خرید تور تابستان

ذینفعان و فرسایش تمدنی ایران | محمد فاضلی

محمد فاضلی، جامعه‌شناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «صحنه‌های سیاست‌گذاری عمومی ایران امروز را که نگاه می‌کنم، منطق نظری «منسر اولسون» اقتصاددان آمریکایی-نروژی در کتاب «فراز و فرود ملت‌ها» بیشتر به چشمم می‌آید. خلاصه یکی از استدلال‌های مهم اولسون در کتاب این است: گروه‌های ذینفع در هر عرصه‌ای، برای تداوم بخشیدن به منافع خود، مانع تغییر و نوآوری می‌شوند و برای تداوم همان مسیر گذشته فشار وارد می‌کنند. 

استدلال اولسون برای ایران نوشته نشده و کتاب درباره کشورهایی مثل انگلستان، آمریکا و ژاپن است. اما فکر نکنیم گروه‌های ذینفع فقط در ایران این قابلیت را دارند که مانع تغییرات به نفع #خیر_جمعی شوند. نه! در همه کشورها این منطق صادق است. 

کشوری مانند ایران به نیروهای متوازن‌کننده قدرت‌های ذینفع مجهز نیست. اگر گروه‌های ذینفعی هستند که از فیلترینگ، تحریم‌ها، ساختار نظام پرداخت تجارت خارجی ایران و مثلاً تمرکزش در دوبی، یا پرداخت یارانه‌های غیرمشروط و غیرزمان‌مند به گروه‌ها و شرکت‌های خاص بهره می‌برند؛ جامعه، منتقدان و کسانی که به دنبال خیر جمعی از طریق عادلانه کردن ساختار نهادی هستند، به ابزارهای متوازن‌کننده در برابر قدرت این گروه‌های ذینفع دسترسی ندارند. 

نظام سیاست‌گذاری توسط گروه‌های ذینفع گروگان‌گیری شده است. فرقی نمی‌کند گزینش و استخدام اساتید در دانشگاه‌ها و معلمین در مدارس مطرح باشد، یا تقسیم مواهب محیط‌زیستی از انرژی و آب گرفته تا زمین؛ مجوزدهی برگزاری کنسرت و نمایش در شبکه خانگی باشد یا واردات نهاده دامی یا قاچاق سوخت؛ در همه این‌ها گروه‌های ذینفعی هستند که اجازه نمی‌دهند طرح مسأله، تعریف و تجزیه ابعاد آن، شناسایی راه‌حل‌های منجر به خیر جمعی، و اجرای راه‌حل‌ها صورت بگیرد. 

این واقعیت که هیچ مسأله مهمی در دستور کار قرار نمی‌گیرد یا وقتی بررسی آن در دستور کار است، چنان با تأخیر و اغلب منجر به تصمیمات تکراری و بی‌حاصل انجام می‌شود که جامعه را ناامید می‌کند، محصول افزایش یافتن چگالی گروه‌های ذینفع در هر عرصه سیاستی است. 

مسیر طی‌شده در گذشته و توزیع رانت‌هایی که بنا به نقصان و ناکارآمدی، یا به عمد برای تضمین وفاداری گروه‌های خاص صورت گرفته، چنان شبکه‌ای از ذینفعان در همه عرصه‌ها خلق کرده که هر گونه تغییری با مقاومت‌های جدی مواجه می‌شود. 

من یک دهه قبل نوشتم که ایران در مسیر #فرسایش_تمدنی قرار گرفته است. تعطیلی‌ها و خاموشی‌های برق این روزها تا اعداد مربوط به میزان تشکیل سرمایه ثابت، تا روند مهاجرت جوانان و میان‌سالان، همه نشانه‌های این فرسایش هستند. مشکل این است که اگر تغییر ندادن سیاست‌ها برای ایران فرسایش تمدنی به بار آورده و خواهد آورد؛ اما برای گروه‌های ذینفع سود دارد. 

خارج شدن از چنین وضعیت‌هایی بدون تحلیل دقیق ذینفعان مقاومت در برابر هر تغییر و نوآوری سیاستی، غیرممکن است. اول باید شناخت و دانست که ذینفعان هر عرصه از مقاومت در برابر تغییر چه کسانی هستند، چه منافعی دارند، و چگونه می‌توان اکثریت قاطع جامعه خواهان #خیر_جمعی و گروه‌های رقیب این ذینفعان را به کمک طلبید و موازنه‌ای برای تغییر شرایط به نفع خلق ساختار بهتر ایجاد کرد. 

هر گونه تلاش برای تغییر وضعیت موجود، به ناگزیر شامل اقدامات زیر است:

یک. تحلیل دقیق ذینفعان مشروع و غیرمشروع

دو. اجتماعی کردن تحلیل ذینفعان و یارگیری از جامعه و سایر گروه‌ها برای مقابله با فشارهای ذینفعان نامشروع.

سه. نشان دادن نفع حل مسأله (علی‌رغم تضعیف کردن منافع گروه‌های ذینفع) برای عموم مردم و خیر جمعی

چهار. طراحی و اجرای درست و دقیق سیاست‌هایی که قادرند خیر جمعی مشهود برای اکثریت را خلق کنند. 

اگر این تحلیل درست باشد، مسائل را نمی‌توان در پستو حل کرد. فرایند حل مسأله، مستلزم سطح بالایی از اجتماعی شدن مسأله‌ها برای تشکیل «ائتلاف‌های حل مسأله» به منظور غلبه بر مقاومت‌های گروه‌های ذینفع است. 

بدون خارج کردن مسأله‌ها از پستوها، تحلیل ذینفعان، و تشکیل ائتلاف‌های اجتماعی معطوف به حل مسأله‌های سیاستی، مسأله‌ها و حل‌نشدن آن‌ها به فرسودن ایران ادامه می‌دهند.

فرسایش تمدنی ایران را جدی بگیرید/بگیریم. ایران خانه ماست و در خانه‌ای که در معرض فرسودن است نمی‌توان با اطمینان زندگی کرد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا