«با عملکرد زشت اصلاحطلبان، خبرگان از مصباح و یزدی خالی شد»!
یک عضو جامعه مدرسین میگوید: در انتخابات خبرگان اصلاحطلبان رسما چگونه وارد شدند و امثال آقایان مصباح و یزدی را کنار زدند. آقای جنتی بعنوان نفر آخر انتخاب شد. این آقایان همیشه بعنوان اولین نفر بودند. اما با عملکرد زشت این افراد، مجلس خبرگان از چنین یلان و قهرمانان علم و عمل خالی شد.
خبرآنلاین نوشت: اصلاحطلبان در ادامه تلاشها برای بازگشت به سیاست به دنبال رایزنی و مذاکره با علما و مراجع قم هستند، امری که به نظر می رسد چندا سهل و آسان نباشد، چه آنکه برخی مواضع اصلاح طلبان چندان مورد پذیرش علما و مراجع نیست.
آیتالله ممدوحی با رد پذیرش هرگونه مذاکره تاکید می کند: «من یکی از اعضای جامعه مدرسین هستم که هیچگاه و با هیچکس مذاکره نخواهم کرد. امثال و رفقای ما هم اینگونه هستند.»
مشروح گفتوگو با او را در ادامه میخوانید:
اصلاحطلبان چند وقتی است که خواهان مذاکره با علما و مراجع قم هستند. حتی این موضوع را در دستور کار قرار دادهاند…
این حرفها یعنی چه؟ یعنی میخواهند نامه بنویسند یا درخواست بدهند. انسان در عمل مشخص میشود که چه کاره است.
یعنی اصلاحطلبان باید چیکار کنند؟
یعنی اقدام عملی کنند. همان کاری را انجام دهند که مورد پسند و رضایت مقام معظم رهبری است. همین کافیست.
خب همین انتظاراتی که شما از آنها دارید، باعث شده که بخواهند جلو بیایند و درخواست مذاکره را بدهند تا برای رفع کردن مشکلات موجود قدمی بردارند. اصلا میخواهند با علمای قم صحبت کنند تا بدانند مشکلات کجاست و راهکاری بیابند؟
لازم نیست. این موضوعات در عمل معلوم میشود. مثلا میخواهند بیایند و در اینجا مباحثه کنند؟ اینجا که کسی اینها را برای مباحثه قبول نمیکند. بحث این است که اگر میخواهند، به گونهای رفتار کنند که مطابق با خواست مقام معظم رهبری باشد. در این صورت است که معلوم میشود اصولگرای حسابی هستند.
فرمایش شما درست. اما با گلایههایی که از اصلاحطلبان دارید این افراد چگونه میتوانند التزام خود را به همان مبانیای که شما انتظار پایبندی به آن را دارید اعلام کنند؟ با توجه به اینکه تشخیص همین امر التزام، همیشه محل بحث بوده است، اصلاحطلبان چگونه باید آن را اثبات کنند؟
در عمل میتوانند. مثلا در انتخابات. اینها اگر در آن زمان هماهنگ عمل میکردند و در روزنامههایشان هم هماهنگ با مقام معظم رهبری بودند، بهترین راه و روش را در پیش گرفته بودند. ولی خب دیدیم که اینگونه نبودند.
پس کاملا با مذاکره با اصلاحطلبان مخالف هستید؟
اصلا معنا ندارد. بنشینیم که چه بگوییم؟
خب اصلاحطلبان فکر میکنند میتوانند همین مسائلی که شما مطرح میکنید را با گفتوگو حل کنند. شاید این مسائل سوتفاهمی باشد که بتوان آن را حل کرد.
سوتفاهمی بین ما بوجود نیامده است. اینها واقعیت است. از نظر سیاسی و رفتاری واقعا خط شان، خط خاصی است. در انتخابات شما ببینید که اینها چگونه در مقابل هم قرار گرفتند؟ در انتخابات خبرگان، رسما چگونه وارد شدند و امثال آقایان مصباح و یزدی را کنار زدند. آقای جنتی بعنوان نفر آخر انتخاب شد. این آقایان همیشه بعنوان اولین نفر بودند. اما با عملکرد زشت این افراد، مجلس خبرگان از چنین یلان و قهرمانان علم و عمل خالی شد.
شما بحث انتخابات خبرگان را مطرح کردید. در حالیکه این افرادی که شما نام بردهاید با رای مردم از رفتن به مجلس خبرگان باز ماندند. پس نقش رای مردم در اینحا چگونه است؟
منظورم تبلیغات قبل از انتخابات است و خدماتی که در آن زمان ارائه میکردند، حتی پول هم میدادند. در روزنامهها و رادیوهای بیگانه و رسانههای غربی هم که حرف میزدند.
با این اظهارات یعنی نقشی را برای مردم در انتخاب سرنوشت خود قائل نیستید؟
اتفاقا بحث نقش مردم را میگویم. وقتی مردم را رها کنند و آنها را راحت بگذارند، راه خود را پیدا میکنند. فطرت مردم الهی و خصلتشان اسلامی است. اما اینها تبلیغات خیلی سنگینی انجام دادند، پولهای زیادی خرج کردند، به استانداران خود دستورات خاصی دادند، به فرماندارانشان هم همینطور و در نتیجه یک عدهای را منزوی کردند.
شما اصلا استقبالی از این پیشنهاد اصلاحطلبان ندارید ولی آنها خیلی مصر هستند که بتوانند همچون دیدار و گفتوگوهایی که با مراجع دارند، با علما هم داشته باشند. اگر این دیدارها بخواهد با چهرههای جامعه مدرسین حوزه علمیه انجام شود، برخورد آنان چگونه خواهد بود؟ آیا نظر شما به عنوان یک عضو جامعه، نظر کل اعضای آن را نمایندگی خواهد کرد؟
من یکی از اعضای جامعه مدرسین هستم که هیچگاه و با هیچکس مذاکره نخواهم کرد. امثال و رفقای ما هم اینگونه هستند. مذاکره معنا ندارد. آنها در هرجایی که باید درست عمل میکردند، خط شان علیحده بود. مثلا بروند به مذاکره با علما که چه بشود؟ اینها در انتخابات گذشته خبرگان کار خود را کردند. در چند انتخابات دیگر هم خط دیگری را دنبال میکردند. اینها یکدیگر را طرد میکردند. حالا میخواهند مذاکره کنند ولی من نمیدانم نیتشان از این مذاکره چیست. البته حتما نیت سیاسی خاصی دارند وگرنه اینکه اینها بیایند و در خط مقام معظم رهبری حرکت کنند، خیلی مشکل است. اگر اینکار را بکنند مشکل حل خواهد شد.
همین شرطی که به آن اشاره کردهاید، یعنی حرکت در خط مقام معظم رهبری، چرا همین را محور گفتوگو قرار نمیدهید؟ فکر میکنید که قبول نمیکنند؟
این را بدانید که راه اعتقاد را در عمل باید دید. اصلا لازم نیست که این حرفها را بیایند و بنشینند و مطرح کنند. فقط در عمل است که میتوانند خود را ثابت کنند.
انتهای پیام
اصلاح طلبان با علمای صالح هیچ مشکلی ندارند با یک مشت باصطلاح عالم که هشت سال کذایی منابع ملی و منافع ملی را قربانی کردند برای منفعت خودشان مشکل دارند و این مشکل هم حل شدنی نیست. امثال این روحانی محترم باید پاسخگوی عملکرد خود باشند
خود را عین شریعت و اسلام و در خط واقعی مقام رهبری می دانند!!!؟ حاضر نیستند در رأی متفاوت مردم درنگ و تأمل کنند، فکرکردن پیشکششان!
حق حیات سیاسی متفاوت برای دیگران قائل نیستند! مثل دولت مهرورز مورد حمایتشان که می گفت: ‘دنیا در حال رفتن به سوی احمدی نژاد شدن است!’ همه باید مثل آنان فکر کنند و انتخاب نمایند.گویی مردم را مانند گلّه یی می دانند که می بایست چوپانی اشان می کنند!
کاش! با این تفکرات نمی خواستند برادران اهل تسنن را جذب کنند و نزدیک شوند، وقتی با برادران شیعه ی خود اینگونه اند!؟