عاشورا در امارات
محمّد حسين كريميپور در یادداشتی تلگرامی با عنوان «عاشورا در امارات» نوشت:
«مجلس مطلوب محرّم براي من، مجالس قديمي و وزين چنديست در جنوب تهران. بر ساحل درياي محبت حسيني ع، من مرغ ماهيخوار كج و كوله اي هستم كه سليقه خودش را دارد. مجلس نبايد سياسي باشد. مداحي اساطيري و وصف گيسو بمذاق من نمي سازد. خلاصه براي خودم آداب و ترتيبي دارم و يكي دو كنج دنج يافته ام كه مرا خوش تر مي آيد.
تهران كه نباشم، مديريت محرم سخت مي شود. خيلي جاها چاره اي نداري جز آنكه بروي مجلس هايي كه سفارت يا سازمانهاي حكومتي بر پا مي كنند. عزاداري حكومتي، براي من اصلا حال ندارد. مثل رج زدن مشق مي ماند.
القصه، امسال براي كاري به امارات رفتم كه بدرازا كشيد. مانده بودم چه كنم و كجا بروم. با دوستي، مشورت كردم و با مجالس محلي آشنا شدم.
شيعيان نزديك به يك پنجم ساكنان امارات را تشكيل مي دهند. جامعه امارات، بر پايه تنوع قومي و تسامح استوارست. شيعيان آنجا از ساير دول خليج آزادترند. اما پس از انقلاب ايران، بيش از طوائف ديگر بر آنان سخت مي گيرند. شيعيان به ندرت به مناصب دولتي ميرسند. در بيش از نيم قرن عمر دولت امارات، فقط يك كفيل وزارت و دو سفير، سهم آنان از قدرت بوده. تشكيل حزب و فعاليت سياسي در امارات، مقدور نيست. شيعه در دوبي، يك مركز اوقاف الجعفرية الخيريه دارند كه بر امور مذهبي آنها در اين امارت ناظرست.
غالب شيعيان داراي تابعيت اماراتي، مهاجراني هستند كه در قديم به امارات نقل مكان كرده اند. مهاجرت بحارنه (بحريني ها) به قرن ١٧ ميلادي باز مي گردد. العجم غالبا از جنوب ايران و اللواتيه از شبه قاره طي ١٥٠ سال اخير آمده اند. اين شيعيان بالاخص بحارنه غالبا تاجر و گاهي دريانورد بودند و در دوران رونق خليج فارس متمول شدند. ابوظبي، شارجه و دوبي مركز تجمع شيعيانست ولي آنها در تمام بلاد اصلي مثل العين هم حضور دارند.
بخش بزرگتر شيعيان، مهاجران جديد الورود و فاقد تابعيت اند. اينها ايراني، پيشاوري، بلوچ ، سندي، هندي، زنگباري، عراقي و لبناني اندكه طي نيم قرن اخير، از فقر و ناآرامي گريخته ،براي كار آمده اند.
مسجد جعفر ع كه در ١٩٤٠ بنا شده قديمي ترين مسجد اماميه ابوظبي است. مسجد الرسول، مسجد حاج عيسي و مسجد امام علي، ساير مساجد اماميه در اين شهرند. ماتم البحارنه، ماتم زنانه حاجيه زمزم، دار الزهراء و المركز الحسيني حسينيه هاي اصلي اين شهرند. مسجد امام علي ع ، ماتم حاج ناصر ( كه از قرن ١٩ بر پاست) و ماتم الكراشنه از اماكن مذهبي معروف شيعي دوبي اند. مسجد الحجة المنتظر، مركز الصادق ، مركز الرسول و مراكز جديد ديگر هم وجود دارد.
عزاداري اماراتي ها از عزاداري مشهور بحريني ها، جمع و جور تر و آرامترست. با عزاداري داغ و خروشان اهواز، قابل قياس نيست. بروز احساسات و آه و سوز هم محدودترست. سالن ها بسيار مجهز و مبله و تميز است. شب هاي دهه اول، دوساعت پس از اذان، يك وعظ تقريبا ٥٠ دقيقه اي دارند كه به چند دقيقه روضه ختم مي شود. عربي واعظان سليس و قابل فهمست مگر انكه نوحه عشايري بخوانند. وعظي كه شب تاسوعا در مركز الرسول شنيديم ، مفهوم مرگ را در لسان اهل البيت ع شرح مي داد. مستندات بر خطابه حاكم بود. سخنران تلاش داشت آيات قرآن و سخن معصوم را منتقل كند. خطيب چند دقيقه روضه معقول و مستند خواند كه عملا مقتل خواني بود. نيمي از جمعيت بعد از وعظ رفتند. بعد مداح يك ربع ساعت، دو نوحه سنتي خواند و الباقي جمعيت همراهي كرد. مفاهيم فاخر و بدور از اضافات بود. نوحه ها سوزناك بود و حال خوشي داشت.
در شب عاشورا در پايان كار دسته اي كوچك، غريبانه در داخل سالن، حركت كرد. سه پرچم سرخ و سياه وسبز و ديگر هيچ، نه طبلي نه علم و كتلي! من نديدم در مركز الرسول و مركز الصادق كسي به خيابان رود يا صدايي از سالن بيرون بيايد. حتي پلاكارد و تبليغي در خيابان نبود.
روز عاشورا از ده صبح ، بيشتر از روي لهوف، مقتل خواني مي كنند ! واعظ گاهي دو بيت شعري به صوت حزين مي خواند. نيمساعت قبل ظهر مراسم تمام و مردم متفرق ميشوند.
يك ماشين پليس، ورودي مراسم را مراقبت مي كند. وروديها كنترل اشعه ايكس دارد و حفاظت داخلي خود مراكز هم فعالست. مسئول حفاظت بعد از مراسم از من خواست عكسي را كه گرفته بودم پاك كنم.
بعد از مراسم، اطعام روي ميزهايي بيرون مركز عرضه ميشود. هر كس هر چقدر بردارد، اعتراضي نمي شنود. بعضي ها كيسه هايشان را پر مي كنند. جز روز عاشورا ، خوردنيهاي ساده اي چون كيك و حبوبات پخته و سمبوسه مي دهند. روز عاشورا چلو مرغ و چلو گوشت مرسومست.
در مضيف و موكب عزاي شيعه امارات، ساعات خوشي گذراندم. خداي خانه ها شان معمور و نام حسين ع را در بلادشان بلند دارد. آمين!»
انتهای پیام