عکسی که مردم را از رای دادن به جلیلی پشیمان میکند
ظاهرا دوقطبی انتخابات امسال به نام جلیلی و لاریجانی است، البته اگر لاریجانی تایید صلاحیت شود!
برترینها: ظاهرا دوقطبی انتخابات امسال به نام جلیلی و لاریجانی است، البته اگر لاریجانی تایید صلاحیت شود! جلیلی که معلوم است کجای کار ایستاده، او روز انتخابات با کاپشن ناترازش یاد و خاطره احمدینژاد را زنده کرد، از موقعی که اعلام کاندیداتوری کرده خیلیها نوشتند که او آرزوهای یک نسل را به باد داده، با اصراری که بر سر دشمنی با دنیا دارد، در یکی از پوسترهای انتخاباتیاش بر کلیدواژه «نقطهزن» تاکید کرده!
کاربری نوشته بود که انگار با دنیا دعوا دارد! جلیل نماینده پایداریچی هاست که دست بالا را در چینش نفرات دولت رئیسی داشتند، برادر او در صداوسیما نقش بسیار پررنگی دارد و اصلا برخی کاربران نسبت به همین مسئله هم ابراز نگرانی کردهاند که نکند در منازعات انتخاباتی با صداوسیمایی جهتدار مواجه باشیم. جلیلی را کیهان و وطن امروز و گشت نور دوست دارند، او در منتهیالیه محدودیتهای اجتماعی، خصم با جهان ایستاده است. در برخی طبقات آنقدر محبوبیت ندارد که لاریجانی در قیاس با او محبوب به نظر میرسد، خود لاریجانی که کلی سابقه منفی دارد و کنش سیاسیاش کلا کنش قابل توجهی نبوده، منتهی آنقدر جلیلی داستان داشته که برخی لاریجانی را ترجیح میدهند، البته شاید مساله اصلی اقناع مردم برای حضور در انتخابات است، به هر حال آن عبارتی که لاریجانی استفاده کرده و از «ارتفاع» گفت، فضا را بر او تنگ کرده، کیهان حملهای کرد و بسیاری از اکانتهای به اصطلاح ارزشی هم این عبارت را توهین به رئیسی و دولتش دانستند.
در این میان نفراتی مثل همتی هم هستند که واقعا مشخص نیست با چه تحلیلی اعلام کاندیداتوری کردند. درباره جلیلی این نکته هم مغفول نماند که یک توئیت داشت (مگر توئیتر فیلتر نیست، اینها آنجا چه میکنند) از این گفته بود که «با نمایش کشور اداره نمیشود!» خیلیها به او گفتند که خود جلیلی تجلی «نمایش» است.
در ادامه تحلیل حسین قره (روزنامهنگار) بر یک عکس نارسیستی از جلیلی را خواهید خواند، عکسی که بسیار خبرساز شده:
کاری به سیاست ندارم؛ اما این تصویر ۳ نکته روانشناسانه و دو نکته تبلیغاتی دارد.
یک: در فضای بزرگ و درهمریخته اتاق، شخصیت رو به آینه و پشت به تصویری است که مخاطبان خواهند دید. خودشیفتگی یا نارسیسیسم در تصویر جلوهگری میکند او هم مثل احمدینژاد با تصویر خودش مشکل دارد، اول خود ذهنیاش را میبیند بعد تصویری که در آینه است که مطابق با خود ذهنی نیست. پیشتر تصاویری از او بود که ردی از سجدههای طولانی داشت؛ اما بعدتر با موهای پایین آمده پوشانده شد.آنجا هم امر ذهنی و عینی مطابقت نداشت. با اینهمه خود درون آینه رو به مخاطبان قرار دارد نه خود واقعی.
دو: در اتاق بزرگ همه نمادها از کتب مقدس، چفیه فلسطین و… در فاصله معناداری قرار دارند و در انتهای قاب شخصیت رو به آینه است. فرض بگیرید شخصیت جلوی قاب و چشم در چشم ما ایستاده و پشت سر او تمام نمادها قرار داشت، تعبیر و تأویل آن تصویر میشد که نمادها در عمق شخصیت حضور دارند. ولی در تصویر فعلی نمادها امری بیرونی هستند و شخصیت رو به قابآینه مشغول به خود است.
سه: ابعاد میز بزرگتر از شخصیت در قاب خودنمایی میکند، شخصیت در حال آمادهشدن برای تصاحب میز و صندلیای است که از نظر تصویری از او بزرگتر است. پای اعتماد به نفس در میان است.
چهار: نکته انحرافی: کسی که اهل کتاب است آن را زیر مانیتور کامپیوترش نمیگذارد.
انتهای پیام
مردم برای رأی ندادن به این آقا، نیازی به دیدن این عکسای مزخرف ندارن. عملکرد این آقا طی این چند سال و نقش او در بیچاره شدن مردم و از بین رفتن اقتصاد کشور اونقدر آشکار و واضحه که دیگر هیچ دلیلی برای رأی ندادن به اون وجود ندارد.