راهکارهایی برای سرخورده نشدن پول مردم در بورس
/ کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با انصاف نیوز /
کیانوش درویشی، انصاف نیوز: شاخص بورس که در اواخر هفتهی گذشته روند افزایشی داشت، یکشنبه 27 اردیبهشت ماه با جهش سه هزار واحدی به رکورد 102 هزار واحد دست یافت. این درحالی است که کارشناسان اقتصادی و بورس این اتفاق را پیشبینی کرده بودند؛ برخی از آنها معتقدند اگر روند افزایشی بازار سرمایه حمایت نشود و زیر ساختهای لازم فراهم نباشد آسیبزا خواهد بود.
در این باره «حمید میرمعینی» کارشناس بورس و سرمایه در بارهی این جهش ناگهانی بورس به خبرنگار انصاف نیوز گفت:
«بعد از این که بازارهایی مثل مسکن، طلا، خودرو و ارز طی سه چهار ماه اخیر رشد و جهش قابل ملاحضه ای داشتند این افزایش قیمت در بازار سرمایه قابل پیش بینی بود.
این جهش و تغییراتی که در بازار کالایی (ارز، طلا، سکه، خودرو، مسکن) افتاد، یا بر اساس تغییرات بنیادی در شاخصهای اقتصادی بود، یا بر اساس عوامل انتظاری، روانی و هیجانی بود؛ به هر حال این تغییرات اتفاق افتاد، این تغییرات کالایی بهویژه در بخش مسکن و خودرو خیلی نمود بیشتری پیدا کرد و عمداً تأثیر بیشتری داشت و شاید در آینده روی تورم نیز تأثیر بگذارد.
از طرفی بازار سرمایه حداقل طی 4 – 5 سال اخیر رشد مناسبی را تجربه نکرده است؛ علاوه بر این، خیلی از سهمها مربوط به شرکتهایی بود که یا با کاهش مواجه بودند یا به اندازهای که بازارهای دیگر رشد کرده بودند رشد نداشتند و به اندازهی آنها بازار سرمایه بازده نداده و از دیگر بازارها جا مانده بود.
این جاماندن و عقب افتادگی از بقیهی بازارها، طی این چند روز اخیر با توجه به چند آیتم از جمله: مصاحبهی آقای نوبخت در گفتوگوی ویژه خبری و همینطور تاکید رهبری مبنی بر این که مردم سرمایهشان را به سمت فعالیتهای تولیدی ببرند؛ رشد بازارهای کالایی و محرکها و حمایتهای دولتی، همهی اینها باعث شد که بازار سرمایه رشد داشته باشد».
+ برخی از کارشناسان معتقدند این نقدینگی از بازار ارز و سکه به سمت مسکن و خودرو سرازیر شد و بعد هم به سمت بازار سرمایه سرایز شده است؛ این رشد حاصل آن نقدینگی است و قابل پیش بینی بود؟
– «نمیشود گفت که به این سرعت پولهای اثر گذار میتوانند تغییر بازار بدهند؛ ولی در کل به نظر میرسد پولهایی که راکد بودند و سپردههایی که منتظر بازار مناسب بودند.
در بازار سرمایه به دلیل اینکه نقد شوندگی آن بالاتر است و همچنین از طرفی میتوان حجم بالایی سرمایهگذاری کرد، میتوان گفت ورود و خروج به بازار آن آسانتر از بقیهی بازارها است حتی با حجمهای بزرگتر امکانش بیشتر است.
به نظر میرسد آن حجم سرمایههایی که در سپردهها، سرگردان و بلوکه بودند و دنبال بازار میگشتد و از سویی به دلیل اینکه نمیتوانستند پولهای عمده را به بازارهای ارز، طلا یا خودرو و مسکن ببرند این پولها، وارد بازار سرمایه شده است؛ پولهایی که کلان هستند وارد بازار سرمایه شدند.
به نظر میرسد این بازار علیرغم اینکه انتظار آینده از حوزهی اقتصادی خیلی مناسب نیست ولی به دلایلی که می گویم این جریان رشد و تداوم پیدا میکند؛ این رشد در چند روز آینده، اگر دولت یاری و حمایت کند رشدی پایدار خواهد بود.
بازار سرمایه اگر درست حمایت و به نقش و جایگاه آن در اقتصاد کشور اهمیت داده شود؛ به نظر میرسد رشد آن باعث مناسبترشدن شاخص اقتصادی میشود و از جریان نفت ملی که ممکن است در بازارهای مختلف باعث آسیب رساندن به ساختارهای اقتصادی، از جمله ایجاد تورم، همچنین از ایجاد برخوردهای اجتماعی جلوگیری کند.
