خرید تور تابستان

رفتارهای تهی از سیاستِ سیاسی‌ترین مردم جهان | غلامرضا بنی اسدی

/ هم سرنوشتیم حتی اگر هم اندیش نباشیم! /

غلامرضا بنی اسدی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

ما سیاسی هستیم خیلی بیشتر از آن چه باید. خیلی بیشتر از آنچه نیاز هست. اگر نه این بود جریان انتخابات ینگه دنیا و رای آوردنِ ترامپ برای ما از انتخابات خودمان مهمتر نمی شد. نمی دانم چه جریانی ذهن ما را چنان ساخته که سازه های بیرونی هم حجم وسیعی از آن را اشغال می کند.

یک گروه اما دخیل بستن شان از سر کوتاهی دست شان به قدرت و حاکمیت و صندلی و موقعیت است. آنان که آب از سرچشمه های آلوده ای می خورند که آنان را به خود براندازی می کشاند. آرزوی براندازی نظام و کشور که چیزی نیست. اینان البته همان طور که ذهن شان جای دیگر است، خودشان هم جای دیگرند. اما برخی که این جایند و دل شان آنجا، حکایتِ شان عجیب تر است. مثل آن ماجرا که می گویند، اربابی به نوکرش گفت: مرا بالای خانه فلانی، سر ببر تا به اتهام قتل من، او را بگیرند و اعدام کنند! حالا حکایت برخی از آنان که رای آوردن ترامپ، دلِ شان غنج می زند، از این نوع است. حاضرند بمیرند تا رقیب را از صحنه به در کنند. آن وقت چه نفعی برای مرده شان خواهد داشت؟ پرسشی است که بی جواب می ماند.

برخی از این جماعت، به شخصه آدم های خوبی هم هستند اما عیب شان این است که خوبی را، موفقیت را، فرصت را فقط برای خود می خواهند. این خود هم به اندازه هماندیشان شان، فراوانی دارد. اینان که می شوند لبه دوم قیچیی که لبه اولش را بیرونی ها تشکیل می دهند، نشان می دهد ما هایی که خیلی سیاسی هستیم، از سیاست چیزی نمی دانیم!

سیاست، شیوه ای عقلانی است که خطر را کم و فرصت ها را زیاد می کند. کشور را امنیت و مردم را آرامش می بخشد. مهمتر از این که دولت دست کیست این است که همه دولت ها باید در خدمت ملت، کارها را سامان دهند. برای این هم همه باید پس از رقابت تمام عیار، رفاقت حداکثری داشته باشند نه این که پایان رقابت را به آغاز دشمنی تبدیل کنند. این برای کشور خطرناک است حتی اگر به قصد قربت صورت گیرد. خوشحالی برخی ها از انتخاب آمریکایی ها ادامه همین خط نادرست است. می پندارند عدم توفیق احتمالی این گروه به موفقیت آنان خواهد انجامید حال آن که اهل خرد خوب می دانند که نشستگان در یک کشتی همه یک سرنوشت دارند حتی اگر در سرِ هر کدامشان، هزار سودا باشد.

باور کنیم، جبر زمان و زمین ما را “هم سرنوشت” کرده است. به خواستن و نخواستن ما هم چیزی تغییر نمی کند. پس با درک درست شرایط، به احترامِ” هم سرنوشت”ی، بکوشیم همراستا و همداستان شویم. توان ها مان را روی هم بگذاریم و برای موفقیت کلان ایران و انقلاب، از منافع خرد و کوچک جناحی و احساسی چشم بپوشیم و دست بشوییم. حتی مخالفان نظام هم به این باید توجه داشته باشند که” هم سرنوشتی” اصلا به “ناهماندیشی” ما کاری ندارد. سنگی به لامپ بخورد و بشکند همه گرفتار تاریکی و خطر چاه و چاله و راه گم کردگی می شویم. پس بیشتر فکر کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا