خرید تور تابستان

فالی که خاتمی برای تاج زاده گرفت

به گزارش انصاف نیوز، فخرالسادات محتشمی پور، همسر سیدمصطفی تاجزاده، درباره ی حضور سیدمحمد خاتمی در منزل خود، در صفحه ی فیس بوک خود نوشته است: 
بانویش دیروز تماس گرفت و گفت چند وقتی است می خواهیم بیاییم دیدنتان و فرصت نمی شود. فردا اگر هستید بیاییم. گفتم برای دیدار شما همیشه هستیم!
امشب شب رحلت جدمان است می دانم که شب خنده نیست اما دلم چهره ی خندان سید را می خواهد که با دیدنش گل از گل فاطمه ی مصطفی بشکفد.
با مهربانی احوال دخترک و بابا را می پرسد و فاطمه از دیروز ملاقات می گوید و آن گاه تمنای فالی دارد که خاتمی برایش بگیرد و … اگر دلش خواست خودش منتشر می کند فالش را.
بعد می گوید: حال برای فخری خانم فال بگیریم. می گویم نه برای همسرجان نیت می کنیم و چنین می آید:
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی‌کنم
هرگز نمی‌شود ز سر خود خبر مرا
تا در میان میکده سر بر نمی‌کنم
ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمی‌کنم
این تقویم تمام که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی‌کنم
حافظ جناب پیر مغان جای دولت است
من ترک خاک بوسی این در نمی‌کنم
به خاک کوی دوست که میرسد سر بالا می کند و می گوید دوست هم که شمایی می گویم نه دوست هم اوست که نگهبانش بوده از آغاز تاکنون و چون شیشه در بغل سنگ نگاهش داشته است!
و آنگاه نوبت می رسد به شاهد فال که دیگر زبان حال من است:
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم
عزادار رحلت جدمان پیامبر رحمة للعالمین هستیم. می خواهند بروند روضه. موقع خداحافظی می گوید: شما دل شکسته اید و مستجاب الدعوه برای خواهر بیمار ما هم دعا کنید.
و من یادم می آید که همیشه وقتی به دست بوس این بانوی بزرگوار می رفتم خاضعانه از او التماس دعا داشتم. بانویی که هیچگاه مادر شهید بودنش را بهانه ای برای بالارفتن از نردبان شهرت و قدرت قرار نداد و خدمت به خلق را همیشه عالی ترین هدف خود قرار داده بود و هست. برای شفایش در این شب های پایانی صفر دعای ویژه می کنیم.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا