از زلزله تا آتش؛ بم قربانی غفلت است
۲۰ سال پس از زلزله بم، برخی خانوادهها همچنان در کانکسهای فرسوده و غیراستاندارد زندگی میکنند. مرگ یک کودک هفتساله در آتشسوزی اخیر، فریاد اعتراضی است به کاهلی مسئولان، چرا پس از دو دهه، خانهای امن برای برخی از خانوادهها ساخته نشده است؟
به گزارش سایت کرمان امروز، «بیش از ۲۰ سال از زلزله ویرانگر بم میگذرد، اما هنوز صدها خانواده در کانکسهای فرسوده و غیراستاندارد زندگی میکنند. این کانکسها که روزی به عنوان اسکان موقت در نظر گرفته شده بودند، امروز به گورهای آهنی تبدیل شدهاند که هر لحظه جان ساکنانشان را تهدید میکنند. تازهترین قربانی این بیتوجهیها، یک کودک هفتساله بود که در آتشسوزی یک کانکس غیراستاندارد در خیابان پاسداران بم جان باخت.
این حادثه بار دیگر پرسشهای جدی را درباره عملکرد مسئولان بم و استان کرمان مطرح میکند: چرا پس از دو دهه، هنوز مردم مجبورند در کانکس زندگی کنند؟ چرا خانهای امن برای بازماندگان زلزله ساخته نشده است؟ و چه کسی پاسخگوی این فاجعه انسانی خواهد بود؟
کانکسهای موقت، اسکان دائم شدهاند
پس از زلزله سال ۱۳۸۲، نهادهای دولتی و مردمی هزاران کانکس را برای اسکان موقت آسیبدیدگان توزیع کردند. قرار بود این کانکسها تنها برای مدت کوتاهی مورد استفاده قرار گیرند و به زودی با خانههای مقاوم جایگزین شوند. اما اکنون، پس از گذشت بیش از دو دهه، بسیاری از این کانکسها نهتنها تخریب نشدهاند، بلکه به محل زندگی دائم خانوادههایی تبدیل شدهاند که هیچ گزینه دیگری ندارند.
این کانکسها فاقد کمترین استانداردهای ایمنی هستند. در تابستانها مانند اجاقهای داغ میسوزند و در زمستانها به یخچالهای سرد تبدیل میشوند. سیستم برقکشی آنها غیرایمن است و کوچکترین جرقه میتواند فاجعه بیافریند، همانطور که زندگی کودک هفتساله بمی را گرفت. بسیاری از این کانکسها حتی پوشش مناسبی برای سقف ندارند و ساکنان مجبورند از برگ نخل یا پلاستیک برای محافظت در برابر گرما و باران استفاده کنند. آیا این شرایط برای شهروندان یک کشور با منابع طبیعی و مالی گسترده قابل قبول است؟
مسئولان بم و کرمان چه کردهاند؟
سوال اصلی اینجاست که دولت و مسئولان محلی در این دو دهه چه اقداماتی برای ساماندهی وضعیت اسکان بازماندگان زلزله انجام دادهاند؟ آیا برنامهای برای جایگزینی این کانکسها با مسکن دائم وجود داشته است؟ اگر داشته، چرا اجرا نشده؟ و اگر نداشته، چرا هیچکس پاسخگو نیست؟
شهر بم به دلیل تاریخی بودن و اهمیت گردشگری، همواره مورد توجه دولتها بوده است. با این حال، به نظر میرسد این توجه تنها به بازسازی آثار تاریخی محدود شده و مردم عادی که خانههایشان در زلزله ویران شد، سالهاست فراموش شدهاند. آیا ارزش جان یک کودک بمی کمتر از یک دیوار خشتی در ارگ بم است؟ چرا وقتی میلیاردها تومان برای مرمت بناهای تاریخی هزینه میشود، بودجهای برای ساخت خانههای ایمن برای مردم اختصاص نمییابد؟
حمایتهای ناکافی و وعدههای عملی نشده
برخی از ساکنان کانکسها میگویند که حمایتهای دولتی برای بازسازی خانههایشان کافی نبوده است. برخی دیگر از بوروکراسی اداری و مشکلات دریافت وامهای مسکن گلایه دارند. اما پرسش اینجاست: آیا دو دهه زمان کافی نیست تا یک خانواده صاحب خانه شود؟ چرا مسئولان استانی و کشوری نتوانستهاند حتی یک برنامه منسجم برای اسکان دائم این افراد اجرا کنند؟
در بسیاری از کشورهای جهان، پس از فجایع طبیعی، دولتها با اجرای طرحهای ضربتی، اسکان موقت را در کمترین زمان ممکن به مسکن دائم تبدیل میکنند. اما در بم، حتی پس از ۲۰ سال، هنوز کانکسهای موقت پابرجا هستند و هر روز خطر مرگ را به ساکنانشان هدیه میدهند. این نه یک مشکل اقتصادی، که یک فاجعه مدیریتی است.
وقت شعار دادن تمام شده است.
اکنون وقت آن رسیده که استاندار کرمان، فرماندار بم و سایر مسئولان مربوطه به صورت شفاف به این سوالات پاسخ دهند:
چرا پس از دو دهه هنوز کانکسهای غیراستاندارد در بم وجود دارند؟
آمار دقیق خانوادههایی که هنوز در کانکس زندگی میکنند چقدر است؟
چه برنامهای برای جایگزینی این کانکسها با مسکن دائم وجود دارد؟
بودجههای اختصاص یافته برای بازسازی مسکن در بم چگونه هزینه شدهاند؟
چرا نظارتی بر ایمنی این کانکسها وجود ندارد؟
مرگ یک کودک هفتساله به دلیل زندگی در کانکس غیراستاندارد، یک قتل است. قتلی که مقصران غیرمستقیم آن کسانی هستند که در این دو دهه چشمهای خود را بر رنج مردم بم بستهاند. اگر امروز فکری به حال این خانوادهها نشود، فردا شاهد قربانیان بیشتری خواهیم بود. بم نیازمند اقدام عملی است، نه وعدههای توخالی، به امید فردایی بهتر!»
انتهای پیام




