خرید تور نوروزی

لیلی گلستان: بعضی ناشران شعور فهمیدن کتاب را ندارند

«امیر حسین ناظری کنزق»، انصاف نیوز: امسال سومین سال فراخوان «احمد مسجد جامعی» برای کتابگردی است. این فراخوان برای پنجشنبه‌ی آخر هفته‌ی کتاب است که عموم مردم و مسوولین به کتاب فروشی‌ها رفته و کتاب بخرند. به همین بهانه ما نیز به کتاب فروشی نشر مرکز رفتیم تا دیداری با اهالی کتاب داشته باشیم. نویسندگان و مترجمان مطرحی چون بابک احمدی، فریبا وفی، لیلی گلستان، مصطفی مستور، حسن افشار و… امروز به دیدار مردم در این نشر آمده بودند. گپ و گفت کوتاهی به همین بهانه با لیلی گلستان مترجم با سابقه‌ی کشورمان داشتیم.

انصاف نیوز: خانم گلستان با عرض سلام و خسته نباشید. به نظرتون برنامه‌هایی مثل این کتابگردی چقدر میتونه در بالا بردن سرانه مطالعه در کشور مفید باشه؟

لیلی گلستان: اینکه سالی یک بار همچین اتفاقی بیوفتد، خوب قطعاً کافی نیست اما این میتونه شروعی باشه برای یک برنامه جدی‌تر برای بالا بردن سرانه مطالعه؛ اینکه سالی یک بار همچین فراخوانی باشد کار قشنگی است اما تأثیر در کتابخوانی افراد ندارد.

این برنامه جدی‌تری که می‌فرمایید به چه صورتی میتونه باشه؟

یک زیرساخت کتایخوانی باید درست بشه و آموزش و پرورش درس کتابخوانی باید در مدارس ایجاد کنه و باید از دبستان هم شروع بشه. یعنی کتابخوانی بشود یک اجبار مانند تاریخ و جغرافیا، ولی در انتخاب محتوا هم باید جمعی از ادیبان با سابقه این طرح درس رو تهیه کنند. دانش آموزان باید کتاب بخوانند، کتاب را تحلیل کنند. عقیده خودشان را در رابطه با کتاب بگویند. این اتفاقی است که بسیار لازم است در دوره ابتدایی به آن توجه کنیم.

خانم گلستان برنامه‌ای که شما فرمودید برای کودکان و نسل آینده بود. برای جوانان چه برنامه‌ای پیشنهاد می‌دهید؟

با جوانانی که اینجور بزرگ شدند که کار خاصی نمی‌شود کرد. یک بخشی البته هم مربوط می‌شود به کتاب‌هایی که چاپ می‌شود که تقریباً نصف آن‌ها زدند و اعتماد جوانان را از بین می‌برند. شما تصور کنید کتابی می‌خواهید بخوانید که می دانید کلی سانسور در آن است، خب جوان کراهت داره از خریدن این کتاب. بنده خودم که اینجور هستم.

به نکته جالبی اشاره کردید. در حال حاضر فروش کتاب‌های ترجمه بسیار بالاتر از کتاب‌های داخلی هست و خیلی‌ها معتقدند این سانسورها باعث این موضوع شده و فرهنگ ما ضربه داره در اینجا ضربه می خوره، نظر شما چیست؟

آسیب زده، بدجوری هم زده، تیشه به ریشه زده. مشکل ما این است که ممیزی‌های ما هم قانون خاصی ندارد و سلیقه‌ایست. من تعداد زیادی از کتاب‌هایم را گفتند غیر ممکنه که چاپ بشه اما اون آقا عوض شد یک آقای دیگه‌ای آمد و همه کتاب‌ها چاپ شد. پس این سلیقه‌ای هست دیگه. باید قوانینی ساده و روشن باشد که نویسنده و مترجم تکلیف خود را بداند.

یک بخشی همونطوری که گفتید قوانین ناقص ما هست، اما بخش دیگه‌ای که وجود داره کتاب‌های زردی که هر هفته و هر روز توسط ناشرانی که تو این چند ساله ناگهانی رشد کردند و به وجود آمدند. به نطرتون این کتاب‌ها چقدر تأثیر داشتند؟

این اشکالی نداره که تعداد ناشرها زیاد باشد، مشکل آنجاست که صاحب انتشارات چقدر سواد فهم کتاب را دارد. ندارند. عده‌ای گمان می‌کنند اگر انتشاراتی بزنند یک شبه پولدار می‌شوند و این آفت این جریان است. بعضی از ناشران اصلاً شعور کتاب ندارند. این مشکل آفرین است.

راجع به ترجمه هم بگید اوضاع ترجمه این روزها چطوره؟

این روزها ترجمه افتضاح هم زیاد شده، من خودم خیلی از کتاب‌ها را چند صفحه می‌خونم و بعد کنار می‌گذارم و تمام این‌ها باعث لطمه به کتاب و کتابخوانی میشه.

به عنوان کلام آخر چیزی هست که بفرمایید؟

من هر جوانی رو می‌بینم توصیه به کتاب خوانی می‌کنم. شما هم همین کار را بکنید.

4374

4373

4372

عكاس : مهلا زمانی

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا