خرید تور تابستان

روایت مادر نفس حاجی شریف از جلسه‌ی صلح و سازش | «آن مامور زن را هم باید کف ون می‌خواباندید»

مریم عباسی، مادر نفس حاجی شریف می‌گوید جلسه‌ای تحت عنوان صلح و سازش در دفتر دادسرای نظامی تشکیل شده که در آن از فرماندهان رده بالای فراجا، رئیس پلیس امنیت اخلاقی و دو نفر سرهنگ خانم از همان بخش امنیت اخلاقی پلیس حضور داشته‌اند و تلاش در جهت دلجویی از او داشته‌اند.

خانم عباسی دوشنبه شب به انصاف نیوز گفت که طبق شنیده‌هایش در چنین پرونده‌هایی این چنین جلساتی تشکیل می‌شوند تا طرفین به شکلی به توافق برسند اما او در این جلسه به هیچ وجه تحت هیچ فشاری برای رضایت دادن قرار نگرفته است.

او همچنین تاکید کرد که در وضعیت پرونده‌ی دخترش هیچ تغییری ایجاد نشده است. هر چند دادسرای نظامی حکم عدم صلاحیت در مورد این پرونده دارد اما او باز هم امیدوار است پرونده‌اش به جای دیگری نرود.

مادر نفس حاجی شریف، دختر 14 ساله‌ای که فیلم ضرب و شتم او در تیرماه توسط ماموران طرح نور یا همان گشت ارشاد سابق، اولین بار مردادماه در انصاف نیوز بارها منتشر شد، تاکید کرد که هنوز از روند پرونده ناامید است و تغییر محسوسی در آن ایجاد نشده از جمله اینکه حتی یک جلسه دادگاه هم برای آن تشکیل نشده.

با این حال خانم عباسی بارها بر «وظیفه‌شناسی» و «لطف دادستان دادسرای نظامی تهران» تاکید داشت. او توضیح می‌داد که دادستان دادسرای نظامی 4 – 5 جلسه‌ی اختصاصی برای گفت‌وگو با آن‌ها تشکیل داده است و حتی از میان کلامشان متوجه شده که ناظری را به پلیس امنیت خلاقی فرستاده‌اند تا مطمئن شوند که رفتارهایی که با ما شده دیگر تکرار نمی‌شوند. 

دادسرای نظامی در مورد این پرونده حکم عدم صلاحیت خورده است. مادر نفس می‌گوید امیدشان فقط به دادسرای نظامی‌ست و امیدوار است که پرونده به دادسرای اطفال نرود. او به سابقه‌اش در دادسرای اطفال اشاره می‌کرد که قاضی آن‌جا آن‌ها را تحت فشار گذاشته و تهدید کرده که اگر این موضوع را پیگیری کنید به اقدام علیه امنیت ملی متهم می‌شوید یا اینکه دخترتان به عاقبت سپیده قلیان دچار می‌شود! خانم عباسی می‌گفت به او هم توضیح داده است که این قیاسش بی‌ربط است و دختر او تنها یک کودک است که هیچ قصدی هم نداشته و حتی تلاش کرده در معرض دید این ماموران هم قرار نگیرد و پشت کیوسک برق خود را مخفی کرده است.

عباسی در پاسخ به این سوال خبرنگار انصاف نیوز که به نظر او دلیل همین تغییر رفتار ولو محدود را با خود چه می‌داند اینطور توضیح می‌دهد: نزدیک به سالگرد فوت خانم مهسا امینی با وکیل ما تماس گرفتند که لطفا در این برهه شعله‌اش را قدری کم کنید! بعد از این تماس من شخصا به دادسرای نظامی رفتمو وقتی فهمیدند مادر نفس هستم به من وقت دادند. به دادستان گفتم چرا به وکیل تماس می‌گیرید؟! من خودم متوجه این احتیاط‌ها هستم. من فقط می‌خواهم قانون اجرا شود. خبر را هم در اختیار رسانه‌های داخلی کشور خودم قرار داده‌ام. می‌خواهم قانون اجرا شود تا چنین اتفاقی برای بچه‌های دیگر نیفتد. به باور خانم عباسی بعد از این گفت‌وگو با دادستان رفتار این دادسرا با او تغییر کرده است و لطف خاصی به او داشته‌اند.

