انتقاد ابطحی به لغو نشدن فیلترینگ فیسبوک
به گزارش انصاف نیوز، مطهره شفیعی در آرمان نوشت: عضو جامعه روحانیون است و همانند دیگر اعضای این تشکل این روزها آرامش دارد به نحوی که وقتی دکمه پایان ضبط را فشار میدهیم برخلاف سالهای قبل که او مانند بسیاری دیگر از سیاسیون از محدودیتها و مشکلات برای فعالیت سیاسی گله میکرد، اینبار از فرصتهایی صحبت کرد که در فضای آرام کشور برای فعالیتهای اجتماعی نصیب او و دیگر همطیفانش شده است. محمدعلی ابطحی، معاون پارلمانی دولت اصلاحات از همه میخواهد تا روحانی را درک کنند و برای عدم تحقق برخی وعدهها به او خرده نگیرند. وی میگوید اهداف بهتر و بالاتری در ذهن رئیسجمهور است. تشکل متبوعش یعنی مجمع روحانیون را در آن قواره نمیداند که همانند احزاب دیگر به ارائه لیست انتخاباتی بپردازد بلکه نقش ریشسفیدی برای این جریان قائل است. زمانی که از نامحسوس بودن فعالیتهای مجمع روحانیون انتقاد میشود خبری را اعلام میکند که پاسخ به انتقادات است: « احتمال دارد مجمع فعالیتهایش را در چارچوب خط دهی کلی فراگیرتر کند». محمدعلی ابطحی درباره آنچه روحانی وعده داده بود، برنامه اصلاحطلبان و مجمع روحانیون برای انتخابات مجلس دهم و مجلس خبرگان، وضعیت اردوگاه اصولگرایی و … با آرمان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه معاون پارلمانی دولت اصلاحات بودید، تعامل دولت یازدهم و مجلس را چگونه ارزیابی میکنید و راهکار بهبود این تعامل را چه میدانید؟
تصور من این است که اختلاف سلیقههای مجلس و دولت در دولت آقای روحانی برای کشور خطرآفرین نیست. درحقیقت باید سختیهایی که قوانین دموکراسی به انسان تحمیل میکند، را تحمل کرد. شیوه برخورد آقای احمدینژاد با مجلس، یک شیوه متفاوتی بود البته باید در نظر داشت همه هواداران احمدینژاد در آن مجلس بودند و کمتر کسی از اکثریت مجلس بود که بگوید من در سال 88 به احمدینژاد رای ندادهام. رفتار دولت و آقای احمدینژاد با مجلس به نحوی بود که مجلسیان توقع نداشتند کسی که هم خط و هم تفکر خودشان است اینچنین رفتاری با آنها داشته باشد. الان تصور میکنم بجای اینکه در مجلس از منافع دموکراسی استفاده شود،گاه به نوعی اخلاق لجبازانه در مجلس حاکم می شود و بر رفتار مجلسیان اثر می گذارد. بیشتر دلیلش هم خیلی روشن است چون اکثریت مجلس علاقه نداشتند که آقای روحانی پیروز انتخابات 24 خرداد باشد و وقتی رای آورده است، تلاش میکنند که موفق نشود. تلاش سیاسی زیادی در این راستا را از سوی برخی مجلسیان شاهد هستیم و رفتار آنها اینگونه معنا میشود که برخی ازآنها رفتار لجبازانه را پیش گرفتهاند و مشکلاتی را ایجاد میکنند اما راهی که دولت روحانی پیش گرفته این است که همراهی با مجلس را نباید ترک کرد و راه انتخابی دولت، راه بسیار خوبی است. این رفتار آقای روحانی نشان میدهد که اصولگرایان تعامل خوبی با دولت یازدهم ندارند درعین حال رفتار برخی مجلسیان بر انتخابات آینده مجلس تاثیرگذار خواهد بود و جامعه نسبت به این نوع رفتارها و افراد حساسیت نشان خواهد داد.
منظورتان این است مخالفتهای برخی در مجلس با دولت، بر رای آنها در انتخابات مجلس دهم تاثیرگذار است؟
بله؛ این رفتارها حس هشدارگونهای به جامعه میدهد. دلیل بخشی از این نوع برخوردهای تند از سوی برخی در مجلس، عدم باور به حضور خودشان در مجلس آینده است لذا میخواهند از آخرین لحظات فرصت سیاسیای که در اختیارشان قرار دارد، برای جریان سیاسی خودشان استفاده کنند چون روند جامعه روندی نیست که بخواهد به این نظریات پاسخ دهد. گرچه معتقدم که بازگشت نه شخص بلکه تفکر آقای احمدینژاد به قدرت، امکانی است که ممکن است بهوجود بیاید و اینطور نیست که نادیده گرفته شود.
