نقش متحدان آمریکا در منطقه در طرح بولتون برای جنگ با ایران چیست؟
وليد شرارة در الاخبار نوشت: درخواست مشاور امنیت ملی آمریکا، جان بولتون از پنتاگون، برای تنظیم برنامه عملیات نظامی علیه ایران، نشان دهنده نیت و هدف گروهی است که در دولت آمریکا بر سر کار آمده است. جناح مذکور تلاش می کند این نظر را به ترامپ القا کند که حمله نظامی به ایران، ضروریتر از تمرکز بر مقابله با افزایش قدرت چین است. اما رئیس جمهور ایالات متحده با توجه به خطرات و هزینه های این تصمیم و انعکاس های منفی آن بر سطح داخلی آمریکا، هنوز موضع گیری قاطعی در این باره نکرده است.
به گزارش اعتدال؛ در ادامه این مطلب آمده است: صحبتهای بولتون و درخواست او مبنی بر آماده سازی امکانات لازم برای حمله نظامی به ایران، عجیب نیست؛ چرا که اگر شخص بولتون در جایگاه ترامپ بود، از همان روزهای نخست ریاستش، به ایران حمله می کرد.
بولتون احساس می کند مأموریت در قبال ایران به طور کامل انجام نشده است. اما او رئیس جمهور ایالات متحده نیست. درست است که موازین قوا در دولت ترامپ بویژه با رفتن آخرین فرد عاقل حاضر در کاخ سفید، یعنی متیس، به نفع این مشاور امنیت ملی تغییر یافته است، اما ترامپ دیدگاه و محاسباتی دارد که در برخی موارد با تمایلات بولتون مطابقت نمی کند. طبق اطلاعات رسیده به الاخبار، ترامپ امروز به خوبی به نظرات موافق و مخالف با عملیات نظامی علیه ایران گوش می کند و در نهایت تصمیم در این مورد به خود او بر می گردد.
تحریکات بولتون و ائتلاف گسترده ای که دربردارنده جریان های متعدد ایدئولوژیک در آمریکاست، برای حمله به ایران، یک موضوع قدیمی است که در شرایط سیاسی مختلف اوج گرفته یا فرود می کند. در این رابطه، امیتای اتزیونی استاد آمریکایی-اسرائیلی جامعه شناسی در دانشگاه کلمبیا، بر این عقیده است که آمریکا به جای مقابله با چین، باید با آن هم پیمان شود تا بتواند تغییراتی در خاورمیانه ایجاد کند.
وی همزمان، نقاط حساس در خاورمیانه را نه تنها عراق و افغانستان، که در ایران و پاکستان می داند. اتزیونی، ایران را نامزد اصلی پر کردن خلأ حاصل از عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه می داند که باید با تضعیف بنیادین ان، مانع از تحقق این شد، نه با محاصره این کشور و تلاش برای بر هم زدن استقرار داخلی اش.
منابع آگاه الاخبار همچنین خاطر نشان می کنند که هم پیمانان منطقه ای ایالات متحده نیز پشت بولتون مخفی شده اند و از طریق گروههای فشار خود در واشنگتن، به او کمک می کنند.
ماجراجویی خطرناک
ظاهرا هنوز رئیس جمهور آمریکا موضع خود را در مورد این گزینه بولتون اعلام نکرده است، با این حال، تمایل زیادی دارد که از اطلاعات موجود در مورد دیدگاه او در رسانه ها، بعنوان وسیله ای برای تهدید ایران و فشار بر آن، استفاده شود، با اینکه هنوز موافقتی با اجرایی شدن گزینه جنگ، نکرده است. به نظر می رسد علت تعلل ترامپ، هزینه های هنگفت جنگ و نتایج نامشخص آن باشد؛ چرا که هیچ کس نمی تواند واکنش ایران و دامنه گسترش آن را پیش بینی کند.
ترامپ هرگز به دنبال ورود به یک عملیات نامشخص نیست که با یک حمله هوایی آغاز شود و در ادامه با واکنش شدید و مستمر ایران در میدانهای مختلف، ادامه یابد. ترامپ ماجراجویی را دوست دارد، اما بخوبی از تبعات چنین تصمیمی برای محبوبیت خود در ایالات متحده آگاه است و می داند که بخش عظیمی از مردم آمریکا مخالف ورود به جنگی دوباره هستند؛ همانطور که تصمیم وی برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان، نشان دهنده دریافت او از بازخوردهای مثبت این اقدام، در بین مردم و تاثیر آن در افزایش میانگین محبوبیتش بود.
ترامپ صحبتهای پومپئو و بولتون را می شنود، اما از هشدارهای فرماندهان نظامی اش نیز غافل نمی ماند و این مساله را در نظر دارد که ممکن است مناقشه های مربوط به جنگ علیه ایران در اتاق های بسته، به رسانه ها نیز راه یابد، تا افکار عمومی در آمریکا هم برای گزینه مقابله نظامی با ایران، آماده شود. تصمیم گیری با ترامپ است و او تنها یک عروسک در دست مستشاران و وزرای کابینه اش نیست؛ مهمترین هدف ترامپ، انتخاب شدن دوباره بعنوان رئیس جمهور و اجتناب از هر اقدامی است که می تواند مانعی بر سر راه تحقق این هدف باشد.
انتهای پیام