خرید تور تابستان

مهندسان مشغول کارند!

«محمد توکلی»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی درباره‌ی تعبیر «مهندسی انتخابات» و تغییر مفهوم آن پس از انتخابات 96، نوشت:

«مهندسی انتخابات»؛ از جمله تعابیری که در دوره‌های مختلف انتخابات از سوی فعالان سیاسی و رسانه‌ها شنیده می‌شود. در گذشته این واژه بیشتر از سوی جریان اصلاح‌طلب به کار گرفته می‌شد اما در انتخابات 96 شاهد آن بودیم که جناح تندرو نیز که پیش‌ از این «مهندسی انتخابات» را اسم رمز دشمن می‌خواند، پس از شکست در انتخابات از همین واژه استفاده کرد و بدون ارائه‌ی یک برگ سند مدعی شد که دولت یازدهم با «مهندسی انتخابات»، انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر را به سمت و سویی هدایت کرد که طیف سیاسی همراهش به کرسی قدرت برسد.

مراد اصلاح طلبان از «مهندسی انتخابات» در دوره‌های گذشته، رویکرد یک طرفه‌ی سازمان صداوسیما، دخالت برخی منصوبان نهادهای نظامی در دوران تبلیغات انتخاباتی، رویکرد شورای نگهبان در حذف چهره‌های اصلاح‌طلب در فرآیند بررسی صلاحیت کاندیداها و مانند آن بوده است؛ اما به نظر می‌آید که پس از انتخابات 96 و شکست طیف تندرو شاهد شکل تازه‌ای از «مهندسی انتخابات» هستیم. این شکل تازه دیگر محدود به دوران نزدیک به انتخابات نیست و می‌توان گفت از روز پس از اعلام نام حسن روحانی به عنوان منتخب مردم در آخرین روز اردیبهشت 96 آغاز شده است.

اگر تلاش‌ها جهت پیروزی در دوره‌های بعدی انتخابات، محدود به رسانه‌ها و فعالان سیاسی نزدیک به جریان رقیب دولت مستقر باشد نه تنها غیرطبیعی نیست بلکه می‌تواند اتفاق مبارکی هم باشد. زیرا می‌توان در این صورت گفت بالاخره پس از سال‌ها سیاسیون کشور به این نتیجه رسیده‌اند که برای پیروزی در انتخابات نباید به فعالیت در چند روز مانده به انتخابات اکتفا کرد. اما مشکل از آن جایی شروع می‌شود که آنان که در این میدان نقش‌آفرینی می‌کنند نه فعالان سیاسی اصولگرا بلکه مهندسان انتخابات هستند!

با نگاهی به روزهای پیش از انتخابات 96 می‌توان به این نتیجه رسید که مهندسان انتخابات تمام تلاش‌های قانونی، فراقانونی و غیرقانونی خود را به کار بستند تا به آرزوی خود که تبدیل دولت روحانی به نخستین دولت تک دوره‌ای پس از انقلاب57 بود برسند و هنگامی که با پاسخ منفی اکثریت جامعه روبرو شدند به جای پذیرش خواست اکثریت و بازگشت به متن جامعه نبردی عیان را با دولت منتخب مردم آغاز کردند.

با نگاهی به آنچه در یک سال اخیر در فضای سیاسی کشور شاهد آن هستیم می‌توان از پروژه‌ای چند سطحی سخن به میان آورد که هدف نهایی خود را ناامیدسازی جامعه، کاهش مشارکت در انتخابات و در نهایت دست یافتن به کرسی قدرت با رای اقلیتی از جامعه قرار داده است.

سطح اولیه‌ی این پروژه‌ی چند لایه همان الگوی همیشگی «مهندسی انتخابات» است؛ تلاش برای پرونده‌سازی‌های گسترده برای فعالان سیاسی رقیب جهت ایجاد فضای مناسب برای ردصلاحیت گسترده‌ی چهره‌های میانه‌رو در انتخابات98 و انتخابات1400، در کنار آن رویکرد یکطرفه‌ی سازمان سیاسی – رسانه‌ای صداوسیما که همزمان با رویکرد تخریبی علیه دولت مستقر، از در اختیار قرار دادن این تریبون عمومی به چهره‌های سیاسی اصلاح طلب و معتدل دریغ می کند.

سطح دوم این پروژه‌ی سیاسی – رسانه‌ای – مجازی به روبروی هم قرار دادن اقشار مختلف جامعه با طیف میانه‌رو اختصاص دارد. این بخش از مهندسی زودهنگام انتخابات که در فضای مجازی به شدت در جریان است و می‌توان مصداق‌های آن را در اعتراضات 96 مشاهده کرد تلاش دارد تا با برجسته‌سازی و جعل عناوینی همچون «براندازی»، اصلاح‌طلبان را مخالف تغییر رویکردهای ناصواب موجود در ساختار سیاسی نشان داده و با برجسته‌سازی ضعف‌های دولت مورد حمایت جریان اصلاحات و حذف و سانسور نقاط روشن کارنامه‌ی دولت به ناامید کردن مردم از منتخبان‌شان بپردازد. باید معترف بود که در به سرانجام رسیدن این بخش از این پروژه عدم صراحت اصلاح‌طلبان، بی تفاوتی دولت به بدنه‌ی حامیان خود و ضعف مفرط تیم رسانه‌ای دولت روحانی نقشی ویژه را بازی کرده است!

سومین سطح به تلاش برای ایجاد انشقاق میان جریانات میانه‌رو باز می گردد. موضوعی که به تلاش چندانی هم نیاز ندارد و ظاهراً طیف میانه‌رو که شامل اصلاح‌طلبان، کارگزاران، معتدلین و اصولگرایان نزدیک به علی لاریجانی است بدون توجه به تجارب دوره‌های گذشته‌ی انتخابات و تلاش‌هایی که برای به شکست کشاندن ائتلاف میانه‌روها به وضوح در جریان است خودشان با دست‌های خود در حال تغییر فضایی هستند که توانست کشور را از تندروها باز پس بگیرد.

و آخرین سطح از این پروژه که در روزهای اخیر مصداق هایی از آن را شاهد بوده‌ایم حذف «تولیدگران امید» است. ایجاد فضایی برای «کاوه مدنی» که عطای کار در کشورش را به لقایش ببخشد، یا بازداشت «محمدرضا جلایی‌پور» و شاید از این دو مهمتر زمزمه هایی ناخوشایند ازاعمال فشارهایی بر مدیریت شهری در دو شهر مشهد و تهران که در انتخابات 96 به نمادی از شکست جناح تندرو تبدیل شد، نشانگر آن است که برخی مدعیان دفاع از نظام سیاسی مستقر با این پیشفرض نادرست که دولت و نظام دو مفهوم مجزّا از یکدیگرند در حال حذف «تولیدگران امید» هستند.

بیاییم فرض کنیم که این پروژه به سرانجام برسد؛ نتیجه‌ی آن چه خواهد بود؟

به نظر می‌آید که در صورت به پیروزی رسیدن پروژه‌ی «مهندسان انتخابات» شاهد ایجاد جوّی سرشار از ناامیدی در جامعه خواهیم بود که نتیجه‌ی آن عدم تمایل کسر قابل توجهی از مردم به حضور در پای صندوق رأی خواهد شد. بدیهی است که در شرایط «مشارکت حداقلی» نام جناح تندرو در حاکمیت از صندوق‌های رأی بیرون خواهد آمد. اما این تنها ظاهر این ماجراست که برای اقلیت تندرو شیرین است، از این لایه‌ی ظاهری که عبور کنیم با این واقعیت تلخ روبرو می‌شویم که ناامیدی مردم از منتخبان‌شان در انتخابات96 به معنای یأس از عملکرد کلیت نظام سیاسی است و آنچه با ادامه‌ی اجرا و به سرانجام رسیدن این پروژه در عمل رخ خواهد داد تضعیف نظام سیاسی مستقر توسط افرادی خواهد بود که مدعی حفظ نظام هستند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا