اسلحه در تهران: کجا؟ چند؟ چگونه؟
پیش فرض های خرید اسلحه
تهران بنا به آمار یکی از شهرهای پر از اسلحه است. فیلم های سینمایی را هم که همگی محصول پایتخت هستند کنار بگذاریم، باز هم خرید و فروش اسلحه اینجا خیلی راحت تر از شهرهای دیگر است. دیگ هفت من جوشی است که فاعل ها را از فعل هایشان جدا و منزه نگه می دارد و این بهترین فرصت است برای تاجران و خرده پایان این تجارت سیاه. وقتی که به دنبال خرید اسلحه می افتید. حواستان جمع باشد که تهران موش دارد و موش هم گوش دارد. اگرچه آمارهای پلیس مناطق خلوت و حاشیه نشین پایتخت را محل خرید و فروش اسلحه معرفی می کند اما ساقیان اسلحه همه جای تهران هستند، خصوصا در خیابان های شلوغ منتهی به آدرس های یاد شده. آنجاست که می توان اسلحه را از یک تا 15 میلیون تومان خریداری کرد.
اهداف مختلف
برای انتقام؟ برای ترساندن؟ برای دزدی؟ برای باج گیری؟ برای آدم ربایی یا شاید هم برای کلاس. مهم این است که اسلحه را برای چه کاری بخواهید. این مسئله جنس و کارکرد اسلحه را مهم می کند و قیمتش را به نوسان وامی دارد. اسلحه از یک میلیون تومان به بالا در بازار تهران هست و مهم این است که چند فشنگ لازم داشته باشیدو بخواهید با آن چه کاری انجام بدهید. مشتری ها معمولا پر از استرس و لرزش سر و دست به سراغ فروشنده ها می آیند.
بدبخت هایی که برای انتقام اسلحه را برنده تر از هر قانونی می دانند، آدم های عادی که فکر می کنند بهتر از هر قانونی می توانند با سلاح به احقاق حق خود برسند و … در نزدیکی های دروازه غار، کسی را پیدا می کنیم که می تواند بیشتر از بقیه کمکمان کند. می گوید که در قهوه خانه عبدو، چندباری شاهد خرید و فروش اسلحه بوده با این پیش فرض که حرف ها در قهوه خانه زده می شود، پول دریافت می شود و جنس مورد نظر فردا به خریدار تحویل داده می شود. اسمش را نمی گوید، صورت سوخته ای دارد با دست هایی پر از انگشتر. وقتی می شنود که دنبال اسلحه هستیم، شستش خبردار می شود که این کاره نیستیم. برای همین یک نصف روز پاسکاری مان می کند این طرف و آن طرف.
عصر که خسته دوباره به همان قهوه خانه برمی گردیم با چند اسکناس سبز راضی می شود کمی برایمان از این ماجرا حرف بزند: «مهم اینه که واسه چی می خواین. خیلی ها برای بچه بازی میان سراغ اسلحه. اینطوری نمی شه. به محض اینکه طرف رو بگیرن، همه رو لو می ده. البته کسی که فروشنده است واسه این عددا خطر نمی کنه.» از طریق او چند شماره گیر می آوریم که پراکنده اند در شهر و باید هزار بار بگیری شماره ها را تا یک کدامشان جواب بدهند. تا اینجا معلوم شده اسلحه پیدا می شود اما نه به همین راحتی.
از 600 هزار تا دومیلیون تومان
رضا یکی از فروشنده هایی است که شمارته اش را می شود در دروازه غار از معتادانی گرفت که خطر نمی کنند و نمی خواهند الکی پایشان به یک پرونده جنایی باز شود. آنها می گویند او می تواند کاری بکند و منظورشان هم خرید اسلحه است.
پای تلفن جایی را در حدود میدان گمرک هماهنگ می کند و یک ساعت با تاخیر می آید. روی موتور نشسته و سوارمان می کند و همانجا درباره قیمت ها می گوید. به گفته های او اگر بشود استناد کرد، کلت کمری و کلاشینکف ارزانترین ودم دست ترین سلاح هایی هستند که می شود در تهران پیدا کرد و قیمت شان از 600 هزار تومان برای کلت تا دو میلیون تومان برای کلاش در نوسان است.
رضا می گوید که اگر برای ترساندن نیاز به اسلحه داریم حتما بدون فشنگش را بخریم چرا که اینطور بهتر است اما تحقیقات ما نشان می دهد نگرانی او از فروش فشنگ بیشتر به خاطر ایجاد امکان ردیابی فروشنده اصلی اسلحه است. کلت «برتا» هم در بازار موجود است که قیمتی حدود یک میلیون تومان دارد و معمولا برای اخاذی از آن استفاده می شود.
