درازدستی و کوتاهعقلی بیپایان
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «درازدستی و کوتاهعقلی بیپایان» نوشت:
«گرانی زیاد، رونق تولید اندک، قیمت ارز بالا و بقیه شاخصهای اقتصادی نیز کموبیش ناخوشایند است؛ اما به یاد بیاوریم که کشورهای زیادی در جهان همه این مشکلات را تجربه کردهاند و امروز وضع و حال اقتصادشان خوب است. ابرتورم در آلمان – بعد از جنگ جهانی اول و دوم – و تورم شدید در ترکیه نزدیک به دو دهه قبل (که در همین ایران اسباب خنده شده بود)، و رکود اقتصادی شدید در آمریکای دهه 1920 و 1930؛ و بحران اقتصادی سالهای 2007 به بعد در آمریکا؛ بحران در اقتصاد هند در اواخر دهه 1980 تا رسیدن به دوران اصلاحات در اوایل دهه 1990، و بحران اقتصادی در شرق آسیا سال 1997 همه نمونههایی از گیر افتادن کشورها در مصائب اقتصادی است.
همه کشورهایی که مثال زدم از دل این بحرانهای اقتصادی بیرون آمدند و امروز اقتصادهای نسبتاً قدرتمندی دارند: آلمان، هند، کره جنوبی، آمریکا و ترکیه. بحرانهای اقتصادی را میتوان با سیاستهای درست، به رسمیت شناختن علم اقتصاد و فرایندهای درست سیاستگذاری عمومی و افزایش ظرفیت حکمرانی درمان کرد. خسارتی اما هست که جبران ناپذیر است یا جبرانش مستلزم دهها یا صدها سال زمان است: خسارت محیطزیستی. کشوری اگر ظرفیت زیستپذیری خود را حفظ کند و با کمدانشی، رانت و فساد، آتش به منابع آب، خاک، تنوع زیستی و هوای خود نکشد؛ میتواند به اتکای ظرفیت زیستپذیری و منابع خود، اقتصادش را بازسازی کند (البته با سختی و دشواری) و دوباره قدرتمند باشد.
آب، خاک، تنوع زیستی و هوا که نابود شود، امکان زیست از بین میرود و دیگر جایی برای سیاستگذاری درست، فعالیت اقتصادی و شکلگیری تمدن باقی نمیماند. آنچه امروز ما را تهدید میکند، همین خطر است. خطرناکتر آنکه «دست دراز و عقل کوتاه» ما، و «صدای ضعیف و زبان کوتاه» محیطزیست با هم درآمیختهاند تا به نقطه بیبازگشت، به لحظهای که ظرفیت زیستپذیری در سرزمین ایران تضعیف میشود نزدیک شویم. ما همه سازوکارهای لازم برای بهرهکشی بیرحمانه از محیطزیست را تدارک دیدهایم.
نفت و گاز ارزان در طول چند دهه استفاده از فناوری غیربهرهور را توجیه کرده، ساختن خانههای هدردهنده انرژی را ممکن ساخته، سیاستهای حمل و نقل پرمصرف و آلودهکننده را تسهیل نموده، و الگوهای مصرف اسرافآمیز را در ما نهادینه ساخته است. توهم فراوانی و قیمت نداشتن و فقدان ارزش اقتصادی آب و خاک، سلطه حماقتآمیز ما بر منابع آب و خاک را عقلانی جلوه داده، گسترش غیرکارشناسانه کثیری سازههای آبی غیرکارشناسی، کشاورزی غیربهرهور، صنایع آلودهکننده آب و خاک و هر عمل اقتصادی غیرموجه برای محیطزیست را مشروع ساخته است.
دست دراز ما در کیسه گشاد محیطزیستی که خداوند با گشادهدستی در اختیارمان نهاده جولان داده و یادمانهای بیاخلاقی و غارت محیطزیست ساختهایم. خانههای غیراستاندارد، خودروهای پرمصرف، کارخانجات آلودهکننده، مناطف حفاظتشده و پارکهای ملی تخریبشده، اراضی طبیعی و جنگلهایی که به حریم آنها تجاوز شده، آبخوانهای نابودشده، رودخانههای خشکیده، تالابهای نمکزار شده فروچالههایی که چهره زمین را هولناک و زشت ساختهاند، یادمانهای کردار زشت و عقلانیت کوتاه، و زبانهای دراز، طمعهای لجامگسیخته و حکمرانی و سیاستگذاری ناکارآمد ماست. برخی از آنچه را هم که نساختهایم نشانه کردار زشت ماست. ناکامی در توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی هم که به دلیل همین شیوه زیست ما ساختشان بهصرفه نیست اما دنیا آنها را با شتاب توسعه میدهد، نشانه نادرستی کردار، سیاستگذاری و کاستی نظام تدبیر ماست.
دستبردار هم نیستیم. مصوبات، قوانین و پولهای بیشتری را هم در خدمت این دستدرازی و کوتاهعقلی نسبت به محیطزیست قرار میدهیم. طرحهای ضدمحیطزیست برای استقرار صنایع در نقاط نامناسب تصویب میکنیم، مدارس را از پرداخت هزینه آب و برق معاف میکنیم تا به جای الگوی زیستن صحیح با آب و انرژی به کودکان، گشادهدستی در مصرف را بیاموزانیم، و بر تکرار هر اشتباهی که در گذشته مرتکب شدهایم اصرار میورزیم. «درازدستی و کوتاهعقلی»های ما در حق آب، جنگل، کوه و دریا هم پایان ندارد.
تورمها، رکودها و عقبماندگی فناوری به شرط عقلانیت و احترام نهادن به علم، حقوق انسانی، قانون و واقعبینی درمان شدهاند؛ اما تمدنهایی که محیطزیستشان را نابود کردند، به تاریخ پیوستند. وقت برای اصلاح «درازدستی و کوتاهعقلی»ها هنوز هست؛ اما چون دیر شود، محیطزیست، دست و زبان و طمع درازمان را با خشونت و فلاکت کوتاه خواهد کرد. عقل را فرابخوانید و عاقلان را میدان دهید.»
انتهای پیام