برای قورباغههای پختهی ایران
فرزاد دهقانیان، استاد دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «سازمان ملل از فرسایش خاک و فرونشست زمین با عنوان «جذام زمین» یاد میکند، به این معنا که همچون جذام که به آرامی بدن انسان را نابود میکند، این پدیده نیز زمین را به صورت تدریجی و غیرقابل بازگشت تخریب میکند. نتایج یک تحقیق جدید نشان میدهد که ایران از نظر نرخ فرونشست دومین و از نظر مساحت فرونشست سومین کشور در جهان است. اتحادیه اروپا ۴ میلیمتر فرونشست زمین در سال را طبیعی اعلام کرده است؛ اما میانگین فرونشست در ایران ۱۵ برابر نرخ اعلامشده از سوی اتحادیه اروپاست.
برخی از شهرهای ایران، از جمله تهران، مشهد، اصفهان، کرمان و یزد، با خطر جدی فرونشست مواجه هستند. این مسئله میتواند زندگی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار دهد. در شهر مشهد، فرونشست زمین به سمت شمال غربی شهر پیشروی کرده و با نرخ حدود ۲۰ سانتیمتر در سال به تدریج به مرکز شهر و اطراف حرم امام رضا (ع) گسترش مییابد. یکی از اصلیترین دلایل فرونشست زمین در ایران، برداشت بیرویه و غیرمجاز از آبهای زیرزمینی است.
تحلیل و توصیه راهبردی
اگر یک قورباغه را در آب داغ بیندازید، فوراً از آن بیرون میپرد تا جان خود را نجات دهد. اما اگر قورباغه را در آب سرد بگذارید و سپس به آرامی آب را گرم کنید، قورباغه به تدریج به تغییرات دما عادت میکند و متوجه خطر نمیشود. در نهایت، وقتی آب به نقطه جوش میرسد، قورباغه قدرت یا ارادهای برای نجات خود ندارد و در آب پخته میشود.
داستان “قورباغه پخته” یک استعاره مشهور در تفکر سیستمی است که اغلب برای توصیف خطرات تغییرات تدریجی استفاده میشود. فرونشست زمین همچون قورباغهای است که در حال پختن است؛ فرآیندی تدریجی و ناپیدا که بسیاری از مردم به دلیل کمبود آگاهی به آن بیتوجهاند. به همین دلیل، توجه عمومی و سیاسی لازم برای مقابله با این پدیده وجود ندارد.
فرونشست زمین نه تنها زیرساختهای حیاتی مانند ساختمانها و جادهها را تخریب میکند، بلکه بر کشاورزی نیز تأثیرات مخربی دارد. این پدیده باعث از بین رفتن لایههای خاکی میشود که برای کشاورزی ضروری هستند. بهویژه در مناطقی که به دلیل کمبود آب، زمینهای کشاورزی به آب زیرزمینی وابسته هستند، فرونشست میتواند زمینهای حاصلخیز را برای همیشه نابود کند و این خود به بحران اقتصادی و معیشتی بزرگی برای کشاورزان و جوامع روستایی منجر میشود.
اما ایران مسائل بحرانی دیگری هم دارد: کمآبی، بحران منابع طبیعی، فرسایش تدریجی سرمایه اجتماعی، مهاجرت نخبگان و نیروهای متخصص، آلودگی هوا، ناترازیهای انرژی و ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی مشابه قورباغهای هستند که در حال پختن در آب گرم است؛ زیرا ممکن است جامعه به دلیل تغییرات تدریجی متوجه وخامت کامل اوضاع نشود و زمانی که بحران به نقطه اوج برسد، تغییر و اصلاح آن بسیار دشوارتر خواهد شد.
ویل دورانت، تاریخنگار و فیلسوف مشهور گفته است: “تا زمانی که یک تمدن بزرگ خود را از درون نابود نکرده باشد، از بیرون تسخیر نمیشود”. تا دیر نشده است نجات قورباغههای در حال پخت ایران را در اولویت قرار دهید.»
انتهای پیام