شرقشناسان، عاشورا را چگونه میبینند؟
تفاوت نگاه شرقشناسان و محققان شیعه درباره امامان شیعه به ویژه درباره امام حسین(ع) چیست؟
به گزارش سایت مبلغ، «سیدعبدالكريم حسنپور در پاسخ به این پرسش گفت: بحث استشراق و مستشرق، اسلامشناسی و شیعهپژوهی موضوعات در هم تنیدهای است که پیچیدگی و حساسیت خاص خود را دارد؛ اگر بخواهیم به استشراق به عنوان یک جریان بنگریم، در یک مطالعه پیشینی، شاهد فراز و فرودهایی از سوی اندیشمندان غرب هستیم و عدهای ریزش کرده و جریاناتی هم از آنها منشعب شده است.
او با بیان اینکه در این عرصه کسی در مورد اسلام حرف میزند که خودش مسلمان نیست و این امر مشکلاتی ایجاد میکند، افزود: عدهای واقعاً در بستر علمی ولی برخی هم در بستر عاطفی و سیاسی و… کار کردهاند و البته بعد از جنگهای صلیبی از چارچوب علمی به سمت چارچوبهای دیگر حرکت کردند تا بهره و منافع خود را ببرند؛ البته ما باید با رویکرد علمی وارد این مسئله شویم و در این چارچوب به نقد علمی آراء و آثار آنها بپردازیم.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: کسانی از ایشان که واقعا دنبال تتبع علمی بودند، به حقانیت شیعه و اسلام پی بردند و حتی تغییر کیش دادند؛ از طرفی چون این افراد در دایره بیرون از اسلام در مورد اسلام کار میکنند، با فرض اینکه واقعاً علمی هم کار کنند، نتایح تحقیقات آنها قطعا نقایصی دارد زیرا ما هم منابع علمی معتبرتر و بیشتری در دست داریم و از طرفی در بافت زندگی اسلامی و مسلمانان در حال زیست هستیم. مثلاً ما برای ائمه(ع) عصمت قائل هستیم ولی مستشرقان با این نگاه به تحقیق در مورد شیعه و امامت نمیپردازند.
تفاوت نگاه شرقشناسان و محققان شیعه در مورد ائمه(ع)
حسنپور افزود: وقتی من شیعه از امام حسین(ع) سخن میگویم و مینویسم، صرفاً ایشان را از منظر یک فرمانده نظامی مورد مطالعه قرار نمیدهم بلکه او را امام و معصوم میدانم که منصوب الهی است و چنین فردی رفتار و اندیشه و اعمالش در راستای رضایت خداوند است.
کتب علمی ترجمهشده درباره ائمه(ع) نداریم
همچنان استاد مرتضی مداحی، پژوهشگر حوزه علمیه نیز گفت: ما در مورد امامان شیعه در عرصه آکادمیک کتاب خوب به زبانهای دیگر نداریم و یکسری کتب تبلیغی وجود دارد ولی متناسب با محیط علمی و مستند نوشته نشده است البته آثاری چون ساشادینا در عرصه مهدویت وجود دارد.
او با اشاره به آثار عاشوراپژوهی در غرب، افزود: برخی آثار در این عرصه تولیده شده و بنده هم کتابی با عنوان «مستشرقان و سیره امامان شیعه» را در دست تدوین دارم و سعی شده همه ائم(ع) را در آثار مستشرقان مورد مطالعه قرار دهم البته فقط به زبان انگلیسی است. همچنین مقالاتی هم با موضوع عاشوراپژوهی از جمله به قلم آقای فخرروحانی وجود دارد.
این پژوهشگر اضافه کرد: بهترین و مفصلترین منبع برای منابع در این زمینه ایندکس اسلامی است که قبلا مکتوب منتشر میشد ولی الان آنلاین هم هست، همچنین از آکادمیها نباید غفلت کنید.
