گلایهی یک مادر از مسابقات شنای هنری در تهران
مادر یک نوجوان ورزشکار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
فریادهای تشویق شادمانه و پرانرژی دخترکان تیمهای شنای هنری سراسر کشور و «شیییره…» گفتنهایشان برای حمایت از همتیمیهای خود در سالن بزرگ استخر قهرمانی آزادی تهران پیچیده است.
تهران رخت سرما و مه و باران پوشیده است، استخر آزادی با وجود حفرهها و روزنههای سقف قدیمیاش که بارش باران بیرون را به رخ حاضران میکشد و به این ترتیب در نقطهنقطهاش چالههای وسیع آب تشکیل داده است، سرمایی رنجآور را به ما تحمیل میکند.
چشم میگردانیم؛ حتی دریغ از یک بخاری برقی معمولی چه رسد به سیستم گرمایشی که دمای محیط را به اندازه معقولی برساند. حتی گرمای اجرای زیبای اثر ورزشی – هنری بچههای تیمهای شنای هنری استانهای مختلف کشور هم نمیتواند حواسمان را از سرمای محیط اطرافمان پرت کند.
داوران و دستاندرکاران و مادران تماشاچی همگی باوجود پوشش کاپشن و کلاه و دستکش و شال، بازهم از سرما میلرزند اما وقتی به دختران قهرمانمان که در همان هوای سرد برای هنرنماییهای خود وارد آب استخر میشوند و با تنی خیس بیرون میآیند نگاه میکنیم از مظلومیتشان دلمان میگیرد و گرد غصه قلبمان را کدر میکند.
واقعا چرا هر سال این رشته ورزشی هنری و زیبا و ارزشمند در فصل زمستان به میزبانی تهران برگزار میشود و هیچسالی هم حتی حداقلهای میزبانی مانند تنظیم دمای محیط پیشبینی نمیشود؟! پارسال هم بارش برف اسفند ماه تهران را از همان حفرهها به داخل استخر و روی سر دخترانمان شاهد بودیم! کمترین انتظار این بود که در این یک سال لااقل سوراخهای سقف تعمیر شود!
اما موضوع فقط به سرما خلاصه نمیشود؛ درِ ورودی استخر، کشویی و بسیار سنگین است. بهگونهای که چندنفری باهم باید برای باز کردن یا بستن آن تلاش کنیم! بانوانی که مسئول تحویل گرفتن موبایلها یا بررسی کیف میهمانان پیش از ورود به استخر هستند از سرما شاکیاند، حق هم دارند، شاید به همین دلیل با مهمانان ناتوان از بستن این در عجیب که سختتر از درِ گاوصندوق بسته میشود چالش و چلنج دارند.
بانوانی که برای گرفتن موبایل میهمانان موظف شدهاند پرخاشگرانه و نامهربانانه، گرفتن و پسدادن گوشی همراه مادرانی که بسیاری از آنان رنج و هزینه سنگین سفر را فقط برای دیدن سه دقیقه اجرای ورزش هنری فرزندشان به جان خریدهاند به مسالهای استرسزا و پدیدهای حلنشدنی تبدیل کردهاند، بهگونهای که برای حل یکطرفه موضوع گوشیها، بر در و دیوار ورودی استخر زده بودند «مسابقات، جمعه بازدیدکننده ندارد»!
از این مانع که رد شدیم با مشکل دیگری روبرو میشویم؛ برای ورود به جایگاه تماشاچیها همهی درهای مسیر مستقیم را بستهاند و مجبوریم حدود یککیلومتر محوطه استخر را دور بزنیم و از روی میز شکسته و بنر فرو افتاده و موانعی از این دست بهسختی عبور کنیم تا به جایگاه برسیم! مسابقات بهمدت دو روز از 8 صبح تا 9 شب برگزار میشود و لزوما در این مدت چندمرتبه مثلا برای رسیدن به سرویس بهداشتی باید همین مسیر طولانی پرمانع را طی کنیم.
برای وقت ناهار که بیرون میرویم از پسدادن گوشیهایمان امتناع میکنند و اگر کسی اصرار کند به او میگویند دیگر نباید برگردد! این موضوع آنقدر جدی شده که روز دوم یکی از سرپرستان تیم ما تا نیمهی روز به اجبار در خوابگاه میماند تا مادرانی که از راه دور آمدهاند بتوانند گوشی خود را در خوابگاه بچههایشان به امانت بگذارند و وارد استخر شوند.
از سد این مشکلات سختافزاری که میگذریم پدیده دیگری توجهمان را جلب میکند! برخی تیمها اصلا هم تیمیهای خود را تشویق نمیکنند و در سکوت فقط تماشاچی هستند، پرسوجو که میکنیم میگویند «بهتر است داوران متوجه نشوند ورزشکاران اجراکننده از کدام تیم هستند، زیرا ایجاد حساسیت میکند و نمره کم میدهند!» سوالی که پیش میآید این است که مگر چه رفتاری دیدهاند که به این نتیجه رسیدهاند!
مورد بسیار قابل توجه این است که میزبان تهران است که خودش چند تیم شرکتکننده دارد، تقریبا تمامی داوران و بهویژه سرداور این مسابقات ملی، تهرانی هستند! در کنار این موضوع غیرحرفهای، بهدلیل اینکه در مسابقات شنای دختران امکان ضبط تصویر و «ویدئوچک» وجود ندارد طبیعتا بروز سوءتفاهمات و تضییع حقوق ورزشکاران نیز دور از ذهن نیست. بهگونهای که در پایان مسابقات، بهنظر میرسد یکی از تیمها که در رده سنی خود اول شده است با نظر یا خطای دید تنها یک داور و همراهی سرداور با او، حداقل برای حفظ شأن داوری، به بهانه خطای صفر به جایگاه چهارم سقوط میکند و تیمی از تهران اول میشود! – امیدوارم داور محترم درست تشخیص داده باشد و در این میانه حقی از نوجوانان شهرستانی که خود و خانوادهشان یک سال تمام هزینه مالی و معنوی و جسمی سنگینی پرداخت کردهاند تا برای خود و عزیزانشان و مهمتر از آن، کشور و مردمشان افتخارآفرین باشند ضایع نشده باشد.
همچنین سالهای آینده فرصت میزبانی برای سایر شهرهای کشور پهناورمان با حضور داورانی از همه استانهای شرکتکننده فراهم شود تا باتوجه به هزینه بسیار سنگین و میلیونی اعتراض برای هر نمرهی ضمن اجرا، نیازی به اعلام اعتراض برای هر نمره ورزشکاران و صرف و تحمیل هزینههای اضافی بر دوش خانوادهها نباشد و حتی احساس نشود در این مسابقات شاید حقی از کسی نادیده گرفته شده است.
در پایان آنچه درخور توجه است اینکه ورزش کودکان و نوجوانان در کشور ما با هزینه شخصی خانوادهها رشد میکند و به سطح ملی و بینالمللی راه مییابد، خانوادههایی که در این راه حتی دیده هم نمیشوند اما حداقل میتوانیم با رفتارهای حرفهای و نظارت درست، از تضییع حقوق آنها و فرزندانشان جلوگیری کنیم و بچههای خوبمان را در مسیر درستی که در پیش گرفتهاند تشویق و به جلو هدایت نماییم، نه اینکه با بیتوجهی، حس ندامت و شکستخوردن از سیستم داوری را به ایشان تزریق کنیم.
انتهای پیام