ماموریت تاریخی روحانی
جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: بعد از دو مراسم تنفیذ و تحلیف، حسن روحانی دوره جدید ریاست جمهوری اش را رسماً آغاز می کند.
روحانی و دولت دوازدهم او، چند مأموریت تاریخی دارند که اگر بتوانند از عهده شان برآیند، نام شان به نیکی در تاریخ ایران باقی خواهد ماند:
1 – کار ارزشمند دولت یازدهم روحانی، کنترل تورم لجام گسیخته بود؛ آن هم در شرایطی که بی ثباتی اقتصادی و جهش روزافزون قیمت ها، معیشت مردم را مختل کرده بود.
اینک نوبت گام دوم است و آن، ایجاد رونق اقتصادی و عبور از رکود است. هر چند رئیس جمهور قبلاً وضعیت حاضر را “ثبات اقتصادی” نامیده است ولی واقعیت این است که تحولات کلان اقتصادی، مانند گشایش در مراودات اقتصادی با جهان و حضور شرکت های خارجی در ایران، هنوز به کف جامعه سرایت نکرده و معیشت مردم، درگیر رکود و سکون است، چرخه اقتصاد خرد، خوب نمی چرخد، گردش پول به کُندی صورت می گیرد و مردم در فشار اقتصادی روزانه هستند.
اگر روحانی و تیمش بتوانند رونق را به “اقتصاد مردم” بیاورند، موفق ترین دولت های بعد از انقلاب خواهند شد که هم توانسته اند تورم را کنترل کنند و هم رونق اقتصادی به وجود آورند.
اما اگر نتوانند گردش اقتصادی را تسهیل و بر رکود غلبه کنند، کار نیروهای همسوی آنها در انتخابات سال 1400، بسیار سخت خواهد بود.
2 – در حوزه سیاست داخلی، کشور هنوز دچار تنش ها و درگیری های غیرضرور است. برخی اشکالات مانند فقر تحزب، محدودیت های رسانه ای، مداخلات فراقانونی در زندگی مردم، عدم اجرای برخی اصول قانون اساسی، ادامه حصر، نواقص موجود در قانون انتخابات و نظایر این ها سپهر سیاسی کشور را می آزارد.
هر چند نمی توان انتظار داشت همه کاستی ها در چهار یا هشت سال مرتفع شوند، اما حرکت جدی به سمت حل این مشکلات، وظیفه مسلّم دولتی است که پشتوانه ارزشمندی به نام 24 میلیون رأی مردم را دارد.
اگر دولت اول روحانی، با شعار “تدبیر و امید” بر سر کار آمد، دولت جدید باید ضمن پاسداشت تدبیر و امید، “شجاعت” را نیز چاشنی کار خود کند.
این البته به معنای ورود دولت به تنش نیست بلکه سخن بر سر آن است دولت و رئیس آن، حقوق و مطالبات اکثریت را با صراحت و قدرت بیشتری پیگیری کنند چرا که معنای انتخابات، چیزی جز این نیست که اقلیت باید به اکثریت تمکین کنند و اکثریت هم حقوق اقلیت را به رسمیت بشناسند.
با این حال شاهدیم که بعضاً اقلیت، نه تنها به اکثریت تمکین نمی کند، بلکه حتی حقوقش را نیز به رسمیت نمی شناسد.
اصلاح این تعامل، مأموریت سترگ و البته بسیار دشوار دولت دوازدهم است.
3 – روحانی و تیمش در دولت یازدهم، توانستند تنش های سهمگین سیاست خارجی را مهار کنند؛ قطعنامه های ضد ایرانی شورای امنیت و تحریم های هسته ای را لغو کنند و پروژه انزوای ایران را به محاق ببرند.
چندی پیش روحانی اعلام آمادگی کرد مذاکرات بین المللی برای رفع سایر تحریم ها را نیز آغاز کند و سایه بقیه تحریم ها را نیز از سر کشور مرتفع کند.
واقعیت این است که جایگاه کنونی ایران در نظام بین الملل، شایسته کشورمان نیست. اصلاح سیاست خارجی ایران با هدف تعامل همه جانبه با جهان، مأموریت دیگر دولت جدید است. این روا نیست که رقبای منطقه ای ایران مانند عربستان با استفاده از برخی رویکردهای ما، بتوانند به قدرت افزایی بپردازند و به چالش های دراز مدت برای ایران تبدیل شوند.
4 – بارها گفته ایم و بار دیگر هم تأکید می کنیم که اصلاح کلان کشور در گرو تحول بنیادین در نظام آموزشی ایران است. آموزش و پرورش و آموزش عالی کنونی، نتیجه ای جز تباهی نسل ها و اضمحلال آینده کشور نخواهد داشت.
نظام آموزشی ایران، نیاز به یک انقلاب تحول گرایانه دارد و اگر شخص رئیس جمهور چنین تحولی را از وزیران مربوطه مطالبه نکند، این دگرگونی اتفاق نخواهد افتاد. انقلاب مصلحانه در نظام آموزشی، مأموریت تاریخی دولت دوازدهم است.
5 – بسیاری از مسؤولان کشور – در همه قوا – افراد پا به سن گذاشته ای هستند که هر چند تجربیات شان ارزشمند است اما طبیعتاً نمی توانند تا همیشه زمام امور را در دست بگیرند. روحانی و تیمش باید تربیت نسل جدید مدیران جوان را در دستور کار خود قرار دهند تا در پایان چهار سال پیش رو، با خلأ نیروی مدیریتی مواجه نباشیم.
این ها، 5 مأموریت ملی و تاریخی دولت دوم روحانی هستند که همه باید در تحقق شان، در کنار هم باشیم. یادمان باشد که روحانی نیز مانند اسلاف خود، روزی خواهد رفت ولی ایران، همچنان باقی است؛ “ایران را دوست بداریم”.
انتهای پیام