اینها دلایلی توجیهی است که بازار سرمایه برای رشد پایدار دارد و میخواهد که حمایت شود. از جمله عوامل حمایت آن هم دولت بایستی به نقش و جایگاه بازار سرایه به عنوان یکی از ارکان پیشرانهای اقتصادی نگاه کند، بازار سرمایه نقش مهمی دارد، چه به دلیل جمع آوری پولهای خرد، چه به دلیل تأمین مالی بنگاههای اقتصادی که در حال حاضر، بنگاههای اقتصادی ما از بزرگترین مسایلشان، تأمین نقدینگی و تأمین سرمایه در گردش است.
اگر بازار سرمایهی ما درست و حسابی راه اندازی و به درستی زیر ساختهای لازم سرمایه اجرا شده و نقشش را درست ایفا کند، بازار سرمایه میتواند تأمین کنندهی مالی بسیار مناسبی برای سطوح مختلف اقتصادی باشد.
+ با توجه به شرایط و تهدیدهای اقتصادی، فکر میکنید رشد بازر سرمایه با احتمال رشد در چند روز آینده، برای اقتصاد مفید خواهد بود؟
– ببیند ما دو جنبهی رشد در بازار سرمایه داریم: اینکه بازار سرمایه صرفاً بر اساس نشانههایی از انتظارات آتی بیاید واکنش نشان بدهد و حرکتش تابعی از شرایط اقتصادی باشد یا اینکه کل بازار سرمایه بتواند مستقل از شرایط اقتصادی پیشران و محرک اقتصادی شود و خودش بتواند جریان ساز بشود.
به هر حال اقتصاد کشورمان پتانسیل خیلی خیلی زیادی دارد از جمله اینکه هم واحدهای تولیدی و انواع و اقسام صنایع و موارد خدماتی را داریم که در کشور فعالیت میکنند؛ شاید به دلیل ضعف تأمین مالی نمیتوانند درست توسعه پیدا کنند.
این ضعف تأمین مالی مثلاً در دولت یازدهم بعد از برجام انتظار میرفت که از طریق سرمایهگذاری خارجی و تامینهای خارجی تأمین بشود که این اتفاق نیافتاد؛ بنابراین ما از سرمایههای داخلی هم نتوانستیم درست استفاده کنیم به خاطر اینکه امنیت سرمایه ایجاد نکردیم.
اگر بازرار سرمایه به طور راسا و مستقل بخواهد حرکت بکند میتواند برنامههای توسعهای را داشته باشد و پولهای خرد را به جای اینکه در بازار طلا و ارز و سکه مسکن و خودرو باشند را به سمت بازار سرمایه ببرند و این خودش باعث بشود که اگر بازار سرمایه بتواند درست از این پولها را به سمت بازار اولیه و تولید هدایت بکند امکان دارد که بتواند جریانساز باشد و شاخصهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار بدهد.
+ بعضی معتقدند سیاستهای قبلی دولت از سیاستهای فعلی بهتر بوده است. به نظر شما همینطور است؟
– به نظر من هر دو سیاست اشتباه است! سیاستهای اقتصادی دورهی گذشتهی دولت باعث شده است که پول بدون پشتوانه ایجاد بشود و با توجه به اینکه پول مردم عمدتاً در سپردههای بانکی بود؛ پایهی پولی افزایش پیدا کرد و این نمیگذاشت جریان تولیدی و در ادامه جریان اقتصادی شکل بگیرد و این جریان باعث شد که رکود تعمیق و سرمایه گذاری جدید شکل نگیرد.
دولت با اتخاد سیاستهای انقباضی بسیار شدید باعث شد که تورمی شکل نگیرد و تورم را مهار کنند ولی از طرفی آمدند به دلیل اینکه این تورم را به صورت تصنعی و بسیار فشرده مهار کرده بودند، بالاخره بعد از 5 سال و با توقع و انتظار مردم از اقتصاد و با توجه خروج آمریکا و شاید خروج سایر شرکای اروپایی از برجام این انتظار تورمی در بازارهای کالایی شکل گرفت و با توجه به کمبود جریان ورود ارز به کشور که در آینده نیز کشور به لحاظ تأمین ارزی واردات کالاهای مورد نیاز به مشکل برخواهد خورد.
در سیاست گذشته به جای اینکه پولها به سمت بازار پول میرفت و هیچ نوع مصرفی نداشت با توجه به فساد شدید سیستم بانکی و مشکلات بانکی که بودجهاش عمدتاً صرف زیانهای سالهای گذشته آن سیستم بانکی میشد، بانکها ناچار بودند محل منابعشان و نه از محل درآمدهایشان، از محل منابع و داراییهایشان سود سپردهها را پرداخت بکنند و این یعنی پول بدون پشتوانه.
+ سیاست فعلی چطور؟
– با توجه به شرایط اقتصادی و سیاستهای دولت این افزایش قیمتها و افزایش ناگهانی شاخصهای بورس را پیش بینی کرده بودیم ولی بی توجهی دولت به نقش بازار سرمایه و بی توجهی دولت به بحث راه اندازی سرمایهگذاریها و ترغیب سرمایههای خرد و پراکنده به سمت تولید و همینطور سیاستهای نامناسب ارزی که وجود داشته تاکنون همه باعث این افزایش سرمایه شد.
+ یعنی منظور شما این است که این رشد بازار سرمایه حاصل سیاستهای دولت نیست؟
حاصل سیاستهای درست دولت نیست حاصل سیاستهای غلط دولت است. علیرغم اینکه این رشد، رشدی نیست که اهالی بازار سرمایه را خوشحال کند رشدی نگران کننده است در صورتی که این رشد شاخص باعث نشود که این پولهایی که وارد میشود ماندگار باشند و جریان به سمت بازار اولیه و تأمین مالی بازار تولید نرود و صرفاً صرف سفته بازی و دلالی باشد این در آینده برای بازار سرمایه بسیار مشکل ایجاد میکند و این رشدی که ایجاد شده برای بازار سرمایه به شدت مخرب و آسیب زننده است.
+ راهکار تدام و رشد آن چیست؟
– راهکار اول این است که دولت بایستی به نقش بازار سرمایه اهمیت بدهد یعنی بازار سرمایه را به عنوان بازار تاثیرگذار اقتصادی که طبق تحقیقات میتواند متفاوت و متحول اقتصاد کشور باشد، بپذیرد؛ نمونههای آن کشورهایی مالزی و ترکیه کشورهای نوظهور و بازارهای نوظهور است که همهی این کشورها ثابت کردهاند که بازار مالی یکی از ارکان اساسی توسعهی اقتصادیشان است. بنابراین بایستی دولت و حاکمیت به بازار سرمایه اهمیت بیشتری بدهد.
دوم اینکه از تصمیماتی که در گذشته، در هیات دولت و بخشهایی اقتصادی دیگر گرفته میشد و آسیب آن عمدتاً به بازار سرمایه وارد میشد جلوگیری شود. این تصمیمات که زیاد هم بود شامل نرخگذاری محصولات و خوراک پتروشیمی، نرخگذاری محصولات شرکتهای تولیدی در بازار سرمایه میشود.
+ یعنی دولت از دخالت در بازار و قیمت گذاری خودداری کند؟
– از دخالت در بازارهای مختلف خودداری کند یا اینکه اگر قرار باشد دخالت کند، سیاست بلند مدت اتخاذ بکند مثلاً برای محصولات یا خوراک پتروشیمی برای شرکتهای پالایشی سیاست بلند مدت اتخاذ بکند، قیمت را لحظهای تغییر ندهند و همچنین برای بانکهای همینطور، به بانکها به شدت آسیب زدند، تا جایی که امکان داشت دست دولت در جیب بانکها بود، سهام دار این بانکها مردم بودند که در بازار سرمایه پول داشتند، دولت برزگترین آسیب را در این بانکها به امنیت سرمایه گذاری و فعالان بازار سرمایه زد.
در بحث پالایش و پتروشیمی همینطور در بحث معادن همین طور، بالاخره دولت یک زمانهایی وقتی تصمیمات اقتصادی میگرفت از نظر خود شاید درست بود ولی به لحاظ بازار سرمایه به شدت آسب زننده بود.
و عامل سوم شاید بیش از 60 درصد از بازار سرمایه خود دولت باشد، از فروش ها و عرضههای بسیار سنگین خودداری کند که پول بیاید ماندگار بشود و بعد به سمت افزایش سرمایهها طرحها و پروژههای ایجاد شده و تأمین مالی آنها و نهایتاً این میتواند در بلندمدت اثر گذار باشد.
سازمان بورس هم بایستی به لحاظ زیر ساختها و خرده ساختارهای بازار باید خودش را توسعه بدهد، باید خودش را هم سخت افزاری هم نرم افزاری توسعه بدهد، بحث شفافیت اطلاعاتی را به شدت بتواند افزایش بدهد و و کارایی عملیاتی و بالاخره بحثهای توسعهی سرمایه را پیش ببرند که این پول ماندگار بشود و افراد بیشتری بتوانند جذب بازار سرمایه بشوند. غیر از این باشد پول سرخورده میشود و خارج میشود و دیگر بر نمیگردد.
انتهای پیام
سلام6-با افزایش کاذب ونجومی قیمت سکه طلا آیا نباید مراجع محترم جهت نحوه تسویه حساب عادلانه مهریه هائی که با سکه انعقاد یافته نظراتی داشته باشند و فتوا هائی داشته باشند عقلا و شرعا به نظر من برای تحکیم امر مهریه و به جهت اینکه لوث نشود آیا با این شرایط نیاز به مداخل نیست چون عملا امر پرداخت مهریه های تعیین شده با سکه برای بسیاری از اقشار دیندار لوث خواهد شد