بجای «سکوت» در برابر «نهنگ آبی»، فرهنگسازی کنیم!
در بازیهای رایانهای هرگاه غول یک مرحله را از بین میبریم در مرحلهی بعدی با غول بزرگتری روبهرو میشویم؛ این یک اصل است؛ اما گویا مسوولان متوجه نیستند که وقتی از یک چالش به سلامت گذر کردند، چالشهای بعدی بزرگتر و خطرناکتر خواهند بود.
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، حتی اگر از حملهی نهنگ آبی با خوششانسی جان سالم به در برده باشیم، تضمینی نیست که از حملهی بعدی همان نهنگ یا جانوران دیگر نیز قسر در برویم!
«عصب» یا «nerve»نام یک فیلم سینمایی محصول 2016 هالیوود است. داستان این فیلم این روزها به طرز غریبی آشنا به نظر میرسد: دختری در بازی اینترنتی با نام «حقیقت و عمل» شرکت میکند. بازیگر در این بازی باید کارهای مشکل و خجالتآوری که ادمین بازی به او دستور میدهد، اجرا کند تا جرأت و جسارت خود را به دیگران اثبات کند؛ برای نمونه دزدی لباس از یک فروشگاه معتبر یا راه رفتن روی نردبان بین زمین و آسمان.
این بازی مرحله به مرحله خطرناکتر از قبل میشود. او بازی را به پلیس لو میدهد، اما پلیس اهمیتی به موضوع نمیدهد. ادمین تصمیم میگیرد دختر را بدلیل دهنلقی مجازات کند و برای این کار سراغ خانوادهاش میرود.
در ادامه دختر مجبور میشود برای جلوگیری از ورشکستگی مالی خانوادهاش و از بین رفتن هویتش با پسری که او هم در این بازی گرفتار شده است، بازی «مرگ و زندگی» انجام دهد و در این میان کسی که زنده میماند، هویت خود را بدست خواهد آورد…
این فیلم سه سال پس از آن ساخته شد که در کشور رقیب ایالات متحده، روسیه، یک دانشجوی اخراجی رشتهی روانشناسی بنام «فیلیپ بودیکین» بازی چالشی مرگباری را بنام «نهنگ آبی» طراحی و اجرا کرد.
بنا بر برخی گزارشها، او هدفش را از نوشتن این بازی، پاکسازی بیولوژیک جامعه از آشغالهای انسانی اعلام کرده است؛ البته این ادعایی است گزاف که او پس از بازداشت مطرح کرده و شاید انگیزهی او از طراحی بازی نهنگ آبی، کسب شهرت یا جنون سادیسم بوده است.
در این بازی چالشگونه، نوجوانی که به دام نهنگ آبی افتاده است بایستی 50 وظیفهای که بصورت مرحله به مرحله انجام میشود به پایان برساند. این بازی قابل دانلود نیست و پس از شناسایی نوجوان آسیبپذیر و سادهلوح، لینکی از طریق شبکههای مجازی فقط برای او ارسال شده و از او خواسته میشود کارهایی را به دستور ادمین انجام دهد تا ثابت کند آدم پرجرأتی است.
تماشای فیلم ترسناک در نیمههای شب یا راه رفتن روی پشتبام از جمله دستورات ابتدایی این بازی است. دستوراتی که در این مراحل به کاربر داده میشود از روانشناسی دقیقی بهره میگیرند که موجب میشود «سوژه» به «طعمه» تبدیل شده و دستور آخر ادمین را که پریدن از روی پشتبام است بدون هیچ مقاومتی انجام دهد.
از سوی دیگر برای نگهداشتن بازیکنهایی که ممکن است در مراحل پایانی بازی، خسته شده، ترسیده و قصد ترک بازی را داشته باشند، تمهیداتی اندیشیده شده است! ادمین با کمک گرفتن از نرمافزارهای سادهای که این روزها براحتی بر روی هر گوشی هوشمندی نصب شده و میتوانند اطلاعات شخص طعمهشده را در دسترس او قرار دهند، به نوجوان ترسیده هشدار میدهد که چنانچه به دستورات او عمل نکند به خانواده و محل زندگی او آسیب خواهد رساند. نوجوان سادهلوح با دیدن اطلاعات شخصی خود به تصور این که با سازمان موساد یا سیآیای طرف شده است (!) به منظور کمک و حفاظت از خانواده، دستورات ادمین را اجرا کرده تا جایی که حتی دست به خودکشی میزند.
بنظر میرسد در کشور آمریکا که نظارت و فیلترینگ فضای مجازی براحتی ایران (!) نیست و از پروسهی قضایی سفت و سختی تبعیت میکند، کسانی دست به کار شدهاند تا با فرهنگسازی و واکسینه کردن نوجوانان از گسترش این چالش در میان این قشر آسیبپذیر جلوگیری کنند.
