تیمهای باشگاهی و خارج از مجموعه شورا بودهاند. چرا؟ چه کسی اینها را معرفی کرده؟ به بقیه اعضا هم گفتهاند که اگر میخواهید مشمول 50 درصد تخفیف شهردار شوید باید 50 سهمیه به خارج از شورا بدهید، اینها مستند و انکارناپذیر است، ریشه این انحرافات در شوراست. شهردار میگوید من به استناد قانون این کارها را کردهام. البته این اقدامات با مقررات تصویب شده در شورای شهر منطبق است، اما این مصوبات خارج از چارچوبهای قانونی است، حتی اگر توسط فرمانداری هم تایید شده باشد، شورا خطا کرده و ابزار تصمیمگیری که وظیفه خودش بود را به مجری داده که نهایتا این انحرافات حاصل شده است. هشدار میدهیم و انتظار داریم دستگاههای نظارتی مثل دادستانی و بازرسی کل کشور که به این مساله ورود کردهاند خروجی عین واقعیت را ارائه دهند تا اعتماد عمومی بازسازی شود.
در مورد انتشار گزارش واگذاری املاک معتقدم اگر اتهام یاشار سلطانی صرفا انتشار مکاتبه سازمان بازرسی باشد، ظلمی به ایشان شده که هنوز هم ادامه دارد، انتظار چنین برخوردی را از قوه قضاییه نداشتیم، این رفتار دور از شان قوهقضاییه است مگر اینکه مسایل دیگری مطرح باشد، که در این صورت لازم است اطلاعرسانی کامل به افکار عمومی انجام شود. برخورد با تخلف و انحراف مسوولان باید بسیار جدی و به دور از اغماض باشد، اگر شما با مدیر متخلفی برخورد کنید، مثل واکسیناسیون، سطح ایمنی نظام اداری را افزایش دادهاید و دیگر مدیران و مسوولان جرات نمیکنند که تخلف کنند، نباید خبرنگارانی که به وظیفه شان عمل میکنند را بازداشت کنید، آئینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آئینه شکستن خطاست.
پس در واقع شما معتقدید افشای داستان واگذاری املاک برای سرپوش گذاشتن روی تخلفی بزرگتر از سوی شهرداری است؟
بله، برای اینکه سرنوشت گزارش حسابرس و صورتهای مالی تلفیقی سنواتی که در دستور شورا واقع شده، به سرنوشت گزارشهای مشابه در سالهای قبل دچار نشود، مجبور به ارجاع مستندات به سازمان بازرسی کل کشور شدم و موضوع را رسانهای کردم. حسابرس وظیفهاش این است که عملکرد بودجه تعریف شده برای شهرداری را با هزینهکردها تطبیق دهد و ببیند که آیا بودجه در جای خودش خرج شده یا نه، سپس با توجه به محتوای گزارشی که تهیه کرده به عملیات آن مجموعه رتبه میدهد که آیا حسابرسی این مجموعه مقبول است یا مشروط یا مردود یا غیرقابل اظهارنظر اگر تمام خرج کردها و هزینهها براساس ردیف بودجه باشد که حسابرسی مقبول میشود، اگر بعضی جاها خطا و انحراف وجود داشته باشد مشروط میشود، وقتی که در اسناد ارائه شده به حسابرس، میزان انحراف از بودجه بسیار زیاد باشد جمع بندی حسابرسی مردود میشود و وقتی هم که شما اطلاعات، مدارک و مستندات مورد نیاز برای حسابرسی را در اختیار حسابرس نگذارید، جمع بندی حسابرسی غیرقابل اظهار نظر میشود که این وضعیت از مردود هم بدتر است. گزارش صورتهای مالی تلفیقی سال 89 مشروط بوده و گزارش حسابرسی تلفیقی صورتهای مالی سال 90 غیرقابل اظهار نظر! یعنی اطلاعات را در اختیار حسابرس قرار ندادهاند، چون میدانستند در صورت ارائه اطلاعات با سوالات بیشماری مواجه میشوند و پاسخ به این سوالات مقدور نبوده و برایشان مشکل ساز میشود، از سوی دیگر مدعی شفافیت مالی در شهرداری هم هستند!
در اکثر بندهای گزارش صورتهای مالی تلفیقی سال 90 عدم ارائه مستندات لازم از طرف شهرداری مطرح است و از سوی دیگر گزارش تلفیق سال 90 با پنج سال تاخیر در دستور کار شورا قرار گرفته که با این تاخیر، نتیجه مورد انتظار را نخواهد داشت، چون بسیاری از مدیران و روسای ادارات و مناطق شهرداریها تغییر کرده و الان در منصبشان نیستند که پاسخگو باشند. در دورههای قبل شورا، در یک جلسه گزارش حسابرسی 40 شرکت و سازمان مطرح میشد و آقای چمران در انتها خطاب به قالیباف مینوشتند که به این انحرافات و اشکالات رسیدگی کنید، همین. در سال جاری نیز قصد داشتند به همان روش سنواتی اقدام کنند که اعتراض کردیم و خواستیم گزارش حسابرس بهطور کامل قرائت شود و جلسات خاصی در روزهای دوشنبه به این امر اختصاص یافت و در نهایت نیز خواسته شد که تخلفات به مراجع صالحه ارجاع شود که رییس شورا ترجیح دادند متخلفان توسط شهرداری! به دادگاه معرفی شوند که اعتراض کردیم که ایشان خودشان متخلف محسوب میشود و نمیتوانید از متخلف بخواهید با تخلف برخورد کند ولی به اعتراضمان توجهی نشد، برای همین بنده نامهای را برای اولین بار در تاریخ شورا همراه با گزارش تخلفات به بازرسی دفتر مقام معظم رهبری و سازمان بازرسی کل کشور ارسال کردم تا آن نهادها پیگیر این تخلفات باشند.