مادر نفس ابتدای مصاحبه دوباره به فیلم برگشت و می‌خواست که به زنی که در گوشه‌ی تصویر، پشت نفس و مشغول فیلم گرفتن بوده باز هم توجه شود. خانم عباسی می‌گوید که مامور مرد با آن زن برخورد کرده، موبایلش را گرفته‌اند و حتی او را داخل ون کتک هم زده‌اند. خانم را مجبور کرده‌اند قفل گوشی‌اش را باز کند و خودشان فیلم را حذف کرده‌اند.

خانم عباسی هنوز این مسئله برایش جای سوال داشت که چطور لباس دخترش را در تنش پاره و او ار وسط خیابان لخت کرده‌اند برای رعایت حجاب! و چطور همین تذکر حجاب منجر به کشف حجاب یکی از ماموران هم شده اما با این حال باز هم به همان برخورد با دختر او ادامه داده‌اند.

عباسی اضافه کرد: با کمی دقت در فیلم می‌بینیم در لحظه ای که مامورین زن گشت ارشاد در حال ضرب و شتم دختر من هستن روسری یکی از مامورین زن از سرش می‌افتد و ایشان با توجه به این که سه نفر دیگر از همکارانشان دست در موهای دختر من داشتند و دختر من با وجود چندین مامور مرد و زن امکان فرار نداشته‌اند می‌بایست موهای فرزندم را رها و و حجاب خودشان را کامل می‌کردند نه اینکه حجاب خود را رها کرده و موهای دخترم را بکشند، اگر خطای دخترم به هر چیز دیگری غیر از حجاب بود، قطعا من به این موضوع دقت نمی‌کردم اما زمانی ایشان برای حجاب چنین غیر انسانی دختر من را وسط خیابان لخت می‌کنند و می‌زنند و ارشاد می‌کنند بنابراین باید ابتدا خود در شرایط رعایت حجاب باشند رطب خورده کی کند منع رطب؟ یعنی در واقع بعد از دختر من باید از موهای همکار خودشان می‌گرفتند و می‌انداختندش کف ون یعنی همان کاری که با یک دختر بچه ۱۴ ساله کردند!

خانم عباسی می‌گوید در یکی از جلساتی که با دادستان دادسرای نظامی داشته تاکید کرده که وابسته به چپ و راست نیست و حتی پاسپورت ایرانی نفس، دخترش، را نیز در آن  جلسه نشان داده و گفته که نیازی به پناهندگی و این قبیل مسائل ندارد. او توضیح داده که می‌خواهد دخترش اطمینان یابد در کشور خودش مرجعی وجود دارد که اگر ظلمی بر او روا داشتند می‌تواند به آن جا مراجعه کند و حقش را بگیرد.

مادر نفس از کلمات قبیحی گفت که از ماموران در مراجعه‌اش برای آزاد کردن نفس شنیده است. او با تعجب می‌گفت که برخی از آن‌ها حتی رعایت همکاران زن خود را نمی‌کنند و هرچه می‌خواهند می‌گویند. عباسی اضافه کرد: آیا بیشترین اخلاق از پلیسی به نام امنیت اخلاقی نمی‌رود؟ پس چرا اینطور رفتار می‌شود؟ همه جا رفتارشان خوب بود. اگر کمکی نمی‌کردند لااقل تاثر چهره‌شان نشان از همدلی با ما بود. در پلیس امنیت اخلاقی اما طوری دیگری بود.

خبرنگار انصاف نیوز با توجه به توضیحات مادر نفس از روند پرسرعت پرونده‌ی شکایت مامور طرح نور در قیاس با پرونده‌ی نفس پرسید. خانم عباسی شدیدا تایید می‌کرد که این قیاس درست است و آن پرونده به سرعت پیش رفته و دادگاه برایش تشکیل شده است. مادر نفس حاجی شریف با تاثر می‌گوید که اگر این اتفاق برعکس اتفاق افتاده بود چه می‌شد؟! اگر یکی از مردم عادی فرزند یک نظامی را کتک زده بود چه می‌شد؟! لابد آن شخص را به تلویزیون می‌بردند و می‌خواستند به کرده‌اش اعتراف کند؛ به سرعت هم احکام سنگینی برایش می‌بریدند!