یعنی امکان دارد آن جریان بار دیگر به قدرت بازگردد؟
واقعیت این است که درایت آقای روحانی در این میان مهم است که بتواند فضا را طوری سازماندهی کند تا مانع بازگشت آن تفکر شود. معتقدم که مراکز قدرتی در کشور وجود دارد که علاقهمند هستند آن تفکر و نه شخص آقای احمدینژاد به جامعه بازگردد، بر نقاط ضعف دولت آقای روحانی تکیه و تلاش کند در آینده، انتخابات را به سمت آن تفکر ببرد. هنوز هم باید این هشدار را به جامعه داد تا تصور نکنند آن شرایط بازگشتناپذیر است.
جریانی که علاقهمند به بازگشت آن تفکر است، برای نیل به هدف خود باید مشکلاتی که حاصل عملکرد 8 ساله مدیریت آن جریان بود را نادیده بگیرد که این موضوع را نمیتوان دلسوزی برای کشور دانست. نظر شما چیست؟
چارچوب آن تفکر در انتخابات با حضور آقای جلیلی تعیین شد. افراد زیادی هستند که از آن تفکر حمایت میکنند و مراکز قدرت بزرگی دارند. من درباره مجلس دهم هم اعتقاد دارم هماهنگی بسیاری ازاحزاب و گروههای سیاسی و اصلاحطلبها و … خوب است ولی تاثیرگذار اصلی در روند مجلس آینده، میزان نوع رفتارها و انتخابها و … است. تا به امروز بارها توسط برخی در مورد مجلس دهم، مطرح شده است که راهیابی به این مجلس ساده نیست.
«نه» مردم به تفکری که اشاره کردید در انتخابات ریاستجمهوری مشهود بود و 4میلیون رای به کاندیدای حامل آن گفتمان نشان داد که دیگر آنچنان تمایلی در جامعه نسبت به بازگشت آنها به قدرت وجود ندارد. اینطور نیست؟
یکسری مراکز قدرت در کشور وجود دارد که به انواع و اقسام شیوهها اعلام میکنند « تصور نکنید تغییری در جامعه ایجاد شده است» و از تغییرات اساسی جلوگیری میکنند. بنابراین شعارهای آقای روحانی که باعث رایآوری او شد در عمل پیگیری نمیشود که بهدلیل ملاحظه آن مجموعه قدرتمندی است که در بخشهای مختلف کشور حضور دارند. البته آنها وجود دارند و نوع تعامل آقای روحانی با جریانات تندرو، تعامل قابلقبولی است؛ توقع اینکه روحانی با آن مجموعهها درگیر شود، توقع درستی نیست چون بازگشت آن مجموعهها به قدرت را سرعت میبخشد.
یعنی منتظر بهانه برای بازگشت هستند؟
بله؛ باید یک مقدار آقای روحانی را درک کرد که اگر به بخشی از شعارهایش عمل نمیکند در پی اهداف بلندتر و بزرگتری در درازمدت برای کشور است تا بتواند از نفوذ دوباره جریان تندرو به قدرت جلوگیری کند. این اندیشه رئیسجمهور خیلی مهم است و بهترین راهش هم همان راهی است که روحانی انتخاب کرده است؛ مشورت بیشتر با رهبرمعظم انقلاب میتواند به آقای روحانی در راستای دور کردن جریان تندرو از مجموعه حاکمیت و عدم تهدید آینده کشور از سوی آنها کمک بسیاری کند.
مجمع روحانیون فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرده است؟
هنوز فعالیتی که بشود آن را فعالیت انتخاباتی نامید از مجمع روحانیون سراغ ندارم. این تشکل به عنوان یک مجموعه ای رفتار میکند که بیشتر خطوط و چارچوبها را عرضه میکند.
یعنی نقش ریشسفیدی را ایفا میکند؟
مجمع روحانیون معمولا در انتخاباتهای مختلف کمتر به صورت مستقیم درگیر شده است. پیشبینی میکنم در انتخابات مجلس آینده هم مجمع روحانیون بهطور مستقیم درگیر نشود. جریان اصلاحات را بهصورت عام مورد حمایت قرار خواهد داد و احتمال نمیدهم که مجمع از یک لیست یا گروه در انتخابات مجلس دهم حمایت کند.