تغییرات سیره متناسب با فضای جامعه تشیع
وی با طرح این سؤال که چرا امام حسین(ع) برای غربیها مهم است، گفت: قاضی عبدالجبار گفته است خاورشناسان در مورد امام علی(ع)، امام مجتبی(ع) و امام حسین(ع) تلاشهای زیادی کردهاند ولی روشن نیست چرا به سیره دیگر ائمه(ع) اهتمام چندانی نداشتهاند؟ مثلاً در مورد امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و عسکری(ع) آثار زیاد و مفصلی از مستشرقان نداریم. امیرمعزی به این پرسش قاضی عبدالجبار پاسخ داده و گفته است ائمه شیعه بر اساس حیات سیاسی خودشان به چهار گروه تقسیم شدهاند یعنی کسی که از بیرون نگاه میکند ائمه(ع) را نور واحد نمیداند و کسانی که بروز و ظهور و آثار اجتماعی بیشتری داشتهاند، بیشتر مورد اهتمام در تحقیق بودهاند.
مداحی افزود: امام حسین(ع) هم از این جهت مهم است، ضمن اینکه فردی که قصد دارد در مورد امام حسین(ع) بنویسد، نمیتواند نسبت به زندگی پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) بی توجه باشد؛ همچنین غمانگیز بودن ماجرای کربلا هم دلیل دیگری برای ورود محققان به این عرصه است. مسئله دیگر هم نقشی است که عاشورا و کربلا در هویتدادن به شیعه داشته و دارد و از این جهت برخی آغاز شیعه را از زمان امام حسین(ع) میدانند.
چرا مستشرقان تمایل زیادی به عاشوراپژوهی دارند؟
او اضافه کرد: دمیدن روح شهادتطلبی عاشورا در پیکره شیعه در طول تاریخ و این اثرگذاری در روحیه قیام و شجاعت شیعه، عاملی برای تحقیق مستشرقان شده است؛ همچنین خود مراسم عزاداری و جلوههای متفاوت و تطورات آن در طول تاریخ تشیع موضوعی است که محققان شرقشناس را به خود جلب کرده است، همچنین جلوههای ادبی و نمایشی و هنری مرتبط با عاشورا انگیزه برای مطالعه تاریخ عاشورا و امام حسین(ع) شده است.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: در کتاب(هیستری آف محمد) آمده است که امام حسین(ع) به یارانش اجازه داد که اگر دوست ندارند با او نمانند، همچنین گروهی از جنیان آمدند و میتوانستند در چشمی برهمزدن همه لشکر دشمن را نابود کند ولی امام(ع) اجازه نداد. تاریخ کمبریج هم بخشی از آن را به امویان اختصاص داده و در این بخش به امام حسین(ع) هم پرداخته است.
این پژوهشگر افزود: برخی از مستشرقان سیره امام حسین(ع) را از منظر کارکردگرایانه بررسی کردهاند، از جمله در یکی از آثار آنها گفته شده است: سیرهپژوهان شیعه مطالبی که در مورد امامانشان آوردهاند، متناسب با کارکرد ایشان بوده است؛ مثلاً ابن شهرآشوب در مورد امام باقر(ع) گفته است ایشان قدی متوسط، موهایی اندک مجعد، علامتی روی گونه و صدایی زیبا داشت.
او افزود: از منظر این مستشرقان، این تصویر که ابن شهرآشوب مطرح کرده، در آن دوره دلپذیر بوده است ولی با گذشت زمان و تحول در افکار مردم، روش سیرهنویسان تغییر کرده است. معنای این سخن آن است که امامان شیعه براساس میل جامعه، ائمه(ع) را به تصویر کشیدهاند. از منظر این مستشرقان توصیفات اینچنینی برای انتقال محبت و عشق شیعه به ائمه(ع) انجام شده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: شیخ مفید اولین کسی است که سیرهنویسی را بر اساس کتاب ابی مخنف شروع کرد و برای اینکه او روحیه همبستگی و اتحاد شیعه را بیشتر کند سیره امام حسین(ع) را با تأثیر بیشتر ذکر کردهاند.
او با اشاره به مطالعات مردمشناسی در این زمینه، افزود: بخشی از مطالعات مردمشناسی مستشرقان هم در زمینه تشیع به آثار نمایشی، ادبیات، تعزیه، نقالیگری و … توجه کرده است؛ در کتاب «شاهکار نمایشی حسن و حسین» به نحوه وقایعی که در مورد این دو امام انجام شده، پرداخته است؛ البته مستند نیست و عمدتاً شبیه یک نمایشنامه است.»
انتهای پیام