فیلم «عصبب» یا «never» که در بالا اشاره شد، نمونهای است از این دست که متناسب با فرهنگ جامعهی آمریکا و زبان قابل فهم برای تینایجرها، هشدارهای لازم را به خانوادهها و نوجوانانشان میدهد.
از طرف دیگر برخی شبکههای مجازی که در معرض جستوجوی بازی از طرف کاربرانشان هستند، با راه انداختن کمپینهایی مانند «STOP Blue Whale» به مصاف نهنگ آبی رفتهاند. بعضی از آنها مانند «فیسبوک» این پیغام را به کسانی که عبارت نهنگ آبی را جستوجو کردهاند میدهد:
«خودکشی یا خودآزاری:
اگر شما یا کسی که میشناسیدش اوقات دشواری را سپری کرده و خواهان پشتیبانی هستید، ما مایلیم به شما کمک کنیم!»
Suicide and self harm: Resources
If you or someone you know is going through a difficult time and you want support, we’d like to help
در ایران اما اوضاع به شکل دیگری پیش رفته است؛ همان اوضاعی که مختص به ماست و در هیچ جای دیگری هم یافت نمیشود!
نهنگ آبی هنوز نتوانسته در ایران طعمهای را صید کند، اما چنانچه در موتور جستوجوی گوگل کلمهی «دانلود» را به زبان فارسی تایپ کنید، هنوز به «لام نرسیده»، گوگل عبارت «دانلود بازی نهنگ آبی» را به شما پیشنهاد خواهد داد! نشانهای هشدارآمیز از این که کاربران ایرانی در روزهای اخیر برای ادامهی کلمهی «دانلود» بجای «فیلم و موسیقی»، از عبارت «نهنگ آبی» استفاده کردهاند.
در این میان «حسن کریمی قدوسی»، مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای در نشست خبری سومین لیگ بازیهای رایانهای عنوان میکند که با دستگیری سازندگان نهنگ آبی، دیگر چالشی بنام «نهنگ آبی» وجود ندارد.
او گفته است: بنیاد ملی بازیهای رایانهای از سه ماه پیش از این موضوع مطلع بوده؛ هرچند آن را رسانهای نکرد، چون تاثیرات منفی زیادی داشت و پرداختن به چنین موضوعاتی سبب میشود جریانی شکل بگیرد که بگوید بازی خوب نیست و بحران جدیدی در رابطه با بازیها در سطح کشور ایجاد شود.
در موضعگیری مشابهی، «حسین اسدبیگی»، رییس اورژانس اجتماعی کشور هم با تکذیب خودکشی دو جوان ایرانی بدلیل شرکت در چالش نهنگ آّبی گفت: معتقدم انتشار اخبار و کلیپهای مربوط به این بازی بیشتر موجب گرایش نوجوانان و جوانان به آن خواهد شد.
بنظر میرسد مسوولان ایرانی شیوهی نادیده گرفتن و کم اهمیت جلوه دادن چنین پدیدههایی را در پیش گرفتهاند؛ آنها تصور میکنند که اگر دربارهی چنین چالشیهایی اطلاعرسانی نشود، آن چالش دیگر به ایران نخواهد آمد!
اتفاق و رویهای که سالها پیش در رابطه با اچ آوی وی مثبت رقم خورد و در حالی که بیماری ایدز در حال شیوع بود و تمام دنیا با ارایهی نکات ایمنی و هشدارهای لازم سعی در آگاهسازی مردم بویژه جوانانشان کردند، مسوولان ما رویهی کتمان، سکوت و نادیده گرفتن این بیماری را در پیش گرفتند.
اما پس از آنکه روند رشد اچ آی وی مثبت در ایران برخلاف کشورهای توسعهیافته «افزایشی» شد، تازه به این صرافت افتادند که باید اطلاعرسانی شود؛ نوشدارو پس از مرگ سهراب!
اکنون نیز با گفتن این که: «سازندهاش را دستگیر کردهاند، پس دیگر خطری وجود ندارد» یا «صحبت دربارهی بازی، آن را شایعتر میکند!» به نوعی در حال سلب مسوولیت از خود هستند و به این ترتیب به جای فرهنگسازی و آگاهی دادن به خانوادهها نسبت به وجود چنین خطراتی در فضای مجازی، با سکوتشان جامعه را در حملات بعدی آسیبپذیر میکنند.
فراموش نکنیم:
«در بازیهای رایانهای هرگاه غول یک مرحله را از بین میبریم در مرحلهی بعدی با غول بزرگتری روبهرو میشویم!!»
انتهای پیام
««حسن کریمی قدوسی»، مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای»؟ ایشان هم اتفاقاً از گروه دارندگان ژن های خوب است؟ در دوران پیش از انقلاب، ناقلان ژن های خوب، از طریق دیگری به فرزندان شان «حال می دادند» و کارها را در بیشتر مواقع به کاردان می سپردند. کار خوب را از آدم بد هم می توان یاد گرفت.