خرید تور نوروزی

قالیباف: سند دارم نتوانم ثابت کنم شلاق بزنید

این روزها که محمدباقر قالیباف یکی از دو گزینه ی اصلی شهرداری آینده است؛ انصاف نیوز متن کامل سخنرانی پاییز 87 وی را منتشر می کند؛ سخنانی در جمع حامیان کاندیداتوری در مشهد که فایل صوتی به همراه متن خلاصه یا بریده بریده شده ی آن به تدریج تا تابستان 88 بر روی سایت ها و وبلاگ های حتی نزدیک به حامیان او قرار گرفته بود. مرور این سخنرانی می تواند به انتخاب اعضای شورای اسلامی شهر تهران کمک کند؛ به ویژه ادبیات سیاسی رادیکال، اتهام پراکنی های حتی غیراخلاقی و اتهاماتی به بسیاری از مسوولان از جمله اتهامات فساد اقتصادی؛ که تا امروز هم ثابت نشده و آقای قالیباف نیز هیچ کدام از اسنادی که در آن سخنرانی مدعی آن بوده را منتشر نکرده است.

به گزارش انصاف نیوز، قالیباف در این سخنرانی تلاش می کند اینگونه القا کند که حضور رییس دفتر رهبری در معارفه ی وی به عنوان شهرداری معنای خاصی داشته در حالی که «شما فکر می کنید مثلا من اتفاقی رفتم تو شهرداری. همه شورای شهر که با من مخالف بودند، شورای شهری که دست آقای احمدی نژاد بود، شورای شهر دوم».

شنیده شده برای انتخاب شهردار جدید نیز کسانی در حال پخش شایعه ی بی پایه و اساس نظر برخی مقامات مبنی بر شهردار ماندن قالیباف است. همانطور که در گفته های خود قالیباف در این سخنرانی در پی می آید، حتی در بین مرحله ی اول و دوم انتخابات سال 84 هم که قالیباف برای حمایت از احمدی نژاد یا هاشمی در مرحله ی دوم به دیدار رهبری رفته و اصرار می کند، باز هم پاسخی مبنی بر حمایت از این یا آن نمی شنود و لذا ادعای آقای قالیباف به لحاظ منطقی نیز در این باره کاملا غلط به نظر می رسد و با نگاهی بدبینامه چنین نسبت هایی با هدف سوءاستفاده انجام شده است.

قالیباف در صحبت های خود مدعی تخلفات و دزدی هایی در شهرداری در دوره آقای احمدی نژاد شد و از جمله گفته است: «من اسناد و مدارکی از دزدیهای – دزدی – تو شهرداری دارم. با همه این حرفها اگر [… تصمیم …] براین باشه که ما از آقای احمدی نژاد حمایت کنیم نه تنها باش راه میام بلکه ستادهایی که شما درست کردید، … آقای العقیلی رو اصلا خود آقای احمدی نژاد آورد تو شهرداری، شهروند رو بهش فروخت. برخلاف قانون بود من جلوش رو گرفتم، اسناد و مدارکش هست. این محمدی زاده استاندار شما هم کارچاق کنش بود، حق و حسابش رو هم گرفته. بگید بهش قالیباف اینو بهتون گفت. که معاون خدمات شهری شهرداری بود».

شهردار فعلی تهران در مورد رحیمی معاون اول احمدی نژاد که در روزهای اخیر شایعاتی درباره ی او شنیده شده است، همچنین تعدادی دیگر از دولتمردان احمدی نژاد اتهامات و تردیدهایی را به مطرح می کند، همچنین در جاهایی اتهاماتی اخلاقی در مورد برخی مسولین مطرح کرده است: «شما نگاه کنید تو کمیسیون اصل نود، خود آقای صادق محصولی رفته اونجا اقرار کرده من نود و خورده ای میلیارد تومن ثروت دارم. بزرگ ترین کسی بوده که تو مافیای نفت از قبل کار کرده. خوب اینو آورده میخواد چه کار کنه. ای کاش آقای کاظم سلیمانی این جا بودند در مورد […] این صادق محصولی میگفت چه خبره. یا همین آقای ابطحی خودمون».

در تایید این نوار، رسانه های دولتی دوره ی احمدی نژاد از تایید صحت آن توسط وزیر اطلاعات وقت خبر دادند. از جمله سایت دولتی «شبکه ی ایران» در این باره نوشته بود: «پس از انتشار این فایل صوتی، حجت الاسلام محسنی اژه ای که سمت وزیر اطلاعات وقت را در اختیار داشت، فایل صوتی را با صدای باقر قالیباف تطبیق داد و تایید کرد که این سخنان زشت و اتهامات بی سابقه توسط شهردار تهران ابراز شده است. پس از این اتفاق، هیات دولت وقت به اتفاق از شهردار تهران شکایت کردند». با این حال پیشنهاد می شود که آقای قالیباف این سخنرانی را از اساس تکذیب کند، هر چند هم صدای او صدای خودش است، هم با دیگر اظهارات و روحیه ی او می خواند، هم وزیر وقت اطلاعات آن را تایید کرده و هم تا این لحظه حتی یک بار هم تکذیب نشده است اما در غیر این صورت باید پاسخگوی آن باشد.

قالیباف ادعاهایی را در این سخنرانی طولانی مطرح کرده که تاکنون یا ثابت نشده و یا اساسا پرونده ای برای رسیدگی به این ادعاها تشکیل شده است. شاید بهتر این باشد که به همین گفته ی خود قالیباف در صورت عدم اثبات ادعاهایش عمل بشود: «من بارها گفتم هر حرفی که نسبت به هر کی میزنم، اگر نتونستم ثابت کنم در کف جاده بخوابونید، هشتاد ضربه شلاق به من بزنید ولی اگر ثابت کردم بعد نامردیم اگر اون نفر رو باش تعیین تکلیف نکنیم».


متن کامل سخنان قالیباف در پاییز 87 به گزارش انصاف نیوز در پی می آید:

توضیح: به خاطر کیفیت پایین فایل صوتی، برخی قسمت ها قابل فهم نبوده است. توضیحاتی در ( ) آمده است و آنچه داخل [ ] نوشته شده توسط انصاف نیوز درج شده است.