از کمیسیون تحت نظرتان بگویید. از عملکرد این چند سال چه نمرهای به خود میدهید؟
کمسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری را با سختی و با وجود مخالفتهای شدید راهاندازی کردم و با عنایت اعضای کمیسیون، ریاست آن را برعهده دارم، موضوعات بسیار مهم و مفیدی را در این کمیسیون پیگیری کردیم. گفتیم سلامت مردم باید در اولویت باشد و پروژههایتان سلامتمحور باشد نه اینکه تونل توحید را بسازید، وقتی موتورسوار به داخلش برود به خاطر تراکم گازهای سمی بیهوش شده و به در و دیوار بخورد و کشته شود، بحث آلودگی هوا را دنبال کردیم و همینطور مساله آب شرب تهران را که در برخی مناطق حاوی نیترات بیشتر از استاندارد بود و خیلیها ناجوانمردانه آن را تکذیب میکردند، نیترات موجود در آب باید کمتر از 40 باشد ولی تابستان 93 در برخی نمونهها در جنوب تهران به 128 هم میرسید تا اینکه پس از اعتراضهایم، وزیر بهداشت در اولین جلسه دولت در سال 94 هشدار داده و اعلام کرد در مقابل بالا بودن نیترات سکوت نخواهد کرد که به دنبال آن، خط لوله ماملو از شمال شرق به تهران وارد و از حاشیه شرقی به سمت جنوب کشیده شد و مشکل نیترات آب حل شد. مساله معادن شن و ماسه منطقه 18 را پیگیری کردیم که با وجود صادر شدن حکم پلمب آن، در حال فعالیت بود همچنین کارخانه ایرفو نیز با وجود صدور حکم پلمب، فعال بود که فعالیت هر دوی اینها متوقف شد، نیروگاه برق بعثت در دل شهر تهران، سالها از سوخت مازوت استفاده میکرد که با پیگیریهای به عمل آمده، مازوت حذف و به گاز تبدیل شد، در حال حاضر نیز موضوع تضمین سلامت و کیفیت نان از مزرعه تا سفره در دستور کار قرار دارد.
مساله دیگر قطع پیدرپی درختان در شهر تهران است، با این وضعیتی که هر از چند گاهی شاهد هستیم چیزی از تهران باقی نخواهد ماند. چه اقدام درخوری برای جلوگیری از این روند انجام دادید؟
با وجود تذکرات مکرر مقام معظم رهبری طی چند سال گذشته، ما هم گفتیم ولی گوش شنوایی در مدیریت شهری برای این موضوع وجود ندارد، در دو دهه گذشته، شورا و شهرداری بهطور مشترک باغات و شهرسازی در تهران را نابود کردهاند، شما به غرب میدان آزادی و شهرک فرهنگیان سری بزنید. محلهای که 50 سال پیش ساخته شده و همه چیزش روی منطق ساخته شده است و فاصله ساختمانها و فضای سبز به ساکنین آرامش میدهد. اما شهرسازی که در سایر مناطق تهران میبینید براساس کدام الگوست؟ این شهرسازی است؟ آقای چمران، شما که مدعی مدیریت معماری و شهرسازی هستید و آن را تدریس میکنید آیا میتوانید یک منطقه را به عنوان نمونه یا پایلوت نشان دهید که قابل ارائه به عنوان الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی برای دنیا باشد؟ صدها هکتار باغ در شهر تهران را با مصوبه برج باغها از بین بردند و به آن افتخار میکنند که از بهترین مصوبات شورای شهر بوده است! خوب است که آقایان دائم به سفرهای خارجی میروند و دنیا را میبینند، بعد هم منت بر سر مردم میگذارند که ما با مدیریت جهادی شهر را اداره میکنیم، البته منکر کارهایی که شده نمیشویم ولی آنچه حق مردم بود را بجا نیاوردهاند و به مردم خیلی بدهکارند.
آیا برای سال آینده کاندیدای شورا میشوید و آیا معتقدید ادامه نمایندگی شما میتواند کمک بهتر و بیشتری به بهبود اوضاع شهر کند؟
اخیرا درخواست بازنشستگیام را به دانشگاه تقدیم کردهام و مورد موافقت هم قرار گرفته و به زودی حکم بازنشستگی هم صادر میشود، تصمیم دارم به طبابت و کار تخصصیام در بخشخصوصی ادامه دهم، یکی از دلایلی که باعث شده حافظی با صراحت صحبت کند و وامدار کسی یا جناحی نباشد این بود که وابستگی مالی ندارد و خدا را شاکرم که به داشتههایم همیشه قانع بودهام و طی این 30 سال هم هر وقت احساس کردم، میتوانم منشا خدمت باشم کوتاهی نکردم، چه در وزارت بهداشت و چه در سازمان تامین اجتماعی که نهایتا با لابیهای دکتر وحید دستجردی وزیر وقت بهداشت و با هدف جلوگیری از اجرای طرح پزشک امین در سازمان تامین اجتماعی، بنده توسط احمدی نژاد از مجموعه تامین اجتماعی حذف شدم، با این وجود از اقداماتی که طی آن سالها انجام شد و حاصل همراهی همکاران خوبم در این دو مجموعه بود خرسندم و خدا را شاکرم، در مورد حضور در انتخابات آتی شورای شهر، هنوز تصمیم نگرفته ام ولی امیدوارم افراد شایستهتری این مسوولیت را بر عهده بگیرند.
انتهای پیام