جعفریان: مشکلات را باید خود حل کنیم، چرا مدام از دین مایه بگذاریم؟
حجتالاسلام «رسول جعفریان»، تاریخپژوه میگوید: در قرن اول و اوائل قرن دوم، شاید فقط ۳۰۰۰ حدیث از پیامبر داشتیم، و یکدفعه شد دهها هزار حدیث. هر روز بر جعل حدیث افزوده شد و یک دلیلش این بود که فکر می کردند برای همه چیز باید حدیث نقل کنند. نه فقط حدیث، بلکه مرتب از اعمال و رفتار صحابه هم استفاده کرده و نقل کردند و آنها را هم مقدس شمردند. بخشی از این به خاطر این بود که فکر می کردند همه مشکلات جامعه را باید با اقوال منسوب به پیامبر و صحابه حل کنند. ما باید مشکلات جامعه را خودمان حل کنیم. چرا مدام از دین و ائمه مایه بگذاریم؟
به گزارش ایرناپلاس استاد تاریخ دانشگاه تهران در سخنرانی خود با اشاره به اینکه استاد مسلط به متون عربی و سندشناس بسیار کم داریم، گفت: دچار کمبود پژوهشگر کیفی در تاریخ اسلام هستیم و عمدتاً با نگاه سیاسی و نتیجهگیری اخلاقی به تاریخ نگاه میکنیم و کتاب می نویسم. تقریبا همه مسلمانها گرفتار این وضعیت هستند و برای همین درست نمی توانند تاریخ اسلام را بشناسند.
تاریخ یک علم است و باید با روشهای پژوهشی با آن برخورد کنیم
وی در ادامه با انتقاد از برخی برداشتها از وقایع گفت: گاه بهدلیل حس عاطفی و مذهبی که به وقایع و اشخاص تاریخی داریم، با وقایع با پیش ذهنیت برخورد میکنیم. مطالب بد را نسبت به شخصیتهای خوب و مطالب خوب را نسبت به شخصیتهایی که بد میدانیم، نمیپذیریم؛ در حالیکه تاریخ یک علم است و باید با ممارست و روشهای پژوهشی و علم روز با آن برخورد کنیم. روشهای سنتی ما برای اثبات گزاره های تاریخی، جواب نمی دهد. مثلا فکر می کنیم اگر هر چیزی را از منابع سنی نقل کنیم، توانسته ایم ادله را محکمه پسند کنیم. در حالی که این طور نیست. چندین جور سنی داریم. برخی متشیع هستند و سنی ها اقوال آنها را قبول ندارند. بخشی از اهل سنت این منابع مورد استناد ما را غیرمعتبر و نزدیک به شیعه میدانند، مانند خوارزمی، حنفی یا مقطعی از منابع سنیان کوفه که از شیعه هم شیعهتر بودهاند.
مسلمانان به سمت آثار داستانی رفتند
جعفریان با تأکید بر اینکه کتاب الغدیر مرحوم علامه امینی بسیار ارزشمند است، ادامه داد: اما علامه امینی در الغدیر به دنبال اثبات یک عقیده است. در قرون اولیه، مورخانی مانند ابومخنف اهل تاریخ به معنای واقعی کلمه بودند و نوشتههایشان ارزش تاریخی دارد. اما منابع بعدی، غالبا ارزش ادبی و کلامی دارد نه تاریخی به معنای علمی آن. ما کتابهای تاریخی را بعدها بر اساس اعتقادات مذهبی نوشتهایم و بسیاریشان تاریخ عقاید است نه سند تاریخی و روایت علمی.
در مورد عاشورا، خوشبختانه برخی منابع مستند مانند کتاب هشام کلبی و اخبار الطوال دینوری را داریم. مشکل این است که بهتدریج مسلمانان از آثار تاریخی مستند غفلت پیدا کردند و به سمت آثار داستانی گرایش یافتند و به همین خاطر از آثار اصیل و منابع مستند تاریخی کمتر نسخهبرداری شد و خیلی از آنها نابود گشت. یکی از مشکلات ما، بیتوجهی به منابع تاریخی و توجه صرف به منابع روایی است، دیدگاه راوی و سند برای فهم مسائل بسیار میتواند کمک کند. منبع شناسی و کشف ارتباط منابع با یکدیگر و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آنان بر یکدیگر، بسیار میتواند در کشف حقیقت وقایع به ما کمک کند.