من فکر میکنم جلسه خوبیه فکر میکنم خیلی شفاف و روشن صحبت بشه. از هر مقدمه ایی فاکتور میگیرم و فقط اصل مطالب رو میگم. یه سری مطالب رو میگم هم حرف دلم رو میزنم هم حرف سیاسی اصلا نمیگم هر کدوم از این سوالات یه پاسخ سیاسی داره که حتما در جاهای دیگه اون حرف سیاسی رو زد چون حرف سیاسی رو جای دیگه باید زد.

همه حرفهایی که اینجا برای شما میزنم یقین بدانید که سند قطعی اون حرفها رو دارم که میزنم اگر اگر ذره ای هم بالا پایین باشه فردای قیامت مدیون یکایک شما بشم به اضافه مدیون همه اون بچه هایی بشم که تو جنگ با هم بودیم و شهید شدند.

منتها این بحث ها بحث هایی نیست که شما بتونید عین مطلب رو ارائه کنید اینها دیگه بحث هایی نیست که شما بتونید تو موبایلتون ضبط کنید بدید به اینو اون، اینها رو میتونید به عنوان یه کد داشته باشید بعدا با هر ادبیاتی که میخواهید اینو منتقل کنید اشکال نداره ولی به نقل از من و رفرنس من، شاید یه روزی من ضرورت بدونم خودم بعضی حرفها رو با صراحت جاش بزنم . ولی من از این باب میخوام رابطه خودم رو با قدرت و موضوع سیاست برای شما تعریف بکنم.

من واقعا خودم از سیاست و عالم قدرت حالم به هم میخوره حرف دلمم میگم خیلی ها اومدند گفتند قالیباف این حرف رو نزن. آقایون، عالم سیاست تو کشور ما رو یه منجلاب فرا گرفته از بالا تا پایین هم فرا گرفته این نیست بگیم این سمت دارن اون ندارند . تو علما نیست تو دانشگاهیها هست تو جبهه ای ها نیست تو نمیدونم غیر جبهه ای ها هست .

همه رو فرا گرفته هر کی بگه من نگرفتم حرف بی خودی گفته . یعنی امروزمن هم تو عالم سیاست درمنجلاب دارم حرکت میکنم. اینم از بدبختی انقلابه. اینم از سر شکستگی ماست. که برای یک ارزشهایی انقلاب کردیم گذشت زمان نا اهلهایی پیدا شدند که این برکه ما رو آلوده اش کردند .

نکته دومی که من میخوام بخش رابطه خودم با قدرت رو بگم ممکنه در ذهن شما باشه که آقای قالیباف چرا آمدید شما یقین بدونید منو صدا زدند و بهم دستور دادند بیام تو عالم سیاست . دیگه از این صریح تر که نمیتونم بگم .

من جزو اونایی نبودم که قلقکم بشه بگم بابا دیگه به ما تعارف ریاست جمهوره شده دیگه حالا چراقبول نمیکنی با سر بدو. به این امام رضا [ع] میگم جمعی که این کار رو دنبال کردند البته جمعی که من میگم اونها واسطه بودند که اومدند بحث رو به من منتقل کردند و بعد من دنبال کردم ، به این معنی که حسن علی و حسین قلی و حزب و گروه که به من نمیتونند بگن سرتیپ نیرو انتظامی ، که بیا تو ریاست جمهوری ، تکلیف من روشنه کجا به من میتونه بگه بیا کجا میتونه بگه نیا .

لذا اونهایی که به من گفتند بیا ، من خودم مخالف بودم . مفصل ، چهل و یک دلیل نوشتم که من اهل این کارا نیستم خوشم هم نمیاد . از عالم سیاست هم خوشم نمیاد. خوششون اومد از ما، گفتند بیا ما هم اومدیم.

شما یقین کنید آقای شاملو، شما منو خوب میشناسید. اگر امروز به تشخیص خودم بخوام عمل کنم یک لحظه در عالم سیاست نمی مونم با فرض اینکه یقین کنم این دوره رئیس جمهورم. به قطره قطره خون شهدا نمیمونم . چون هیچ ضرورتی نمیدونم برای موندم. حتی آخرت خودم رو در خطر می بینم.

منکه چهل و شیش هفت سال از عمرم رفته و همه عمرم در انفلاب بودم همه عمرمم گذاشتم ، اصلا نمی ارزه که این ده سالی که از عمر طبیعی ام هست ، من چی رو امروز می خوام که ندارم . و من چه چیز رئیس جمهور بشم گیرم میاد که امروز نیومده .

قدرت بخوام دستمه، پول بخوام دستمه ، منزلت بخوام دستمه ، هوای نفس بخوام دستمه ، اصلا هیچ چیز نیست که من در پست ریاست جمهوری بخوام بایستم و به جهت مادی گیر من بیاد که امروز گیرم نیومده باشه . اصلا من کار خدا پیغمبریش هم کار ندارم . مادی ، قدرت طلبی ، دنیایی نه معنوی ندارم واقعا!

من یه روز خدمت آقا عرض کردم که اگر وظیفه منه تو این عرصه بمونم ادامه بدم . خدمت آقا عرض کردم . اگر به تشخیص خودمه الان میرم خونمون . اگر به تشخیص شماست تو عرصه میمونم . منتها من یه آدمی ام که عقل هم دارم . من مثل بعضی آدمها نیستم که چشمهام رو ببندم کور کورانه پیش برم .

شهید مطهری میگه که پیامبر که مبعوث شده ، پیامبر با این عظمت پیامبر ماست ، این برای شما حجت ظاهریه . شما یه حجت باطنی هم دارید اون عقله . دین با عقل با هم منطبقند .

شما هرکجا دیدید که یه کاری انجام میدید که با عقل سازگاری نداره ، حتما برید پیدا کنید ،ریشه دینیش هم لقه. ممکنه گذشت زمان یه چیزی برای شما درست کرده باشند بدهند دستتون به عنوان باورهایی . شما یقین کنید که من در عرصه سیاسی حرفم رو محکم میزنم و اون جایی که باید سربازی کنم ، سربازی میکنم. و حتما اونجایی که باید تسلیم هم بشم سربازی میکنم .

من خدمت شما یه نکته ایی رو بگم . یه وقتی آقا به من فرمودند که آقای قالیباف شما یه وقتی حواست باشه کارهایی انجام میدی یه وقت احساس میکنی ، اینم از بزرگواری آقاست؛ اینو بهتون میگم که دلتون با آقا قرص تر و مطمئن تر بشه.

به من میگه که آقای قالیباف شما بعضی وقتها ممکنه یه کاری بکنی که احساس میکنی که من از این کار خوشم میاد، یا احساس میکنی میل من به این کاره. شما اون کارو انجام میدی خوب هم انجام میدی، ولی آقای قالیباف بدان اون میل من و خوش اومدن من حجتی بر تو نیست. تو برای انجام اون کار در پیشگاه خدا باید حجت داشته باشی. نداشته باشی فردای قیامت باید خودت جواب بدی. حجت اون وقتیه که من با صراحت به شما میگم این کارو بکن. فردا اگر خداوند از شما سوال کرد چرا این کارو کردی میگی ولی فقیه ام گفت، این میشه حجتت . ولی اگه میتونی بگی ولی فقیه به من هیچی نگفت ولی من احساس کردم خوشش میاد. خدا هم میگه خو بیخود کردی فکر کردی خوشش میاد. خوش آمدن ولی فقیه که حجت بر تو نیست، دستور ولی فقیه بر تو حجته. این حرف آقاست ها، توی اون جلسه ای که خدمتشون بودیم دو نفری، این بحثشون بود.

من چون تو عالم سیاست بدون اذن ایشون کاری برای خودم، شانی قائل نیستم در بیست و نه خرداد [سال 84]، یکشنبه، بین دو انتخابات، من رفتم خدمت آقا. درست در سی تیر بعد از مرحله دوم هم رفتم خدمت آقا. اولی رو من درخواست کردم رفتم، دومی رو آقا منو صدا کردند رفتم.

توی اولی که من رفتم خدمت اقا من از ایشون سوال داشتم، رفتم خدمت ایشون عرض کردم که به هر حال عدد و رقم نشون میده که چهار میلیون و دویست سیصد هزار نفر به من رای دادند، بگذریم که حالا به رای ها لطمه زدند، که اونها واقعا افتضاح هایی بود که هر کی این کارها رو میکنه خیانته در وحدتمونه؛ بحثهایی که تو تریبون نماز جمعه «حلالیت طلبیدن» هم مشکلی رو حل نمیکنه.

آقای جنتی که توی تریبون عمومی نماز جمعه حلالیت طلبید، حداقل بیش از صد نفر اومدن پیش ایشون دم شورای نگهبان گفتند که آقای جنتی مگه شما حلالیت نطلبیدی، ما شما رو حلال نمیکنیم. این جور که مشکلی حل نمیشه. (انصاف نیوز: بخشی از نوار نامفهوم است)

من اون وقتها رو کار ندارم، اون که اعلام کردند به هر حال چهار میلیون و دویست سیصد هزار صد هزار، حالا هر چی، چهار میلیون، خدمت آقا عرض کردیم حالا چهار میلیون به من رای دادند. این اعتبار، به آقا هم عرض کردم مال من نیست.

این اعتبار مال انقلابه، مال نظامه، من نمیتونم این اعتبار رو به تشخیص شخصی خودم انجام بدم. و واقعا به ایشون عرض کردم که آقا من بین آقای هاشمی و بین آقای احمدی نژاد ما نمیتونیم بین این دو نفر یکی رو انتخاب کنیم، من اومدم از شما سوال کنم شما به من بگین من چی کار کنم، برا من بشه حجت.

آقا تامل کردند گفتند واقعا شما به تشخیص نرسیدید؟ گفتم واقعا نه. گفتم من نمیتونم به اونها بگم نصف شما برید دنبال آقای هاشمی نصف شما برید دنبال آقای احمدی نژاد . آقا تاملی کردند و به من گفتند آقای قالیباف به هر چیز که خودت رسیدی همون عمل کن. به آقا گفتم این برای من شد حجت.

من خواهشم از دوستان اینه که این چهار خطی رو که من بین دو انتخابات نوشتم رو حتما روی سایتها هستش دیگه، خواهش میکنم اون چهار خط رو با دقت امروز بخونید. شاید اون روز خیلی ها به من معترض شدن که چرا اون ها رو نوشتم، من هیچ وقت نگفتم ، به آقای شیران به آقای مفیدی ، برای هیچ کس نگفتم که من خودم از آقا اذن گرفتم بعد خودم نوشتم.

اگر آقا به من میگفت شما برو با احمدی نژاد من حتما به احمدی نژاد رای میدادم. اگر ایشون به من میگفت برو با آقای هاشمی من حتما به آقای هاشمی رای میدادم . ایشون به من گفت آقا قالیباف واقعا خودت به هر تشخیصی رسیدی تا اینجا (انصاف نیوز: دو ثانیه مفهوم نیست ) لذاگفتم دوستانی که با من بودند هر کسی به تشخیص خوش عمل کنه. دوست داره ستادش رو بذاره اختیار آقای هاشمی، سلمنا.  دوست داره بره پیش آقای احمدی نژاد هم بره .

حتی دوستان اصولگرای من هم اومدند گفتند آقای قالیباف ما توقعمون اینه که تو ، به اونا نگفتم من از کجا اذن گرفتم ، آقای احمد توکلی همه اومدند پیش من . از تیم آقای احمدی نژاد، از تیم آقای هاشمی. هر کاری کردند، گفتند آقای قالیباف بابا کبوتریه رو هوا، بفروش ، گفتم من تو عالم سیاست از این کارا نکردم، نمیکنم. نه به این باج میدم نه به اون. به اونا نگفتم من حجتی ندارم .اون سه خط چهارخط رو نوشتم .

نگاه کنید، آقای شاملو، ما نمیتونیم رفتار دو گانه توی کشور داشته باشیم. رفتار دوگانه در نظام جمهوری اسلامی با اسم انقلاب و نظام و با اسم اطاعت از رهبری، اگر درش نفاق بشه، دیگه نفاق نفاقه.

شما اگه مال حروم بخورید در شما اثر وضعی داره. فرق نمیکنه شما شراب خوردی مال حروم میخوری یا مرجع عالیقدری مال حروم میخوری. مال حروم یه اثر وضعی داره که تو شکم اگه رفت تو رو از مسیر خارجت میکنه . نفاق ، دورویی ، ریا ، اثر وضعی داره . نمیتونی بگی اگه آقای خاتمی و اصلاحات بود بده ، دولتی به اسم اصولگرا و آقای احمدی نژاد و قالیباف بود خوبه . بد ، بده چه فرقی میکنه .

من از شما سوال میکنم ، دولت اگر دولت اصول گراست ، اینم من دارم با شما میگم ، من به شما میگم آقای احمدی نژاد تابع ولایت نیست به حرف رهبری گوش نمیکنه. من اگه روزی بنا شد به حرف زدن، به صراحت حداقل بیش از پونزده تا کد روشن میارم، که از دایره خود من هم خارج نشه ، که اگر فردا من یه حرفی رو میام در تلویزیون مون میزنم که پنجاه میلیون نفر گوش میکنند ها ، بعد ممکنه آقا به من بگن که چرا این حرف رو زدی ، اگر دروغ زده باشم ایشون گوش من میگیره به دفتر میگه اطلاعیه صادر کن قالیباف یه حرف دروغ گفت . چون من دارم نقل میکننم .

آقا به ایشون دستور داد همون اول، حالا من نمیگم . من در پنج شنبه پنج تیری که رفتم ، یکشنبه بعدش که رفتم ، من نسبت به آقای احمدی نژاد دو تحلیل کردم هر روز هم بیشتر رفتم جلو بیشتر یقین کردم . آقای لاریجانی یه روز اومد به من گفت آقای قالیباف حالا امروز من فهمیدم، حدود هشت نه ماه قبل حرفی که شما از آقای احمدی نژاد زدی واقعی بود. یه بحثی بین من و آقای لاریجانی بود که من ایشون [احمدی نژاد] رو آدم سالم و صالحی در کار نمیدونم ، انقلابی هم نمی شناسمش ، راستگو هم در کارش نمی شناسم ،سرباز ولایت هم نمیدونمش . (انصاف نیوز: چند ثانیه نامفهوم است) . من با صراحت این حرف رو میزنم به عنوان قالیبافی که (انصاف نیوز: چند ثانیه نامفهوم است)، ما (انصاف نیوز: چند ثانیه نامفهوم است) هم هستیم یعنی از اونایی که از رو تشعشع آتیش می پریم، برای اینکه حرفمون رو میزنیم.

شما فکر می کنید مثلا من اتفاقی رفتم تو شهرداری . همه شورای شهر که با من مخالف بودند. شورای شهری که دست آقای احمدی نژاد بود ، شورای شهر دوم. شما جایی سراغ داریدکه آقای گلپایگانی با آقا مشهد بودند، از مشهد بدون اطلاع ما آمدند، ما نشستیم دیدیم یکی آمد، دیدیم محافظ آقای گلپایگانیه. من تعجب کردم. اومد یکی رو از بغل دست من بلند کردن ،دیدم جناب آقای گلپایگانی اومد بغل دست من تو جلسه معارفه من برای شهرداری . بدون اینکه ایشون رو دعوت کنند ایشون اومد رو سکو حکم شهرداری رو نگذاشت وزیر کشور بده. اولین باریه که حکم شهرداری رو رئیس دفتر رهبری به دست من داد . چرا این کار رو کرد به نظر شما؟ اینها رو من دفاع از شخص خودم نمیکنم ، میخوام شما رو روشن کنم که امکان نداره من بدون نظر رهبری تو عالم سیاست یک گام کوچیک بردارم .

من به آقای احمدی نژاد اعتقاد ندارم به اندازه یک سر سوزن ولی اگر رهبری به من گفت آقای قالیباف، آقای احمدی نژاد حتما باید دور بعد بشه، نه تنها ستادها رو رها نمی کنیم، همتون رو مکلف میکنم برید به همین احمدی نژادی که یه جو قبولش نداریم، برید رای بدید، در این تردید نکنید. تردید نکنید من این کارو میکنم . هرکی هم منو میشناسه میدونه من این کارو میکنم. ولی شما بدونید چرا .

[…] منو صدا کردند گفتند آقای قالیباف شما حتما باید برید تو دولت. […] عرض کردم من تحلیل خودم رو نسبت به آقای احمدی نژادسه روز بعد از انتخابات دادم . برای من اکل میته است . من ایشون رو نه انقلابی میدونم، نه حزب اللهی میدونم، نه تابع ولایت میدونم ، نه مدیر میشناسم ، نه صادق میشناسم . کسی که بپذیره خودش رو گول بزنه . ایشون چیز شد اومد با صراحت گفت من امروز جواب میدم . اومد با همراه خودش گفت که اجازه بدهید من برم دیگه .

خودتون که میدونید چه کار میکنه. به نظر من آقای احمدی نژاد با همین توجیهش خودش خودش رو گول زد و داره بقیه رو هم گول میزنه . شما برید رفرنسهایی رو که ایشون میده رو ، عدد رقمها را برید نگاه کنید . از آمار، از، اصلا وحشتناکه .

بعد از حضور ایشون، بچه بسیجی ها جمع شده بودند، بچه بسیجی های تهران، اومدن اینجا من براشون صحبت کردم .همه علیه من بودن گفتن آقای قالبیاف تو چرا نرفتی تو دولت، کمک دولت  چرا نرفتی؟ حالا رئیس جمهور نشدی، وزیر کمت بود؟ تو قدرت طلبی میکنی .بچه بسیج تهرون، تو مشهد، تو هتل ایران. من روم نشد. چون این آقا جوان بود و خیلی چیزها اولین بار بود نسبت به احمدی نژاد گفته میشد. چون شما با صراحت گفتی من اینها رو گفتم.

من دیگه تو اون بچه ها نگفتم که […] منو خواستند و به من دستور دادند من برم تو دولت. […] آقای احمدی نژاد با صراحت این کارو نکرد. گفت نمیکنم و نکرد.

آقا همون موقع دستور دادند مشایی رو نذارش گردشگری. ایشون گذاشتش. حکمش رو داد رادیو خوندند، بعد اومد سراغ آقا.

آقای کردان کجاش به اصولگرایی و حزب اللهی میبره که گذاشتنش وزیر، که الان بوی گندش بالا اومده که زنش تو خونه اش، بچه اش هم تو خونه اش دیگه باباش رو قبول نداره، چون این زن و بچه اش نمی دونستن باباش […]، حالا فهمیدن . مدرک تحصیلی اش هم به جهنم.

شما میگی مبارزه با فساد!

آقای ساجدی ما داریم مهندس پروازه، برادر دو شهیده ، خودش هم رزمنده ، امروز مهندسه تو ایران ایر . ایشون دانشجوی همکلاسی آقای احمدی نژاد بوده تو علم و صنعت. اون شبی که همه با هم جمع شدن بریزن سفارت خونه رو بگیرن، البته آقای احمدی نژاد وقتی رئیس جمهور شده به خونه این هم سرک داشته. ایشون برای من نقل کرد که اون شب ما هر کاری کردیم که آقای احمدی نژاد تازه همه بچه حزب اللهی ها جمع شدیم، بیا بریم، گفت اصلا این کارها چیه، نیامد و بعدا گفت این چه کاری بود! که امام آمد از اینها دفاع کرد که اینها این کار رو کردند.

شما تاریخ آقای احمدی نژاد رو نگاه کنید از قبل انقلاب و بعد انقلاب، هیچ جا برای انقلاب یک سیلی که نخورده هیچی، یک جا بیدار خوابی هم برای انقلاب نکشیده. اگر کشیده بگین کجاست؟ آقای احمدی نژاد جبهه و جنگ مطلقا نبوده. اگر یک روز جبهه میبود پوستراش رو به قد عالم میزد.

مگه روزنامه کیهان مبارزه با آمریکاست؟ هوشنگ امیر احمدی، از این خبیث تر و دلال تر و کثیف تر کسی نیست. ایشون رو به دستور […] ممنوع الورودش کردند به کشور، حالا این دولت برداشت آورد. پنج بار فقط آقای احمدی نژاد شخصا با این آقا ملاقات کرده. که این آقا مصالحه اش رو با آمریکا بکنه. مبارزه با آمریکا؟ این حرفها چیه. شوخیه اینها. کدوم مبارزه؟ همین امیر احمدی مصاحبه ای کرده، گفته احمدی نژاد با ذلت دنبال ارتباطه آمریکایی ها قبول نمی کنند. […] اونوقت جلوش رو گرفت که این حرفها رو نزن. پرفسور مولانا، ایشون در دل آمریکاست. ایشون بورسیه پنتاگونه. رسما حکم مشاورت گرفته.

این حرفها چیه میزنه؟ کدوم انقلاب؟ من نوار آقای مشایی رو برای شما می آرم که صحبت کرده گفته اسلام ظرفیت اداره جامعه ندارد. اعتقادی به انقلاب ندارد اینا. اقای مشایی خودش طرفدار منافقین بوده، خانمش منافقه زندانی بوده، سه سال زندان بوده.

سه سال زندان بوده این بازجوش بوده اومده باش ازدواج کرده. بابا زن وزیر امروز شما فرانسویه. وزیر شما امروز تو کابینه شرب خمر میکنه. من اون روزی که بنا شد این حرف رو بزنم حتما گلوم رو باز میکنم تا ته میگم. ما بچه انقلابیم. ما بچه نظامیم. تمام اینا رو میگم ولی شما یقین کنید و دو چیز رو از من یادتون نره، این تاریخ رو امروز یادداشت کنید. نه ماه دیگه، ها؟ هشت ماه دیگه انتخابات. (انصاف نیوز: 4 ثانیه مفهوم نیست).

یک: من اگر شخصا به خودم واگذار کنند به عنوان قالیباف تصمیم بگیرم، والله العلی عظیم حتی یقین کنم این دوره رئیس جمهورم نمی آیم، این یک. دو، اگر با همه این حرفهایی که میزنم و همه رو با سند برای شما ثابت میکنم و دها مورد از این موردها هست که من بزنم با این دولت.

من اسناد و مدارکی از دزدیهای – دزدی – تو شهرداری دارم. با همه این حرفها اگر [… تصمیم …] براین باشه که ما از آقای احمدی نژاد حمایت کنیم نه تنها باش راه میام بلکه ستادهایی که شما درست کردید، شما ستاد برای قالیباف اصلا درست نکنید. اینو قبلا برای شما گفتم. نگفتم؟ برای قالیباف ستاد درست نکنید. ستاد درست کنید برای انقلاب. انقلاب هم تثبیتش رو رهبری میکنه نه قالیباف. حتما این اطلاعاتی که من دارم شما یقین کنید که رهبری هم داره اگر با این اطلاعات رهبری بدونه که احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور بشه، حتما هم من خودم رای میدم هم شما رو مکلف میکنم که برید رای بدهید. ممکنه قبول کنید ممکن هم هست قبول نکنید. خودتون می دونید. اگر هم بنا شد حق و باطلی رقابت کنیم، دیگه مردانه رقابت می کنیم و اجازه به فرصت طلبا دیگه نمی دیم. دیگه خودمون رو سانسور نمی کنیم. دیگه ملاحظه نمی کنیم. اون که حقه می گیم.

من بارها گفتم هر حرفی که نسبت به هر کی میزنم، اگر نتونستم ثابت کنم در کف جاده بخوابونید، هشتاد ضربه شلاق به من بزنید ولی اگر ثابت کردم بعد نامردیم اگر اون نفر رو باش تعیین تکلیف نکنیم. سنبل اش نکنیم. حق رو فدای مصلحت نکنیم. این یک نکته رو دوستان همه تو این وقت بدونید. واقعا این دولت نسبت به عملکرد تناقض گویی کرده.

نفت صد و هفتاد و پنج دلار الان هشتاد و پنج دلار برسه به هفتاد و پج دلار برسه کشور قابل اداره نیست. نه که توسعه ها، همین نون و آب هم که بخوریم نیست. من دیگه ضعفهای اقتصادی رو دیگه نمیخوام باز کنم. آقای مهندس محبی عدد و رقم دستشه. ما آب نداریم برق قطعه. این مزخرفات چیه حالا ما بنا شده تو مملکت هیچ چیز نگیم.

خود مجلس بنا داره ملاحظه کنه. من میگم اگر آقا دفاعهای از این محکم تر از آقای احمدی نژاد نکنه، شما ملاحظه کنید آقا دفاع میکنه از این طرف مجلس اصولگرا دوباره می خواد وزیر بندازه. من به شما میگم اگر اقا از آبرو خودشان برای این دولت نذارند این دولت، آقای مظفری مجلس بوده میفهمه، این مجلس هشتم ظرف کمتر از یک ماه همه دولت رو استیضاح می کند، می اندازه پایین. نمیشه اصلا تو جامعه اینها رو گفت دیگه. این قدرت آقای احمدی نژاد نیست، این خوبی آقای احمدی نژاد نیست که هر روز آقا ازش دفاع میکنه. این ضعفه آقای احمدی نژاده. من تحلیل محتوایی صحبت های  آقا رو دارم؛ از قضا نکات انتقادی از حمایت خیلی بیشتره.

منتها ما یه خطر دیگه هم داریم؛ خطر بی دینی های سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکتی ها رو هم داریم. اونا هم خطرند. این رو روشن بگم، رفیقای منند می شناسمشون. اونا از همه گذشته خودشون پشیمون شده اند. من نمی گم جبهه اصلاحات؛ [بلکه] به طور خاص میگم مشارکت و مجاهدین انقلاب. البته تو همین مشارکت هم بعضی آدمها هستند که به خاطر آدمهایی که هست اصلا نمیرند مثل آقای بیطرف که وزیر نیرو بود که آدم خیلی درستی بود حتما حزب اللهیه، یکی مثل آقای بیطرف حتماحزب اللهیه. یک نفر مثل آقای پزشکیان که حالا از تبریز نماینده شده حتما حزب اللهیه، من نمیگم جبهه اصلاحات. بعضی آدمها هستند که خطر جدی اند برای انقلاب و نظام. مثل آقای تاج زاد. مثل آقای ابطحی مشهدی خودمون. مثل آقای امین زاده از دوستان جنوب خراسان، رفیقمونند ولی اینا دیگه اعتقادی به ولایت و حکومت دینی ندارند. ما در یک جایی قرار گرفته ایم که از یک طرف ما نگران بی دینی اینا رو داریم از یک طرف دروغ و تحجر و کثافت کاریهای این ور رو داریم. خیلی سخته تو این لبه حرکت کردن. خیلی سخته ما تو این لبه حرکت کنیم. این بحثها به نظر من خیلی بحثهای جدی و عمیقیه. البته من تحلیل این بحثها رو دارم که چرا این اتفاق افتاد چرا اون اتفاق افتاد. من بحث هام رو تمام کنم که اگر دوستان سوالی دارند بپرسند.

ما در عالم سیاست فقط به یک دلیل ممکنه عاقبت به خیر بشیم . این یک دویی نداره . اینه که ما در عالم سیاست تابع محض ولایت باشیم تابع محض. نه اینکه بگیم اینجا ولایت اشتباه گفت من طور دیگه ای و گرنه در سیاست جور دیگه ای عاقبت بخیر نمیشیم و شما یقین کنید که من جور دیگه ای عمل نمی کنم. لذا اینطور تو ذهنتون نباشه که مثلا رهبری نظرش این باشه که قالیباف نیاد تو میدون من بگم نه من هستم. من به شما اطمینان میدم که من اگر مخیر به واگذاری امر به خودم باشه، به اختیار خودم باشم با علم به اینکه حتما رای میآرم، حتما نمی یام.

شما نگاه کنید تو کمیسیون اصل نود، خود آقای صادق محصولی رفته اونجا اقرار کرده من نود و خورده ایی میلیارد تومن ثروت دارم. بزرگ ترین کسی بوده که تو نفت، مافیای نفت از قبل کار کرده. خوب اینو آورده میخواد چه کار کنه. یادتون هست بهتون گفتم تو نظر آباد، بنده خدا آقای رستمی و آقای یعقوبی دوستم.

آقای العقیدی رو اصلا خود آقای احمدی نژاد آورد تو شهرداری شهروند رو بهش فروخت، برخلاف قانون بود من جلوش رو گرفتم. اسناد و مدارکش هست. این محمدی زاده استاندار شما هم کارچاق کنش بود، حق و حسابش رو هم گرفته. بگید بهش قالیباف اینو بهتون گفت. که معاون خدمات شهری شهرداری بود. بعد میان میگن اینا جوک بوده. من با قاطعیت به شما میگم که فسادی که امروز تو دولت هست هیچ وقت نبوده. با قاطعیت این حرف رو میزنم.

شما نگاه کنید ایشون دیروز که مصاحبه کردند، آقای مصباحی مقدم آخونده، حزب اللهی از همین نظامه، دیگه کاسه صبرش سر اومد مصاحبه کرده تازه یک دهم حرفهاش رو هم نزد همش. و حیف و میل کرد قورت داد.

باورتون نمیشه ما تو جلسه کارگزاران بودیم ایشون گزارش که میداد، اصلا همه جلسه پچ پچ بود. همه میگفتن دروغه دروغه، تو جلسه باور کنید جناحی و خطی هم نبود. شما وقتی می دیدید از چپ و از راست، از آخوند و مکلا، از دانشگاهی، از نهادی و همه میگفتن می فهمند.

ما وقتی میگیم برق نیست به خاطر خشکسالی، آقای مفیدی که سرتون تو کاره، از سی و پنج هزار مگاوات برق ما چند درصدش از تاسیسات آبی ماست؟ نه درصد دقیق نه درصد. اصلا سدها خشک. روزی که آقای احمدی نژاد دولت رو تحویل گرفته سی و شش هزار مگاوات برق تو مدار بوده. آقای احمدی نژاد در حضور آقا گفته من دوازده هزار و چهارصد مگا وات تو این سه سال تولید کردم. دوازده به اضافه سی و شش می شه چند؟ امروز کل نیاز برقی ما که خاموشی نداشته باشیم چقدر نیازه؟ ما اگر چهل و یک هزار مگا وات داشته باشیم استاندارد داریم. یعنی می توانیم دو هزار مگا وات، سه هزار مگا وات، چهار هزار مگاوات خارج کنیم. خوب برای چی خاموشی داریم اگر دوازده هزار مگاوات تولید کردی؟ برق داریم که نمیارید؟

خوب حالا اگر آب بوده اومدیم زمستون، چرا باید بره قم بگه زمستون وضعمون بدتر میشه. تازه آقای فتاح که متدین ترین بچه و از وزرای حزب اللهی، درست و صادق آدم درست. آقای یعقوبی که اینجاست اونجا مسئول امور قراردادهای ما بوده تو قم، دفتر امور قرار داد ها، سه چهار سال مسئول دفتر ما بوده، اونجا باهاش کار کردیم . بچه بسیار حزب اللهی و درسته، عاقل هم هست. الان شش هفتا معاون وزیر قوی تر از خودش تو وزارت خونه دم دستش اند و دارند کمکش میکنند و اون به کار نظارت میکنه، بچه خوبی هم هستند. خوب حالا چرا میگه وضع ما تو زمستون بدتر میشه. خوب تو زمستون که سدها پرآب میشه. خوب چرا وضعمون بدتر میشه؟ چون اُوِر دار داریم گاز رو میدیم.

آقایان تو حوزه کارمندی دیگه جوانان که دوره امام رو ندیده اند، دوران جنگ رو ندیده اند، رژیم گذشته رو که ندیدن، امروز انقلاب رو با تحلیل می کنند با همسایه های اطرافمون، با بقیه دنیا. تو این بخش آبرو مون رفته. دیگه ما بچه هامون رو نمیتونیم توجیه کنیم. باور کنید من امروز رفتم سر کلاس دانشگاه تهران، بچه هایی که حالا تو فوق لیسانس اند متولد سال شصت و سه، شصت و چهارند، وسط جنگ به دنیا اومده، امام رو در حیات ندیده، بچه نه ساله ده ساله نبوده. امروزه اومده بهم میگه این مسخره بازیها چیه شما در آوردید. من نمیتونم توجیهش کنم، به هر حال انقلاب این طوریه.

به هر حال ما که اینجا دور هم جمع شدیم، نه حزبیم نه گروهیم، حالا میایم میگیم که ما اصول گرای اصلاح طلبیم و از این حرفها می زنیم اما ما بچه جنگ و انقلاب و نظام و سربازهای امام و سربازهای ولایتیم. تو این کشور ما بیشتر به عشیره شبیه ایم تا حزب. ما رو باورهای دینی و باورهای انقلابی کنارهم گذاشتند، غیر از این هم نباید باشه. وگرنه مثلا شما بی کارید که از اون سر استان اومدید که حالا با قالیباف کار کنیم یا نکنیم. تازه بعدش دردسر دارید، بدهی درست میشه، در خونتون سرو صدا میشه، تلفون میکنند به هر حال باید با یه انگیزه قوی بیام. حالا که شهرداریم نمیتونیم شما رو ببینیم و جواب تون رو هم نمیتونیم بدیم، رییس جمهور که شدیم دیگه حتما شما رو کار نداریم.

به هر حال شما یه چیزهای دیگه ای میبینید، یه علقه دیگه ای هست، یه وظیفه دیگه هست نسبت به انقلاب ما، به نظام ما، به شهدا به مردم به کشورمون با اینها میخوایم بیایم. به شما قطعا اطمینان میدم هر جا غیر از اینها رو در رفتار از من شنیدید مکلف اید محکم به من بگید، حتی به من نگید، به روزنامه بگید قالیباف، تو این حرف رو زدی خلافش عمل کردی. این برنامه ماست ببینیم چی کار می کنیم؟

من الان بیشترین بستر برای کار سیاسی برای من تو تهرانه. خدا شاهده من تو تهران مطلقا کار سیاسی نمیکنم. حتی تو مساجد که میرم حرف نمیزنم. حرف سیاسی نمیزنم اصلا. با همه [این حال] که در تحریم مطلق دولتم؛ تحریم مطلق که هر شهردار دیگه ای بود یک سال دوام نمیتونست بیاره. شورای شهر آدمهایی هستند که دو سه تاشون با من تنظیم اند دلی. بقیه شون یا احمدی نژادی اند یا اصلاح طلب؛ یعنی ریشه ای با من هماهنگ نیستند، به خون من تشنه اند. اون وقت من با خودم فکر میکنم که خدا چه لطفی کرده که من میتونم اونجا کار کنم، خودم می مونم. بی سر و صدا ترین دوره شورای شهر داره به سر می بره در عینی که شما آقای نجفی رو می شناسید. آقای نجفی اصلا ادم آروم بگیری نیست. آقای نجفی از اونهاست که دولت هم حضور آقا هست، آقا یه مطلبی میگه، [اگر] قبول نداشته باشه همون جا تو همون جلسه می گه آقا من حرف شما رو قبول ندارم. به آقا این طوری میگه، اون وقت ملاحظه منو میکنه؟ خانم ابتکار ملاحظه منو میکنه؟ آقای مسجد جامعی ملاحظه منو میکنه؟ از اون طرف آقای بیادیه، آقای چمرانه.

ولی ما فرهنگ جنگ و جبهه رو داریم. خدا کمک میکنه. خدا میگه اگر کسی در راه با من گام برداره روش رو زمین نمیزنم منتها ما کم صبریم. خدا صبرش زیاده. ما احساس می کنیم تا یه کم قدقد کردیم باید بلافاصله تخم زرد بیاد. باید صبر کنیم باید با ایستیم.

تو جنگ خیلی ها بودند، کی فکر می کرد عراق به این وضع فلاکت بار بیافته. خیلی ها دیگه نبودند، ما این عزت انقلاب رو دیدیم فضاحت حزب بعث و صدام رو هم دیدیم. ممکنه خیلی چیزها تو عمر من و شما باشه که جواب نده، مهم اینه که ما کارمون رو درست انجام بدیم. ما تو شهرداری همین الان احمدی نژادی ها ضدند، علیه منند، علی الاطلاق. منتها به کار که میرسه می گن کار آقای قالیباف درسته. اما این نمی دانم ضد ولی فقیه، این کارگزارانیه، این آمریکاییه، این با فرانسوی ها ریخته، این سابقه جاسوسی داشته، این دزده. یعنی نگاه کنید، این چی می خواد بگه؟ (انصاف نیوز: یک جمله نامفهوم است)

رفته بودم ملاقات دکتر حبیبی بیمارستان. رفتم اونجا دیدم آقای حداد اونجاست. خانم دکتر حبیبی و دخترشون اونجا بودند. خوب خیلی آدم تحصیلکرده و به هر حال اروپادیده بودند. آقای دکتر حبیبی رو که می شناسید، انقلابیه که از مصدق تا امام خمینی و آقا رو درک کرده و اومده تو حوزه ولایت و انقلاب و نظام . اصلا خانواده چادری هم نیستند، نمی خوام بگم چادر ملاکه میخوام بگم آدمهای این طورین. اقای شریفی هم بودند با من، اصلا خانواده ایشون رو نمی شناختم. اینها اصلا از جنس ما نیستند ها، ولی واقعا دیشب خانم دکتر حبیبی گفت، آقای حداد هم بودند. گفت اگر واقعا بچه های جنگ و جبهه و باورهای بسیج و انقلاب اینهاست؛ میگفت آقای قالیباف این بچه های من شما رو که می بینند به انقلاب امید وار می شوند. با همین صراحت میگفت. میگفت اینها وقتی آقای احمدی نژاد رو می بینند به آقا هم منتقد می شوند. دیشب من بودم، آقای حداد بوده، اونهام بودن.

خوب ما میخوایم انقلاب رو پیش ببریم، این وظیفه ماست. شما باور کنید من پریشب، آقای یعقوبی بوده؛ خانمم از من گله منده، بچه ام از من گله منده، دوستام از من گله مندند. وقت براشون ندارم. باور کنید رسیدم خونه اون شب. وقتی رسیدم خونه ده دقیقه به اذان صبح بوده. یعنی من ده دوازده دقیقه بودم اذان صبح رو تلویزیون گفت، نمازم رو که خوندم یک ساعت و نیم دو ساعت یه استراحت کردیم دو مرتبه رفتیم. منو بچه های ستاد دیده بودند گفتم من واقعا اصلا نخوابیدم. من اینجا با شما صحبت میکنم ساعت یک و نیم می رسم تهران، دو مرتبه صبح اولین جلسه ام ساعت پنج و نیمه. بعدشم از اون طرف تا بوق شبم دیگه این جور نیست این وسط فرصت نفس کشیدن باشه، همین طور کتابی پشت سر هم وایسادن. به خاطر چی!؟ به خاطر اینکه این بچه های نسل جدید ببینه انقلابی ها این طوریند

ای کاش آقای کاظم سلیمانی بودند این جا بودند در مورد [… (اتهام شدید اخلاقی) …] این صادق محصولی میگفت چه خبره؛ یا همین آقای ابطحی خودمون.

شما فکر می کنید این آقای کردان که شده اند وزیر. رفتند اونجا به نقل از آقا اون حرف ها رو زدند. اگر نظر آقا رو کردان بوده که وزیر کشور باشه، وزیر کشور که اگر همون روز که وزیر میشه با آقا ملاقات نکنه، اول هفته اش ملاقات میکنه. پس چرا چند روزه [ملاقاتی انجام نشده؟]. چرا تا آخر حکم جانشینی [داده نشده] اگر این جوریه؟!

[…] این رحیمی […] چهار ساله به دست اصولگرا ها شد رییس دیوان محاسبات که الان شده معاون رییس جمهور. دو سه روز آخر تو مجلس هفتم من به آقای حداد گفتم آقای حداد خدا ازتون نمیگذره که این آدم رو گذاشتید رئیس دیوان محاسبات. تنها کسی که تا آخر جلو رحیمی ایستاد من بودم، آقای یعقوبی و دوستان میدانند؛ دست به یقه. با احمدی نژاد بسته بودند برای من مدرک سازی کنند.

[…] گفتم تو هیچ غلطی هم نمی تونی بکنی، چون تو محلی از اعراب نداری که بخوای از انقلاب حرف بزنی چون تو از دید من فاسد علی الاطلاقی. چهار سال، سه سال و نیم ایشون رییس دیوان محاسبات بودند، اما یکبار […]. حالا این شده معاون رییس جمهوری، اون از سعیدلوش، اون از وزیر کشورش، اون از وزیر رفاهش. دیگه حالا من بقیه اش رو نمیگم، هر کدومشون رو که نگاه می کنید، هر کدومشون یه کلکسیونی هستند.

این دولت انقلابه؟ این دولت اصولگراییه؟ اگر این اصولگراییه ما از اصول گرایی برائت میجوییم. با صدای بلند برائت میجوییم اگر این اصولگراییه. همون طور که از اون وری ها برائت میجوییم.

تو برخورد ما الحمدالله این اتفاق نظر وجود داره، به خاطر چی؟ به خاطر اینکه ما اینها رو دیدیم. تنها ما دوره قبل یه ملاحظاتی کردیم، این دفعه اصلا این ملاحظات رو نمیکنیم. مگر دستور به ما بدهند حرف نزن. هر کدوم که ما دروغ گفتیم میتونید بگید چرا دروغ میگی؟

این طور که نمیشه کسانی که تو حوزه امام دلشون ازشون خون بوده ، اون بحثها بوده، امام علیه شون پیام به روحانیت بده، حالا اینا بیان گردانندگان انقلاب و نظام بشن ما اصلا نمیذاریم. ما از نوزده سالگی قاچاقی زنده بودیم. ما از اونا نیستیم که کنار بیایم؛ تو این بحثها وا می ایستیم. هیچ خورده برده ای هم نداریم. هر چقدر هم ما بشیم آخرش همون بچه رعیتم که با داداشام می رفتیم ماشین بار میکردیم؛ بیل و کارگر و رعیت …


به گزارش انصاف نیوز، قالیباف در ادامه حدود دو دقیقه به بیان خاطراتی از دلاوری های رزمندگان در دوران دفاع مقدس پرداخت که صدای آن کمی نامفهوم است.

لینک خبر مرتبط:
آیا دوپینگ سیمای میلی قالیباف را شهردار می کند؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا