دوئل تاجر نیویورکی و سیاستمداران ایرانی!
محمدحسین غیاثی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «دوئل تاجر نیویورکی و سیاستمداران ایرانی!» نوشت:
«جیم ران مدرس انگیزشی میلیونرهای آمریکایی میگوید وقتی یک جلسه با مشتریان خود برگزار کردید اما نتوانستید آنها را برای خرید جنستان متقاعد کنید مایوس نشوید قرار جلسهی دوم را بگذارید. اگر یک عده از مردم جنستان را نخریدند آنها تنها مردم روی کرهی زمین نیستند. شما باید تلاش کنید مشتریهای خودتان را پیدا کنید.
ترامپ این تاجر میلیاردر اهل نیویورک تصمیم دارد جنسش را به جمهوری اسلامی بفروشد. هشت بار مخفیانه تماس گرفته است تا جلسه بگذارند، مشتری پای قرار نیامده. یک بار علنی و بدون پیششرط جلو آمده اینبار مشتری گفته است اصلا و ابدا خریدار جنست نخواهیم بود. حتی اگر بخواهی طلا را در مقابل مس به ما بدهی. تاجر اهل نیویورک شب و روز داخل رختخواب و توی ماشین هنگام بازی گلف و سرمیز صبحانه مثل همهی تاجرهای دیگر فکر میکند که جنسش را چه جور باید آب کند تا که ایدهی شورای امنیت در ذهنش جرقه میزند.
ایران نمیتواند نیاید. جلسه مستقیم پخش میشود. صندلی خالی ایران برای افکار عمومی جهان و متحدین ایران و خود مردم ایران قابل قبول به نظر نمیرسد.
تاجر اهل نیویورک اگرچه دیوانهطور است اما خیلی هم باهوش است. او یک میلیاردر تقریبا خودساخته است که ابتدا ثروت موروثیش را نابود میکند و سپس از تقریبا هیچ امپراتوری ترامپ را برمیسازد.
اما سیاست عرصهی دیگری است. به نظر من سیاست قدرتمندترین برساختهی انتزاعی است که بشر با ذهن خود اختراع کرده و سامان داده است. سیاست نوابغ بزرگی را در طول تاریخ در آروارههای بیرحمانهی خود درهم شکسته و نیست و نابود کرده است. کسانی که در عرصهی علم و دانش و اقتصاد و تجارت و دین و صناعت و هنر و غیره در قلهها بودهاند اما در عرصهی سیاست مثل یک حشره شکار تارهای ظریف عنکبوتی آن شدهاند و بیچاره و ناچار و نابود گشتهاند.
در نبرد واشنگتن و تهران، مزیت محتمل برای تهران این است که دیپلماتهایی مثل روحانی و ظریف راهبری کار را به دست گرفتهاند و در طرف واشنگتن، راهبری به عهدهی یک تاجر اگرچه موفق اما غیر دیپلمات نیویورکی است.
جان کری دیروز گفته است که ترامپ وقتی دربارهی برجام حرف میزند، نمیداند دربارهی چه چیزی حرف میزند. حق با کری است. این تاجر موفق هم اکنون در حال طی کردن دورهی کارآموزی سیاست است و این البته فرصتی ایدهآل برای جمهوری اسلامی است که ماحصل آن ایجاد تقریبا اجماع جهانی به نفع خود و در مخالفت با آمریکا بوده است.
به هرحال جمهوری اسلامی به یک نبرد دیپلماتیک دعوت شده است که هم حسن روحانی در انجام آن استاد است و هم جواد ظریف. رسانههای جهان آن را پخش خواهند کرد و مثل مسابقهی فینال جام جهانی فوتبال، خیلیها آن را تماشا خواهند کرد. روحانی نشان داده است که اگر محذوریت نداشته باشد میتواند ضربات خُرد کنندهای در مناظرات به حریف وارد کند اما زبان دنیا انگلیسی است و استاد بازی با زبان دیپلماسی، جواد ظریف. معهذا عراقچی یک هافبک است که اگر گل نمیزند دستکم میتواند تیم را جوری هدایت کند که گل هم نخورد.
مسابقهی شورای امنیت چیزی شبیه مسابقهی تیم هنرمندان با تیم فوتبالیستهاست. یک جلسه کافی است تا بدانیم در زمین سیاست، تاجرها برندهاند یا دیپلماتها ولو تاجرها با صدها کارشناس و تحلیلگر سیاسی اول جهان حمایت شوند و سیاستمدارها از مملکتی بیایند که اخیرا پوشک در آن کمیاب شده است.»
انتهای پیام