دومین نامهی سعید زیباکلام دربارهی «اشراف اطلاعاتی!»
«سعید زیباکلام» استاد دانشگاه با گرایش اصولگرایی که برادر «صادق زیباکلام» است، در دومین نامهی سرگشاده خطاب به مقامات عالیمقام نظام در کانال تلگرامی خود نوشت:
اشراف اطلاعاتی!
مقامات عالیمرتبه! بعضاً از شما و یا نوّاب شما شنیده میشود: شما مستضعفان فرودست اِشراف اطلاعاتی ندارید و نتیجتاً نباید قضاوت کنید. به این سخن اشکالات عدیده ذوابعادی وارد است:
اول، چرا باید گردش اطلاعات در ایران بهگونهای باشد که تنها معدودی از مسوولان و مقامات عالیرتبه از اطلاعات کاملتر برخوردار باشند؟
دوم، با توجه به پنهانکاری کاملاً مرسوم در مدیریت نظام و گستردگی فساد و اِفساد، از کجا معلوم که همان معدود مقامات عالیرتبه به راستی از اطلاعات کاملتر برخوردار میشوند؟
چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که در جایی که منظّماً بیتالمال بهطرق مختلف مورد دستاندازی و غارت مسوولان قرار میگیرد مسوولان شبکه اطلاعرسانیِ همان معدود مقامات عالیرتبه، خود همزمان مرتبط با چندین شبکه رانتخواری نباشند و در نتیجه اطلاعرسانیشان را به گونهای تدوین و تنظیم نکنند که مقامات عالیرتبه احساس نگرانی نکنند؟
سوم، مگر همه اطلاعات نظام محرمانه و مربوط به امنیت نظامی است؟ آیا بسیاری از سازوکارها و تصمیمات حوزه اقتصادی تبعات امنیتی دارد؟ فیالمثل، چگونگی دقیق واگذاریهای سازمان خصوصیسازی جنبه امنیتی دارد؟ میزان درآمد و مشاغل متعدد تمام مسوولان و مقامات چگونه میتواند مورد بهرهبرداری امنیتی قرار گیرد؟ آیا مسوولانی که دارای تابعیت کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی هستند از جمله اطلاعات محرمانه کشور است و برملاشدن آن امنیت کشور را به خطر میاندازد؟
چهارم، آیا به راستی این سیاست پنهانکاریِ ساختاری و منظم و گسترده نظام، امکان جدّی و مؤثری برای نظارت مردمیِ ولینعمتان و صاحبان انقلاب باقی گذاشته است؟
پنجم، آیا این سیاست گسترده مخفیکاری نظام، اصول سیاسی حیاتبخش امر به معروف و نهی از منکر را عملاً عقیم و بیثمر نکرده است؟
ششم، آیا با این سیاست فراگیر پنهانکاری، عرصه سیاست را نه مضیّق که انحصاریِ همان رجال مشرف به بیتالمال و سوءاستفاده از آن نکردهایم؟ یعنی، مشارکت سیاسی مردم و مردمسالاری را غیر مستقیم اما به نحو مؤثّری منتفی نکردهایم؟ یعنی، عامّه مردم را از عرصه سیاست اخراج نکردهایم؟ یعنی، آگاهی، مسوولیتپذیری، و مشارکت غیر صوریِ سیاسی آحاد مردم را نابود نکردهایم؟
هفتم و از نتایج ششم اینکه، آیا نظام را به شدت شایعهپذیر، ضعیف، ضربهپذیر، و نهایتاً براندازیپذیر نکردهایم؟
هشتم و بینهایت مهم و راهبردی، به راستی این باور و اطمینان از کجا حاصل شده که بدون فضای گفتمانیِ نخبگانی، مقامات عالیمرتبه انگشتشمار بهترین و درستترین تصمیمات و سیاستها را اتخاذ میکنند؟
نهم، چه دلایل و شواهدی برای این باور وجود دارد که بدون فضای گفتمانیِ نخبگانی، مقامات عالیمرتبه انگشتشمار بهترین و درستترین تصمیمات را اتخاذ میکنند؟
دهم، آیا هرگز اندیشیدهایم که موازین و معاییر تمییز و تشخیص ”درستی“ و ”بهتری“ آن تصمیمات چیست؟ آیا به نتیجهای هم رسیدهایم؟
یازدهم، آیا آن موازین و معاییر مورد اطلاع و نیز اجماع دست کم نخبگان دانشگاهی و حوزوی قرار گرفته است؟
دوازدهم، به راستی دیده نمیشود که اِعمال مستمر و منتظم سیاست پنهانکاری عمدتاً برای استمرار ظلم و فساد و اِفساد مدیران و مسوولان و مقامات فاسد و مفسدِ تبهکارِ سیهکار اعمال و اجرا میشود؟
سیزدهم، آیا دیده نمیشود که این سیاست اعلامنشده به ضمیمه سیاست لاپوشانی مفاسد و مفسدانِ درون نظام چه توفان خانمانبراندازی را نه در درازمدت، که در میانمدت تمهید میکند؟
چهاردهم، آیا موج نارضایتیها در بسیاری از اقشار و طبقات فرودست جامعه دیده نمیشود؟ و در آستانه چهل سالگی گام اول انقلاب، آیا بصیرتمندانه نیست که مردم را، همان ولینعمتانِ مستضعف انقلاب را، قدری غیر صغیر و بل فهیم محسوب کنیم؟
آری! “ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون”.
ای دنیا! اف بر تو و اف بر عوامفریبانِ ظاهرالصّلاحِ تبهکارِ مفتون ثروت و قدرت و شهرت و محبوبیت و جاه
انتهای پیام
چهارده تلنگر به نیت چهارده معصوم زدی لیک کو گوش شنوا . خر باش که این جماعت از فرط خری / هر کو نه خر است کافرش پندارند.
جناب موجی ، یادم هست که با مورد مشابه تلنگرهای احمدی نژاد مخالفید ، هرچند من هم به او معترضم اما بر عکس شما بخاطر انتقادناپذیری قبلی و بدی به برخی مردمش در قبلT نه اعتراض فعلی اش در مقابل کجی یا بدی موجود
آقای دردمند “دوست”، با سلام و عرض ادب
۱. بنده تا اونجا که به خاطر دارم در انصاف نیوز مطلبی با عنوان “تلنگرهای احمدی نژاد” رو مشاهده و مطالعه نکرده بل مطلب “ناراحتی احمدی نژاد از عفو نشدن نزدیکانش” رو مطالعه کرده و نظر دادم.
۲. آقای زیباکلام سعید، استاد دانشگاه بوده و هست، این درحالی است که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور این مملکت به مدت ۸ سال بوده و مسئولیت های دیگر تاکنون. آقای زیباکلام تاکنون املایی ننوشته، خب حرفای قشنگ و به حق میزنه موضوع خوبی است. در حالی که آقای احمدی نژاد ۸ سال املاء نوشته و به نظر بنده ۴ سال دومش رو شرعا و عرفا و عالمانه و عاقلانه رفوزه شده که بر همین اساس آقای احمدی نژاد موضوعاتی رو نقد می کنه که خود در عمل اعتقادی به آنها نداره “طبق گفته بالای جنابعالی” (انتقادناپذیری)(بدی به برخی مردمش و ….) که برای بنده پذیرفتنی و اطمینان بخش نیست. نقد آقای احمدی نژاد باید در وهله اول به خودش باشه که هم اکنون نیز مسئولیتش ادامه دار است.
۴. در نهایت آقای احمدی نژاد خواهان عفو کسانی است که (به نظر بنده بالا و پائینشون رو رهبری اشراف اطلاعاتی داره) فاصله بسیاری با مستحقان عفو، مثل “ترک همدانی” دارند.
۵. در ارتباط با آقای احمدی نژاد یاد گفته ی آقای ابطحی بعد از آزادی ۸۸ می افتم که توجیه شده بود که “پیستون نظامه، اگه لنگ بزنه یا خودش باید از این لنگی در بیاد یا درش میارن”!
واقعا کاش به جای علاف کردن احمدی نژاد و خاتمی و…(منابع ارزشمند انسانی نظام و نمادهای کنونی ایران اسلامی) بعد از دوران ریاست جمهوریشون، طبق توانمندی، برنامه ای براشون میگذاشتن که برای رایزنی و تبلیغ ایران اسلامی به کشورهای مختلف سفر کرده و از نظام در محافل گوناگون دفاع کرده و سیاست های نرم و سختی که داریم رو به پیش می بردن.
سخن حق ..حق است ….