استاد دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به نقل خواب و رویا در برخی منابر گفت: وقتی ۷۰۰ سال بعد از عاشورا، خوابی را ابنطاوس نقل میکند که در جایی منبع آن را ذکر نکرده، مخاطب از ما سند میخواهد. نگاه علمی به تاریخ یعنی ذکر وقایع با تاریخ روایت و راستی آزمایی آن با روشهای زبانشناسی و تکنیکهای علمی و پژوهشی که جعل و دستکاری در روایتهای تاریخی را مشخص میکند. مثلاً میفهمیم این روایت جعلی که میگوید خورشید در آخرالزمان از مغرب طلوع میکند را برخی از هواداران دولت اسماعیلیه جعل کردند، چون حکومتشان در مغرب بود. این روایت بعدها به منابع دیگر هم سرایت کرده است. یا در ناسخ التواریخ مشخص است که بسیاری از عبارات را با ادبیات دوره قاجاریه جعل و در تاریخ اسلام گذاشتهاند.
بین روایت ما از سیره ائمه، قبل و بعد از انقلاب تفاوت زیادی وجود دارد
حجتالاسلام جعفریان منابع عاشورا را به سه دسته تقسیم کرد: اول کتابهای روایی و تاریخی که مشاهدات را نوشتهاند نه اخبار نامتعارف را. دوم متنهای مذهبی که عقاید مذهبی دارند و با متون تاریخ متناقض نیست اما در فضا و با زبان دیگری است. مقتل الحسین شیخ صدوق از این دسته است که از بین رفته بود و اخیراً بازسازی شده و مملو از اخبار غیر تاریخی و بیشتر قدسی در مورد عاشورا و معجزات است و تا جایی که با اسناد تاریخی تناقض ندارد، از نگاه یک متدین میتوانیم آنها را بپذیریم اما انتظار نداشته باشیم دیگران آن را بپذیرند. سوم منابع داستانی و مذهبی که داستانهای ساخته شدهای هستند که صورت تاریخی به خود گرفتهاند. از قرن هفت تا ده، اینگونه داستانهای تاریخی زیاد نوشته شده و در دوره صفویه و قاجاریه فراگیر شد و داستانهای تاریخی، حقیقت واقعه عاشورا را تحتالشعاع قرار داد. اوج اینها تألیف لهوف و ساختن مقتلی به نام ابومخنف و آثاری مثل مثیر الاحزان و مانند اینهاست. البته برخی روایات آنها ریشه در آثار صدوق و دلائل الامامه طبری هم دارد. فتوح ابن اعثم هم که داستانی است روی کتاب ابن شهرآشوب و منابع دیگر اثر کرده است. فارسی این فتوح، تأثیر زیادی در ادبیات تاریخ اسلامی در میان فارسی زبانان داشته است.
این مورخ در ادامه سخنانش با انتقاد از برداشتهای سیاسی و عصری گفت: واژگان و ادبیات عاشورا، در طول زمان تغییر یافت. بین روایت ما از سیره نبوی و ائمه، قبل و بعد از انقلاب اسلامی تفاوت زیادی وجود دارد. بسیاری از ما به خاطر مقاصد سیاسی خودمان، تصویر جدیدی از تاریخ اسلام ارائه میدهیم؛ جلال آل احمد، شریعتی و صالحی نجفآبادی از این جمله هستند و با روایتهای تأثیرگذار، برحسب زمان، تصاویر متفاوتی از عاشورا و دین ارائه کردند. نمیشود مرتب روایت تاریخ و تصویر از دین را به خاطر شرایط روز و مقاصد خود تغییر دهیم.
حجتالاسلام رسول جعفریان در پایان سخنانش در نشست عاشورا و امروز ما که به همت انجمن اندیشه و قلم، بنیاد اندیشه و احسان توحید و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: در قرن اول و اوائل قرن دوم، شاید فقط ۳۰۰۰ حدیث از پیامبر داشتیم، و یکدفعه شد دهها هزار حدیث. هر روز بر جعل حدیث افزوده شد و یک دلیلش این بود که فکر می کردند برای همه چیز باید حدیث نقل کنند. نه فقط حدیث، بلکه مرتب از اعمال و رفتار صحابه هم استفاده کرده و نقل کردند و آنها را هم مقدس شمردند. بخشی از این به خاطر این بود که فکر می کردند همه مشکلات جامعه را باید با اقوال منسوب به پیامبر و صحابه حل کنند. ما باید مشکلات جامعه را خودمان حل کنیم. چرا مدام از دین و ائمه مایه بگذاریم؟
انتهای پیام