مجمع روحانیون برای انتخابات مجلس خبرگان چه برنامهای دارد؟
بستگی به مراکزی دارد که صلاحیتها را بررسی میکنند. در مجمع روحانیون آیتا… موسویخوئینیها 30 سال پیش حکم دادستانی از امام خمینی دریافت کردند که در قانون آمده باید از بین مجتهدان باشد اما دور قبل او تائید نشد یا آیتا… موسویبجنوری و بزرگان دیگری هم هستند. تصورم این است که در لیستها و تعیین لیست، مجمع روحانیون دخالتی نخواهد داشت و بیشتر یک جریان کلی را حمایت میکند و در انتخاباتهای سالهای گذشته هم همین مشی را داشت.
شرایط سیاسی سالهای گذشته با سالهای 92 و 93 فرق اساسی دارد، بنابراین این تصور وجود دارد که مجمع روحانیون به دلیل اینکه احتمال رد کاندیدایشان وجود دارد، برای حفظ اعتبار و جایگاه خود حضور پیدا نمیکند.
من این را قبول ندارم. مجمع روحانیون در انتخاباتهای گذشته تعیینکننده لیست نبوده و چارچوبها، مباحث عمومی را مطرح کرده است. اینبار هم فکر میکنم اعضای مختلفی کاندیدا شوند، البته اعضایی از مجمع هم میتوانند کاندیدا شوند ولی مجمع روحانیون تلاشی برای بستن لیست انتخاباتی ندارد. هنوز در این باره بحثی در مجمع نشده اما پیشبینی من این است که لیستی نخواهد بست.
مجمع روحانیون برخلاف برخی دیگر از احزاب اصلاحطلب جلسات خود را بهصورت منظم و مرتب به صورت یک هفته در میان برگزار میکند. اگر قرار نیست حضوری به عنوان کاندیدا نداشته باشد، پس این جلسات برای طرح چه موضوعات دیگری است؟
چارچوبهای کلی مورد توجه قرار میگیرد. در آنجا اعضایی هستند که رهبری سیاسی تفکر اصلاحات را دارند که نمونه آن آقای خاتمی است. در جلسات مجمع روحانیون، مباحث بصورت عمومی و در سطح عام مورد توجه قرار میگیرد. گاهی هم بیانیههایی پس از جلسات از سوی مجمع روحانیون منتشر میشود. تلاشهای مجمع تلاشهای عمومی برای جریان اصلاحطلبی است و تفکر این جریان بهویژه تقیدی که مجمع بر این دارد که جریان اصلاحطلبی در چارچوب مبانی انقلاب و اندیشه امام خمینی حرکت کند، را پیگیری میکند. اعضا در چارچوب مجمع موضوعات را بر همین اعتقاد پیگیری میکنند.
وقتی این مباحث داخل مجمع روحانیون ظهور و بروز بیرونی نداشته باشد، فکر نمیکنید پاسخی برای افکار عمومی نخواهید داشت؟
احتمال دارد مجمع فعالیتهایش را در چارچوب خطدهی کلی فراگیرتر کند.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری آیات هاشمی و سیدحسن خمینی و حجت الاسلام ناطق نوری به عنوان اضلاع تصمیم گیر بودند. در انتخابات مجلس دهم هم به این هماهنگی نیاز هست؟
من فکر میکنم جریانات مختلف درون اصلاحاتی درحال رایزنی برای رسیدن به لیست در شهرستانهای کشور هستند، کارگزاران، طیف آقای عارف و بقیه طیفهای اصلاحطلب کارهای خود را انجام میدهند ولی معتقدم درنهایت بهدلیل اینکه در جریان اصلاحطلبی لیدرهای مشخصی وجود دارد، آن لیدرها میتوانند به یک لیست واحد در سراسر ایران برسند. تجربه انتخابات گذشته هم تجربه بالغانهای بود که در انتخابات ریاستجمهوری، توانست موفقیت را رقم بزند. امیدوارم جریان اصلاحطلبی دچار غرور نشود و آن بلوغ را از دست ندهد که بار دیگر دوران ماقبل بلوغ تکرار شود. اگرچه در همان ائتلافی که در انتخابات ریاستجمهوری تشکیل شد، میشد بالغانهتر رفتار شود یعنی مانند همه دنیا از قبل با کاندیدایی که قرار است مورد حمایت قرار گیرد، گفتوگو شود. اگر از قبل قرار بود وزارتخانههایی در اختیار جریان اصلاحطلب قرار بگیرد، به نفع آقای روحانی بود که بدون رودربایستی با او مطرح میشد و این کار، بالغانهتر بود. در انتخابات سال 92 میزان بلوغ جریان اصلاحطلب به جلو رفت که درنهایت روی یک فرد تاکید کردند. امیدوارم در انتخابات مجلس هم این اتفاق بیشتر رخ دهد.
تصور میکنید برای انتخابات مجلس کدام اصلاحطلب پتانسیل قرار گرفتن در صدر لیست را دارد؟
معتقدم اگر آقای عارف محور این انتخابات قرار بگیرد، برای رشد جریان مفیدتر است چون هم انگیزه وجود دارد و هم نیروهایی دارد که میتوانند حمایت جریانهای دیگر را جلب کنند.
پس با این حساب، احتمال ائتلاف با اصولگرایان میانهرو وجود دارد؟
پیشبینی من این است که راه حضور در انتخابات مجلس دهم پیچیدهتر از مجالس دیگر است، بنابراین مجالی برای نیروهای اصلاحطلب نیست که بخواهند حضور داشته باشند و احزاب تعیینکننده اصلی نیستند البته در آن چارچوبی که امکان فعالیت داشته باشند، همه گروههای اصلاحطلب میتوانند به وحدت برسند.
پس اینکه میگویند فضا بازتر شده، برداشت اشتباه مردم و بهویژه سیاسیون است؟
بله.
واقعا؟
بله. درحقیقت تلاش از سمت کسانی که قبلا در قدرت بودند، جدیتر است و اعلام میکنند «حواستان باشد، اتفاقی رخ نداده است».
یعنی آرامش پدیدارشده در جامعه هم صحت ندارد؟
آرامش جامعه ناشی از آرامشی است که آقای روحانی بهعنوان منتخب مردم دارد. ولی معنایش این نیست که آرامش بسیاری از سنگاندازیها در مسیر دولت را از بین میبرد که نمونه آن عدم رای اعتماد به 4 گزینه پیشنهادی آقای روحانی برای وزارت علوم است. شاید همین افراد پیشنهاد شده در گذشته میتوانستند رای اعتماد کسب کنند اما اکنون برای اینکه رقیب میخواهد پیام را منتقل کند که «مواظب باشید، اتفاقی در بخشهای قدرت رخ نداده است» این کار را میکند و اعلام میدارد که «ما هستیم و فعال هم هستیم». این جریان در انتخابات مجلس هم حضور دارد.
اصولگرایان از فقدان رهبری سیاسی رنج میبرند،آیتا… مهدویکنی هم رحلت کردند. تصور شما از برنامه این طیف برای انتخابات مجلس چیست و فکر میکنید قدرت بازسازی در 4 سال دارند؟
اصولگرایی دچار ریزش بزرگی شد و اینکه جریان اصولگرا بخواهد خود را از آقای احمدینژاد دور نگه دارد و تبری بجوید، عملی نیست. چون در افکار عمومی همه آنها در یک منظومه شناخته میشوند و نوع حمایتهایی که اصولگرایان از آقای احمدینژاد کرد، فراموش شدنی نیست. اردوگاه اصولگرایان سالها بر همین حمایت مانور دادند. مشکل جریان اصولگرا، آقای احمدینژاد و هوادارانش همین موضوع است، یعنی نه میتوانند او را جدا کنند و نه مسئولیت آن دوران را میپذیرند و این بحران در جریان اصلاحطلبی وجود ندارد، چون از ابتدا درباره آقای احمدینژاد موضع داشتند و الان هم سرشان را بالا می گیرند، چون این وضعیت را از قبل پیشبینی میکردند.
بعد از این چه میکنند؟
این مشکل و چالش تا انتخابات ادامه خواهد داشت و نمیتوانند به وحدت برسند مگر اینکه بخش احمدینژادی اصولگرایان نتوانند برنامهریزی شده وارد انتخابات شوند.
یعنی اینکه درصورتی به مجلس دهم راه پیدا میکنند که دیگر رقیبی به نام اصلاحطلبان و احمدینژادیها نداشته باشند. درست است؟
بله، احتمال میدهم این اتفاق رخ دهد. البته من فقط پیشبینی میکنم.
