دین صوفیانه، ثمرهی طبیعی وضع موجود
صادق بابایی در یادداشتی در کانال سرائر با عنوان «دین صوفیانه، ثمرهی طبیعی وضع موجود / به بهانهی کلید خوردن “مست عشق” و بیتوجهی عملی به فتوای دو تن از مراجع» نوشت:
🔹علیرغم میل فقها، کثیری از فرهیختگان جامعهی ایران، تمایل شدیدی به اسلام غیر فقهی و مشخصاً صوفی_عرفانی دارند. این پدیده که میتوان از آن به نوعی “باطن گرایی اسلامی” یاد کرد، در چند دههی اخیر، گاهی به مقابله با “اصل فقه” برخاسته و گاهی هم “فربه شدگی فقه” را سیبل تئوری و عمل خود قرار داده است.
🔹مسلّم است که فقه عریض و طویل کنونی اسلام، همواره از پیشینهی هزار سالهی خود تناول کرده و بالیده، پس خیال خامیست اگر عدهای بدنبال نادیده انگاشتنش و یا برچیدن اصل و اساس آن باشند. لکن محدود شدن نقش و اثر فقه در حیات دینی مردم، امری کاملاً ممکن بلکه محتمل است!
🔹مهمترین عامل درونگفتمانی این پدیده، بدون شک کُندی و سنگینی فقه موجود است. آنچه در لسان برخی، با عنوان سکولاریسم حوزوی از آن یاد شد. مقصود نیز، نوعی ناکارآمدی مفرَط فقه کنونی در حلّ نیازهای نوبهنو شوندهی جامعه است.
🔹عامل بیرونی اما، گفتمان مشترک فیلسوفان و روشنفکران وطنی متمایل به غرب است که از طرفی زیربنای دین قوام یافته بر محوریت نصوص و مبتنی بر روش اجتهادی_اصولی را تخریب میکند و توامان، دربهدر بدنبال راهی جهت مصون ماندن از امواج مخرّب پوچگرایی مدرن و پست مدرن میگردد، و ازینروی است که باز به ساحل امن دین اما با قرائتهایی جدید و صرفاً در ساحت معنویت و عرفانی آن روی میآورد.
🔹این هردو عامل که یکی ریشه در خاک حوزه دارد و دیگری پای در گلیم دانشگاه، جامعه را بیش از پیش به سمت گونهای باطنگرایی سوق خواهند داد. گونهای قرائت عرفانی و صوفیانه از اسلام، آنهم نه متکی بر سنت عرفانی و صوفیانهمان، بلکه از پس عینک فلسفههای مدرن و با تاکید بر ارزشهای گلدرشت جهان پست مدرن؛ گزارههایی همچون پرهیز از هرگونه قضاوت در خصوص دیگران، نفی مطلق جنگ، مدارا و صلح کلّ بودن و امثالهم!
انتهای پیام