ضرورت سیاسیبازی در پلاسکو
«صادق روحانی»، روزنامهنگار در یادداشتی درباره ی حواشی حادثه ی ساختمان پلاسکو در روزنامه ی شهروند نوشت:
یکی از برچسبهای معمول در فضای عمومی جامعه این جمله است: «دارد مسائل را سیاسی و جناحی میکند.» معمولا هم زمانی به کار میرود که یک مسئول در قبال انتقادهایی که از او میشود پاسخی ندارد و برای آنکه از جواب دادن طفره برود، میگوید منتقد من مسائل را سیاسی میکند یا اصطلاحا سیاسیبازی میکند.
پشت هر انگ یا برچسبی مفهوم یا پیشفرضهایی وجود دارد که سرجمع آن پیشفرض و یک قضاوت ارزشی منفی نتیجهاش انگ میشود؛ بهعنوان مثال وقتی به کسی میگوییم «سیاسیبازی میکند» در حقیقت میگوییم که او منافع حزبی و جناحیاش را بر خیر عمومی ترجیح میدهد و حالا نسبت به این یک قضاوت ارزشی میکنیم.
اما یک نکته مهم در این میان است. تا چه اندازه این پیشفرضهای ما درست است؟ برداشت و درک ما نسبت به این پیشفرضها تا چه اندازه بر واقعیت منطبق است؟ در همین انگ «سیاسیبازی»، پیشفرض این است که منافع حزبی و جناحی بر منافع و خیر عمومی رجحان داده میشود. آیا تعریفی از خیر عمومی داریم؟ بسته به مورد خیر عمومی تغییر میکند؛ مثلا در حادثه پلاسکو خیر عمومی رسیدگی به بحران و کاهش آسیبهای ناشی از آن است. حالا اگر خیر عمومیتری را در نظر بگیریم و آن جلوگیری از تکرار اتفاقات مشابه باشد، به این سوال میرسیم: چه کسی و چه عواملی مقصر اصلی این حادثه هستند؟ پاسخ به این سوال به معنی جلوگیری از حوادث مشابه در آینده است و اینجاست که آن مسئولانی که نمیتوانند پاسخ مشخصی بدهند، انگ میزنند که پرسشگران «سیاسیبازی» میکنند.
بحث درباره خیر عمومی یا پیشفرض هر مسأله تنها یک روی سکه است. روی دیگر آن این است که واقعا سیاسیبازی و برخورد جناحی تا چه اندازه مذموم است؟ برای پاسخ به این سوال باید اساس سیاست حزبی و جناحی، یعنی دموکراسی را مورد بررسی قرار دهیم. در دموکراسیهای رقابتی نگاه احزاب و جناحها معطوف به دستیابی یا حفظ قدرت سیاسی است و در این مسیر در یک رقابت دایمی با سایر احزاب و جناحها هستند. افرادی که در هر دوره در قدرت نیستند، سعی میکنند رقیبان در قدرت خود را از هر منظری به باد انتقاد بگیرند و در این راه حتی گاهی به بیاخلاقی هم کشیده میشوند. نمونهاش را در جریان انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا مشاهده کردیم که این انتقادها به حوزه خصوصی افراد نیز کشیده شد. این انتقادکردنها شاید در برخی موارد اخلاق را زیر پا بگذارد اما یک نتیجه مثبت دارد و آن نظارت دایمی درونی و بیرونی است.
نظارت درونی به این معنی است که هر حزب و تشکلی برای بقای در قدرت سعی میکند مدام سیاستها و عملکردهایش را مورد نظارت و ارزیابی قرار دهد تا خطایی سر نزند. نظارت بیرونی هم آن است که در هر رویداد مثبت یا منفی همواره عدهای هستند نقاط ضعف آن را در جامعه منعکس کنند. این نظارت همیشگی درونی و بیرونی در مجموع به خیر عمومی میانجامد. یعنی صاحبان قدرت و مسئولیت همواره به دنبال بهبود اوضاع خواهند بود تا بتوانند مدت بیشتری در قدرت و مسئولیت بمانند.
در حادثه پلاسکو، عدهای به دنبال استعفای محمدباقر قالیباف بودند، چرا که شهرداری را مقصر اصلی چنین حادثه دردناکی میدانستند. مسئولان شهرداری معتقدند کسانی که به دنبال استعفای شهردار هستند «سیاسیبازی» میکنند. حالا اگر شهردار مجبور به کنارهگیری شود، نتیجهاش این است که شهردار آینده تهران مجبور است برای حفظ منصبی که به دست آورده ایمنسازی ساختمانهای پایتخت را مورد توجه قرار دهد، بنابراین حتی اگر تقاضای استعفای شهردار، سیاسیبازی هم باشد، نمیتوان گفت ضرورت ندارد و یک خواست عمومی نیست.
انتهای پیام