دولت تدبیر و امید یعنی تاثیری نداشته است؟
شما در بیرون تاثیری میبینید؟ دولت در آن موضوعاتی که قبلا با آن مخالف بود حتی درباره فیلتر فیسبوک نتوانست کاری کند و در مواردی که آن مجموعه قبلی مخالف بودند، این دولت نتوانست کاری کند.
در فضای مجازی دولت موفق بود و مانع فیلترشدن برخی شبکههای اجتماعی شد.
من قبول ندارم. معتقد نیستم که در انتخابات و موضوعات کلیدی و حساس به اندازه انتخابات قبلی فضا باز باشد.
چرا اصلاحطلبان خودشان را به حاکمیت بیشتر نزدیک و هماهنگ نمیکنند؟
یک مجموعه بین حاکمیت و مجموعه اصلاحطلبی قرار دارد که قدرتمند هستند. منافع و مصالح آن مجموعه قدرت در این است که اصلاحطلبی در این کشور رشد نکند بنابراین تمام تلاششان را میکنند که این فاصله را ایجاد کنند. در آینده، برخی فضای بازتری را پیشبینی میکنند.
درچنین شرایطی با توجه به اظهارات شما به این نتیجه میرسیم که اصلاحات مرده است، یعنی همان حرفی که آقای بادامچیان مطرح کرد.
اصلاحطلبان یک عقبه بزرگ اجتماعی دارند و آن، عقبهای فکری است که خودشان انتخاب کردهاند، همیشه وجود دارد و این عقبه نمیگذارد آن مجموعه نادیده گرفته شود، برعکس جریان آقای احمدینژاد که نداشتن آن عقبه باعث شده که هویتش نامعلوم باشد. اصلاحطلبی بدنه اجتماعی محکم دارد و همین عقبه نشانی از زنده و پویا بودن جریان اصلاحات است.
من برداشتم از صحبتهای شما مانند خرید یک تلویزیون است که روشن نمیشود. حالا هر چه شما بگویید بدنه قوی و خوبی داریم، اما نتیجه نداشته باشد فایدهاش چیست؟
معتقدم تلنگرهای همیشگی جریان اصلاحات، اهداف اصلاحطلبی را نشان میدهد. اولویت نخست جریان اصلاحطلبی این نیست که در حاکمیت حضور داشته باشد اما به دلیل وجود این مجموعه منتقد اصلاحگر، بسیاری از رفتارهای مسئولان تحت تاثیر قرار میگیرد.
آقای خاتمی عنوان داشتند که چشم به بازگشت به قدرت داریم. معنای این سخن همان است که شما گفتید؟
همین معنا را دارد و مشخص است در قدرت بهتر میشود ارتباط برقرار کرد، خدمت کرد و دیدگاهها را عرضه کرد. همچنان که آقای خاتمی در 8 سال دولتش برنامهای برای کشور آورد که آن برنامه تا سالها حتی اگر آقای احمدینژاد باشد، اساس رفتار است. بسیاری از مرزها باز شد که دیگر بسته نشد و حقوق زیادی بود که مردم با آن آشنا شدند و حتی اگر آن حقوق را نگرفتند اما میدانستند که حقشان است. این موارد و هزاران مورد دیگر، کارهای بزرگ در 8 سال دولتداری آقای خاتمی است. ممکن است در کلوزآپها، برخی انتقادات باشد اما در کلان کار بسیار رفتار خوبی است. همچنین باید از دستاوردهای دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی هم تقدیر کرد. نمیتوان انکار کرد که تنها کشور دارای امنیت در منطقه، ایران است، جنگ داخلی نداریم، قدرت سیاسی در منطقه داریم که این موارد تاثیر مثبت در رفتار داخل ایران دارد چون خطر را کم میکند و آرامش بیشتری در جامعه ایجاد میشود. طبیعتا اگر امنیت وجود نداشته باشد آرامشی نیست .
میتوانید به عقبه اجتماعی اصلاحات این وعده را بدهید که اصلاحطلبان اراده بازگشت به قدرت دارند؟
اصلاحطلبان این انگیزه را دارند و این سالهای انتظار برای بازگشت به قدرت خیلی طولانی نخواهد بود. همچنان که بخشهایی از اصلاحطلبان بهرغم مشکلاتی، درحاکمیت قرار گرفتهاند و حرفهایشان شنیده میشود.
انتهای پیام