کاوه مدنی: گفتند فعالان محیطزیستی با دوربین تلهای فعالیتهای موشکی را رصد میکردند!
غزل حضرتی نوشت: «پس از آزادی فعالان محیطزیستی روزنامه اعتماد با کاوه مدنی گفتوگو کرده است. کاوه مدنی گفت: حوزه محیطزیست هم باید تنبیه امنیتی میشد، اگر نگاه کنید به رفتارهای نهادهای امنیتی میبینید هر حوزهای که فعالیت سازمانهای مردمنهاد را داریم، این اتفاق افتاده. حوزه کاریاش و موضوعش فرقی نمیکند. در هر حوزهای باید زهرچشمی گرفته میشد. در این حوزه قرعه به نام این افراد و من افتاد.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
اما حوزه محیطزیست هم باید تنبیه امنیتی میشد، اگر نگاه کنید به رفتارهای نهادهای امنیتی میبینید هر حوزهای که فعالیت سازمانهای مردمنهاد را داریم، این اتفاق افتاده. حوزه کاریاش و موضوعش فرقی نمیکند. در هر حوزهای باید زهرچشمی گرفته میشد. در این حوزه قرعه به نام این افراد و من افتاد.
این بچهها هیچ وقت نه گلهای کردند، نه غری زدند، نه به حکومت تاختند، نه به سازمان محیطزیست انتقاد کردند. داشتند کارشان را میکردند، دست به کار بودند، در طبیعت داشتند کارشان را میکردند، اما اینها هم در امان نبودند.
حتی حرفهایی که از زبان مسوولان گفته میشد و به انگلیسی ترجمه میشد و در رسانهها منتشر میشد؛ اینکه این بچهها با دوربینهای تلهای فعالیت موشکی را رصد میکردند، خندهدار است، یا اینکه با نمونهبرداری از مارمولک توانسته بودند فعالیت رادیواکتیو را رصد کنند. خیلی از این حرفها به خاطر تخیلی بودن و خندهدار بودنشان باعث آبروریزی بودند، آن هم برای ایرانی که در منطقه در زمینه هوشیاری محیطزیستی یک سر و گردن بالاتر از کشورهای دیگر است.
21 بهمن یک خبرنگار خبر فوت آقای سیدامامی را به ما داد و 22 بهمن خبر فوت ایشان و دستگیری من توسط یک نماینده مجلس علنی شد. دهم فروردین، موقعی که عکسهایی که از ایمیل من برداشته بودند را پخش کردند، دیگر فهمیدم برای این گروه هیچ چیز جز حذف و دستگیری من مهم نیست و در این راه به هر روش غیر اخلاقی و غیرقانونی متوسل میشوند .
داستانش این بود 10 فروردین، من سفر دیپلماتیک در تایلند بودم، جلسهای برایم در تایلند روی گرد و غبار پیش آمد، بلیتم را عوض کردم پرواز دوم به جای بانکوک – تهران میرفت بانکوک – استانبول- تهران. در استانبول دیدم عکسهای ایمیل من را منتشر کردهاند. فهمیدم تمام است و دیگر سوار پرواز تهران نشدم. اعلام شده بود من در مالزی مشغول عیش و نوش و بزم بودم در حالی که من تایلند درگیر تلاش برای حل مشکلات گرد و غبار بودم.
اگر به تهران آمده بودم، نمیدانم چه میشد. در خوشبینانهترین حالت، شاید امروز آزاد میشدم. با آنهمه دروغی که درباره اهداف من و تابعیت مضاعف من گفته بودند (با اینکه من تا امروز هم فقط تابعیت ایرانی دارم)، نمیدانم چه بر سرم میآوردند.»
خوبه الان دیگه وقتشه ، با این مسئولان جديد هر چه جاسوس و وطن فروش است یا برمیگردد یا از پس پرده بیرون می آیند و طلبکار هم می شوند.