رضا به ما می گوید که مشتری هایش هر روز بیشتر و بیشتر می شوندو اومیزان اعتمادش روز به روز کمتر اما هر کاری که می کنیم، راضی نمی شود درباره محل اصلی ورود این اسلحه ها به تهران توضیح بدهد. با این همه جسته و گریخته می گوید که بیشتر اسلحه ها از مرزهای غربی به خصوص بانه وارد می شوند. کردستان هم یکی دیگر از منابع ترانزیت اسلحه به تهران است اما به روشنی معلوم نیست که چتربازها این اسلحه ها را چطور از غرب کشور به تهران و مرکز آن می آورند.
پول نقد
هر روز مشتری های تازه ای برای پیدا کردن اسلحه های مختلف، محله های خفن تهران را از پاشنه درمی آورند و هر روز سلاح جدیدی به فهرست تقاضاها اضافه می شود. یکی از آنهایی که در دروازه غار کارش فروختن چاقو، شمشیر و … است به ما می گوید که از روی قیافه افراد می تواند تشخیص دهد برای خرید سلاح گرم آمده اند یا نه: «معمولا خیلی عصبی هستن. می دانن چه کار دارن می کنن و قرار است از تفنگ چه استفاده ای کنن اما واقعا عصبی هستن، برعکس آنهایی که دنبال چاقو می گردن که بیشتر دعوایی هستن تا خطرناک.»
تلاش ما برای پیدا کردن اسلحه و خرید نمایشی آن اما بی نتیجه تمام می شود چرا که این بازار فرقش با بقیه بازارها در این است که پول نقد حرف اول را می زند. ساقی های سلاح اگر توی دست تان پول نبینند یک جوری شما را می پیچانند و آن وقت دیگر نمی شود حتی یک قدم همه به اسلحه نزدیکتر شد.
حمل سلاح قوانین سختگیرانه دارد
داشتن سلاح گرم تابع قانون است. عامه ملت نمی توانند سلاح گرم داشته باشند مگر افراد خاصی که در قانون به آنها اشاره شده یعنی نظامیان، ظابطان قانون و کسانی که از مقامات ذی صلاح، مجوز حمل سلاح گرم دارند، آن هم با طی تشریفات قانونی برای دریافت مجوز حمل، علاوه بر این، کسانی که مجوز حمل سلاح دارند در استفاده از آن هم باید مقررات قانونی را به طور کامل رعایت و لحاظ کنند.
به عبارت دیگر کسی که سلاح گرم به همراه دارد نباید اینطور تلقی کند که می تواند از این سلاح در هر زمان و مکانی که خواست، استفاده کند چرا که در قانون استفاده از سلح گرم تابع ضوابط سختگیرانه ای است که قانونگذار تعیین کرده است. قانونی به نام قانون «به کارگیری سلاح توسط ماموران نیروی مسلح در موارد ضروری» در سال 73 تصویب شد که ماموران برای به کارگیری سلاح باید مقررات و ضوابط کاملی را رعایت کنند. این قانون نشان می دهد که به طریق اولی، افراد غیرنظامی نیز که مجوز سلاح گرم دارند، باید بسیاری از بندهای این قانون را رعایت کنند. بنابراین افرادی که طبق قانون مجوز حمل سلاح دارند، امکان استفاده یا سوء استفاده خارج از رابطه سلاح گرم را نخواهند داشت و نمی توانند خودسرانه نسبت به استفاده یا سوء استفاده از آن اقدام کنند.
بنابراین هرگونه تخطی از این قانون، عمل مجرمانه تلقی می شود. حفظ امنیت ملت، شهروندان و جامعه ایجاب می کند تا حاکمیت کنترل کاملی روی کسانی که مجوز حمل سلاح گرم در اختیار دارند، داشته باشند. در قانون برای حمل و استفاده از سلاح گرم و جرایم لحاظ شده آن، خلل یا مشکلی وجود ندارد که قانونگذار بخواهد با ترمیم آن به کاهش اثرات استفاده از سلاح گرم در جامعه کمک کند. در این میان به اعتقاد من برای کاهش میزان اقدامات مجرمانه باید روی افرادی که سلاح به همراه دارند، تمرکز کرد.
در این میان مهم کسانی هستند که سلاح گرم با خود همراه دارند، آنها باید خود را قانون را رعایت کنند. کسانی که می توانند با خود سلاح گرم حمل کنند باید بیشتر به قانون تکیه کنند و بدانند که برای هر کاری قانونی وجود دارد و قوه نظارتی که بر حس عمل به قانون نظارت می کند. اجرا و تعهد قلبی به قانون باعث می شود تا اولا این افراد تا حد امکان از استفاده از سلاح خودداری کنند و در ثانی استفاده آنها از سلاح نیز در چارچوب قانون باشد.
من برای انتقام از برادرم میخواستم که هر چی گشتم اینترنت نتیجه نگرفتم
بیخیال این کار شدم
چون با چاقو نمیشه به چند دلیل یکیش اینکه بعدش امکان خودکشی باهاش نیست
دوم اینکه چاقو عمل سریع میخواد و از طرفی وقتی ادم خیلی مریض شد حاضر به این عمل انتحاری میشه که یعنی باز غیر ممکن
منتقل کنید به مسولین