دموکراسی شکننده تتلیستی
به گزارش انصاف نیوز، «مهشید طالبی» در یادداشتی با عنوان «دموکراسی شکننده تتلیستی | بیایید تتلیتیستها را آگاه کنیم…» در کانال جامعه شناسی نوشت:
افرادی چون هانتینگتون، جیل و …. «دوام دموکراسی بعد از گذار به دموکراسی» را در شرایطی میدانند که میانهروهای حاکم با سهل گیران اپوزسیون وارد تعامل شوند. شکاف گفتمانی در رأس قدرت و خروج از توتالیتاریسم و یکدستی مهمترین پارامتر این نوع از دموکراسی پایدار شناخته شده است. به زعم نگارنده در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری همانند انتخابات سال 1394 نیز نوعی از این شکاف در قالب رفراندوم درون حاکمیتی ایجاد شد. «تَکرار میکنم»های سیاسیون در حاشیه مانده سیاست رسمی، به نفع گروه خاصی در حاکمیت تّرّکهای رو به شکاف رفتن را نمایاند.
در انتخابات 1396 روحانی و جهانگیری با چالش کشیدن چندین باره انحصارگرایان …، صدا و سیمای رسمی، حزب یا جریان اصول گرا و … شکاف پیشرو را بیش از پیش پررنگ کرد. اگرچه این گذار در دست اقدام است اما به زعم باربیه در کتاب «مدرنیته سیاسی» دموکراسی بسیار شکننده و بازگشت از آن بسیار محتمل است و به نوعی بین گذار و دوام همواره مرزی متزلزل وجود دارد.
شکنندگی یا قوام این گذار علاوه بر ما در دست نسلهای آتی خواهد بود. نسلی که در اشتباهی استراتژیک توسط تیم رئیسی کمی پیش از موعد مورد توجه قرار گرفت. نسلی که تعداد زیادی از آنها هنوز کفایت سنی برای رأی دهی را نداشتند. ورود تتلو و پررنگ کردن جایگاه او در جریان اصول گرا با چشمداشت بر طرفدارانش را شاید بتوان از مهمترین اشتباهات اصول گرایان دانست، وصلهای که به قاموس امثال رئیسی و جریان موافقش خوش ندرخشید.
نبود جامعه هنری در کنار رئیسی از یک سو و تخمین فالوئرها و طرفداران تتلو برای جذب رأی وسوسه زیادی را برای این جناح در پذیرش او برانگیخت که البته در عمل نتیجه بخش نبود. آنچه از همه قابل تأملتر است، وجود بیش از 3 میلیون طرفدار در پیچ اینستاگرام تتلو است که تا این زمان اکثر آنها کفایت سنی برای رأی را نداشتند. اما در دوره های بعدی آنها حتما به سن رأی خواهند رسید. اگرچه که همسانبینی نگرشی در میان این تعداد فالو برای تتلو و دیگر سلبریتههای هنری – مجازی خود نیاز به تحلیلی جداگانه دارد، اما تعداد زیاد و میلیونی آنها با صدها هزار لایک و کامنت در ذیل هر پُست سخیف برای امسال تتلو موضوعی نیست که بتوان چشم از آن فروبست.
دهه هفتاد یا هشتادیهایی که گوشیهای موبایلشان با متنهایی کوتاه و بعضأ ساده، جایگزین کتاب و جزوه و کلاسورهای دهه شصتیها شده است تحویل گیرندگان این گذار کم جان ما به دموکراسی خواهند بود. اشتباه استراتژیستی رئیسی و تیم مشاورش در ندیدن سن این افراد نباید مانع از چشم پوشی ما از رشد سنی آنها باشد و اشتباهی بزرگتر را از طرف جریان اصلاح طلب ایجاد کند. نوجوانان و نونهالان امروز جوانهای فردایی هستند که ما در سالمندی نظارهگر عملکردشان خواهیم بود.
اگر خوانش سیاسی – ادبی بخش قابل توجهی از جوانان فعال سیاسی امروز شریعتی، صادق هدایت، سیمین دانشور، جلال آل احمد و …. بودند، لیدرها و سلبریتههای این نسل امثال تتلو هستند و عدد فالوئرها نشان از عظمت این موج تتلیتیستی و …. است. نسلی غیراندیش با سیستم حاکم که در بطن خود همسان اندیش هستند و آبشخوری اراجیف سلبریتهها ذهن را چنان کدپذیر میکند که پوپولیستی فاجعه محور رارقم خواهد زد. این در حالیست که فضای مجازی و این نسل باهوش و تکنولوژیست (نه لزومأ آگاه) پتانسلی قوی برای بدست گیری این امانت دارند.
آری به زعم باربیه، هانتینگتون، جیل و … رسیدن به دموکراسی بسیار مشکل و عقب گرد از آن بسیار محتمل است (نمونه افراد فاشیست و شبه فاشیست در امریکا و فرانسه و … و محبوبیت روبه فزونی آنها را فراموش نمیکنیم). نگذاریم آنچه از خرداد 76 با چنگ و دندان پاسش داشتیم در دست تتلیتیستها و سلبریتیستهای مجازی امروز و فردا به باد رود. آگاهسازی نوجوانان و نونهالان وظیفه تک تک ماست. از آنها غافل نباشیم آنها را سیاسی بار آوریم و به آنها بفهمانیم که شغل، نان، آرامش، آزادی، امنیت و … تنها از طریق سیاست امکان پذیر است.
انتهای پیام