خانم عباسی در مورد شکایت آن مامور زن می‌گفت منطقی نیست درحالیکه چند مامور نظامی بالغ روی یک دختر بچه 14 ساله ریخته‌اند آسیب هم ببینند! او تاکید می‌کرد که اگر هم چنین اتفاقی افتاده در حکم دفاع مشروط بوده. عباسی توضیح می‌دهد این رفتارها حتی با یک دزد هم قانونی نیست چه رسد به اینکه یک دختربچه زیر سن قانونی باشد که کفیلش هم باید پاسخگو باشد اگر جرمی مرتکب شود.

مادر نفس باز هم از رفتار خوب دادستان دادسرای نظامی که به‌گفته‌ی او مایه‌ی دلگرمی‌اش شده قدردانی کرد و تاکید کرد که به نظر او مدیران سطح بالای کشور بسیار انسان‌های قانونمداری هستند و تقصیرها گردن بخش‌های خرد است که خلاف قانون عمل می‌کنند یا خودسرانه عمل می‌کنند و در ادامه هم طوری لاپوشانی می‌کنند که صدایی به گوش رده‌های بالاترشان نرسد.

او می‌گفت خودش هم از ترس اینکه صدایش به جایی نرسد موضوع را با رسانه‌ها مطرح کرده و به هیچ وجه قصد دیگری نداشته است. عباسی می‌گفت حتی یک ماه و نیم صبر کرده و ترجیحش این بوده که از پیگیری‌های قضایی‌اش جواب بگیرد. او وقتی جوابی نگرفته به فکر رسانه‌ای کردن موضوع افتاده است.

مریم عباسی احوالاتی که فرزندش را از پلیس امنیت اخلاقی تحویل گرفته است با تاسف تکرار می‌کرد. به زخم‌های صورتش و تورم شدید لب‌هایش از فرط کتک‌هایی که خورده بود اشاره می‌کرد و می‌گفت هنوز هم حال نفس چندان خوب نشده است. پخش شدن فیلم کتک خوردن او آن هم در این سن و سوالاتی که دائم از همکلاسی‌هایش می‌شنود همچنان او را آزار می‌دهد. مادر نفس اضافه کرد: به خصوص چون بچه‌ی خیلی مبادی اخلاق است این اتهام فحش دادن برایش سنگین است! از طرفی هیچ بچه‌ای توی این سن دوست نداره فیلم ضرب و شتمش منتشر شود!

مادر نفس توضیح می‌دهد که نمی‌شود به بچه‌ها گفت حجابتان را رعایت کنید وقتی چنین رفتارهایی از افراد باحجاب می‌بینند. عباسی اضافه کرد: مگر غیر از این است که ماموران گشت ارشاد برای دعوت به حجاب هستند؟! نمی‌شود من به بچه‌ام بگویم حجاب خوب است بعد چنین رفتارهایی ببیند و انتظار داشته باشم به حرف من گوش کند. این بچه‌ها حتما بخاطر اینکه همین ماموران الگوهای خوبی نیستند تلاش می‌کنند به هیچ وجه شبیه آن‌ها نشوند.

خانم عباسی در پایان حرف‌هایش اضافه کرد: من به سیستم قضایی مملکتم پناه آوردم چون قویا اعتقاد داشتم اگر داستان مرا بدانند حتما پیگیری می‌کنند. اگر ناامید شوم نمی‌دانم دیگر چطور خواهم توانست این نخ اتصال را ترمیم کنم!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. پیگیری مردانه خانم عباسی با تمام ناملایمتی های که برایش پیش آمده قابل تحسین است. امیدوارم عملکرد مسولین بگونه ای باشد که ایشان و امثال ایشان از فرآیند دادخواهی در داخل کشور مایوس نشوند.

    4
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا